Search

English

محمدتقی توکلی؛ مردی که آذربایجان را صنعتی کرد

«من اگر شش تا توکلی داشتم، ناراحتی از بابت طرح‌‌های بزرگ نداشتم»! این سخنی‌ ست که محمدرضا‌شاه پهلوی در یکی از سال‌های دهه ۵۰ در جلسه شورای اقتصاد درباره «محمدتقی توکلی» می گوید؛ مردی که در ۱۸ دی ۱۳۹۷ در تبریز درگذَشت. پرپیداست که این سخن شاه خود به اندازه کافی گویای نقش قابل توجه محمدتقی توکلی در مسیر توسعه کشور است. اما او کیست و از کجا برآمده است و چه کرده است؟

محمدتقی توکلی که بود؟

محمدتقی توکلی در در سال ۱۳۱۰ در تبریز به دنیا آمد. پدر او حاج تقی توکلی نیز زاده تبریز بود. اما جد بزرگش «حاج محمد‌صفی ایروانی» خان ایروان بود. خودش درباره مهاجرت خانوادگی از ایروان به تبریز و استقرار در این شهر می‌گوید: «خانواده اجدادی ما از قربانیان قرارداد ترکمن‌چای بودند. … وقتی قرارداد ترکمن‌چای بسته می‌شود و شمال ارس به دست روس‌ها می‌افتد، خان ایروان، در آغاز، نمی‌تواند بپذیرد که زیر سلطه روس‌ها برود. سرانجام خان ایروان فرزندش را به نام حاج محمد نقی ایروانی در سال ۱۲۵۵ قمری به تبریز می‌فرستد. … نتیجه حاج محمد‌نقی می‌شود پدر من. چون ایشان در روز عید قربان به دنیا آمد نام «حاج‌‌‌آقا» را بر وی نهادند».

محمدتقی توکلی در شش سالگی تحصیل را آغازید و سپس برای دبیرستان به تهران رفت و در دبیرستان البرز ادامه تحصیل داد. پس از آن‌که دیپلم را دریافت کرد، با اصرار خانواده راهی آمریکا شد و از دانشگاه نبراسکای آمریکا، مدرک مهندسی مکانیک دریافت کرد. خود او درباره چرایی تحصیل دانشگاهی در آمریکا می گوید: «فعالیت‌های سیاسی من در بحبوحه جنبش ملی‌کردن صنعت نفت زیاد بود و خوب، آن سال‌ها در عین جوانی خیلی فعال و به اصطلاح «گردن‌کلفت!» شده بودم. همین موجب شد که توسط توده‌ای‌ها تهدید به قتل شوم. ازاین‌رو، خانواده‌ام تصمیم گرفتند که مرا به آمریکا «تبعید» کنند. و برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک به ایالت نبراسکاي آمريكا رفتم. در آن‌جا هم قدری فعال بودم».

اما نام خانواده توکلی با کبریت توکلی گره خورده است. حاج تقی توکلی که تاجرپیشه بود و برای تجارت به کشورهای همجوار رفت و آمد می کرد در قفقاز با تولید کبریت آشنا شده بود؛ او در سال ۱۲۹۷ هجری شمسی اولین کارخانه تولید کبریت در سطح ایران، را در تبریز راه اندازی می کند. این کارخانه اگرچه در سال‌های بعد با فراز‌و‌نشیب زیادی مواجه شد و حتی مدتی نیز بسته شد اما در سال‌های ۲۰ شمسی با خرید ماشین‌آلات جدید از کشورهای اروپایی بروز شد. حاج تقی توکلی که در سال ۱۳۲۸ نخستین کارخانه تولید خصوصی برق را نیز در تبریز راه‌انداخته بود، در سال ۱۳۳۷ درگذشت و میراث خوشنام خود را برای فرزندش محمدتقی توکلی به یادگار گذاشت.

Image result for ‫کارخانه کبریت سازی توکلی‬‎

تصویری از کارخانه کبریت توکلی در دهه چهل شمسی

آذربایجان؛ قطب صنعتی کشور

محمدتقی توکلی که از تحصیل در آمریکا بازگشته بود هدایت کارخانه را در دست گرفت و آن را توسعه داد. براساس این ذهنیت توسعه محور بود که او در سال ۱۳۴۲ به این فکر افتاد که با استفاده از دور ریز چوب‌های کارخانه کبریت‌سازی، کابینت‌سازی و نئوپان‌سازی نیز راه بیاندازد.

