منیره عربشاهی فعال حقوق زنان، معترض به حجاب اجباری، زندانی سیاسی و مادر یاسمن آریانی – دیگر فعال مدنی – است. او در فروردین ۱۳۹۸ در پی فعالیت علیه حجاب اجباری و حمایت از کمپین چهارشنبههای سفید بازداشت و در مردادماه همان سال طبق حکم دادگاه انقلاب تهران به دلیل فعالیتهای مدنی و مخالفت با حجاب اجباری به ۱۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. سپس دادگاه تجدید نظر در ۱۶ بهمن ۹۸ او را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «تشویق و فراهمنمودن موجبات فساد و فحشا» به ۹ سال و ۷ ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
او فارغالتحصیل مقطع کارشناسی رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران است
منیره عربشاهی متولد ۱۲ مرداد ۱۳۴۱ در شهر کرمان از پدری ارتشی و مادری خانهدار است. او که فارغالتحصیل رشته علوم اجتماعی در مقطع کارشناسی از دانشگاه تهران است، مدتی به عنوان خبرنگار در مجله «صنعت روز» مشغول بود. «اسپیرال؛ گامی به سوی خودکفایی» یکی از نوشتههای او در این مجله است. به مدت دو سال نیز در زمینه نمایشنامهنویسی با رادیو همکاری میکرد و مجری برنامه بهداشت بود. همچنین پیش از این به عنوان دبیر مدارس استثنایی در مقطع دبستان و راهنمایی در استان البرز مشغول به کار بوده است.
منیره عربشاهی از سال ۹۵ به عنوان فعال مدنی و اجتماعی فعالیت خود را آغاز کرد. او با این باور که در جمهوری اسلامی استفاده از حجاب توسط نظام به عنوان یک عامل مهم در سرکوب فعالیتها و حقوق زنان استفاده میشود، اقدام به فعالیت برای آگاهسازی و مبارزه با این مقوله کرد. همچنین در مخالفت با سایر احکام و قوانین واپسگرایانه و ضدانسانی نظام، مبارزهاش را از یکی از حقوق اولیه انسان، یعنی حق انتخاب پوشش، شروع کرد.
با دخترش یاسمن آریانی
۱۷ اسفندماه ۹۷ مصادف با ۸ مارچ، روز جهانی زن، منیره عربشاهی به همراه یاسمن آریانی و مژگان کشاورز، ویدئویی از خودشان در فضای مجازی منتشر کردند که در آن حجاب از سر برداشته و در واگن بانوان مترو تهران در حال گلدادن به زنان اعم از محجبه و غیرمحجبه هستند و برای آنها درباره این روز و حقوق زنان صحبت میکنند. منیره عربشاهی میگوید: «امروز هشتم مارچ و روز جهانی زن هست. من و دوستانم این روز رو به همه شما عزیزان تبریک میگیم. امیدوارم روزی برسه ما زنان دیگه مجبور نباشیم برای طبیعیترین حق خودمون مبارزه بکنیم. من مطمئنم که تمام زنان دنیا به وجود زنان ایرانی افتخار میکنن به خاطر مقاومتشون، شجاعتشون و پایداریشون.» یاسمن نیز حرفهای صمیمانهای درباره زنان زد و هر سه مشغول تقدیم شاخههای گل به بانوان در مترو شدند.
پس از گذشت حدود یک ماه از این ماجرا روز چهارشنبه ۲۱ فروردین ۹۸ ماموران امنیتی با در دست داشتن حکم جلب منیره عربشاهی و دخترش به منزل آنها در کرج یورش بردند و پس از تفتیش خانه، یاسمن آریانی را بازداشت کردند و بخشی از لوازم شخصی او مانند تلفن همراهش را ضبط کرده و با خود بردند. در آن هنگام منیره عربشاهی برای کمکرسانی به مردم مناطق سیلزده استان لرستان رفته بود و در منزل حضور نداشت. روز بعد خانم عربشاهی برای پیگیری وضعیت یاسمن به بازداشتگاه وزرا تهران رفت که ماموران انتظامی او را هم بازداشت و به همراه دخترش به دادسرای مقدسی اوین منتقل کردند. نیروهای امنیتی در روز ۵ ا ردبیهشت ۹۸ نیز مژگان کشاورز را در منزل شخصی و مقابل دیدگان فرزند ۹سالهاش بازداشت کردند.
