Search

English

محمدرحیم متقی ایروانی؛ کارآفرین و موسس «کفش ملی»

شاید ایرانی‌ای نباشد که نام «کفش ملی» را نشنیده باشد. اما بسیاری نام «محمدرحیم متقی ایروانی» را نشنیده‌اند. انقلاب که پیروز شد مجموعه‌ کفش ملی که به همت محمدرحیم متقی ایروانی تاسیس شده بود و در منطقه‌ خاور‌میانه نمونه نداشت، مصادره شد. او بیش از دو دهه یک‌تنه زحمت کشیده بود و در اسماعیل‌آباد جاده مخصوص کرج کفش ملی را به‌ عنوان کفش‌هایی ارزان و بادوام به راه انداخته بود. محصولات کفش ملی به کشورهای اروپای شرقی و شوروی صادر می‌شد. امروز کم‌تر کسی مردی را می‌شناسد که در دانشگاه تهران حقوق خواند و تنها چند ماهی وکالت کرد و سال‌های عمرش را صرف ساختن بزرگ‌ترین مجموعه تولید کفش در ایران کرد.

در دانشگاه تهران حقوق خواند

آن‌چه را که ایروانی با تلاش و پشتکار و بازارشناسی خود به دست آورده بود، پس از انقلاب بر اساس بند «ب» ماده ۲ قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران (مصوب ۱۰ تیرماه ۱۳۵۸) به تملک دولت درآوردند. انقلاب اسلامی به بهانه‌ «روابط غیر‌قانونی با رژیم گذشته» و «استفاده نامشروع از امکانات و تضییع حقوق عمومی» دست به تصرف اموال می‌کرد. ایروانی خود را مظلوم می‌دانست و می‌گفت «روزی روشن خواهد شد که چه زور و ظلمی» به او شده است. در ماه‌های انقلاب که از هر سو ستم و تهمت و غصب و بگیر و ببند رواج داشت ایروانی به روح‌الله خمینی، رهبر انقلاب نامه نوشت. او در نامه‌اش آورد: «در خلال این انقلاب عظیم اسلامی عده‌ای فرصت‌طلب و معلوم‌الحال اتهامات ناروا به بنده زدند و اذهان عمومی را مشوش کردند. … و بنده را که یک عمر شصت‌ساله در امور مذهبی محتاط و از روی آبرو زندگی می‌کردم، چنان ذلیل کرده‌اند که از روی دل‌شکستگی و مایوس برای دادخواهی به درگاه الهی متوسل می‌شوم.» ایروانی پس از مدتی در نامه‌ای به محمود مهدوی نظارتی، که از مدیران ارشد گروه صنعتی ملی در تهران بود، نوشت: «در منزل بیش‌تر به شکل ایام عاشورا و عزاداری است. شوق و ذوقی نیست و دلم از این می‌سوزد که چنان مظلوم واقع شده و امکان دفاع از ما گرفته‌اند که تصور نمی‌کنم هرگز در عمرم امکان رهایی از ظلم را داشته باشم.» ایروانی تنها در کار تولید کفش و اقتصاد نبود. او موسسه‌ای راه‌اندازی کرده بود که سرپرستی کودکان بی‌بضاعت و یتیم را برعهده داشت. بیست‌و‌دو کودکی که در زلزله بویین‌زهرا خانواده‌ خود را از دست داده بودند در این موسسه نگهداری می‌شدند و ایروانی آن‌ها را به فرزندخواندگی پذیرفته بود و بعدها آن‌ها را برای تحصیل به اروپا فرستاد.