در سال ۱۳۴۳ بود که «علی نقی عالیخانی» وزیر وقت اقتصاد از او درخواست کرد به کمک طرح‌های بزرگ توسعه کشور بیاید. این‌گونه بود که همکاری او با دولت و مدیریت او بر طرح‌های بزرگ کشوری آغاز می‌شود و تا سال ۱۳۵۶ ادامه می‌یابد. او خود این دوره را به سه قسمت تقسیم می‌کند: «من مامور اجرای سه طرح بزرگ بودم. یکی از ۴۳ تا ۵۳: صنعتی‌کردن تبریز-آذربایجان از جمله ماشین‌سازی و … ؛ دومی از ۵۳ تا ۵۶: مس سرچشمه؛ و سومی هم یک سال وزارت نیرو».

تصویری از روزهای میانسالی و اوج محمد تقی توکلی

با همت و تلاش و پیشنهاد او به محمدرضاشاه بود که کلنگ کارخانه ماشین‌سازی در تبریز به زمین خورد. کارخانه‌ای که ساخت آن از ۱۳۴۶ آغاز شد و در سال ۱۳۵۱ افتتاح شد. خود توکلی به مدت ۹ سال مدیریت این کارخانه را برعهده گرفت. اما این راه با تاسیس ماشین‌سازی پایان نیافت و کارخانه‌های ماشین‌سازی تبریز، پمپ ایران، موتوژن، ایدِم، کمپرسور‌سازی، شرکت گسترش صنایع ریلی، فورمیکا‌سازی دیگر کارخانه‌هایی بودن که با همت محمدتقی توکلی در آذربایجان تاسیس شدند.

به گفته او شاه بر آن بود که آذربایجان را تبدیل به قطب صنعتی کشور کند و عملا نیز با تلاش محمد‌تقی توکلی در عرض کمتر از ۱۰ سال، بخش قابل توجهی از سرمایه‌های صنعتی و تکنولوژیک کشور در آذربایجان گرد آمده بود. شاه که از عملکرد او بسیار راضی بود بازسازی و احیای مس سرچشمه در کرمان را نیز به او سپرد. خود درباره انتقال فعالیت‌هایش از تبریز به کرمان می‌گوید: «شاه در مدت پنج سالی که من در تبریز بودم، سه بار برای بازدید از طرح‌های عظیم به آنجا آمد. من تا سال ۱۳۵۳ در آنجا بودم و بعد استعفا دادم. متاسفانه هیات مدیره استعفای من را قبول نکرد، مجبور شدم یک سال دیگر صنایع تبریز را از همین جا اداره کنم تا اینکه یک روز آقای نجم آبادی وزیر صنایع وقت تلفن زد و گفت: نخست وزیر به ایشان تلفن کرده و گفته آماده باشید ساعت ده و نیم شرف‌یاب می‌شویم خدمت اعلیحضرت! آن‌جا بود که شاه به من گفت: مس سرچشمه مشکلاتی دارد، بروید آنجا و هر ۱۵ روز، گزارش بدهید!»

«جمشید آموزگار» که آوازه محمدتقی توکلی را بسیار شنیده بود، وقتی در تابستان ۱۳۵۶ به نخست وزیری رسید او را برای وزارت نیرو برگزید. تقی توکلی ۲۰ ماه در سمت وزیر نیرو بود بی آنکه حقوق دولتی دریافت کند تا این‌که استعفا داد و تصمیم گرفت به کاری بازگردد که با آن احساس نزدیکی بیش‌تری می‌کرد.

انقلاب اسلامی و روایت تکراری مصادره و غارت

امواج انقلاب اسلامی که از راه رسید، کارخانه‌های محمدتقی توکلی نیز مصادره شد و او مجبور شد برای مدتی به خارج از کشور برود. اما در اواخر دهه ۶۰ بود که حکومت تصمیم گرفت کارخانه کبریت سازی را که عملا ورشکسته بود و ۴۱۰ میلیون تومان بدهکار نیز شده بود، دگرباره به خانواده توکلی برگردانند.

خود او درباره این مصادره انقلابی کارخانه‌ها و بازگشت کارخانه کبریت می‌گوید: «تمام اموال و مایملک من از هرچه حاج‌آقا کبریت‌ساز و قبل آن به میراث گذاشته بود تا آن‌چه تولید کردیم، مصادره و تصرف شد. بدون هیچ دلیل و محمل قانونی، حتی بدون تشریفات و صدور حکم از جانب مقامات قضایی. بعد از این ناچار به هجرت شدم. دادخواهی و عریضه‌نگاری ما هم به‌جایی نرسید، ۱۳ سال بعد از مصادره، فقط کارخانه کبریت را ، به این عنوان که موروثی بوده به صاحبان اصلی‌اش که من و برادرانم بودیم، مسترد کردند. در حالی که که اين کارخانه دیگر قراضه آهن‌آلات بود، با مبلغ ۴۱۰ میلیون تومان بدهی و ضرر انباشته! عجیب بود که آقای موسوی تبریزی که همشهری ما هم بود، رسما درباره ما نوشته که تقلب کرده‌اند! نمی‌دانم، لابد استانداردها که پایین برود همین می‌شود».

