Search

English

فیروز شیروانلو؛ مشاور چپ‌گرای شهبانوی ایران

۲۱ فروردین‌ماه سال ۱۳۴۴ است. محمدرضاشاه پهلوی در کاخ مرمر توسط سربازی به نام رضا شمس‌آبادی بیدگلی ترور می‌شود. این ترور نافرجام است. شمس‌آبادی عضو «گارد جاویدان شاهنشاهی» بود. شاه چند دقیقه‌ای دیر می‌رسد و این تاخیر سبب می‌شود که ترور موفقیت‌‌آمیز نباشد. استوار دوم محمدعلی باباییان او را مورد هدف گلوله قرار می‌‌دهد و خود نیز هدف تیر شمس‌آبادی قرار می‌گیرد و هر دو کشته می‌شوند. در این ترور استوار آیت لشگری نیز به دست شمس‌آبادی کشته شد.

در رابطه با سوء قصد شمس‌آبادی به جان محمدرضاشاه چند نفر دستگیر می‌شوند که یکی از این دستگیرشدگان شخصی بود به نام «فیروز شیروانلو».احمد منصوری تهرانی مقدم، منوچهر مقدم سلیمی، احمد کامرانی، منصور پورکاشانی، محسن رسولی و پرویز نیکخواه از دیگر دستگیرشدگان این حادثه تروریستی بودند.

Image result for ‫فیروز شیروانلو‬‎

توطئه کاخ 

فیروز شیروانلو در سال ۱۳۱۷ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش  سرهنگ رضا شیروانلو، از افسران عالی‌رتبه‌ ارتش شاهنشاهی بود و و مادرش شریعه مقدم ابراهیم‌لو، زنی تحصیلکرده و اهل دانش بود. شغل پدر موجب شد که خانواده شیروانلو به تهران مهاجرت کنند.

فیروز تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه منوچهری تهران گذراند و پس از آن برای گذراندن دوره متوسطه به دبیرستان البرز رفت که پیش‌تر نام آن « کالج آمریکایی تهران» بود. او در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و در شهر لیدز انگلستان در رشته جامعه‌شناسی هنر به تحصیل پرداخت.

پرویز ثابتی، رئیس اداره کل سوم ساواک، در کتاب خاطراتش -در دامگه حادثه- می‌گوید که «سرهنگ شیروانلو، پدر فیروز شیروانلو، در ساواک مترجم زبان روسی بوده و وقتی پسرش می‌خواست برود انگلستان، بورسیه‌ی ساواک شد.»

فیروز خیلی زود در انگلستان به فعالیت سیاسی کشیده شد به طوری که در تاسیس «کنفدراسیون محصلین و دانش‌جویان ایرانی» در اروپا نقش برجسته‌ای داشت. شیروانلو همچنین در اروپا با جوانان مارکسیستی که پس از اختلافات شوروی و چین به چین متمایل شده بودند آشنا شد که از آن میان محسن رضوانی و پرویز نیک‌خواه شناخته‌تر هستند.

شیروانلو در بطن حوادث سیاسی ضدحکومتی آن زمان در اروپا قرار گرفت هر چند دوری او از شهر لندن سبب می‌شد از راه نامه‌نگاری با دیگر دانشجویان عضو انجمن دانشجویان ایرانی در انگلستان در تماس باشد. شیروانلو حتی  تا دبیرکلی اتحادیه دانشجویان انگلستان پیش رفت و شخصیت شناخته‌شده‌ای در میان فعالان سیاسی ضد شاه در کشورهای غربی شد. فیروز شیروانلو در سال  به ۱۳۴۳ همراه پرویز نیک‌خواه به ایران بازگشت.

پاییز سال ۱۳۴۳ شیروانلو و نیک‌خواه به همراه منصور پورکاشانی و احمد منصوری‌مقدم جلسه‌ای می‌گذارند تا برنامه‌های مبارزاتی خود علیه رژیم شاه را پیگیری کنند. آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که «اول، باید ابتدا اوضاع ایران را بررسی کرد و برای این کار لازم است که از دیگران کمک گرفت. دوم، به‌علت ضعف مالی باید دنبال کار برویم.» برای بهبود بخشیدن شرایط مالی هر کدام از آن‌ها در جایی به کار مشغول می‌شوند و شیروانلو هم به «بنگاه فرانکلین» می‌رود.

مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین (Franklin Book Program) از مؤسسات بزرگ انتشار کتاب است که در سال ۱۹۵۲ در شهر نیویورک تاسیس شد. انتشارات فرانکلین، شعبه تهران در نوامبر سال ۱۹۵۳کار خود را آغاز کرد که  پایه‌گذار و مدیرعامل آن همایون صنعتی‌زاده بود.بیش از یک دهه از عمر «انتشارات فرانکلین، شعبه‌ی تهران» می‌گذشت که شیروانلو در آن به کار مشغول شد.

این موسسه به کار انتشار کتاب‌های درسی می‌پرداخت و تصویرسازی کتاب را به شکلی حرفه‌ای در ایران بنیاد نهاده بود و هنرمندانی مانند پرویز کلانتری، زمان زمانی، نورالدین زرین کلک در آن مشغول به کار بودند. شیروانلو در این موسسه به عنوان «مدیر تولید هنری» نشریه پیک که در کنار کتاب‌های درسی منتشر می‌شد مشغول به کار شد.

نورالدین زرین‌کلک، نویسنده، نگارگر کتاب کودک و فیلم‌ساز انیمیشن که او را پدر انیمیشن ایران می‌نامند در مورد شیروانلو چنین می‌گوید«یک روز آقای جوانی وارد استودیو شد که با نام فیروز شیروانلو معرفی‌اش کردند. او رابط ما با بخش ویراستاری کتاب بود. جوانی تروتمیز و خوش‌قیافه و خوش‌لباس و مؤدب بود. ریش هیپی‌گونه زیر چانه و عینکی روشنفکرانه به چشم داشت. این ظاهر او بود و وقتی یواش‌یواش کارش با ما بیش‌تر شد، بقیه خصوصیاتش را بیش‌تر فهمیدیم که ما را به او بیش‌تر علاقه‌مند کرد. هم آداب‌دانی‌اش، هم روشنفکری‌اش.»

شیروانلو برای طراحی مجله پیک از سه نقاش برای کار دعوت کرد که یکی از آن‌ها فرشید مثقالی، تصویرگر کتاب‌های کودک و نوجوان بود. یک سال از همکاری شیروانلو با موسسه فرانکلین نگذشته بود که نامش در فهرست دستگیرشدگان ترور شاه قرار گرفت.

دولت هشتم اردیبهشت ۱۳۴۴ الام می‌کند که سوءقصد به جان شاه از سوی کمونیست‌های وادارد کشور چین طراحی شده است و در کنار نام چند نفر به عنوان متهمان پرونده، نام فیروز شیروانلو نیز وجود دارد. وجود نام شیروانلو تعجب همکاران روشنفکر شیروانلو را برمی انگیزد. م. آزاد (محمود مشرف آزاد تهرانی) یکی از این افراد است. م.آزاد همان روز ترور با شیروانلو در کافه «تهران‌پالاس» قرار دارند.

م.آزاد ان روز را این‌گونه روایت می‌کند:  «عصر به تهران‌پالاس آمد. خبر ترور ناکام شاه به‌دست یک سرباز گارد را تازه شنیده بود، آن شب فیروز حالت غریبی داشت، پرشور و تب‌ناک و خوشحال و شوخ‌وشنگ و خندان‌تر از همیشه، و من که هیچ از آن ماجرا خبر نداشتم، وقتی فردای آن روز شنیدم که شیروانلو را هم گرفته‌اند، حیرت‌زده شدم. درست است که شیروانلو یک روشنفکر سیاسی هم بود، اما به ماجراجویی اعتقادی نداشت.»

فیروز شیروانلو (سمت راست) در کنار همسرش و کامران عدل

فرشید مثقالی، همکار شیروانلو می‌گوید: «ناگهان همه‌چیز تغییر کرد. یک روز از طرف یکی از سربازان گارد در کاخ به شاه سوءقصدی صورت گرفت. فردای آن روز، شیروانلو به مؤسسه نیامد و بعد فهمیدیم که در همین رابطه دستگیر و زندانی شده و گویا با حلقه‌ای به جریان سوء قصد مرتبط می‌شد. به‌دنبال این واقعه ما را هم از مؤسسه اخراج کردند.»

دادگاه دو نفر از متهمان را به اعدام و بقیه را به حبس‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت محکوم می‌کند.

پس از تجدید نظر برخی از احکام تغییر می‌کند. حکم یک‌ساله‌ شیروانلو به پنج سال افزایش می‌یابد و پرویز نیک‌خواه که حبس ابد داشت به ده سال محکوم می‌‌شود.

