Search

English

چرا مزدک میرزایی از ایران رفت؟

«ای کاش مزدک میرزایی با خودش سرهنگ علیفر رو هم میبرد! شخصا حاضرم هزینه‌ی این اضافه بار رو هم از جیب پرداخت کنم»!

این واکنش طنزآمیز یکی از توییتری‌ها بود به خروج مزدک میرزایی از ایران در تیرماه ۱۳۹۸. گزارشگر باسابقه و مشهوری که پس از عادل فردوسی‌پور، ستاره گزارشگری و تهیه برنامه‌های ورزشی در صداوسیمای جمهوری‌اسلامی شمرده می‌شد. خبر خروج او توسط وبسایت‌های رسمی کشور همچون «ایلنا» تایید شد. ایلنا حرکت میرزایی را «اقدامی عجیب.» خواند.

این عین خبر ایلناست: «به گزارش خبرنگار ایلنا، مزدک میرزایی، گزارشگر باسابقه ورزشی که در امر تهیه کنندگی نیز فعالیت می‌کرد بعد از قبول پیشنهاد حضور و همکاری در یکی از شبکه‌های فارسی زبان از ایران کوچ کرد و برای همیشه ایران را ترک کرد. مزدک میرزایی که از چندی پیش با اختلافاتی در صدا و سیما مواجه شده بود و فعالیتی در گزارش‌‌ها و برنامه‌های ورزشی نداشت، در اقدامی عجیب این پیشنهاد را پذیرفت تا بعد از سال‌ها مجبور به ترک ایران شود». 

عادل فردوسی‌پور و مزدک میرزایی خون تازه‌ای بودند در رگ برنامه‌های ورزشی در ایران و خصوصا فوتبال. میرزایی از سال ۷۷ فعالیت خود را در صداسیما آغاز کرد. گزارشگری فوتبال در اواخر دهه ۷۰ و اوائل دهه ۸۰ اساسا با آنان رنگ دیگری گرفت. البته مزدک دیگر جوان نیست. او ۴۸ ساله است. در سال ۱۳۸۴ موفق شد جایزه بهترین گزارشگر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را دریافت کند. او همچنین فارغ‌التحصیل مقطع دکتری حقوق بین‌الملل عمومی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران است.

 مزدک اکنون در اوج پختگی بسر می‌برد؛ اما در سال‌های اخیر و با تغییر مدیریت شبکه سه فضا بسته‌تر شد و مزدک میرزایی مانند عادل فردوسی‌پور دیگر نمی‌توانست نه رو به دوربین بنشیند و نه پشت دوربین برنامه تهیه کند. «تابناک» هم در گزارش خود نوشته بود که رفتن میرزایی در پی «تغییرات شتابزده‌ای» بود که در صداسیما اتفاق افتاده بود و حتی هیچ برنامه مشخصی به میرزایی سپرده نمی‌شد.

خروج مزدک میرزایی از ایران، رسانه‌های داخل را حیرت‌زده کرد

اما وبسایت «فوتبالی» در گزارشی تحلیلی، رفتن مزدک میرزایی از ایران منحصر به اختلافات او با مدیریت شبکه سه نمی‌داند و این مهاجرت به زعم تحلیلگر این وبسایت، عوامل بیشتری داشت: «برخی نزدیکانش معتقدند مشکل اصلی به شبکه مستند مربوط و گفته می‌شود که میرزایی بر سر مستندی درباره تیم ملی ایران با مدیر شبکه مستند به اختلاف خورد. آخرین حرکت حرفه‌ای مزدک هم برنامه جهان فوتبال با شبکه خصوصی آپارات بود، اما نزدیکان و رفقایش می‌گویند او تا آخرین هفته‌ها، درگیر دریافت برخی مطالبات معوقه سال‌های گذشته اش بابت ساخت برنامه‌هایی در برخی شبکه‌های سیما بود. این‌ها تنها اطلاعاتی است که از سوی طیف دوستان نزدیک این کارمند سابق صداوسیما مطرح می‌شود و باید منتظر اظهارنظر احتمالی خود مزدک درباره دلیل اصلی اش برای ترک ایران باشیم».

به‌هرحال  تصمیم گرفت از ایران برود؛ به «ایران اینترنشنال.». تلویزیون نسبتا تازه‌تاسیسی که استودیوی اصلی‌اش در لندن مستقر است. «محمد تقوی» کارشناس فوتبال شبکه ایران‌ اینترنشنال نیز ضمن تایید این خبر گفت میرزایی حتی از ساختمان این شبکه در لندن دیدن کرده است.

ولی شاید بیش از آنکه پرسش این باشد که چرا مزدک میرزایی رفت، باید پرسش این باشد که چگونه شد که امثال او که استعدادهای کم‌نظیر گزارشگری هستند، توانستند در ایران زیر دست مدیران سپاهی و امنیتی صداوسیما فعالیت کنند؟! صداسیما از جمله نهادهایی‌ست که رییس آن مستقیم توسط رهبر نظام تعیین می‌شود و نیروهای امنیتی در آن حضوری بلاواسطه دارند.

