Search

English

جعفر سبحانی؛ پشتیبان حکومت و ناراضی از شهروندان

زندگی‌نامه

جعفر سبحانی‌تبریزی ۲۰ فروردین ۱۳۰۸ در شهر تبریز زاده شد. او در آغاز و بیش‌تر با عنوان متکلم و مفسر مطرح شد ولی بعد‌تر عنوان مرجع تقلید را نیز به خود اختصاص داد. تارنمای جامعه مدرسین مدعی است که تحولات‌ آذربايجان‌ و ظهور فرقه‌ دموكرات‌ در شهریور ۱۳۲۵ و تشكيل‌ حكومت‌ وابسته‌ به‌ اتحاد جماهیر شوروی‌، مجال تحصیل علوم دینی را از او می‌گیرد و بنابراین راهی شهر قم می‌شود. از استادان او کسانی همچون آیت‌الله‌العظمی بروجردی، حجت و روح‌الله خمینی نام برده شده‌اند. همچنین گفته می‌شود که مباحث سطح اجتهاد در علم اصول فقه شیعه را نزد محمدرضا گلپایگانی فرا گرفته است.

جعفر سبحانی را افزون بر متکلم و مرجع تقلید، با عناوینی چون اصولی، مفسر، فیلسوف و از استادان حوزه علمیه قم نیز ستایش کرده‌اند. در این حد مشخص است که او در درس‌های منطق و فلسفه سید محمدحسین طباطبایی شرکت می‌کرده و در دهه سی شمسی به فراگیری شرح منظومه و اسفار صدرای شیرازی نزد علامه طباطبایی سرگرم بوده است. همچنین پس از چاپ کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» گویا به خواست علامه، این کتاب را به عربی ترجمه کرده که با مقدمه خود سید محمدحسین طباطبایی به چاپ رسیده است. از قرار آثار تالیفی جعفر سبحانی به بیش از هفتاد عنوان می‌رسد که البته هیچ کدام نیز تجربه سانسور یا ممنوعیت از چاپ نداشته؛ یعنی همان تجربه‌ای که بسیاری از نویسندگان و اساتید و روشنفکران در ذیل نظام مورد علاقه او بارها و بارها با آن مواجه شده‌اند.

جعفر سبحانی در کنار ناصر مکارم‌شیرازی

فرصت‌طلبی‌ها و رانت‌های حوزوی

در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی ایران، سبحانی از مدیران دارالتبلیغ اسلامی (وابسته به آیت‌الله کاظم شریعتمداری) و از نویسندگان مجله مکتب اسلام بوده است. او همچون بسیاری از دیگر روحانیان که حداقل پاره‌ای از پیشرفت و جایگاه خود را در حوزه مدیون شریعتمداری بودند، به ‌محض پیروزی انقلاب اسلامی و برنامه‌ریزی روح‌الله خمینی برای پرونده‌سازی و انتقام‌جویی از شریعتمداری، به جبهه مقابل پیوست و ترجیح داد درباره سرکوب مرجعیت شیعه توسط رژیم اسلامی سکوت پیشه کند. سبحانی همچنین از فرصت قدرت‌گیری صنف خود بهره برد و بی‌درنگ با عنوان نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان قانون اساسی بر کرسی تدوین اصولی تکیه زد که بعدها به ‌مدت دست‌کم چهار دهه مبنای تبعیض سیستماتیک ضد شهروندان ایرانی بوده است. در همین زمینه تارنمای حوزه علمیه قم تصریح دارد که سبحانی در تنظیم قانون اساسی جمهوری اسلامی (هم از نظر تعبیر و هم از نظر محتوا) به ‌نحوی چشمگیر اثرگذار بوده و بهشتی رسما از تریبون مجلس از همکاری صمیمانه او تقدیر به ‌عمل آورده است. در نهایت نیز او با بهره‌گیری از رانت‌ها و موقعیت حوزوی خود اقدام به تاسیس مرکز تخصصی کلام اسلامی در حوزه علمیه قم کرد.

جعفر سبحانی (سمت راست) در مجلس خبرگان قانون اساسی بسیار فعال بود

این مرکز در آغاز بیش‌تر با عنوان موسسه‌ تعلیماتی و تحقيقاتی‌ امام‌ صادق‌ شناخته می‌شد‌ و سبحانی آن را در سال ۱۳۵۹ تاسیس کرد. وظیفه این مرکز یا موسسه تحقیقاتی به ‌طور رسمی‌ تربيت‌ و آموزش‌ استعدادهای‌ جوان‌ برای پژوهش‌ در مسائل‌ اسلامی‌، احيای متون‌ اسلامی‌، نقد آثار روز، پاسخ‌ به‌ پرسش‌ها و شبهات‌ دينی‌ و انتشار جزوه‌های‌ مختصر در مسائل‌ اسلامی‌ عنوان شده است. کارکرد واقعی آن اما همچون دیگر موسسات مشابه در ذیل نظام توتالیتر ولایت فقیه چیزی جز ترویج شیعی‌گری و دمیدن بر تعصبات عامه جهت سربازگیری برای نظام اسلامی نیست.