سال‌های بعد همه محکومان پرونده – جز منصوریان- آزاد می‌شوند و حتا در سازمان‌های دولتی مانند رادیو و تلویزیون و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کار مشغول می‌شوند. شیروانلو در زندان کتابی با عنوان «ضرورت هنر» نوشته‌ ارنست فیشر را ترجمه می‌کند. شیروانلو که قرار بود پنج سال در حبس باشد زودتر از موعد آزاد می‌شود و پس از آزادی از زندان، مرکز نشر نگاره را راه‌اندازی می‌کند و پس از این به «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» دعوت می‌شود.

احسان یارشاطر در گفت‌وگویی با ماندانا زندیان می‌گوید که «شیروانلو نقش بزرگی در یافتن و جذب‌کردن نویسندگان و هنرمندان مناسب برای کتاب‌های کودکان به کانون داشت.» (احسان یار شاطر در گفت‌وگو با ماندانا زندیان

ص۱۴۴)

احمدرضا احمدی، شاعر،در مورد همکاری شیروانلو و تاثیرات او بر ادبیات کودک چنین می‌گوید: «شیروانلو به این نتیجه رسیده بود که ما ادبیات کودکان نداریم. شعرهایی هم که بود و یا مثلا دو تا قصه از نیما یا یک قصه از یحیی دولت‌آبادی، این‌ها واقعاً ادبیات کودکان نبود. ادبیات کودکان یک پدیده‌ی قرن بیستمی است که بعد از انقلاب صنعتی، در دنیا شکل گرفته است. بنابراین اعتقاد، وقتی مدیر انتشارات کانون شد به این نتیجه رسید آدم‌هایی را چه شاعر، چه قصه‌نویس، جمع کند و به هرکسی سفارش کتاب بدهد تا ادبیات کودکان شکل بگیرد.»

شیروانلو برای به ثمر نشاندن نظرات فرهنگی خود در حوزه کتاب کودکان تقریبا به سراغ همه شخصیت‌های فرهنگی و ادبی سرشناس آن زمان رفت تا از آن‌ها دعوت به کار کند.

محمدرضا اصلانی،از اعضای مرکز سینمایی کانون در دهه‌ چهل خورشیدی، بر جد و جهد بسیار شیروانلو صحه می‌گذارد:‌ «شیروانلو انسان قدرتمند و فرهنگ‌مندی بود که بلد بود آدم‌ها و هنرمندان را چطور راه برد. درواقع او بلد بود آدم‌ها را و استعدادهایشان را به خودشان نشان بدهد. او می‌توانست با نحوی از مکالمه چیزی را در آدم‌ها بزایاند که خود آن فرد متوجه آن وجه نبود.»

امیر نادری، کارگردان شهیر سینما، در گفت‌وگویی با بی‌بی سی بر نقش مهم شیروانلو در کانون تاکید می‌کند: «فیروز شیروانلو به نوعی افرادی همچون من، عباس کیارستمی، بهرام بیضایی و بسیاری دیگر را حمایت کرد و ما انگار از زیر شنل او به سینما وارد شدیم.»

کمی بعد شیروانلو از کانون به دفتر شهبانو فرح پهلوی می رود و ریاست واحد هنری آن‌جا را عهده‌دار می‌شود.

از دیگر کارهای ارزشمند فیروز شیروانلو می‌توان به تاسیس «فرهنگ‌سرای نیاوران» اشاره کرد.

Image may contain: 1 person

طرحی از فیروز شیروانلو

شیروانلو در فرهنگسرا به جوانانی نظیر عباس سارنج، محمدابراهیم جعفری، یعقوب امدادیان و شیرین اتحادیه مجال فعالیت داد و توانست این فرهنگ سرا را بهد جایگاه ارزنده‌ای برساند.

شیروانلو در مورد تاسیس فرهنگ‌سرا می‌گوید: «فرهنگ‌سرا برپا شده است تا برنامه‌های فرهنگی و هنری به مردم ارائه بدهد. به کلام ساده مردم باید جایی داشته باشند تا بطور یکسان از تئاتر و موسیقی و نمایشگاه استفاده کنند.»

با پیروزی انقلاب اسلامی فیروز شیروانلو از کار برکنار شد. دوران سختی بر شیروانلو گذشت. او با همراهی همسرش چند چرخ خیاطی خرید و به کار دوختن پوشاک پرداخت. او پس از انقلاب رنج فراوان کشید و در نهایت در دهمین سالگرد انقلاب اسلامی و در بهمن ماه سال ۱۳۶۷ درگذشت.

آیدین آغداشلو در مورد زندگی شیروانلو می‌گوید که «زندگی کوتاه پنجاه ساله‌اش مالامال شد از رنجی عظیم که بی‌قدردان ماند».

انتشارات بیشتر ...