از هفته اول فروردین ۱۳۹۸ بود که در ادامه سیل سراسری در کشور، احتمال سیل در خوزستان مطرح شد. احتمالی که موجب آن شد کم کم این بحث به میان آید که باید شهرها و روستاهای در معرض خطر تخلیه شوند.
با توجه به این خطرات بود که دستور تخلیه شهرهایی چون حمیدیه، سوسنگرد، بستان، ابوحمیظه، کوت سیدنعیم، رفیع، گوریه، دارخوین و الهایی و دهها روستا در این منطقه صادر شد. آنطور که نماینده جمعیت هلالاحمر در استان خوزستان در ۱۶ فروردین ۹۸ گفت، ۱۰۲ روستای این استان تخلیه شدند و در مناطق امن، اسکان اضطراری داده شدند.
عبدالرضا رحمانی فضلی – وزیر کشور – نیز با اذعان به اینکه «شرایط زندگیشان سخت میشود»، هدف از تخلیه را پایینآوردن خسارات عنوان کرد. رحمانی فضلی در ۱۴ فروردین درباره چرایی ضرورت تخلیه شهرها و روستاهای در معرض خطر سیلاب گفته بود: «با فروکش کردن بارندگی حجم زیادی از آب در قالب سیلاب از ارتفاعات و سرریز سدها وارد رودخانههای پایین دست میشود که این امر موجب طغیان رودخانهها و آسیب زدن به منازل و زمینهای زراعی و محل نگهداری دام هموطنانی میشود که در نزدیکی رودخانهها هستند لذا باید با اطلاع رسانی به موقع به هموطنان و ایجاد تمهیدات لازم فنی و تخصصی مانع وارد شدن آسیب به مردم شویم».
به گفته «غلامرضا شریعتی» – استاندار خوزستان – کنترل آب سد کرخه نیز موجب شده است که بخشی از آب این سد رها شود و همین مسئله خود موجب شد که برخی از روستاهای این استان تحت تاثیر این مسئله قرار بگیرند و آب وارد برخی از روستاها شود و حتی خطر آبگرفتگی، بخشی از شهرهای این استان را نیز تهدید کند.
أبگرفتگی در روستاهای خوزستان
روز شنبه طغیان رودخانه کرخه نیز موجب پیشروی آب به سمت جاده اهواز- اندیمشک شد. فرماندار شوش نیز تایید کرد که مجبور شدهاند برای برای جلوگیری از نفوذ آب به جاده اهواز – شوش، در حاشیه این جاده، سیلبند احداث کنند.
در چنین وضعیتی ست که هزاران نفر به سوی مناطق امن هدایت میشوند. گفته میشود خطر سیلاب، ۴۰۰ هزار نفر را تهدید میکند. سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور درباره ابعاد بحران در خوزستان گفت: « به ۱۱۰ روستا دستور تخلیه صادر شده که برخی از آنها به طور کامل و تعدادی نیز هنوز در حال تخلیه هستند. در حال حاضر پادگانها، زائرسراها، مدارس، ورزشگاهها و سایتهای اسکان اضطراری پیشبینی شده تا افراد سیلزده در آنجا مستقر شوند. انتقال افراد سیلزده توسط سپاه، ارتش، هلالاحمر، نیروی انتظامی و سایر دستگاههای امدادرسان در حال انجام است و تلاش شده شرکتهای مستقر در منطقه نیز در بحث کمکرسانی مشارکت کنند».
اما این صورت رسمی مسئله است. نکته این است که زیر پوست این تصمیمهای بالادستی، شور و اعتراض زیادی برقرار است. دستور تخلیه هزاران نفر از خانه و کاشانه و شهر و روستای مادری و پدریشان، قطعا بدون هزینه نیست.
مسئله هورالعظیم
همین چند روز قبل بود که سپاه پاسداران برای آنکه تالاب هورالعظیم و تاسیسات نفتی موجود در آن زیر آب نرود، چندین سیلبند در روستاهایی در منطقه دشت آزادگان را تخریب کرد. سیلبندهایی که خود مردم برای حفاظت از مزرعههاشان ساخته بودند. طبیعی بود که مردم درگیر شوند و نیروهای سپاه پاسداران چندین نفر را زخمی کردند که در نهایت یکی از مجروحین به نام «عبود زلیجی» جان خود را در بیمارستان از دست داد. او پدر سه پسر وسه دختر بود كه هيچكدام از آنها ازدواج نكردهاند. تنها منبع درآمد این خانواده نیز زمین کشاورزی بود که بازکردن سیلبندها توسط سپاه پاسداران، موجب شد زمین کشاورزی آنها نیز به زیر آب برود.
درواقع اگر حکومتیان حاضر شوند آب را به طور کامل به روی تالاب هورالعظیم باز کنند، بسیاری از این روستاها و شهرها نجات پیدا خواهند کرد. به اذعان کارشناسان، تالابها نقش قابل توجهی در کنترل سیلابها دارند. هورالعظیم نیز میتواند با پذیرش آب سیلاب خوزستان، نقش قابل ملاحظهای در کنترل کرخه داشته باشد. چنانکه «رضا اردکانیان» – وزیر نیرو – درباره اثرگذاری سیلاب سال ۹۸ بر تالابها گفت: « تالابهای کشور نیز پس از سالیان سال از این سیلاب بهرهمند شده و ۴۰ تالاب بزرگ کشور سیراب شده است. علاوه بر آن دریاچه ارومیه نیز افزایش قابل ملاحظهای داشته است».