از زهدفروشی روحانیت دست‌اندرکار نظام اسلامی همین بس که در حالی که مشخص نیست جعفر سبحانی از کدام منابع مالی و از کدام ردیف بودجه عمومی کشور این موسسه را می‌گرداند، خبرگزاری ایلنا از قول آخوند ربانی، که ریاست پول‌سازترین بخش حوزه (مرکز خدمات) را بر عهده دارد، مدعی شد که آیت‌الله سبحانی پس از شنیدن خبر سیل در فروردین ۱۳۹۸ چنان متالم و متاثر شده که خانه قدیمی‌اش را فروخته و پولش را برای سیل‌زدگان ارسال کرده است. سبحانی همچنین به این مسئول حوزه گفته است که اگر می‌توانست شخصا برای کمک به سیل‌زدگان خوزستان به آن‌جا سفر می‌کرد. نکته این‌جا ست که اگر امثال جعفر سبحانی و بسیاری همچون او از تاسیس نهادهای ریز و درشت از محل خزانه کشور و ضد فرهنگ عمومی منع می‌شدند و هم‌لباسان او (همراه با پاسداران ایدئولوژی خمینی) دستشان از مدیریت کشور کوتاه می‌شد، آن گاه هم سیل‌زدگان به ‌سبب توسعه علمی کشور خدمات بهتری دریافت می‌کردند و هم نظام اسلامی وجود نمی‌داشت، چنانکه پیش از انقلاب همین شرایط فرضی بر ایران حاکم بود.

سبحانی با بهره‌گیری از رانت و بدون شفافیت مالی مرکز تخصصی کلام اسلامی را راه‌اندازی کرده است

فعالیت سیاسی و پشتیبانی تمام‌قد از نظام اسلامی

جامعه مدرسین، که خود نهادی فاسد و سرکوبگر در حوزه علمیه است، جعفر سبحانی را از پیشقراولان مبارزه ضد رژیم شاه دانسته و امضای او را پای بسیاری از بیانه‌های جامعه مذکور به‌ عنوان شواهد سابقه انقلابی این روحانی حکومت‌پناه دانسته است. چنین به ‌نظر می‌رسد که مهم‌ترین فعالیت فرهنگی ضد سیاست‌های سکولار پادشاهی پهلوی، به شراکت سبحانی در تاسیس و ترویج و توزیع نشریه مکتب اسلام بازگردد. این نشریه در سالیان ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ بنیان نهاده شد تا مانع از جذب جوانان به فرهنگ غرب و نیز اندیشه‌های مارکسیستی شود. در همین راستا، نشریه مذکور به ‌مرور خطی از تشیع سیاسی و مدعی مداخله در اجتماع را در سطحی وسیع و به‌ نحو کشوری تبلیغ کرد و نامش را هم ترویج افکار صحیح اسلامی نهاد. گفته می‌شود که تیراژ این نشریه در اندک‌زمانی به حدود صد هزار نسخه رسیده بوده است. جعفر سبحانی‌ هم‌‌اكنون‌ نیز صاحب‌ امتياز اين‌ نشريه‌ است‌ و مجله‌ مکتب اسلام همچنان تحت‌ سرپرستی او منتشر می‌شود.

سبحانی همگام با پروپاگاندای حکومت در دروغ‌پراکنی ضد جنبش سبز در عاشورای ۱۳۸۸ طی بیانیه‌ای هتک حرمت به مقدسات اسلامی و تخریب اماکن عمومی را محکوم کرد و نشان داد که اصل اولیه آن است که روحانیان تمام‌قد پشت تاراج سرمایه‌های مادی و معنوی مردم توسط جمهوری اسلامی می‌ایستند مگر آن‌که خلافش اثبات شود. او همچنین در آبان همان سال، که اوج سرکوب معترضان به نتایج انتخابات بود، در دیداری با رئیس بسیج و جمعی از فرماندهان آن مدعی شد که بسیج تا همیشه می‌تواند در قلوب مردم محبوب بماند. درست به‌ همین سیاق، او در جریان ناآرامی‌های سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ با زبان دین به دفاع از نظام سیاسی موجود پرداخت و به‌ طور ضمنی معترضان را متهم کرد که قدر پیشرفت‌های ادعایی کشور پس از انقلاب را نمی‌دانند و آنان را از کفران نعمت زنهار داد. نهایت خلاقیت جعفر سبحانی در اوج اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶ آن بود که بگوید نظام اسلامی نمی‌تواند برای همه مردان و زنان تولید اشتغال کند اما می‌تواند برای زنان در خانه اشتغال‌زایی کند تا هم به وظیفه اسلامی تربیت فرزندان بپردازند و هم درآمدزایی داشته باشند. او توضیح بیش‌تری درباره نحوه این کارهای خانگی و درآمدزا برای زنان (که روحانیت بیش‌تر می‌پسندد در اندرونی نگاهشان دارد) ارائه نداد.