این کارخانه هم اکنون نیز پابرجاست. کارخانه‌ای که در سال ۱۳۹۷ صد ساله شد. خود محمدتقی توکلی در سال ۱۳۹۴اعلام کرده بود: « کارخانه کبریت‌سازی توکلی با تولید سالانه ۱۰میلیارد جعبه کبریت، بزرگ‌ترین تولیدکننده کبریت در جهان است». این کارخانه آن اندازه در ایران پاگیر و تاثیرگذار بوده است که شعار آن یعنی «کبریت بی‌خطر» به‌عنوان یک اصطلاح وارد فرهنگ زبان فارسی شده و به‌عنوان اصطلاحی برای افراد بی‌خطر استفاده می‌شود.

Image result for ‫کبریت توکلی‬‎

توکلی حتی در طرح های روی جعبه های کبریت، گرایش میهن دوستانه خود را دخیل می کرد

شاه توسعه گرا و ذهنیت توسعه جوی نخبگان

محمدتقی توکلی ذهنیت توسعه‌گرایی داشت. او خود را در این توسعه‌گرایی تنها نمی‌بیند. به باور او نسلی که او در آن پرورده شد، نسلی بود که عقب ماندگی ایران برایش تبدیل به یک «مسئله» شده بود. نسلی که فرنگ را دیده بود و تصمیم گرفته بود ایران را مانند غرب تبدیل به کشوری توسعه یافته و صنعتی سازد.

براساس چنین درکی بود که به گفته خودش آن «حرکت وحشتناک سریع» حاصل شد: « در مورد نسل تکنوکرات‌هایی که در دهه ۱۳۴۰ کمک کردند تا چرخ صنعتی کشور بگردد و آن حرکت وحشتناک سریع حاصل شد، و من هم یکی از آنها بودم، باید بگویم ما گروهی بودیم که در اروپا و آمریکا تحصیل کردیم و پیشرفت‌های غرب را به هنگام تحصیل در دانشگاه‌های خارجی می‌دیدیم و مدام می‌پرسیدیم چرا این‌طور شد؟ و چرا ما عقب ماندیم؟ ما تاریخ و تجارب تاریخی میهن خود را می‌دانستیم. اینکه کجا بودیم و اکنون عقب‌مانده‌ایم. به این علت همواره این پرسش ذهن ما را مشغول می‌داشت که چرا ما صنعتی و پیشرفته نیستیم؟ در فاصله همان سال‌هاي ۴۲ تا ۵۷ امکانی به‌وجود آمد. امکانی براي توسعه صنعتي فراهم شد و همه آن‌هايي که «چرا؟ چرا؟» می‌گفتند در یک مقطع زمانی جمع شدند و در شهرها و سازمان‌های مختلف، در مصدر طرح‌های گوناگون قرار گرفتند».

Image result for ‫کبریت توکلی‬‎

محمد تقی توکلی را به حق می توان پدر صنعت آذربایجان نامید

یکی دیگر از عوامل مهم صنعتی‌شدن ایران که در سخنان محمدتقی توکلی نمود و بروز دارد، نقش پررنگ محمدرضا‌شاه پهلوی در تسریع توسعه کشور بوده است. این نقش آن اندازه برای خود محمدرضاشاه نیز مهم بوده است که عملا طرح‌های بزرگ توسعه کشور زیر نظر او اداره می‌شدند. شاه به‌ صورت جدی بر آن بود ایران را تبدیل به کشوری صنعتی سازد.

او در این راه ملاحظات سیاسی را نیز به کناری گذارده بود. وقتی غربی‌ها از همکاری در تاسیس ذوب‌آهن در ایران خودداری کردند و آمریکا عملا در این مسیر سنگ می‌انداخت، محمدرضاشاه با وجود وابستگی سیاسی به اردوگاه غرب در دنیای دو قطبی آن روزها، سراغ شوروی رفت و موفق شد با مذاکره با آن ها، و با کمک آن‌ها، ذوب‌آهن را در ایران بالاخره تاسیس کند.

خود  محمدتقی توکلی درباره نقش شاه در پیشرفت صنعتی کشور در آن سال‌ها می‌گوید: «شخص اول مملکت بر جزئیات تمام طرح‌های صنعتی مهم نظارت مستمر و دقیق داشت. حداقل در دو طرحی که من خودم در کار بودم، یعنی صنعتی‌کردن تبریز و طرح مس سرچشمه، قدرت او پشت این طرح‌ها بود و به واسطه پیگیری مستقیمی که داشت، خیلی از موانع اداری و مالی طرح‌ها رفع می‌شد. گذشته از این، ریسک بزرگ اقدامات و سیاست‌های صنعتی‌کردن کشور در سال‌های ۴۲ تا ۵۷ نیز با شخص اول مملکت بود».

انتشارات بیشتر ...