Search

English

غزه و خرمشهر؛ روایتی مستند از یک تبعیض

«نه دام داریم، نه کشاورزی داریم نه نخل خرما داریم، هیچی نداریم… باید بریم مسافرکشی کنیم که بتونیم نون بچه مون رو بدیم. بدبختیم».

این سخنان مردی خوزستانی ست که از وضعیت فاجعه بار اقتصادی خود مقابل دوربین یک شهروند شکوه می کند. نگاه مستاصل او در انتهای صحبتش که به دور دوخته می شود، شاید وضعیتی نمادین از حال و احوال این روزهای خوزستان است. احوالی که برای اهالی خوزستان غریب نیست و سال هاست در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستند. جنگ هشت ساله با عراق که خوزستان آماج حملات نیروهای عراقی بود و ناکارآمدی جمهوری اسلامی در بازسازی خوزستان، وضعیتی تراژیک را برای خوزستان رقم زده است.

شهری که آزاد شد ولی آباد نشد

خرمشهر در سال های پس از جنگ ایران و عراق هیچ گاه به آن کیفیتی بازنگشت که در سال های پیش از انقلاب اسلامی از آن برخوردار بود. خرمشهر از بزرگترین صادرکنندگان خرما به جهان بود و بندری بسیار مهم تلقی می شد. شهری که پیش از جنگ پیش از جنگ دارای ۲۲۰ هزار نفر جمعیت، ۱۲ بیمارستان، ۶ سینما، ۱۳ اسکله و ۴۰ هزار واحد مسکونی بود، اکنون صورتی غم زده و حال و هوایی جنگ زده دارد. جنگی که انگار قرار نیست میراث شوم آن هیچ گاه از سیمای خرمشهر حذف شود؛ با وجود اینکه سی سال از جنگ گذشته است.

جاده ساحلی خرمشهر به آبادان در امتداد رود کارون در دهه ۵۰ شمسی

این روزها تصویری در فضای مجازی دست به دست می شود که یک آگهی در پیش از انقلاب را نشان می دهد؛ مربوط به خرمشهر که خبر از سرویس مستقیم کشتی رانی بین خرمشهر و نیویورک می دهد. درواقع کاهش جمعیت خرمشهر در پس از انقلاب خود به خوبی بیانگر اوضاع نامطلوب این شهر است. در وبسایت شهرداری خرمشهر آمده است: «این شهر بخاطر داشتن رونق اقتصادی عظیم ۲۵۰ هزار نفر جمعیت داشته ولی هم اکنون جمعیت آن با احتساب بخشها و دهستانهای تابعه به ۱۶۳ هزار نفر کاهش یافته است».

«احمد» که یک شهروند خرمشهری ست، در توصیف روزهای گذشته «عروس خوزستان» می گوید: «خرمشهر همه‌چیز داشت. یک ایران بود و این بندر. از تمام ایران این‌جا کار می‌کردند. خارجی‌ها در محله‌های مختلف خانه داشتند. این زمین‌ها را می‌بینی؟ خشکند نه؟ می‌دانی… تمامشان زمین کشاورزی بود. همه‌ها… تا چشم کار می‌کرد، سبز. آن طرف را می‌بینی؟ عراق است نه؟ می‌دانی… اصلا عراق از این‌جا پیدا نبود. می‌دانی چرا؟ از بس نخل‌ها بلند بودند و تنگِ هم. خرما می‌دادند چقدر. آب کارون که شور نبود… شیریییین».

 سرویس مستقیم کشتی‌رانی از  خرمشهر به نیویورک

وضعیت در خرمشهر به قدری ناگوار است که وبسایت های نزدیک به حکومت جمهوری اسلامی نیز از بیان و انتشار درد این شهر ناگزیر هستند. در وبسایت «مهر» در سال ۱۳۹۴ گزارشی منتشر شده است که «عزیز ساعدی» – شهردار وقت خرمشهر- در آن از کمبود بودجه این شهر می نالد و می گوید: « من ٣٠‌ میلیارد تومان پول می‌خواهم که ۴۰ درصد خیابان‌های خرمشهر را آسفالت کنم، اگر بخواهیم روکش همه خیابان‌ها را تا حد قابل‌تحمل آسفالت کنیم ۸۵ میلیارد تومان پول می‌خواهیم. اعتباری که برای من درنظر گرفته شد در‌سال ٩٣ شش میلیاردتومان بوده. امسال اما فقط ٣٨٠‌میلیون تومان کل اعتبار عمرانی خرمشهر است، چه‌کسی باور می‌کند، من با این ٣٨٠‌میلیون تومان به کدام درد باید برسم؟» شهردار وقت خرمشهر سخنی از «محمدباقر قالیباف» – از فرماندهان سپاه پاسداران در زمان جنگ – نقل می کند که گفته بود: «در جلسه‌ای که شهرداران کلانشهرها به خرمشهر آمده بودند، قالیباف بغض کرده و گفته: «ما خرمشهر را آزاد کردیم اما آباد نکردیم».

