به طور خلاصه و با اطمینان میتوان گفت شهر ماهشهر در استان خوزستان که یکی از شهرهای بسیار پرسروصدا در جریان تظاهرات سراسری در آبان ۹۸ بود شاهد خونینترین روزهای تاریخ خود بود. داستان ماهشهر گرهخورده با بستهشدن یک جاده مهم توسط معترضان بود. روز سهشنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ رحمانی فضلی – وزیر کشور – در تلویزیون حاضر شد و تایید کرد که جاده ماهشهر به سربندر (بندر امام) به مدت سه روز توسط معترضان بسته شده بود.
این جاده از مهمترین جادههای خوزستان محسوب میشود و بستهشدن آن هزینه سنگینی روی دست حکومت باقی میگذاشت. نیروهای امنیتی (و به روایات متعدد، سپاهی) به صورت گسترده به معترضان حمله میبرند. معترضان به نیزارهای اطراف شهرک چمران (جراحی) ماهشهر پناه میبرند؛ ولی بنا به روایات متعدد از شهروندخبرنگاران، نیروهای امنیتی در یک اقدام بیسابقه با ابزارهای نظامی همچون دوشکا، نیزار را به رگبار میبندند و دهها معترض جان خود را از دست میدهند.
بنا به تخمینهای سازمانها و وبسایتهای معتبر خبری در جریان تظاهرات سراسری در دیماه، بیشترین جانباختگان متعلق به دو استان خوزستان و کردستان بوده است. سازمان عفو بینالمل میگوید که در خود استان خوزستان نیز بیشترین جانباختگان متعلق به شهر ماهشهر بوده است. تحقیقات مستقل رادیو فردا نیز از جانباختن حداقل ۲۸ نفر در این شهر خبر داد. واقعیت این است که شهر نهچندان بزرگ ماهشهر در روزهای پایانی آبان ۹۸ یکسره ماتم بود.
در این میان کاربران حامی حکومت سعی کردند با هشتگهایی همچون «واقعیت ماهشهر» اخبار مربوط به ماهشهر را کماهمیت جلوه دهند یا اساسا آن را کذب بشمارند. بهعنوان نمونه یکی از آنان به نام «کرامتی» نوشت: «پخش شایعاتی مانند تیرباران مردم ماهشهر و پخش فیلمهای ساختگی آسیب زدن ماموران به اموال مردم بیانگر این است که دشمن نمیخواهد شکست را بپذیرد و از حربههای دیگرش برای متشنج کردن فضا استفاده میکند! هوشیار باشیم! پ.ن: با دوستان در ماهشهر صحبت کردیم تیرباران مردم کذب محض است».
در واقع دست حکومت و هواداران آن برای تکذیب اتفاقات ماهشهر باز است. استان خوزستان از نخستین استانهایی بود که اینترنت آن کاملا قطع شد. اکنون که در روزهای ابتدایی آذرماه بسر میبریم اینترنت موبایل در خوزستان هنوز قطع است. قطعی اینترنت خود اخباردهی از ماهشهر را با دستانداز و تاخیر و مشکلات زیادی مواجه کرده است.
تصویری هوایی از ماهشهر
ولی در عینحال روایات متعدد دیگری نیز وجود داشت؛ یکی از کاربران خوزستانی فیسبوک اما در یک پست در فیسبوک شخصی خویش نوشت: «من که ۸۸ را کف خیابانهای تهران و دی ۹۶ را در خیابانهای اهواز گذراندم، هرگز تصور نمیکردم قرار است چهره واقعی این ددمنشان را در شهر خودم ببینم. عمق فاجعه اتفاقات ماهشهر را نمیتوان با هزاران فیلم و نوشته نشان داد. شهری که دوباره جنگ را به معنی واقعی تجربه کرد، و اکنون بگیر و ببندها آنچنان زیاد است که همین قلم هم شاید فردا نباشد».
نکته جالبتوجه آنجاست که «خبرگزاری»های حکومتی نیز در اقدامی هماهنگ و در گزارش کاملا یکسویه و حکومتی خود، تایید میکند که ماهشهر شبیه به مناطق جنگی و بلکه بدتر از آن شده بود ولی این اتفاقات را به پیروی از سناریوی خامنهای حاصل «اغتشاش اشرار» معرفی میکنند. درواقع، نیروهای و رسانههای امنیتی جمهوری اسلامی تلاش میکنند روایتی مسلحانه و امنیتی از اتفاقات ماهشهر ارائه دهند و تاکید میکنند که «تجزیهطلبان مسلح» که از سوی عربستان تغذیه میشدند اتفاقات ماهشهر را رقم زدند.
چنانکه روزنامه «جوان» – متعلق به سپاه پاسداران – در ۹ آذر نوشت: «جاده ماهشهر- جم که دو استان خوزستان و بوشهر را به هم متصل میکند، چهار روز به روش مسلحانه بسته شده بود». کشتهشدن مشکوک دو سپاهی نیز در جریان اتفاقات، از طرف رسانههای امنیتی حسابی پرورانده شد تا صورت یک جنگ داخلی از رخداد خونین ماهشهر ارائه شود.
ولی واقعیت چیز دیگریست. ماهشهر در رنج دست و پا میزند. ماهشهر قطب پتروشیمی کشور است ولی شهروندان این شهر در فقر و بیکاری غوطه میخورند. این یک ادعای ضدحکومتی نیست؛ حتی امامجمعههای منصوب حکومت نیز این روایت را تایید میکنند؛ چنانکه «سلمان هاشمی» – امام جمعه شهرک طالقانی ماهشهر- میگوید که علیرغم فعالیت ۲۳ مجتمع پتروشیمی و بزرگترین بندر غیرترازیتی کشور در این شهر، «اصلیترین ضعف و مشکل مردم ماهشهر» بیکاری است و شهرکهای این شهر حتی از دسترسی به آب آشامیدنی سالم و ارزان نیز محروم هستند. جاسم عبادی، امام جمعه شهرک چمران (جراحی) در این شهر نیز گفته بود که ۷۰ درصد از مراجعات به دفتر امام جمعه برای فقراست: «از وقتی کار خود را به عنوان امام جمعه شروع کردم متوجه شدم فقر در شهرستان بندرماهشهر به شدت بیداد میکند؛…مسئولان باید از اتاق شیشهای خود خارج شوند و دردهای مردم را لمس کنند».