۱۷ اسفند ۹۷ / ۸ مارس، روز جهانی زن؛ اهدای گل به زنان در مترو تهران
۹ مرداد ماه ۱۳۹۸، منیره عربشاهی، یاسمن آریانی و مژگان کشاورز در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه جمعا به ۵۵ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شدند. طبق حکم این دادگاه هر کدام از این فعالان مدنی به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به ۵ سال حبس تعزیری، برای اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری و از بابت اتهام «تشویق و فراهمنمودن موجبات فساد و فحشا» به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. به گزارش خبرگزاری هرانا به وکلای این فعالان اجازه ورود به جلسه دادگاه داده نشد و قاضی مقیسه از همان ابتدای جلسه بسیار توهینآمیز، نامناسب و همراه با فحاشی با ایشان رفتار کرده و حتی برای خواندن متن کیفرخواست نیز از هیچ توهین و تهدیدی فروگذار نکرده است.
سازمان عفو بینالملل و وزارت امور خارجه امریکا بلافاصله حکم این سه فعال را محکوم کردند و خواهان آزادی بیقید و شرط آنان شدند. همچنین تعدادی از مردان ایرانی پس از محکومیت این بانوان، ویدئویی را از خود در فضای مجازی پخش کردند و در آن به حمایت از شجاعت و آزادیخواهی سه فعال مدنی محبوس، در مترو تهران بین مردم گل پخش کردند و اعتراض خود را به صدور این حکم ناعادلانه ابراز کردند. افزون بر اینها، صدای این فعالان جهانی شد و شماری از روزنامههای بینالمللی نیز خبر فعالیت و بازداشت آنان را بازتاب دادند.
زندان هرگز او را مجبور به سکوت نکرد
منیره عربشاهی از زمانی که در زندان محبوس شد با انتشار چند نامه سرگشاده، از جمله درباره وضعیت بد زندانیان، به مبارزات بیوقفه خود ادامه میدهد. اولین نامه او در ۲۷ خرداد ۹۸ درباره «بهرهکشی جنسی در بند زندان زنان قرچک» بود که به گفته او، اغلب قربانیان آن زنان زندانی تازهوارد هستند و غالبا هم از گفتن این معضل امنتاع شده است. این فعال مدنی در این نامه از پدیدهای به نام «مت» بین زندانیان خبر داد که نوعی تجاوز جنسی به شمار میرود و ابراز داشت در حالی که مسئولان زندان از وجود آن کاملا مطلع هستند، هیچ گاه به آن نپرداختهاند. او همچنین گفت که خطرات جدی و جبرانناپذیری برای امنیت زنان و دخترانی که از قبول پیشنهاد متبازان سر باز میزنند، وجود دارد.
عربشاهی همچنین در ۲۷ تیرماه ۹۸ طی انتشار نامهای دیگر به محرومیتهای زندانیان از خدمات درمانی، عدم رعایت تفکیک زندانیان بیمار، مشکلات بهداشتی زنان زندانی، نداشتن امنیت جانی و روشهای اشتباه درمانی در زندان قرچک نوشت.
به مناسبت روز تولدش نامهای درباره مشکلات اجتماعی و نحوه برخورد با آن نوشت
این فعال مدنی ۱۲ مرداد ۹۸ نیز به مناسبت سالروز تولدش نامه سرگشاده دیگری نوشت و در آن به بررسی برخی مشکلات اجتماعی پرداخت و از نحوه برخورد با مشکلات پیشآمده انتقاد کرد. در بخشی از این نامه آمده است: «اهدای گل به بانوان مترو، زندگی مرا زیر و رو کرد. اما چه باک که هر زیر و رو شدنی الزاما بد نیست که گاهی آنچه در زیر پنهان شده بهتر از رویی است که دیده میشود. طی ۴ دهه گذشته زندگیام سرشار بوده از روزمرگیها و با وجود نقش اجتماعی که به عنوان دبیر داشتم و از زندگی در کنار همسر و فرزندانم خوشنود بودم اما دغدغههای ذهنیام باعث میشد تا احساس آب راکدی را داشته باشم گرفتار در گودال. گودالی تشکیل شده از گل و لجنهای زنستیزی که بوی تعفن خشونت، بهرهکشی، بیعدالتی، تبعیض، تحقیر و فرودستی آن حتی مشام عرشیان را میآزرد … .»