خرمشهر پس از جنگ هیچ گاه به روزهای خوش گذشته بازنگشت

در ادامه چنین وضعیت ناخوشایندی ست که کیفیت پایین و شوری آب در خرمشهر نیز در روزهای اخیر در تیرماه ۹۷ سبب ساز اعتراض خیابانی مردم خرمشهر شد. درواقع شاید بتوان گفت جان مردم به لب آمده بود. آب از حیاتی ترین نیازهای بشری ست و در شهری چون خرمشهر و در فصلی چون تابستان نیاز به آب شدت بیشتری به خود می گیرد. اما نیروهای امنیتی – انتظامی این اعتراضات را شدیدا سرکوب کردند.

کمک میلیون دلاری به حماس؛ بی‌اعتنایی به مردم خرمشهر

آمار بالای بیکاری در خرمشهر و جوانانی که از بیکاری مجبور به مسافرکشی و دستفروشی شده اند، قطعا در بالاگرفتن اعتراضات موثر بوده است. شهروندان معترضی که تبعیض را تا عمق جان خود درک کرده اند. چون می دانند ایران کشور ثروتمندی ست و خوزستان منبع اصلی تامین این ثروت. اما برجای اینکه این ثروت برای آبادانی خرمشهر و تامین یک زندگی خوب در این شهر هزینه شود، از جمله صرف کمک به گروه های فلسطینی برای مبارزه با اسراییل می شود. در زیر نگاهی بیاندازیم به کمک جمهوری اسلامی ایران به گروه های فلسطینی و خصوصا گروه حماس.

 خرمشهر هنوز سیمایی جنگ زده دارد

در سال ۲۰۰۶ وقتی گروه حماس در انتخابات در فلسطین به پیروزی رسید، اتحادیه اروپا و آمریکا از کمک های مالی سالانه خود دست کشیدند و تداوم کمک های مالی میلیون دلاری خود را مشروط به این کردند که گروه حماس خشونت را کنار بگذارد و اسراییل را به رسمیت بشناسد. حماس نیز سر باز زد و در واکنش تاکید کرد که برای کمک به جهان اسلام رو می کند. در همان سال در تهران «منوچهر متکی» در کنفرانسی به نام «سومين کنفرانس بين المللی قدس و حمايت از حقوق مردم فلسطين» از اعطای کمکی ۵۰ میلیون دلاری به گروه حماس گفت.

در همان سال ۱۳۸۵ بود که گروه حماس پس از سفر «اسماعیل هنیه» – از اعضای برجسته گروه حماس و نخست وزیر وقت تشکیلات خودگران فلسطینی – به تهران که سفری «تاریخی و موفقیت آمیز» قلمداد شده بود، از کمک ۲۵۰ میلیون دلاری جمهوری اسلامی به گروه حماس گفت. در همان سال بود که «علی لاريجانی» – دبير شورای عالی امنيت ملی ايران – در پی دیدار با «خالد مشعل» – رئيس دفتر سياسی حماس – اعلام کرد که جمهوری اسلامی به دولتی که قرار است حماس در سرزمينهای فلسطينی تشکيل دهد کمک مالی خواهد کرد.

همینجا توقف کنیم و به سخنان «عبدالله سامری» – نماینده خرمشهر در مجلس شورای اسلامی – توجه کنیم که گفته بود: «متاسفانه اعتبارات بازسازی برای شهر خرمشهر از سال ۱۳۸۶ قطع شد در حالیکه خرمشهر هنوز به اینگونه اعتبارات برای رسیدن به توسعه مناسب نیاز دارد. متاسفانه بازسازی مناطق جنگ زده یک پروسه کاملا ناموفق بوده و هیچیک از دولتهای بعد از جنگ در رسیدن به اهداف اصلی خود در بازسازی موفق عمل نکردند». درواقع در همان سال های که به گفته نماینده خرمشهر کمک به بازسازی خرمشهر قطع شد، کمک به گروه حماس آغاز شد!

