زندگینامه و فعالیتهای سیاسی
محمدعلی موحدیکرمانی سال ۱۳۱۰ در کرمان به دنیا آمد. او یکی از روحانیون پرنفوذ در سپاه پاسداران و از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، نایب رئیس دوم مجلس خبرگان رهبری و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است. قابل ذکر است که از دیماه سال ۱۳۹۵ تا مردادماه سال ۱۳۹۶ – همزمان با انتصاب هاشمی شاهرودی به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام – موحدیکرمانی سرپرستی جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده گرفته بود. او تا سال ۱۳۸۴ از طرف علی خامنهای سِمَت نماینده ولی فقیه در سپاه را عهدهدار بود و این مسئولیت مهمترین مسئولیت او در دوران خدمتاش به نظام اسلامی است. تارنمای تابناک وابسته به سردار سپاه، محسن رضایی، از او با عنوان «عالمی بزرگ با کارنامهای سراسر خدمت» تجلیل کرده است. موحدیکرمانی پس از مرگ محمدرضا مهدویکنی، مقام دبیرکل جامعه روحانیت مبارز را نیز به عهده گرفت. او همچنین با حکم رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۱ به عنوان یکی از چند امام جمعه موقت تهران منصوب شد.
از بنیانگذاران تشکل «جامعه روحانیت مبارز تهران»
جامعه روحانیت مبارز، از تشکلهای روحانیون سیاسی پیرو روحالله خمینی بود که نخستین هسته آن در سال ۱۳۵۶ و با توصیههای مؤکد خمینی مبنی بر هماهنگی نیروهای مسلمان در مبارزه با حکومت وقت و نیز با تشویق و حمایت مرتضی مطهری، بنا نهاده شد. دستپروردگان خمینی در حوزه علمیه علت اصلی شکست شورش پانزدهم خردادماه سال ۱۳۴۲ را فقدان تشکیلات منسجم میدانستند. طبق خاطرات اکبر هاشمیرفسنجانی، گرچه روحانیت سیاسی در سالیان پس از آن نیز نتوانست تشکیلات منسجمی پدید بیاورد؛ اما به نحو منظم با تشکیل جلسات هفتگی در منازل مخالفان مذهبی شاه و نیز هدایت فعالیتهای بسیاری از مساجد و تکایا، هرگز تحرکات سیاسی خود را ترک نکردند. جامعه روحانیت مبارز در آن مقطع هدفاش معطوف به براندازی پادشاهی پهلوی بود؛ برنامهریزی راهپیماییها، سخنرانی در مساجد، تهیه شعارها، هماهنگی و سازماندهی مبارزه بر ضد نظام پیشین همه و همه عمدتا سرنخهایاش به جامعه روحانیت مبارز میرسید. اساسنامه این تشکل سیاسی همزمان با پیروزی انقلاب، تدوین شد و تمامی بندهای آن نشاندهنده اراده معطوف به قدرت در روحانیون موسس و نیز وابستگی آنان به ایدئولوژی برسازنده نظام کنونی است؛ پاسداری مکتبی از انقلاب و دستاوردهایاش، نظارت بر امور کشور، ایجاد شبکه روابط بینالمللی، تاسیس مراکز دینی و در نهایت تقویت نظام جمهوری اسلامی.
موحدیکرمانی از بنیانگذاران جامعه روحانیت مبارز تهران به شمار میرود و از ابتدا تا کنون به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی این تشکل آخوندی فعالیت داشته است؛ البته او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در حزب تازهتاسیس و بهشدت ایدئولوژیک «جمهوری اسلامی»، که سرسلسله ایده تاسیس آن به آخوند بهشتی میرسید، به عنوان عضو شورای مرکزی و عضو داوری حزب فعالیت میکرد. تارنمای رهبر جمهوری اسلامی او را در کنار خود خامنهای، ربانیاملشی، حجتیکرمانی، بهشتی و رفسنجانی از حلقه نخستین ایدهپردازان تاسیس این حزب دانسته است. موحدیکرمانی البته نماینده مجلس اسلامی و مجلس خبرگان نیز بوده است. او در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی نمایندگی مردم کرمان را داشت و پس از آن در ادوار دوم تا پنجم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی شد. ریاست کمیسیون امور داخلی مجلس و ریاست کمیسیون امور دفاعی مجلس و نیز نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی از جمله مسئولیتهای او در به اصطلاح «خانه ملت» بوده است. در زمینه حضور در مجلس خبرگان، موحدیکرمانی از کسانی است که نمایندگی این مجلس روحانیسالار را حتی برای یک دوره از دست نداده و به عنوان نماینده استان کرمان بدون استثنا در تمامی ادوار مجلس خبرگان رهبری بر صندلی این نهاد تشریفاتی تکیه زده است.