او در ۲۳ آذرماه نیز در واکنش به اعتراضات سراسری آبان ۹۸ که به بهانه گرانی قیمت بنزین و علیه ۴۰ سال دیکتاتوری در اکثر شهرهای ایران شکل گرفت، نامهای تکاندهنده با عنوان «راستی به چه دل خوش باشیم!» منتشر کرد و نوشت: «راستی به چه دل خوش باشیم!؟ به دستان زحمتکش کارگرانی که به جای بوسه، دستبند بر دستان آنها زدند و قبل از خشکشدن عرقشان در ازای مزد، ضربات باتوم دریافت کردند و راهی زندان شوند؟ … آیا باید دلخوش به نظام حاکمی باشیم که با نگاه جنسیتی، جمود فکری و تعصبات افراطی کرامت و حقوق انسانی زنان این مملکت را زیر تیغه تیز و برنده تحقیر و تبعیض و تغییر قرار داده و با شرحهشرحهکردن خودباوری زنان، توهم برتری انگاری خود را به رخ میکشاند!؟ … اینک پاسخ دهید؛ به کدام دلخوشی، دلخوش به ماندن شما باشیم!؟… .» به گزارش خبرگزاری رویترز حدود ۱۵۰۰ نفر در اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در شهرهای مختلف ایران کشته شدهاند.
بهمن ۹۸ با رأی دادگاه تجدیدنظر به ۹ سال و ۷ ماه حبس تعزیری محکوم شد
زندان هرگز او را مجبور به سکوت نکرد و در ۲۱ دی ۹۸ پس از واقعه شلیک دو موشک پدافندی سپاه پاسداران به پرواز شماره ۷۲۵ خط هوایی اوکراین، طی نامهای خواستار استعفا و محاکمه مسئولان بیکفایت شد: «…این جنایت چنانچه در هر کشوری رخ میداد بیشک، نه فرمانده مسئول آتش که بسیاری از صاحبمنصبان بیمسئول از شرم و بیکفایتی استعفا میدادند و به محاکمه کشانده میشدند.» این واقعه موجب کشتهشدن تمام ۱۷۶ سرنشین این هواپیما شد.
۱۶ بهمن ۹۸ با رأی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، منیره عربشاهی به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «تشویق و فراهمنمودن موجبات فساد و فحشا» و یاسمن آریانی و مژگان کشاورز در مجموع به بیش از ۳۱ سال حبس تعزیری محکوم شدند. بر اساس این حکم، خانم عربشاهی به ۹ سال و ۷ ماه حبس تعزیری محکوم شد. همچنین دخترش، یاسمن ۲۳ساله، به ۹ سال و ۷ ماه و مژگان کشاورز نیز مجموعا به ۱۲ سال و ۷ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۵ سال و شش ماه حبس تعزیری برای اتهام «تشویق و فراهمنمودن موجبات فساد و فحشا» برای هر یک از این سه فعال مدنی معترض به حجاب اجباری قابل اجرا خواهد بود. در جریان این پرونده، در مراحل بازپرسی در دادسرا، جلسات دادگاه و در مرحله تجدیدنظر اجازه ورود به وکلا داده نشد.
منیره عربشاهی در ۱۸ بهمن ۹۸ نامه سرگشاده دیگری از اوین نوشت و این بار خبر داد که حال سمانه نوروز مرادی، زندانی سیاسی محبوس در اوین، خوب نیست و علاوه بر بیماری لوپوس مبتلا به سرطان سینه شده است و به محرومیت زندانیان سیاسی زن از درمان اشاره کرد.
از وضعیت نامناسب جسمی سمانه نوروز مرادی در زندان نوشت
خانم عربشاهی در بخشی از این نامه آورده است: «بهداری اوین در ارائه خدمات به خصوص بیماران زندانی زن مسیر سیر نزولی در پیش گرفته است و از ابتداییترین امکانات پزشکی و دارویی که محقرترین خانههای بهداشت در مناطق روستایی از آن بهرهمند هستند، محروم است… .»