 دیدار خامنه‌ای با اسماعیل هنیه، از اعضای برجسته گروه حماس

کمکی از حمایت تمام قد آیت الله خامنه ای برخوردار بود. در پی همین پیروزی گروه حماس در انتخابات بود که آیت الله خامنه ای نیز پیشنهاد ارائه کمک های مالی به حماس را مطرح کرده بود. در سال ۱۳۸۹ نیز سندی از مجموعه اسناد وبسایت ویکی لیکس افشا می کرد که ایران ماهانه ۲۵ میلیون دلار به گروه حماس کمک می کند. در این سند به نقل از مقام های امنیتی مصری فاش شده بود که ایران سعی می کند از طریق خاک مصر به گروه حماس اسلحه برساند. این ادعا زمانی تقویت می شود که سخنان علی لاریجانی – رییس وقت مجلس شورای اسلامی – را به یاد بیاوریم که در سال ۹۱ گفته بود: «ما افتخار می کنیم که به فسلطینیان کمک می کنیم. ملت فلسطین به جلسه و سخنرانی نیاز ندارد،‌ بلکه کمک نظامی می خواهد».

اما پس از اوج گیری جنگ سوریه و حمایت تمام قد جمهوری اسلامی از «بشار اسد» روابط ایران با حماس به سردی گرایید. حماس در گروه مخالفان دولت بشاراسد قرار داشت و ایران نیز به علت ناخشنودی از این موضع حماس، کمک های خود به این گروه را به حداقل کاهش داد. «قاضی حمد» – معاون وزیر امور خارجه حماس – در آن زمان گفته بود: «نمی‌توانم انکار کنم که از سال ۲۰۰۶ ایران حماس را با پول و بسیاری چیزهای دیگر پشتیبانی کرده است. ولی شرایط مانند گذشته نیست. نمی‌توانم بگویم همه چیز عادی است». در همان زمان در گزارشی در نشریه انگلیسی «تلگراف» به نقل از «عدنان ابوعامر» – استاد علوم سیاسی دانشگاه در غزه – ذکر شد که ایران پس از سال ۲۰۰۶ و پیروزی حماس در انتخابات، سالانه مبلغی بین ۱۳ تا ۱۵ میلیون پوند به گروه حماس کمک مالی می رساند. کمک هایی که پس از عدم حمایت حماس از موضع ایران در سوریه بسیار کاهش پیدا کرده بود.

 

علی مطهری – از چهره های مورد حمایت اصلاح طلبان – از حامیان کمک رسانی به حماس است

اما این سردی روابط و کاهش کمک های مالی موقت بود و پس از چندسال و پس از برجام و بالارفتن سطح فروش نفت ایران در بازار بین المللی، در خرداد ۹۶ روزنامه «شرق الاوسط» گزارش داد که ایران و حماس پس از دو هفته مذاکرات فشرده در لبنان توافق کرده اند که کمک های مالی ایران به حماس به سطح پیش از جنگ سوریه بازگردد.

لازم به ذکر است که در سال ۱۳۹۴ نیز «محمد فتحعلی» – سفیر جمهوری اسلامی در لبنان – طی یک کنفرانس خبری اعلام کرد: «تصمیم گرفتیم به هر خانواده شهدای انتفاضه در قدس، مبلغ هفت هزار دلار تقدیم کنیم». کمکی که با استقبال گروه های فلسطینی روبرو شد و «طلال ناجی» معاون دبیر کل «جبهه مردمی» فلسطین گفت: «این، نخستین هدیه‌ای نیست که ایران به فلسطین تقدیم می‌‌کند».

هدیه ای که به گروه های فلسطینی، به خانواده های فلسطینی تقدیم می شود و از هموطنان خوزستانی، از شهروندان مستاصل خرمشهری دریغ می شود.«خوزستانی ها الان به شدت عصبانی هستند». این سخنی از «ناصر کرمی» ست. استاد محیط زیست که خود فرزند خوزستان و برآمده از آن استان است. او در یادداشتی که پس از اعتراضات اخیر خرمشهر به بحران آب این شهر نوشت، در توضیح این عصبانیت گفت: «واقعا غیر قابل تصور است که در استانی با این همه منابع و فرصت های اقتصادی این استان یکی از بالاترین نرخ های بیکاری در کشور را داشته باشد. جمعیت جوان بیکاری که چیزی برای از دست دادن ندارد منتظر هر فرصتی است تا اعتراض خود را نشان دهد؛ و البته این فرصت می تواند خشونت آمیز هم باشد.»

انتشارات بیشتر ...