خواننده، ترانهسرا و آهنگساز: پدرام معادی
الان چند ساله که داریم شبا با غصه میخوابیم
الان چند ساله از این درد چه بیصبر و چه بیتابیم
هوای خونه ابریه پر از بغضیم و سردرگم
آخه این ناجوانمردی، نبوده حق این مردم
یه مادر که دلش خونه، که چند ساله نمیخنده
یه نونآور که بیکاره، شده بدجوری شرمنده
ایران من، ایران من! کو آن شکوه و اقتدار؟
چی مونده از تو ای وطن، جز درد و فقر و انزجار؟
ما نسل آریایی و نژاد پاک کوروشایم
ترسی نداریم از کسی، ما از تبار آتشیم
نپرس از قدر نون اینجا، بگو قیمت جون چنده
حراجش کرده اعضاش رو، دیگه عمرش به مو بنده
سفره خالیه خالی، پر از شرمندگی و درد
نمیدونی چقدر سخته «نداری» واسه یک مرد
سفر کرده از این خونه امید و عشق و آزادی
ولی طاقت بیار ای مرد! دیگه نزدیکه آزادی
ایران من، ایران من! کو آن شکوه و اقتدار؟
چی مونده از تو ای وطن، جز درد و فقر و انزجار؟
ما نسل آریایی و نژاد پاک کوروشایم
ترسی نداریم از کسی، ما از تبار آتشیم