مژگان کاووسی از جمله زندانیانی است که بیش از آنکه شرح روند بازداشت و اتهاماتی که به او بستهاند اهمیت داشته باشد، آنچه کرده است و به عنوان فعالیت فرهنگی و هنری پیش روی دیگران است، اهمیت دارد. انواع و اقسام اتهامات امنیتی و سیاسی که به او بستهاند در واقع پیرایههایی بر این نکته است که ماموران جمهوری اسلامی برنمیتافتند که یک زن به صورت آزادانه و با جسارت تمام به حوزههایی وارد بشود که شاید دیگر زنان خیلی علاقمند به فعالیت در آن حوزه نباشند.
بر این اساس است که برای این زن به اتهام «تحریک مردم برای برهمزدن نظم کشور» حدود سه سال زندان بریدهاند. خود مژگان کاووسی که سال ۱۳۹۴ مدتی کوتاه عضو یکی از احزاب خارج از کشور بوده است و پس از بازگشت به کشور عفو خورده بود، درباره این حکم سنگین در صفحه اینستاگرام خود نوشته است که به علت اعتراض اینستاگرامی در آبان ۹۸ به کشتار مردم، این اتهامات را به او بستهاند و از جمله به علت یک جمله سه کلمهای که «سکوت خیانت است» در اینستاگرام شخصی برای او بیش از سی ماه حبس تعزیری بریدهاند و او را متهم به تحریک مردم کردهاند!
مژگان کاووسی که از بازداشتیهای آبان ۹۸ است و به دفعات در بازداشتگاهها و زندانهای مختلف بوده است در واقع یک نویسنده و هنرمند است. او در کلاردشت مازندران به دنیا آمده است ولی در خانوادهای لک و کردزبان، و زبان مادریاش عملا دستمایه او شده است برای آفرینشگری در دنیای هنر. او مستندسازی است که مستندهای خود را که در حوزههای هنری است، عملا زندگی میکند. به اینستاگرام او که سر بزنیم او را میبینیم که در لباسهای زیبا و چشمنواز محلی مخاطب را دعوت میکند که به دنیای دیگری چشم بدوزد.
در این راه مستند نیز ساخته است؛ مستندهایی همچون «گلهای سرد دلتنگ» که در سال ۱۳۹۴ درست شد و درباره هنر جاجیمبافی در کلاردشت است و خود او آن را «تلاشی برای احیای جاجیم گلدار کردی کلاردشت» نامیده است و دیگری مستندی با نام «هیوا» که موضوع آن زبان کردزبانهای ساکن کلاردشت است. مژگان کاووسی به این زبان عشق میورزد؛ عشقی تماشایی که از خلال شعرخوانیهای او به زبان کردی در اینستاگرام او قابل دیدن است. او چنان دلمشغول این زبان است که تلاش کرده است حتی خود را با پژوهشهای علمی در این زمینه نیز آشنا سازد و حتی خود دست به قلم شود.
این اندازه از علاقمندی مژگان کاووسی به فرهنگ شاید از اینرو باشد که او خود فرزند خانوادهای فرهنگی است. پدر او، «اکبر کاووسی» محقق و مترجم بوده است. مژگان کاووسی به تاسی از پدر در حوزه ترجمه نیز وارد شده است و کتاب «انفال و سرگذشت تیمور، تنها بازمانده از گورهای جمعی زنان و کودکان انفالشده» به ترجمه او در سال ۹۸ منتشر شد. کتابی پراهمیت که به مسئله جنایات سازمانیافته حکومت صدام حسین علیه کردهای عراق میپردازد و حاصل تلاش «عارف قربانی»، نویسنده عراقی، است.
این شرحی خلاصه از فعالیتهای زنی بود که از سال ۹۸ تا کنون که در سال ۱۴۰۰ هستیم به اتهامات واهی امنیتی در زندانهای نوشهر و ساری و کرج و اوین به سر برده است و در خود زندان نیز با او رفتارهای شنیعی صورت گرفته است؛ چنانکه خود مژگان کاووسی در دیدار با خانوادهاش در پاییز ۱۴۰۰ اذعان کرد که به دفعات در زندان نوشهر، بازرسی زندان شهر ری، پلیس امنیت اخلاقی وزرای تهران، آگاهی کرج و زندان کچویی مجبور شده تا در برهنگی کامل مورد تفتیش بدنی قرار بگیرد. مژگان کاووسی بهحق اینها را مصداق بارز «شکنجه روحی» برای خود دانسته است.