Search

English

غلام‌حسین بنان؛ صدای مخملی آواز ایران

غلام‌حسین بنان در پانزدهم اردیبهشت ۱۲۹۰ شمسی در قلهک تهران و در یک خانواده‌ متمول و صاحب‌نام دیده به جهان گشود. پدرش کریم‌خان بنان‌الدوله نوری و مادرش دختر شاهزاده محمدتقی‌میرزا رکنی (رکن‌الدوله) برادر ناصرالدین‌شاه یا پسر محمدشاه قاجار بود. بنان از شش سالگی بنا به سفارش «مرتضی خان نی‌داود»، استاد موسیقی، به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پیانو پرداخت و در این راه از درس مادرش که نوازنده‌ چیره‌دست پیانو بود بهره‌های فراوان جست. همه‌ اعضای خانواده‌ بنان دستی در موسیقی داشتند. خاله‌ او نی می‌نواخت و خواهرانش از شاگردان تار‌نوازی مرتضی‌ خان نی‌داود بودند. در یکی از جلسات خانوادگی پدر درمی‌یابد که فرزندش صدای خوشی دارد که از خودش به ارث برده است.

اولین استاد غلام‌حسین، پدرش بود​

اولین استاد غلام‌حسین، پدرش بود و استادان بعدی او میرزا طاهر ضیاء‌الذاکرین رثایی (رسایی) و ناصر سیف بودند. میرزا طاهر، که به «ضیاالذاکرین» شهرت داشت، روضه‌خوانی خوش‌صدا بود. بنان در سال ۱۳۲۱ خوانندگی را در رادیو آغاز کرد و زمان چندانی نگذشت که شهرت آوازش همه جا پیچید. روح‌الله خالقی او را به ارکستر انجمن موسیقی برد و با ارکستر شماره‌ یک شروع به همکاری کرد. از همان ابتدای آغاز برنامه‌ «گل‌های رنگارنگ» نیز به دعوت داود پیرنیا با آن همکاری داشت.

می‌گویند روزی که بنان با عبدالعلی وزیری برای امتحان به رادیو می‌روند در دفتر روح‌الله خالقی، ابوالحسن صبا نیز حضور داشت. از بنان می‌خواهند که برای ایشان قطعه‌ای بخواند و بنان «درآمد سه‌گاه» را آغاز می‌کند و صبا نیز به همراهی ویولون می‌نوازد. هنوز «درآمد» تمام نشده بود که خالقی به صبا می‌گوید: «شما نواختن ویولون را قطع کنید» و به بنان اشاره می‌کند که «گوشه‌ حصار» را بخواند و او بدون اندکی مکث، با مهارت و استادی تمام آن را می‌خواند و به «سه‌گاه» فرود می‌آید که در این لحظه روح‌الله خالقی بی‌اختیار بلند می‌شود و بنان را در آغوش می‌گیرد و می‌بوسد و برای او آینده‌ هنری درخشانی پیش‌بینی می‌کند.

بنان در آغاز کار در رادیو فقط آواز می‌خواند؛ ولی بعدها به توصیه‌ خالقی «تصنیف» نیز می‌خواند که این تصنیف‌ها گنجینه‌ای از موسیقی معاصر سنتی است که به یادگار مانده. آن‌‌ طور که صاحب‌نظران می‌گویند در این گنجینه بیش از ۳۵۰ برنامه‌ آواز و ترانه‌خوانی به یادگار مانده است. از جمله سرود «ای ایران» که با آهنگسازی خالقی و شعر حسین گل‌گلاب اجرا شده است.

روح‌الله خالقی در حال رهبری ارکستر، خواننده: بنان، مایستر: ابولحسن صبا

صدای بنان، صدایی منحصربه‌فرد بود؛ طوری که به این صدای استثنایی، صدای مخملی نیز می‌گفتند. گویا اولین بار اصطلاح مخملی را «علی دشتی»، نویسنده و سیاستمدار ایرانی، درباره بنان به کار برد. بسیاری از فرهیختگان ایران در آن زمان که صدای بنان را می‌شنیدند این صدا را زیبا و کارشده می‌یافتند. ابوالقاسم حالت، صدای بنان را اقیانوسی می‌داند که در حیطه‌ وصف نمی‌گنجد. روح‌الله خالقی صدای او را بسیار لطیف، شیرین، زیبا و خوش‌آهنگ می‌داند که کوتاه می‌خواند؛ ولی در همین کوتاهی ذوق و هنر بسیار نهفته است. آشنایی بنان به ادبیات فارسی نیز در بین هنرمندان به او ویژگی‌ ممتازی می‌بخشد. فریدون حافظی – موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده‌ تار – می‌گوید: «آن‌جا که سخن از تاثر و سوز و گداز بود ادای شعر در آواز آنچنان بود که می‌بایست باشد و در دیگر احوال نیز سخن آواز با حال و هوا و تم شعر هماهنگی کامل داشت.» علی تجویدی نیز معتقد است که در آواز بنان هرگز تحریرهای نابجا مخل ادای کلمات شعر نمی‌شد. نواب صفا، ترانه‌سرای معاصر، می‌گوید: «بافت و ساختار گلو و حنجره‌ بنان طوری خلق شده بود که مانند نداشت و تقلید‌کردنی هم نبود. اگر موسیقی قرن حاضر، به‌ویژه برنامه‌ گل‌ها، را گنجی شایگان انگاریم، بدون شک بنان یکی از ستون‌های استواری بود که این گنج را بر دوش داشت.»

