Search

English

اسماعیل خویی؛ شاعر بی‌ در کجا

«دریغا از غم بی در کجایی»

اسماعیل خوبی از سرآمدان شعر معاصر فارسی است. اشعار او تا کنون به زبان‌های انگلیسی، روسی، فرانسه، آلمانی و اوکراینی ترجمه شده است. اسماعیل خویی، نهم تیرماه ۱۳۱۷ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش راننده کامیون بود که چند کامیون داشت و اسماعیل خویی فرزندی از همسر دوم ابراهیم خویی است چرا که همسر اول بچه‌دار نمی‌شد و پدر به هوای داشتن فرزند دور از چشم زن اول همسری دیگر برمی‌گزیند و اسماعیل خویی فرزند این همسر دوم است. بعدها همسر اول نیز بچه‌دار می‌شود. پدر وضعیت اقتصادی خوبی داشت اما ناگهان زندگی‌شان دچار تنش شد و پدر اموالشان را از دست داد و فقر گریبان خانواده را گرفت. دایی اسماعیل در چنین شرایطی از آن‌ها حمایت می‌کرد. اسماعیل خویی این دوره را یکی از دوران پر‌رنج زندگی خود می‌داند. در این زمان اسماعیل خویی هشت سال سن دارد. خود می‌گوید شرایطشان طوری شده بود که هر دو روز یک بار «دایی حسین» با ارمغانی از نان به خانه‌ آن‌ها می‌آمد. او در همین سن و سال به شاگردی «دایی حسین» می‌رود. دایی‌اش در بازار تاجر پارچه بود و در بازار به حاج آقا حسین غراب معروف بود. اسماعیل تمام تابستان‌ها شاگرد حجره دایی بود. هم میرزابنویس او بود و هم آن‌طور که خود می‌گوید بارکش و حمال. اسماعیل خویی می‌گوید که همین دایی باعث شد که او بتواند درسش را ادامه بدهد. وی با حمایت دایی به تهران می‌آید و در کنکور شرکت می‌کند.

اسماعیل خویی در جوانی

از سرآمدان شعر معاصر فارسی

 دوران ابتدایی و متوسطه خود را در مشهد می‌گذراند و در سال ۱۳۳۶ در کنکور شرکت می‌کند و پس از فارغ‌التحصیلی از دانشسرای عالی با بورس تحصیلی شاگرد اولی به انگلستان می‌رود و از دانشگاه لندن دکترای فلسفه می‌گیرد. او پس از بازگشت به ایران در تهران ساکن می‌شود و در دانشگاه تربیت معلم تهران به تدریس می‌پردازد. اسماعیل خویی علاقه‌مندی‌اش به شعر و شاعری را این‌گونه به‌ خاطر می‌آورد که وقتی در دوران دبیرستان بود روزی پدربزرگ مادری‌اش که فردی درویش‌مسلک بود در یک دیدار نوروزی به او می‌گوید که شنیده‌ام شعر می‌گویی. اسماعیل می‌گوید که چیزهایی را برای خود یادداشت می‌کند. پدربزرگ برگی از مجله‌ای را که شعری عاشقانه از اسماعیل خویی در آن چاپ شده است از را از زیر تشک بیرون می‌آورد و به او نشان می‌دهد. همان زمان شعر عاشقانه‌ای به نام «آفتاب شرق» از خویی در یکی از نشریات مشهد منتشر شده بود.

اسماعیل خویی

پدربزرگ به اسماعیل می‌گوید تو اصلا از عشق چیزی می‌دانی؟ تو غلط می‌کنی از عشق می‌گویی! سپس از او می‌پرسد که مولانا را می‌شناسی و چیزی از مثنوی خوانده‌ای که با پاسخ منفی اسماعیل مواجه می‌شود و از آن پس قرار می‌شود که با هم مثنوی بخوانند. اسماعیل خویی می‌گوید که به راستی این یکی از نیک‌بختی‌های زندگی من بود که در آن سال و در آن سن پدر بزرگی داشتم که به من مثنوی آموخت. اولین کتاب شعر اسماعیل خویی سه ماه پیش از مرگ پدر و در سال ۱۳۳۵ منتشر می‌شود. این مجموعه شعر «بی‌تاب» نام دارد و به وسیله انتشارات نادری در مشهد منتشر می‌شود. اسماعیل خویی می‌گوید که پس از آمدن به تهران تحت تاثیر کتاب «زمستان» اخوان ثالث که آن‌روزها تازه منتشر شده بود قرار می‌گیرد. او می‌گوید که کتاب زمستان من را بیدار کرد و کلید آشنایی من با شعر نو بود. اسماعیل خویی می‌گوید که من با کتاب زمستان از خواب هزار‌و‌صد ساله‌ شعر سنتی بیدار شدم و پس از اخوان بود که نخست و بیش از پیش از همه با شاملو آشنا شدم و بعد به تدریج با شاعران دیگر. نیمایوشیج واپسین شاعری بود از نوسرایان که در آن زمان با آن آشنا شدم.

رضا براهنی و اسماعیل خویی

از پایه‌گذاران کانون نویسندگان ایران

 اسماعیل خویی از پایه‌گذاران کانون نویسندگان ایران است و دو دوره نیز عضو هیئت دبیران آن کانون بوده است. از او مجموعه اشعار فراوانی به چاپ رسیده است که از آن میان می‌توان به «بر خنگ راهوار زمین» ۱۳۴۶، «بر بام گردباد» ۱۳۴۹، «از صدای سخن عشق» ۱۳۴۹، «فراتر از شب اکنونیان» ۱۳۵۰، «در نابهنگام» ۱۳۶۳، «گزاره هزاره» ۱۳۷۰،«جهان دیگری می‌آفرینم» ۱۳۷۹ و «شاعر خلقم، دهن میهنم» ۱۳۷۹ اشاره کرد. اسماعیل خویی در زمان شاه از طرفداران چریک‌های فدایی خلق بود و پس از انقلاب نیز از ناراضیان و مخالفان جمهوری اسلامی محسوب می‌شود. او در گفت‌وگویی با تلویزیون فارسی بی‌.بی‌.سی به مناسبت سی‌امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از این‌که مردم و خود او به هشدار شاپور بختیار مبنی بر خطر ایجاد یک دیکتاتوری مذهبی توجه نکردند ابراز تاسف کرد. او پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۳ از ایران گریخت و در لندن ساکن شد و دیگر هیچ گاه به ایران بازنگشت. وی در انتهای بیش‌تر اشعارش که در خارج از کشور سروده است نوشته است بی در کجا که مرادش لندن است. او از غربت به بی در کجا یاد می‌کند.

انتشارات بیشتر ...