سبحانی (نفر پنجم از سمت چپ) پیش از انقلاب از همراهان آیت‌الله شریعتمداری در دارالتبلیغ اسلامی بود اما پس از انقلاب به جبهه مخالفان او پیوست

مهم‌ترین راه حلی که جعفر سبحانی برای جلوگیری از فساد بیان کرده چیزی جز ابراز خوشحالی از نصب کارت‌خوان در مطب پزشکان و نصیحت مردم به کم‌کردن مسافرت‌های خارجی بیهوده نبوده است. او همچنین از فرار مالیاتی و نبود فرهنگ مالیات‌دهی سخن راند ولی ترجیح داد چیزی درباره هزینه‌کرد مالیات و منابع طبیعی و انسانی کشور در راستای پیشبرد ایدئولوژی انسان‌ستیز نظام متبوعش بر زبان نیاورد.

در حالی که فساد سیستماتیک نظام اسلامی منجر به اخبار روزمره از اختلاس‌های نجومی و حاتم‌بخشی نفت ملت ایران به دیکتاتورهای منطقه و گروه‌های شبه‌نظامی شده است، جعفر سبحانی در اظهار نظری شگفت‌انگیز مدعی شد که شعب اضافی بانک سبب توقف رحمت الهی می‌شود. او گفته بود که در کشور یازده هزار شعبه بانکی داریم و قدیم تنها چهار بانک بود و همان کافی بود. سبحانی که در تمام تارنماهای حوزوی به دقت و ژرف‌نگری ستوده شده، تعداد شعب بانکی را به معنای افزایش رقمی رباخواری گرفته و به مجلس اسلامی هم یورش برده که جبون است و نمی‌تواند این حقایق را بازگو کند. این همه در حالی است که اکثریت اقتصاد کل کشور در قبضه انحصاری ولی ‌فقیه و سپاه پاسداران است و صفت جُبن، که سبحانی به دیگران نسبت می‌دهد، درباره خود او نیز از جهت آدرس غلط دادن به مخاطبانش صدق می‌کند.

آرای اجتماعی و فرهنگی

اظهار نظرهای مکرر جعفر سبحانی در امور گوناگون (همچون دیگر هم‌لباسانش) گاه منجر به افشای رانت‌خواری‌هایی شده است که زیر پوشش «نظرات مراجع» منویات خود را پیش می‌برد. از جمله این‌که او در آذر ۱۳۹۷ مدعی شد که حذف مشق شب از مدارس کشور خلاف قرآن و حدیث است. اندکی بعد کسانی در شبکه‌های اجتماعی افشا کردند که مدیران دو بنگاه بزرگ کنکور و مشق شب یعنی قلم‌چی و گاج به دیدار مراجع قم رفته‌اند و از آنان فتوا گرفته‌اند که حذف مشق شب و تکالیف درسی خلاف قرآن و سنت و سیره است. علی اکرمی در همین ‌باره نوشته بود که یکی از این موسسات تنها در سال قبل از آن مبلغ ۳۵۰ میلیارد تومان به صدا و سیما آگهی داده است. کاربران در فضای مجازی نیز با هشتگ‌هایی چون #مافیای_کنکور و #مافیای_کتب_کمک_درسی به این فتوا و آن دیدار واکنش نشان دادند.

سبحانی: نظام اسلامی نمی‌تواند برای همه مردان و زنان تولید اشتغال کند اما می‌تواند برای زنان در خانه اشتغال‌زایی کند