غلام‌حسین بنان و علینقی وزیری

در ۲۷ آذر ماه سال ۱۳۳۶ بنان در جاده‌ کرج تصادف می‌کند که در این سانحه چشم راست خود را از دست می‌دهد و از آن پس همیشه از عینک دودی استفاده می‌کند. پس از این حادثه است که بنان تصمیم می‌گیرد در مواضع هنری خود تجدید نظر کند و آهنگ‌هایی را بخواند که شنونده را به وجد بیاورد: «من از این پس کوشش می‌کنم آثاری اجرا کنم که واجد وزنی شاد و شعری امیدوارکننده‌ است. من جدا از ادامه‌ شیوه‌ قدیم که شباهت به مرثیه‌خوانی دارد خسته شده‌ام، البته در این زمینه سازندگان آهنگ باید با من یاری و همکاری کنند.» حاصل این تصمیم اجرای ترانه‌های دلنشین و ساده‌ای است که اتفاقا از خیلی از تصانیف آن دوره‌ رادیو استوارتر است و برازنده‌ خواننده‌ عالی‌مقامی چون او است. (کتاب رویای هستی، به کوشش شهرام آقایی‌پور)

محمدرضا شجریان و احمد عبادی بر بالین بنان

غلام‌حسین بنان چندی نیز به تعلیم فن بازیگری پرداخت اما آن‌ را ادامه نداد. او در سال ۱۳۲۷ در فیلمی به نام «طوفان زندگی»، که کارگردانی آن را علی دریابیگی بر عهده داشت، بازی کرد که داستان آن در انجمن موسیقی ملی اتفاق می‌افتاد؛ بنان در این فیلم دو ترانه از ترانه‌های معروف خود را به شکل زنده اجرا می‌کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنان دیگر حال خوشی نداشت. بنا به گفته‌ همسرش، از اواخر سال ۱۳۵۷ – یعنی سال انقلاب – به سبب حوادث و وقایع پیاپی و یاس و ناامیدی رنجور شد و کارش به بستر کشید. سرانجام این آواز‌خوان بزرگ در هشتم اسفند سال ۱۳۶۴، بر اثر بیماری دستگاه گوارشی در بیمارستان ایران‌مهر تهران درگذشت. او وصیت کرده بود که در ظهیرالدوله دفن شود؛ اما در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.

بنان و همسرش پری‌دخت آور

احسان یارشاطر درباره صدا و هنر بنان می‌گوید: «آواز بنان خیلی بلند نبود؛ ولی نرم و صاف و پر و گرم و خوش‌طنین بود. اختیار حنجره‌اش هرگز از دستش خارج نمی‌شد. چهچه‌ بی‌جا نمی‌زد و قدرت‌نمایی نمی‌کرد. برعکس قدرت خود را در انتقال معنی شعر و ارائه ظرافت‌ها و لطافت‌های آواز نشان می‌داد. تحریر‌هایش موج‌های ریز حریری را در معرض نسیم به خاطر می‌آورد! تحریر و چهچه هرگز خارج از متن آواز نبود؛ بلکه جزء بافت آواز او به شمار می‌رفت. بنان آن‌طور که «می‌بایست» می‌خواند و دیگران بیش‌تر آن‌طور که می‌توانستند.»


خانه‌ای که بنان از سال ۱۳۵۴ در آن سکونت داشت، در سال ۱۳۹۲ تخریب شد تا جای خود را به برجی چندطبقه بدهد

تخریب خانه‌ استاد آواز ایران

در آبان‌ سال ۱۳۹۲ در خبرها آمد که خانه‌ غلام‌حسین بنان خراب می‌شود تا به جای آن برج ساخته شود؛ این خانه‌ تخریب‌شده، عمارتی دو طبقه بود که بنان از سال ۱۳۵۴ شمسی در آن سکونت داشت. محمد بهشتی، مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی، در آن زمان به تخریب بنای بنان انتقاد کرد و گفت: «تهران شهر خاطره است؛ خاطره‌های این شهر را صاحبان این خانه‌ها به وجود آورده‌اند. تهران کجاست؟ تهران چیست؟ آیا تهران جز خاطره است؟ جز یک رویا ست؟ جز چیزی است که دلمان برای آن تنگ می‌شود؟ اکنون شنیده‌ام که خانه‌ بنان را تخریب کرده‌اند.»

آرامگاه بنان در امامزاده طاهر کرج

انتشارات بیشتر ...