مجموعه‌ کفش ملی به همت او تاسیس شد

آن‌طور که گفته می‌شود دو برادر از همین جمع در فضای پر‌تنش انقلابی که  شور و هیجان انقلاب حاکم بود یک روز در کارخانه را به روی ایروانی بستند و اجازه ندادند که وارد کارخانه شود و این مقدمه‌ای شد بر مصادره‌ اموال ایروانی. ایروانی پس از کشته‌شدن برادرش در ششم مردادماه ۱۳۵۹ با دلی شکسته اما با شعار «به گذشته فکر نکنید فقط به آینده بیندیشید» و این‌که به تعبیر معروف صفی‌علی‌شاه «پای باید بر سر عالم زنی» عزم کرد که آن‌چه را در ایران به زور از او ستانده‌اند در آن‌سوی مرزها بار دیگر با کار و تلاش به‌ دست بیاورد. او با همسرش زینت ایروانی که یار و دلبندش در «ایام شکستگی» بود از آلمان به کانادا و پس از آن به آمریکا رفت. این‌ بار بر اساس همان تجربه‌هایی که اندوخته بود از سال ۱۹۸۱ در حوالی شهر آتلانتا در ایالت جورجیا «پارک صنعتی کامن ولث» و صنایع جورجیا و کارخانجات کفش اوکاباشی را با همکاری و مشارکت شرکت‌های ایتالیایی و ژاپنی که از ایران با او همکاری داشتند و او را می‌شناختند پایه‌ریزی کرد. پس از تکمیل این کار و با همکاری فرزندانش بهمن و علی ایروانی و مدیران کارکشته‌ای مانند مصطفی عطری آن مجتمع را به پسرانش سپرد و خود رو به سوی مصر کرد. ایروانی در سال ۱۹۸۷ در شهرک ده رمضان در حوالی قاهره شرکت کفش استاندارد را راه انداخت که همنام اولین شرکتش در تهران و پاساژاش در شیراز بود. کفش اوکاباشی در آمریکا و کفش استاندارد در مصر همچنان موفق و پابرجا مانده‌اند. پس از راه‌افتادن کارخانه در آتلانتا، محمد اعرابی در نامه‌ای در چهارم آبان‌ماه ۱۳۶۴ به ایروانی نوشت که تاسیس این کارخانه «در بین دوستداران شما و صنعت کشور اثر مسرت‌آور و نکویی داشت … اقدام شما یک تو‌دهانی شدید به افرادی بود که می‌گفتند شما به علت وابستگی به رژیم گذشته صاحب بزرگ‌ترین صنعت کشور شده‌اید و نشان‌دهنده آن بود که سیاست و رژیم برای شما تفاوتی نداشته و این ذات و مغز شما است که این شالوده‌ها را به‌وجود می‌‌آورد.» در همان نامه اعرابی می‌گوید که بهزاد نبوی، وزیر صنایع در آن دوره در یک جلسه بسیج اقتصادی، ایروانی را «گربه‌ مرتضی‌علی» صنعت ایران لقب داده بود.

در فضای پر‌تنش انقلاب در کارخانه را به روی او بستند و اموالش را مصادره کردند

محمدرحیم متقی ایروانی که بود؟

محمدرحیم متقی ایروانی در بیست‌ویکم بهمن‌ماه ۱۲۹۹ در خانواده‌ای تاجرپیشه در محله‌ مشیر شیراز دیده به جهان گشود. پدرش میرزا محمدکاظم متقی ایروانی از تجار سرشناس شیراز بود. رحیم تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ باقریه شیراز سپری کرد و در سال ۱۳۱۳ به کالج انگلیسی‌ها در اصفهان رفت و پس از آن به مدرسه شاپور شیراز بازگشت. او بعدها وارد دانشکده‌ حقوق دانشگاه تهران شد و از آنجا فارغ‌التحصیل شد. او پس از کار در مشاغلی مانند تاسیس پاساژی در شیراز و یا راه‌انداختن برق فسا کار خود را در صنعت کفش آغاز کرد و پس از سه دهه فعالیت توانست پایه‌های یکی از صنایع مهم و مدرن را در ایران پایه‌ریزی کند.

در سال‌های پایانی مدیریت او روزانه بیش از صدهزار جفت کفش تولید می‌کرد

در سال‌های پایانی مدیریت ایروانی او روزانه بیش از صدهزار جفت کفش در زمینی به مساحت بیش از ۴۵ هزار متر در اسماعیل‌آباد جاده کرج تولید می‌کرد و تا سال ۱۳۵۷ توانست ۵۲ شرکت در زمینه‌های مرتبط با کفش تاسیس کند. نام او به همین سبب به‌عنوان پایه‌گذار صنعت کفش‌سازی مدرن در تاریخ صنعت ایران به یادگار مانده است. رحیم پس از اتمام تحصیلات و با فروش سهم‌الارث پدری‌اش دو دهنه مغازه در چهارراه گلوبندک تهران (ساختمان استاندارد فعلی) به راه انداخت. با همه‌ این‌که ثروت ایروانی را پس از انقلاب مصادره کردند اما او در سال ۱۳۷۱ به ایران آمد و تقاضای تاسیس کارخانه‌ کفش کرد اما به تقاضای او توجهی نشد. با روی کارآمدن محمود احمدی‌نژاد زمانی که ایروانی شنید که دولت درصدد است تا برای بیکاران شغل ایجاد کند نامه‌ای به علی سعیدلو، معاون رئیس‌جمهور نوشت و از او خواست تا شرایطی فراهم کند که کارخانجاتش را پس بدهند و او نیز قول می‌دهد که ظرف مدت سه سال ده هزار کارمند و کارگر استخدام کند. او پیش از این‌که جوابی دریافت کند در روزهای پایانی سال ۱۳۸۴ در لندن درگذشت. ایروانی همیشه دل‌نگران کفش ملی بود. او با تغییر هر مدیری در کفش ملی به او تلفن می‌کرد و از او می‌خواست که سعی کند تا مجموعه‌ تولیدی‌اش برقرار بماند. رحیم ایروانی در دوازدهم اسفند ۱۳۸۴ پس از اتمام یک روز کاری درگذشت.

انتشارات بیشتر ...