محمدرضا منصوریان از گزارشگران قدیمی صداوسیما درباره مهاجرت مزدک میرزایی می‌گوید: «مزدک میرزایی نیروی جوانی است که باید رو به جلو حرکت کند. او برای آینده خود برنامه‌ریزی کرده است و در این برنامه‌ریزی می‌بیند که هیچ جریان و سیستمی وجود ندارد که از او حمایت کند. برایشان السویه است که مزدک میرزایی باشد یا نباشد، پس این اتفاق می‌افتد. هر آدمی ظرفیت معین و مشخصی دارد. او هم در این مقطع دست به ریسک زده است. این مسئله پشتوانه و جریان سیاسی ندارد. ما باید ضعف را در خودمان پیدا کنیم».

مزدک میرزایی به همراه همسرش ایران را ترک کرد

اساسا حضور «علی فروغی» – مدیر ۳۱ ساله و حزب‌اللهی شبکه سه صداسیما – در ماه‌های اخیر بر حجم مشکلات مدیریتی و تشکیلاتی در این شبکه افزود. همین مدیر حزب‌اللهی که سابقه ریاست بر بسیج صداسیما دارد، و به عنوان گوینده رادیو فعالیتش در صداسیما آغاز شده بود، مدتی قبل عادل فردوسی‌پور را نیز از برنامه بدون رقیب نود برداشت. فروغی پسر باجناق «غلامعلی حداد عادل» است و بر این اساس نسبت فامیلی دوری با خامنه‌ای نیز دارد..

«احسان محمدی» مزدک میرزایی را دارای شخصی غیرجنجالی می‌داند که احتمالا حتی در خارج از کشور نیز سخن خاص و راز مگویی نگوید. او  پیرامون نسبت رفتن مزدک میرزایی و تغییرات در نود و نیز تحولات مدیریتی در شبکه سه می‌نویسد:‌ «شاید آخرین گزینه ای بود که می‌شد حدس زد، به شبکه‌های ماهواره‌ای بپیوندد. در مورد سازمان صدا و سیما چه راز مگویی ممکن است بداند و اصلاً مگر او را این اواخر بازی هم می‌دادند؟ او در مورد دلایل توقیف ۹۰ حرف می‌زند؟ حرف‌هایی که هرجا زده شود بهرحال مشتری‌های پر ولعی دارد. آیا می‌شود او را یکی دیگر از قربانیان ۹۰ به شمار آورد؟ مزدک دو بار در غیاب عادل فردوسی پور ۹۰ را اجرا کرد، دو اجرای بی‌هیاهو که اصلاً شکل ۹۰ نبود، تیپ شخصیتی او و عادل با هم تفاوت داشت اما او سال‌ها پرسش برنامه ۹۰ را می‌خواند. یک آیتم یکی دو دقیقه‌ای که معمولاً حرفه‌ای‌ها به آن تن نمی‌دهند آن هم در برنامه‌ای که یک «رقیب» مجری و تهیه کننده‌اش است اما مزدک میرزایی همین است؛ آرام و بی‌جنجال. یا همین بود؛ آرام و بی‌جنجال!»

اما شخصیت بی‌جنجال مزدک میرزایی دلیل نمی‌شود که مهاجرت او جنجالی نباشد. هرچند تا حد زیادی غیرقابل باور بود؛ تا جایی که برخی پنداشتند او صرفا برای حضوری کوتاه به ترکیه رفته است و باز خواهد گشت؛ ولی او رفت و طبق آنچه «اعتماد آنلاین.» نوشته است با یک «آرشیو بزرگ ورزشی» نیز رفت. بنا به ادعای این رسانه، او در همین ماه پیش‌رو، رو به دوربین ایران‌اینترنشنال خواهد نشست و کم‌کم مخاطبان ورزشی و خصوصا فوتبالی باید به حضور مزدک میرزایی در قاب‌های خارج از کشوری عادت کنند.

«جواد خیابانی» که از گزارشگران قدیمی و پیشکسوت صداوسیما است در یادداشتی، مزدک میرزایی را «مزدک عزیز من» خطاب می‌کند و از مدیریت صداوسیما نیز انتقاد می‌کند؛ انتقادی صنفی حاکی از بی‌توجهی این سازمان به وضعیت گزارشگران برجسته‌اش همچون خود خیابانی یا مزدک میرزایی که به گفته او امکان زندگی سالم و با شرافت را سخت کرده است.

خیابانی پیرامون مهاجرت مزدک میرزایی و با انتقاد از سازمان صداوسیما می‌نویسد: «خواستم بنویسم که مزدک حیف شد و نوشتم اما نه این اشتباه است ، مزدک عزیز من حیف نشد . سازمان من است که حیف می‌شود و نیروهایش را یکی یکی از دست می‌دهد و حیف و حیف‌تر می‌شود . من عاشق این سازمانم‌ . سازمانی که مرا ساخته و مشهورم کرده . هرگز این سازمان را از یاد نخواهم برد . سازمانی که باید متعلق به سرزمین و مردمش باشد . من هم کارمند معمولی این سازمانم که با این همه مدرک تحصیلی و ۳۰ سال سابقه و هزاران ساعت گزارش و اجرا و تجربه ، الان بیکارم و مثل مزدک و بقیه همکارانم و مثل همه مردم کشورم سعی کرده‌ام سالم باشم و با شرافت زندگی کنم . دوست داشتم برای سازمانم بیشتر و بیشتر کار کنم ؛ نه در جوانی و خامی  بلکه الان که تجربه و هزاران ساعت بیداری و مطالعه داشته‌ام. ده‌ها و صدها نفر از همکاران من در سازمان همین قصه را دارند که من دارم و مزدک داشت».

 

 به گواه دوستانش، مزدک شخصیتی بی‌جنجال داشت

 

انتشارات بیشتر ...