مدعی است که به عنوان خطیب جمعه تا کنون حتی یک ریال نگرفته
موحدیکرمانی را میبایست از رده روحانیون به اصطلاح اصولگرای جمهوری اسلامی و هواداران سنتی ایدئولوژی سیاسی روحالله خمینی دانست که همواره با هواداران بهاصطلاح شیکتر همان ایدئولوژی، مرزبندی خود را حفظ کردهاند. به عنوان نمونه، او تنها چند روز پیش از انتخابات پنجمین دوره خبرگان رهبری نسبت به شایعه قرارگرفتن ناماش در لیست خبرگان مردم منتسب به اکبر هاشمیرفسنجانی، طی واکنشی تند اظهار کرد:
«باید بگویم که من انقلابی و ولایی و اهل اصول هستم، کسانی که اسم بنده را در لیستهایشان میآورند میدانند من مواضعم چیست. شنیدهام که این اصلاحطلبان هم اسم من را در لیستشان گذاشتهاند. من راضی به زحمتشان نبودم! هم آنها میدانند و هم مردم میدانند که من گروه خونیام به این جریان نمیخورد و به این جریان نمیچسبم. من انقلابی و ولایتمدار هستم و پایبند به اصول. من مطلع شدم دوستانی که همگروه خونی ما هستند هم در برخی لیستهای انحرافی اسمشان را زدهاند. من توصیه میکنم این دوستان هم از این لیستها برائت بجویند و عدم رضایتشان را از این امر اعلام کنند.»
موحدیکرمانی در همین مصاحبه حتی قرارگرفتن نام خود هاشمیرفسنجانی را که از بنیانگذاران جامعه روحانیت مبارز بوده، منوط و مشروط به نظر علی خامنهای کرد و افزودن نام او به لیست خبرگان جامعه روحانیت مبارز را متکی به نظر ولی فقیه مبنی بر پرهیز از فضای دوقطبی در انتخابات دانست.
حقوق ناقابل آیتالله
در اواخر فروردینماه سال ۱۳۹۷ موحدیکرمانی طی مصاحبهای با خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، مدعی شد که تنها حقوقی که از نظام مقدس دریافت میکند آن چیزی است که مجمع تشخیص مصلحت نظام به او میدهد و حداکثر چیزی بین پنج تا شش میلیون تومان است؛ ولی اکثرا به شش میلیون نمیرسد. او همچنین مدعی شد که به عنوان خطیب جمعه تا کنون حتی یک ریال نگرفته و نیز گفت که مجلس خبرگان «گاهی یک چیزی میدهد که آن هم زیاد نیست.» بنابراین اگر خط فقر مطلق را که در سال ۱۳۹۶ از سوی متخصصان چهار میلیون تومان اعلام شده در نظر بگیریم و افزایش آن را در سال جدید نیز به حساب بیاوریم، میبایست آیتالله مظلوم موحدیکرمانی را پس از دههها خدمت به نظام اسلامی آن هم در ایدئولوژیکترین بخش نظامی آن – سپاه - جزء طبقه فقیر و محروم و تهیدست ایران به شمار آوریم. باور چنین چیزی البته در نظام الهی و مبتنی بر معجزه، ناشدنی نیست!
در مهر ۱۳۹۷ وعده داد که روزی خواهد رسید که ترامپ به گریه بیفتد!