«ناصر عبیات» – فعال محیط زیست خوزستانی – درباره مسئله هورالعظیم در روزهای اخیر و مسئله سیلاب و نقش حکومت در این میان به «ممانعت شرکتهای نفتی از آبگیری این محلها برای جلوگیری از آسیبرسیدن به تاسیسات نفتی» اشاره میکند و میگوید: « تاسیسات شرکت نفتی آزادگان جنوبی در این منطقه قرار دارد و برای جلوگیری از آسیب به آنهاست که اینجا خشک مانده است؛ این تاسیسات نفتی محصول قراردادهای گذشته با چینی هاست که برای اکتشاف و استخراج نفت، هورالعظیم را خشک کرده و به یکی از کانون های گرد و غبار تبدیل کردند. در هیچ جای دنیا تالاب که یک زیستگاه با ارزش است را با جاده های عریض به پنج حوضچه (مخزن) تبدیل نمی کنند».
«بزرگنمایی سیلاب»
نارضایتیهای محیط زیستی از رویکردهای حکومتی در خوزستان بین فعالان این استان تمامی ندارد. چنانکه «یاسر شریفی» – کارشناس ارشد آبیاری و زهکشی – از «جوسازی بسیار گسترده و بزرگنمایی از سوی مسئولان استانی و وزارت نیرو» درباره سیلاب کنونی در خوزستان انتقاد میکند. به باور پیش از این نیز کارون شاهد سیلابهایی به میزان سه برابر سیلاب کنونی بوده است و این جنس طغیانهای آبی برای پرآبترین رود ایران، «کاملا طبیعی» است و «نوعی تجدید حیات رودخانه» محسوب میشود.
او در ادامه با اشاره مجدد به بزرگنمایی پیرامون سیلاب کنونی میگوید: «برخی از مسئولان وزارت نیرو با غیر طبیعی جلوه دادن سیلاب کنونی که به میزان ۲۵۰۰ متر مکعب بر ثانیه در کارون بزرگ در حال وقوع است سعی در توجیه انتقال آب و شروع مجدد پروژه بهشت آباد دارند. باید به این موضوع نیز اشاره کرد، که چنین سیلابی دارای دوره بازگشت ۲۰ ساله بوده که ساخت سد با آن هزینه های نجومی فقط برای کنترل اینگونه سیلابها غیراقتصادی بوده و صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست خواهد زد و خوزستان را به بیابانی خشک تبدیل خواهد کرد».
پروژه بهشتآباد انتقادات فراوانی برانگیخته بود
اشاره این کارشناس خوزستانی احتمالا به این سخنان اردکانیان است که گفته بود: «در سوابق موجود ما سامانه و موج بارشی با این شدت، وسعت و مدت بیسابقه بوده است و وقوع این سه عامل در کنار هم اتفاق بزرگی را رقم زده است».
پروژه بهشت آباد نیز به پروژهای اطلاق میشود که انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان اصفهان را مدنظر داشت که آسیبهای آن در درجه اول به چهارمحال و خوزستان وارد می شد. قرار بود بر اساس این طرح سالانه حدود یک میلیارد متر مکعب آب به فلات مرکزی ایران انتقال داده شود. اما با فشارهای همهجانبه و انتقادهای مختلف این طرح فعلا متوقف شده است.
نارضایتیها از اقدامات حکومتی
به هرحال اکنون مردم خوزستان درگیر خطر سیلاب هستند و حفظ جان آنها باید در درجه نخست اهمیت قرار داشته باشد. اما متاسفانه دو نکته، تخلیه این مردم از شهرها و روستاها را با مشکل جدی مواجه کرده است؛ یک اینکه در این منطقه فقر گستردهای وجود دارد و بریدن افراد از خانه و کاشانه و زمین و مزرعهشان، یعنی بریدن از همه داروندارشان و نکته دوم نیز این است که بیاعتمادی عظیمی بین حکومت و مردم وجود دارد. به عنوان نمونه، در همین دو سه روز اخیر شکایات گوناگونی از اقدامات نامناسب امدادی در خوزستان در فضای مجازی پیچیده است.
به عنوان نمونه خبرگزاری «کارون نیوز» در ۱۶ فروردین خبر داد صبح همان روز ۵۰ نفر از اهالی روستای عیله در اطراف بخش شعیبیه به محاصره سیل درآمدند اما علی رغم تماسهای متعدد هیچ خبری از نیروهای امدادی نشد و در نهایت یک بلمران آنها را نجات داد.
یکی از افراد نجات یافته به خبرنگار این خبرگزاری گفته بود: «شب گذشته سیل وارد این روستا شد و از همه جهات در محاصره قرار گرفتیم. تماسهای مختلفی با نیروهای امدادگر داشتیم ولی متاسفانه کسی به داد ما نرسید و صبح امروز یک بلمران از هموطنان به کمک ما آمد. روستا بطور ۱۰۰ درصد به زیر آب رفت».
حتی اگر نیروهای امدادی تمام سعی خود را برای نجات خوزستانیهای از سیلاب انجام داده باشند و انجام دهند، باز اگر خرد و تدبیری در حکومتیان باقیست، باید به طرح این پرسش و مداقه پیرامون آن برخیزند که چرا در بحرانهایی در سطح ملی، این اندازه نارضایتی و بیاعتمادی از سمت مردم نسبت به تصمیمات و اقدامات حکومتی وجود دارد؟