اما همانند همیشه مسئله زنان در محور توجهات روحانیت شیعه و از جمله جعفر سبحانی قرار دارد. او در شهریور ۱۳۹۷ با عتاب به جمهوری اسلامی مدعی شد که «واقعا جای بسی تاسف است که می‌بینیم بدحجابی در کشور از جمله در شهرهای مذهبی و دیگر نقاط غوغا می‌کند.» جعفر سبحانی همچنین در واکنش تندی به مخالفت با حجاب اجباری، مدعی شده بود که روحانیت در فیزیک و شیمی دخالت نمی‌کند و دیگران هم نباید در دین (که از دید او شغل انحصاری روحانیان است) دخالت کنند. او بی‌‌درنگ نتیجه گرفته بود که حجاب واجب الهی است و کسی حق ندارد درباره حجاب نظر شخصی ابراز کند. فارغ از این‌که روحانیت نه تنها فیزیک و شیمی که کل علوم را می‌خواهد اسلامی کند، دیگر مغلطه این به ‌اصطلاح استاد حوزه آن‌جا بود که تاکید کرد وقتی چیزی حرام است دیگر اجباری‌بودن یا اجباری‌نبودنش معنا ندارد. به‌ تعبیری سبحانی همان سخن روح‌الله خمینی را تکرار می‌کند که تصور حکومت اسلامی موجب تصدیق آن است. او هم می‌گوید حرام الهی طبیعتا نباید انجام شود حال اسمش هرچه باشد، اجبار، زور، سرکوب و غیره. در واقع، هدف چیزی جز این نیست که یک نظام تبعیض ذیل یک ایدئولوژی تهاجمی به‌ عنوان امری طبیعی جلوه داده شود و در برابرش نظم سکولار بر پایه حقوق شهروندی به ‌عنوان چیزی غرب‌ساخته و جعلی تخطئه شود. طرفه آن‌که این شبه‌استدلال‌ها در قالب پروپاگاندای داخلی و بین‌المللی متجاوز از چهل سال در بوق و کرنا شد اما نتیجه‌اش نسلی است که دختران خیابان انقلاب را تحویل می‌دهد و با سربلندی خواهان احقاق حقوق پایمال‌شده خود توسط جعفر سبحانی و هم‌صنفی‌های او می‌شود.

اعتراض سبحانی به برگزاری تئاتری که زنان بازیگر آن کلاه‌گیس داشتند، عذرخواهی سریع کارگردان این تئاتر را به دنبال داشت

هشدارهای سبحانی تنها به موارد کلی محدود نمی‌شود و او حتی به خود حق می‌دهد درباره روی صحنه رفتن یک تئاتر در تهران اظهار نظر کند، هشدار بدهد و وزیر ارشاد اسلامی را موعظه کند که ارشاد مردم ایران را بیش‌تر و شدیدتر انجام دهد. او در آذرماه ۱۳۹۷ درباره تئاتر بینوایان به‌ کارگردانی شهرام کرمی و در دیدارش با انجمن فرهنگی ناشران آموزشی گفت که مطلع شده است در تهران تئاتری برگزار شده که دختران با کلاه‌گیس در آن بازی می‌کنند و فریاد برآورد که «این حرکت در جمهوری اسلامی چه‌ معنایی دارد؟ به معاون وزیر ارشاد تذکر دادیم تا هرچه سریع‌تر به این مسئله رسیدگی کند.» بی‌‌درنگ نیز کارگردان نمایش مجبور به عذرخواهی شد و این‌که اطمینان دهد تا در اجراهای بعدی بازیگران زن شرایط را به‌ گونه‌ای رقم بزنند که کلاه‌گیس‌بودن چیزی که بر سر دارند مشخص‌تر از گذشته بشود.

سبحانی البته فقط به توجیه حجاب اجباری بسنده نکرده و حتی به مخالفت با میزان تعطیلات باستانی ایران نیز پرداخته است. او در عین اصرار بر عدم کاهش تعطیلات مذهبی، فراموش نکرد تا به طولانی‌بودن تعطیلات عید نوروز اعتراض کند. استاد حوزه علمیه قم در اسفند ۱۳۹۴ در پایان آخرین درس فقه و اصول، زبان به گلایه گشوده بود که «اگر بخواهیم به هر بهانه‌ای حوزه را تعطیل کنیم، با این درس، به جایی نمی‌رسیم.» سبحانی منظوری جز این نداشت که حوزه‌های علمیه نمی‌بایست به‌ مناسبت نوروز تعطیلی داشته باشد. این در حالی است که میزان تعطیلات مذهبی در ایران چند ده برابر مناسبت‌های اندک باستانی است که جمهوری اسلامی تا کنون نتوانسته آنان را از تقویم کشور حذف کند.

۳۰ آبان ۱۳۹۸، در بحبوحه تظاهرات سراسری مردم ایران و کشتار بسیاری از شهروندان معترض به دست نیروهای سرکوب‌گر، سبحانی در همایش «نقش علم اصول در تفسیر قرآن» در دارالقرآن علامه طباطبایی گفت: «لازم است یک روز را به نام اصول فقه در تقویم کشور نام‌گذاری شود و حوزه علمیه مقدمات آن را فراهم کنند.» او همچنین از شورای مدیریت حوزه خواست «این موضوع را درنامه‌ای مرتب به شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کند». همین سخنان امثال این روحانی حکومتی است که آشکارا نشان از بی‌توجهی‌شان به خواسته‌های مردم و غیرمردمی‌بودن‌شان دارد.

انتشارات بیشتر ...