«جوانانی را میبینیم که با کمک یکدیگر ماشین خریده و محلاتی را به عنوان پاتوق و گعده در نظر گرفته و ماشین خوابی میکنند. اینها جوانان شهرهای دیگری هستند که به دلیل نبود شغل به تهران میْآیند و میبینیم که محلات تهران بین آنها تقسیم شده است و بچههای یک استان در یک محله و استانهای دیگر در محلات دیگر جمع میشوند و در خودروهایشان میخوابند».
این سخنان معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران بود که دیروز در تیرماه ۱۳۹۸ در دانشگاه صنعتی شریف ایراد شد. کنفرانسی که به شرایط نظارت بر مسافربرهای اینترنتی میپرداخت و در ادامه آن، پورسیدآقایی به پدیده ماشینخوابی نیز اشاره کرد. اما ماشینخوابی در تهران از چند سال پیش تاکنون باب شده است و منحصر به یکی دو سال اخیر نیست.
مصطفی که ۲۰ ساله است و از یکی از استانهای جنوب غربی کشور به تهران آمده است تا مسافرکشی کند، یکی از ماشینخوابهاییست که عملا ناگزیر شد به تهران بیاید. در تهران در چند جایی مشغول بود اما از آنجا که سرپناهی نداشت شب همانجا میخوابید تا اینکه در نهایت مسافرکشی در تهران در یکی از تاکسیهای اینترنتی را آغاز کرد و اکنون جای خواب او ماشینش شده است!
او زندگی ماشینیاش را ناشی از نداشتن جای خواب میداند و میگوید: «جای خواب نداشتم. شبها داخل شهر میآمدم و خیابان در کنار مسجدی یا پارکی که سرویس بهداشتی دارد، شبها در ماشین میخوابم . وسایل ابتدایی زندگی، گاز پیکنیک و پتو در صندوق عقب ماشین گذاشتهام و وقتی از کار خسته میشوم در داخل ماشین استراحت و حتی مطالعه میکنم».
مصطفی به مشکلات ماشینخوابی نیز میپردازد: «گاهی گشت نیروی انتظامی به سراغ ما میآید و وقتی مدارک ما را میبیند، ما را رها میکند. نمیتوانیم جایی را اجاره کنیم، پول پیش میخواهند، فعلاً همه زندگی کار، خانه و حتی تفریح ما همین ماشین است. وی میگوید: شنیدهام قرار است با ماشینهای نمره شهرستان که مسافر جابهجا میکنند، برخورد کنند؛ مگر ما کار خلافی میکنیم؟ با زحمت شبانهروزی کار میکنیم تا گذران زندگی کنیم و حالا هم قرار است نان ما را آجر کنند. اگر در شهرستان کار بود که در تهران آواره خیابانها نمیشدیم».
میزان بالای نرخ کرایه مسکن، برخی از شهروندان را عملا بیخانمان کرده است
ولی متخصصان جامعهشناسی متفقالقول هستند که ماشینخوابی اساسا یک نوع بیخانمانیست و تبعات نامطلوبی نیز به دنبال خود دارد. «مجید ابهری» ماشینخوابی را نتیجه گرانی مسکن و بالا بودن هزینه مهمانسرا و هتل میداند و با قطعیت میگوید که اینگونه رانندگان در معرض آسیبهای جسمی و روحی فراوانی هستند. او در توضیح بیشتر میگوید: «تصادفات شبانه، درگیری با سارقان خودرو و لوازم خودروها از پیش پا افتادهترین عوارض خودروخوابی است…تداوم این نوع زندگی منجر به افسردگی، افزایش اضطراب، بریدن از نظامهای مدیریتی حاکم در جامعه و از دست دادن اعتماد و سرمایه اجتماعی میشود».
ماشینخوابی آن اندازه پدیده گسترشیافتهای بود که حتی یک مستند نیز برای آن ساخته شد. مستندی که یوسف سلیمینمین سازنده آن بود. این مستند بیشتر به مسئله کسانی پرداخت که در اطراف تهران زندگی میکنند و ناگزیر هستند روزانه به تهران رفتوآمد داشته باشند: «این مستند درباره مردمی ساخته شده است که به دلیل دوری از تهران، ترافیک و برخی دلایل دیگر و این که ناگزیر به خاطر مسائل شغلی هر روز به تهران رفت و آمد کنند، در ساعت های آخر نیمه شب برای فرار از ترافیک به تهران می آیند و مجبورند در اتومبیل خود بخوابند و امور شخصی خود را در اتومبیل انجام دهند تا ساعت شروع فعالیت روزانه آنان فرا برسد. اما دغدغه اصلی اینجاست که این افراد مجبورند تا دیروقت به خاطر ترافیک در تهران بمانند و ساعت های محدودی از شب را کنار خانواده خود باشند که این مسئله برای استحکام خانواده ها به شدت خطرناک است».
«علی اصغر سعیدی» – جامعهشناس – نیز بحران اقتصادی را عامل اصلی ایجاد این وضعیت میداند و خود ماشینخوابها را مقصر این وضعیت نمیداند: «بسیاری از این رانندهها تنها برای اینکه یک شغل موقتی داشته باشند به تهران میآیند تا ببینند اوضاع اقتصادی در آینده چه میشود. وقتی کارگران معدن یا کارگران کارخانههای بزرگ در شهرهای دیگر تعدیل میشوند یا کارگران پتروشیمیهای عسلویه ناگهان در تعداد بالا از کار بیکار میشوند باید هم شاهد چنین حجمی از بیکارانی باشیم که از شهرستانها به سمت تهران روانه میشوند».
به هرحال به نظر میرسد پس از پدیده کانکسنشینی، باید شاهد گسترش پدیده ماشینخوابی نیز باشیم!