فیلمی که هرگز توضیح داده نشد
حدود ده سال پیش، تاریخ وقوع و علت دقیق آن همچنان نامشخص است، فیلمی در یوتیوب و تارنماهای پرمخاطب آن دوره، همچون بالاترین، انتشار یافت که درگیری یک پدر را، که مدعی کشتهشدن فرزندش توسط یک بسیجی شده بود، با عبدالله عراقی، فرمانده سپاه، نشان میداد. در این فیلم که به درگیری فیزیکی فرمانده سپاه با پدر مقتول میانجامد، موحدیکرمانی درست در کنار عراقی نشسته است و هیچ واکنشی نشان نمیدهد؛ گویی که اصلا آنجا وجود ندارد و غایب است. حتی تارنمای حکومتی «آپارات» نیز این فیلم را دو سال پیش دوباره با تیتر «واکنش نامناسب و دور از انتظار یک عضو سپاه پاسداران» بازنشر کرد. گفتنی است که در زمان وقوع این رخداد، موحدیکرمانی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران بود؛ ولی انتشار عمومی این فیلم حتی موجب ارسال یک توضیح از دفتر او به مردم نشد. همین یک مورد نشاندهنده میزان مسئولیتپذیری و حساسیت یا بهتر بگوییم «بیتفاوتی» روحانیت نسبت به افکار عمومی است.
اظهارات سیاسی
فکاهیترین اتفاق در ایران معاصر آن است که روحانیت منبری اگر در دوران شاه چیزی ضد سران کشورهای دیگر میگفت، همه میگذاشتند به حساب اینکه خطیب است و چیزی میگوید تا نانی درآورد. اکنون اما چهل سال است که کل کشور در ید این نانآوران اسلام است. در این چهار دهه رسم چنین بوده که منابر رسمی علیه یک ملت – اسرائيل – یا یک دولت – آمریکا – هر چه میخواهند میگویند؛ ولی هزینهاش را ملت ایران همواره پس میدهد. آغاز خروج ترامپ از برجام و تشدید تحریمها نیز طبعا موجی از خطبههای محیرالعقول ضد آمریکا و دولت پسا-اوباما را به همراه داشت. موحدیکرمانی نیز از این قافله عقب نمانده و در آبانماه سال ۱۳۹۷ خطاب به دانلد ترامپ گفت: «ترامپ بداند که دوران قلدری و زورگویی به پایان رسیده است.» شگفت آنکه کل محتوای خیزش دیماه سال ۱۳۹۶ تا کنون دقیقا میخواهد همین پیام را به سران جمهوری اسلامی بدهد که دوران قلدری و زورگویی به پایان رسیده؛ اما امثال موحدیکرمانی بیدرنگ آن را به دشمن نسبت میدهند. در ادامه او به دزدان بیتالمال هشدار داده که «آنهایی که به جان بیتالمال میافتند و فرار میکنند، باید بدانند که از دست قیامت نمیتوانند فرار کنند.» موحدی به مخاطب خودش توضیح نمیدهد که آیا بودجههای نجومی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه یا خود حوزه علمیه قم در راستای برپایی قیامت روی زمین خداوند است؟ و آن دزدان بیتالمال مگر جز آشنا و فامیل و همرزم و هملباس و نشسته بر سر همین سفره انقلاب اسلامی بودهاند؟
موحدیکرمانی همچنین خواستار آن شده که آمریکا برای یک بار هم که شده از خودش صداقت نشان دهد و به جای «نظام الهی حاکم بر ایران»، «رژیم کودککش صهیونیستی» را در لیست سیاه تحریمها قرار دهد. شایان ذکر است که به کاربردن عبارت «رژیم کودککش» جهت اشاره به دولت اسرائيل از عادات مشترک ارتجاع سرخ و سیاه است، چنانکه هم فرخ نگهدار توجیه نظام اسلامی را با لگدی به اسرائیل تحت عنوان «کودککش» همراه میکند و هم موحدیکرمانی. او همچنین در مهرماه سال ۱۳۹۷ وعده داد که روزی خواهد رسید که ترامپ به گریه بیفتد. در همان خطبهها نیز از آبرو و سرمایه ملت ایران سخاوتمندانه خرج کرد و گفت «دشمن نمیداند که چه امکانات و نیروهایی داریم، دشمن نمیداند که چه انسانهای علاقمندی داریم که اگر رهبر اشاره کنند، تلآویو را با خاک یکسان میکنند. اگر آمریکا و اسرائیل دست از پا خطا کنند؛ پایگاههای آمریکا امنیت ندارد و پشیمان میشوند و روز آنها سیاه خواهد شد.»
