Search

English

اورامانات تخت؛ روستایی با طبیعت بی‌نظیر

«یری ئازادیم له زیندانا فراوانتر ئه بی

قور به سه ر ئه و دوژمنه هیوای به ه ندیخانه یه

گرتن و لیدان و کوشتن عامیلی ئازادیه

توپ وشه ستیر و که له پچه لام وه کوو ئه فسانه یه

چاوه روانی شورشیکم عاله می رزگار بکا

میلله تم بو ئه و مه به سته کرده وه ی شیرانه یه»

(ماموستا قانع)

روستای «اورامانات تخت» در جنوب شرقی شهر مریوان در استان کردستان قرار گرفته است که به وسیله‌ جاده‌ای به طول ۷۵ کیلومتر به شهر مریوان وصل می‌شود. استان کردستان، که در دامنه‌ها و دشت‌های پراکنده‌ رشته کوه‌های زاگرس میانی قرار گرفته است، از شمال به استان‌های آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از غرب به کشور عراق محدود می‌شود. روستای اورامانات را «هزار ماسوله» نیز نام نهاده‌اند؛ از آن‌رو که معماری‌ای شبیه «ماسوله» دارد. ماسوله در ۵۵ کیلومتری رشت در استان گیلان واقع شده است. در این روستا حیاط هر خانه بام خانه‌ای دیگر است.

واژه‌ اورامان یا هورامان از دو بخش «اهورا» و «مان» به معنای خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده است. اورامان در واقع یعنی سرزمین اهورایی و جایگاه اهورا مزدا. هور در فرهنگ اوستایی به معنای خورشید است که در این صورت می‌توان معنای اورامانات را «جایگاه خورشید» نیز دانست. مردم این منطقه بر این نظر هستند که اورامانات تخت در دوره‌ای شهری بزرگ بوده که مرکزیتی خاص داشته است و این کلمه‌ «تخت» از این‌رو استفاده می‌شود که این منطقه را مرکز حکومت ناحیه‌ «اورامان» می‌دانند. معماری این روستا و همین‌طور سرسبزی منطقه کوهستانی منظره‌ای چشم‌نواز به آن بخشیده است که خوشایند هر گردشگری است. خانه‌های این روستا با سنگ و بیش‌تر به صورت پلکانی ساخته شده است. در بیش‌تر خانه‌های این منطقه گل و گلدان در تزئین خانه نقش بسزایی  دارد. نان «کلانه» و «دوغ» نیز از لذت‌های این ناحیه است که نباید از آن گذشت.

آب و هوای این منطقه در بهار و تابستان بسیار خوشایند است؛ هرچند زمستان‌های سختی دارد. این روستا علاوه بر داشتن معماری زیبا و همین‌طور زیبایی طبیعی به خاطر مراسم باستانی‌ای که هر ساله در آن برگزار می‌شود نیز مورد توجه گردشگران و مردم دیگر است؛ این مراسم باستانی که «پیرشالیار» یا شهریار نام دارد مراسمی بسیار مشهور است. مردم این منطقه را «هه ورامی» گویند و زبان آن‌ها نیز همین نام را دارد. لهجه‌ اورامی کهن را برخی با زبان اوستایی بسیار نزدیک دانسته‌اند. آرامگاه پیرشهریار که به پیرشالیار معروف است و یکی از قدیسان زرتشتی است مورد احترام اهالی منطقه است.

مراسم پیرشالیار هر ساله در پایان تابستان و به مدت یک هفته انجام می‌گیرد. مردم گردوها را از درخت‌ها می‌چینند و خشک می‌کنند تا در هنگام این مراسم آئینی از آن استفاده شود. هنگام برگزاری این مراسم، کودکان به نمایندگی از طرف چند نفر از بزرگان منطقه به خانه‌های دیگران رفته و برای تهیه‌ آش مخصوص از مردم آرد و گوشت قربانی می‌گیرند و در ظروف خالی‌‌شده تعدادی گردو می‌ریزند. پس از آن با آرد جمع‌آوری‌‌شده نان می‌پزند و مقداری از این گردوهای سائیده‌‌شده را با خمیر نان ترکیب می‌کنند که پس از انجام این کارها و تهیه‌ آش مخصوص آن را میان مردمان توزیع می‌کنند. در این مدت هر روز پس از خوردن ناهار، مردها روی پشت‌بام‌ها به رقص‌های عرفانی مشغول می‌شوند. شیوه‌ این رقص این‌گونه است که مردها دور یکدیگر حلقه می‌زنند و دست بر کمر یکدیگر آرام‌ آرام می‌چرخند و مرتب سرهایشان را تکان می‌دهند و موهای بلند خویش را آشفته و رقصان می‌سازند.

روز پایانی این مراسم مردم ماست و نان تهیه می‌کنند و به صورت گروهی به سمت آرامگاه پیر می‌روند و به نزدیکی آرامگاه که می‌رسند کفش‌ها از پا در می‌آورند و برهنه‌پا و در حالی که زمین را می‌بوسند به زیارت پیر مشغول می‌شوند. علاوه بر این مراسم و مزار پیر و معماری بناها، چشمه‌های رون پر آب نیز به منطقه جلوه‌ای خاص بخشیده است. همین‌طور پوشاک کردی، که آمیزه‌ای از رنگ و نقش است، جلوه‌گری خاصی می‌کند. از هنرهای سنتی این روستای زیبا می‌توان به گلیم، نمد، سبد و گیوه اشاره کرد. گیوه از سوغاتی‌های این منطقه شناخته می‌شود.

از دیگر هنرهای جالب توجه این روستا می‌توان به نوعی شال خاص اشاره کرد که از کُرک نوعی بز به نام «مه رهز» یا مرغوز که دارای کرک پشم لطیفی است بافته می‌شود.

انتشارات بیشتر ...