«از هر کسی که این پیام را میشنود یا میخواند، میخواهم تا به من کمک کند تا از این جهنم رهایی یابم و به خانهام در وین بازگردم تا روزهای باقیمانده عمرم را با فرزندان و نوههایم بگذرانم.»
این درخواست یک شهروند ایرانی-اتریشی است که در آستانه ۸۰ سالگی به اتهام «جاسوسی» برای آلمان و اسراییل در زندان اوین به سر میبرد. اتهامی که نیروهای سرکوب در جمهوری اسلامی به او بستهاند. او نیز همچون عماد شرقی، ناهید تقوی، مهران رئوف، کامران قادری، سیامک نمازی و دیگر زندانیان دوتابعیتی عملا گروگان جمهوری اسلامی است برای آنکه این نظام بتواند به خواستههای خود از کشورهای غربی دست یابد.
مسعود مصاحب که یک پرفسور در رشته مکانیک است و دبیرکل انجمن دوستی ایران و اتریش بوده است بیش از ۴۰ سال بود که در اتریش اقامت داشت. او حتی وقتی افراد و مقاماتی از جمهوری اسلامی به اتریش میآمدند نقش مترجم را برای آنان بازی میکرد و تصاویری از او وجود دارد که او را در جلسات و همایشهای رسمی جمهوری اسلامی در ایران نیز نشان میدهد.
در زمستان ۱۳۹۷ بود که خبر بازداشت مصاحب منتشر شد. بنا به گزارشهای رسانهای او همراه هیئتی از شرکت پژوهشی-تحقیقاتی «مد آسترون» اتریش برای یک سفر به تهران آمده بود ولی دیگر نتوانست به اتریش بازگردد. دولت اتریش در آن زمان تلاشهای دیپلماتیکی به خرج داد تا بتواند پرفسور مسعود مصاحب را برهاند ولی همانطور که انتظار میرفت تلاش ناکامی بود.
بنا به گزارش رسانههای حقوق بشری مسعود مصاحب زیر ضرب شکنجه قرار گرفت تا به جاسوسی اعتراف کند. حتی این مرد سالمند را مجبور کردند که مقابل دوربین صداوسیمای جمهوری اسلامی ظاهر شود و همانند دیگر اعترافات اجباری که صداوسیمای جمهوری اسلامی میگیرد، به اعترافاتی اجباری دست بزند. در این نمایش ضدانسانی او مجبور شد بگوید که به نفع آلمان و علیه جمهوری اسلامی جاسوسی میکرده است و اطلاعات هستهای و نظامی جمهوری اسلامی را در اختیار آلمان قرار میداده است. مصاحب در بخشی از این نمایش تلویزیونی مجبور شد بگوید که در سال آخر فعالیت خود علیه جمهوری اسلامی، خوابهای وحشتناک میدیده است!
در نهایت در خرداد ۱۳۹۹ او به ۱۰ سال حبس و پرداخت ۴۰۰ هزار دلار به عنوان «رد مال» محکوم شد.
مسعود مصاحب در کنار دخترش
مصاحب دوران حبس خود را در زندان اوین میگذارند که او خود آن را «زندان بدنام» میخواند. در پاییز ۱۳۹۹ خبر رسید که او به کرونا مبتلا شده است. اگرچه در نهایت او از این بیماری رهید ولی این تجربه او را بسیار اذیت کرد. چه آنکه خود مبتلا به بیماریهای مختلف دیگری نیز است.
خبرگزاری حقوق بشری هرانا در گزارشی از وضعیت سلامتی مسعود مصاحب نوشته بود: «آقای مصاحب … از مشکلات عدیده پزشکی همچون دیابت، نوروپاتی، مشکلات دریچه قلب، کیست ریه، کیست کلیه، مشکلات تیروئید و پروستات رنج میبرد. … پزشک بهداری زندان پس از ابتلای وی به ویروس کرونا، بیماری وی را یک سرماخوردگی ساده تشخیص داده بود.»
در فایلی صوتی که همان ماهها از مصاحب از زندان اوین بیرون آمد او از وضعیت وحشتناک زندان اوین گفت. وضعیتی که به گفته مصاحب شبیه به «جهنم» بود. به گفته او علیرغم شیوع گسترده کرونا، وسایل بهداشتی همچون ماسک و مواد ضدعفونیکننده در زندان توزیع نمیشود و بلکه اینها باید توسط خود زندانیها و به هزینه گزاف خریده شود. به گفته او نه تنها میوه و سبزی در زندان توزیع نمیشود بلکه غذای زندان نیز کیفیت بسیار بدی دارد. او همچنین این نکته تلخ را بازگفت که با ۱۴ تن دیگر در یک اتاق به سر میبرد.
مسعود مصاحب قربانی امیال سیاسی جمهوری اسلامی است؛ این واقعیتی محض است. او قربانی نگاهی ضدعدالت و ضد حقوق انسانی است. وضعیت او در زندان نیز گواهی بر این نگاه ضدبشری است. حتی اگر مسعود مصاحب را کسی بدانیم که بایستی زندانی میشد – که قطعا اینگونه نیست – وضعیت او در زندان را چگونه میتوان توجیه کرد