جالب آن است که این خطیب جمعه گاه چیزهایی در دفاع از نظام اسلامی گفته که خود مدافعان نظام اسلامی از شدت اغراق و غلو نهفته در آن سخنان، بیدرنگ از گویندهاش ابراز برائت کردهاند. به عنوان نمونه، موحدیکرمانی در همان خطبه سابق از جایگاه امام جمعه به مخاطباناش اطمینان داد که اگر امام زمان هم در حکومتی که مدعی نیابت او ست، حکمران میبود باز هم کشور دقیقا به همین شکل فعلی اداره میشد. این استدلال دوری و باطل (نایب امام زمان = خود امام زمان) چنان شور بود که هم روزنامه جمهوری اسلامی و هم طلاب دستپرورده خود موحدیکرمانی به وی تاختند. روزنامه مذکور نوشت که این سخن شاید از یک جوان جویای نام یا شخصیتی بیبهره از آموزههای دینی پذیرفتنی بود؛ اما سرزدن چنین رفتاری از خطیب جمعه غیر قابل قبول است. این روزنامه همچنین موحدی را صراحتا و در فرض خوشبینانهاش به «لغزش زبانی» نواخت. کار به جایی رسید که موحدیکرمانی هفته بعد در جلسه مجمع تشخیص ناگزیر شد که درباره اظهاراتاش توضیح بدهد و بر کاملبودن حکومت امام زمان در قیاس با نقصهای انکارناپذیر حکومت نایب امام زمان تاکید کند. او گفت که در دوران غیبت فقط احکام اسلامی اجرا میشود؛ اما در دوران ظهور افزون بر آن، ظلم و ستم نیز ریشهکن خواهد شد و این فقره آخر را از گرده ولی فقیه باز کرد و به دوش امام غائب گذاشت.
موحدیکرمانی گفته بود اگر امام زمان هم حکمران میبود باز هم کشور به همین شکل فعلی اداره میشد
آرای دینی و فرهنگی
همچون دیگر روحانیون و مدیران نظام اسلامی، موحدیکرمانی نیز حساسیت ویژهای به اینترنت و فضای مجازی دارد. او در آبانماه سال ۱۳۹۷ نیز در مقام خطیب جمعه تهران از حضور شیاطین و پهنکردن دام گناه در فضای مجازی سر راه جوانان دادِ سخن داد: «شما مسئول و عهدهدار دین مردم و امانتدار انقلاب هستید، مقابل تصاویر مفسدهآوری که در فضای مجازی در اختیار جوانان این کشور قرار میگیرد چه پاسخی دارید؟» در همین خطبهها موحدیکرمانی خواسته است تا راهپیمایی حکومتی اربعین را با صرف پول ملت ایران تقدیس و توجیه کند و به اشتباه گفته است که حسینابنعلی با کاری که کرد بنیان ایستادگی در برابر ظلم را ویران کرد و در واقع با شکستاش عدالتخواهی را بیبنیاد کرد: «اربعین حسینابنعلی(ع) پایه مقاومت در مقابل ظلم را فروریخت، بنابراین این زیارتها بسیار ارزنده است.» احتمالا منظور موحدی آن بوده که حسینابنعلی پایه مقاومت در مقابل ظلم را، البته بر اساس مدعیات شیعیان، استحکام بخشید.
آنچه موحدیکرمانی نسبت به فضای مجازی در این خطبهها گفته، در حالی است که تنها یک ماه قبل در مهرماه هشدار داده بود که «باید از سوءاستفاده دشمن از فضای مجازی جلوگیری کرد» و اظهار تاسف کرده بود که «جو فضای مجازی در اختیار بیگانگان است و هر نوع سخن دروغی که بخواهند، میگویند و میخواهند مردم را نسبت به نظام بدبین کنند … مسئولین بالاخره چه زمانی میخواهند در برابر تهدیدات فضای مجازی از خواب بیدار شوند؟ این فضای مجازی برای استفاده دشمن نیست، باید کاری کرد که جلوی سوءاستفاده دشمن از فضای مجازی گرفته شود.» گفتنی است که از آغاز ورود پدیده اینترنت به ایران – دایلآپ با سرعت بسیار اندک در اواخر دهه هفتاد شمسی – بساط فیلترینگ و دادگاهیکردن خدماتدهندههایی که از قوانین سانسور فضای مجازی پیروی نکنند یا دستگیرکردن شهروندان مستعارنویس از طریق ردگیری آی.پی یا شناسه کاربریشان داغ بوده و همچنان نیز در بر همان پاشنه میچرخد. تنها در دو نمونه امیدرضا میرصیافی و ستار بهشتی صرفا به خاطر مطالبی که در فضای مجازی منتشر کردند، مشمول رافت اسلامی امثال موحدیکرمانی قرار گرفتند و راهی قبرستان شدند؛ اما توقع روحانیت و سرداران سپاه از بستن هر چه بیشتر درهای کشور به روی جهان هیچ گاه پایان نداشته است.
معتقد است مسئله حجاب بسیار مهم است؛ چرا که با دین، سیاست و استقلال کشور ارتباط دارد
از آرای بدیع موحدیکرمانی این است که در جهت تشویق پلیس به سرکوب زنان ایرانی و اجبار حجاب اسلامی با فشارهای هر چه بیشتر امنیتی و قضائی، مدعی شد که «داخل اتومبیل فضای خصوصی نیست.» موحدیکرمانی بلافاصله نتیجه گرفت که بدحجاب را میتوان در داخل ماشین رؤیت کرد و بنابراین بدحجاب ماشینسوار «به فضای عمومی لطمه زده است و نیروی انتظامی باید با قاطعیت با چنین افرادی برخورد کند.» او در خطبههای هفته سوم تیرماه سال ۱۳۹۶ در تهران گفت که مسئله حجاب بسیار مهم است؛ چرا که با دین، سیاست و استقلال کشور ارتباط دارد. درستتر آن است که بگوییم مسئله حجاب در جمهوری اسلامی با دین و سیاست و آن تصور ایدئولوژیک انقلابیون بهمن با «استقلال» پیوند دارد؛ چرا که آزادی حجاب زنان ایران را معادل وابستگی فرهنگی به ارزشهای غربی میدانند. در حالی که حق آزادی پوشش یک حق جهانی است، فارغ از اینکه خاستگاه نخستیناش کدام خطه از جهان بوده باشد.
اظهارات بعدی خود موحدیکرمانی مؤید این تحلیل است: «اگر به شما گفتند که با این کارتان [بدحجابی] به استقلال کشور آسیب رساندید و عزت انقلاب را از بین بردید و در دشمن ایجاد طمع کردید که با خود بگوید مردم از انقلابشان دست برداشتند و بیاید به کشور ضربه بزند، نمیتوانید جواب این ضربهها را در قیامت بدهید، پس افراد را تربیت کنید و مادران و پدران روی دخترانشان دقت کنند.» موحدی در پایان این خطبهها از زحمات نیروی انتظامی در سرکوب و تحقیر زنان و دختران ایران تشکر کرد.
البته این تنها باری نبود که این نماینده سابق ولی فقیه در سپاه به مسئله حجاب و فتوا-قانون درباره محیط داخلی اتومبیل پرداخته است. موحدیکرمانی پیشتر در اردیبهشتماه سال ۱۳۹۵ باز در خطبههایاش فریاد برآورد که در تهران کار از بدحجابی گذشته و به کشف حجاب رسیده است. او باری دیگر به آزادی داخل ماشین اشاره کرد که «برخی گفتهاند مردم آزادند و کسی حق برخورد با آنها را ندارد؛ آن آزادی که پشت فرمان ماشین حجاب را بردارند و رفتارهای شنیع انجام دهند در پارکها، پایمالکردن خون شهدای این سرزمین است. این آزادی ممنوع است.» به نحو جالبی این خطبه نیز با تشویق نیروی انتظامی به سرکوب زنان ایرانی همراه شد و به نیروهای پلیس و اسلحهبهدستان این پیام را داد که کل حاکمیت – چه اصولگرا و چه اصلاحطلب و چه اعتدالی – همه پشت سیاست حجاب در جمهوری اسلامی ایستادهاند. او حتی مدعی شد که «مردم» از راهاندازی پلیس نامحسوس جهت برخورد با زنان بدحجاب قاطعانه حمایت میکنند.