نادر ابراهیمی، تصویرگر، سینماگر و داستاننویس معاصر در ۱۴ فروردینماه ۱۳۱۵ در تهران دیده به جهان گشود. پدرش عطاالملک ابراهیمی، فرزند ِ آجودان حضور قاجار و از نوادگان ِ ابراهیمخان ظهیرالدوله، حاکم نامدار کرمان در عصر قاجار بود. ظهیرالدوله در دوره حکومت فتحعلیشاه قاجار حاکم کرمان بود. ابراهیمخان از خویشاوندان نزدیک شاه قاجار بود که در دوران فرمانروایی خود در کرمان مجموعه بناهایی در کرمان ساخته بود که هماکنون جزو بناهای تاریخی این شهر محسوب میشود. مادر نادر ابراهیمی از لاریجانیهای مقیم تهران به شمار میآمد.
نوشتن را از ۱۶ سالگی آغاز کرد
نادر ابراهیمی تحصیلات ابتدایی را در تهران سپری کرد وپس از دریافت دبپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکده حقوق رفت اما این دانشکده را نیمهکاره رها کرد و شروع به خواندن رشته زبان و ادبیات انگلیسی کرد و در این رشته لیسانس گرفت. ابراهیمی از سنین پایین در مشاغل بسیاری به کار پرداخت؛ از کمککارگری تعمیرگاه ِ سیار در ترکمنصحرا تا کارگری چاپخانه و حسابداری و تحویلداری بانک، صفحهبندی روزنامه و مجله و کارهای چاپی دیگر، میرزایی یک حجره فرش در بازار، مترجمی و ویراستاری، چاپ مقالههایی در حوزه ایرانشناسی، فیلم مستند و سینمایی و مصورکردن کتابهای کودکان، مدیرت کتابفروشی، خطاطی، نقاشی و نقاشی روی روسری و لباس و تدریس در دانشگاه بخشی از کارهایی هستند که ابراهیمی در طول زندگی خود انجام داد. ابراهیمی در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابومشاغل»، با طرح بخشی از زندگینامه خود به فعالیتهاش شغلی خویش نیز پرداخته است. نادر ابراهیمی نوشتن را از سن ۱۶ سالگی آغاز کرد. او در سال ۱۳۴۲ اولین کتاب خود با عنوان «خانهای برای شب» را به چاپ رساند که داستان «دشنام» از این مجموعه مورد توجه بسیار واقع شد. ابراهیمی تا سال ۱۳۸۰ علاوه بر نوشتن صدها مقاله تحقیقی و نقد، بیش از صد کتاب منتشر کرده است که شامل رمان و داستان کوتاه و کتابهایی در حوزه کتاب کودک و نوجوان، نمایشنامه و فیلمنامه است. نادر ابراهیمی چندین فیلم مستند و سینمایی و همینطور دو مجموعه تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده است. او برای این مجموعهها آهنگها و ترانههایی نیز ساخته است. ابراهیمی پیش از انقلاب موسسه غیرانتفاعی ایرانشناسی را تاسیس کرد و از سراسر ایران در این حوزه فیلم و عکس و اسلاید تهیه کرد و فقط آنها را بایگانی کرد که پس از انقلاب این مجموعه متوقف شد.
در زمینه ادبیات کودک جایزه اول براتیسلاو- پایتخت اسلوواکی، از آن خود کند
ابراهیمی پیش از انقلاب بازداشت نیز شده بود. نادر ابراهمی در زمینه ادبیات کودکان نیز تلاش کرد. او و همسرش «موسسه همگام با کودکان و نوجوانان» را تاسیس کردند که در زمینه مسایل مربوط به کودکان و نوجوانان مبادرت به چاپ و پخش کتاب و نقاشی و عکس و پژوهش میکرد. ابراهیمی توانست عنوان «ناشر برگزیده آسیا» و «ناشر برگزیده نخست جهان» را از جشنوارههای آسیایی و جهانی در تصویرگری کتاب کودک از آن ِ خود کند. نادر ابراهیمی در زمینه ادبیات کودک موفق شد که جایزه اول براتیسلاو – پایتخت اسلوواکی-، جایزه اول تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه کتاب برگزیده سال ایران و چندین جایزه دیگر را دریافت کند. او همچنین عنوان «نویسنده برگزیده ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب» را به خاطر داستان بلند و هفتجلدی « آتش بدون دود» از آن خود کرد. علاوه بر ادبیات، ابراهیمی علاقه وافری نیز به ورزش کوهنوردی داشت. او بانی یکی از قدیمیترین گروههای کوهنوردی به نام «ابرمرد» بود. «آتش بدون دود» علاوه بر اینکه شاید یکی از مهمترین کتابهای ابراهیمی باشد، نام یکی از سریالهایی هم هست که در خاطره بسیاریها ثبت شده است. این مجموعه از شاخصترین فعالیتهای سینمایی ابراهیمی است که بر اساس کتاب خودش ساخته شده است.
بازیگرانی همچون محمدعلی کشاورز، اکبر زنجانپور و جمشید گرگین در این سریال ایفای نقش کردند. این سریال درباره زندگی ترکمنها است. «امین گلی»، پژوهشگر و نویسنده کتاب «سیری در تاریخ سیاسی، اجتماعی ترکمنها» درباره سریال آتش بدون دود که یک سریال ۳۶ ساعته است چنین میگوید: «من با نادر ابراهیمی در سال ۱۳۵۶ که به همراه مریم زندی، عکاس معروف ایرانی که از ترکمنصحرا برای گرفتن عکس آمده بودند، آشنا شدم. آن زمان سریال معروف، “آتش بدون دود” نادر ابراهیمی در سراسر ایران مشهور شده بود. دوستان ایرانی هر وقت یک ترکمن را میدیدند وی را “گالان اوجا”، یعنی قهرمان اصلی این داستان خطاب میکردند. بنابراین ایشان با نوشتن این سریال گوشههایی از تاریخ و زندگی ترکمنها را به تصویر کشیدند و این سریال یکی از سریالهای موفق در تاریخ تلویزیون ایران به شمار میرفت که حدود ۵ تا ۶ سال ادامه پیدا کرد. ابراهیمی در رمان بزرگ خود سعی میکند اختلافاتی را که بین برخی از قبایل ترکمنها مثل یموتها و گوگلانها وجود داشته را نشان دهد. وی همچنین به نقش سیاست حکومت مرکزی در بروز اختلاف بین اقوام نیز اشاره میکند. در قسمت پایانی سریال و داستان “آتش بدون دود” مسئله وحدت بزرگ را با نشاندادن یک سماور و قوری بزرگ در زیر یک درخت مقدس تاکید میکند.»
آنطور که امین گلی میگوید نام این کتاب برگرفته از یک ضربالمثل ترکمنی است که حدود هزار سال پیش، محمود کاشغری در کتاب «دیوانالغاث» خود آورده است که کامل آن اینگونه است «آتش، بدون دود نمیشود و جوان، بدون گناه» و اصل ترکمنی آن چنین است: «اوت توسسه سیز بولماز، ییگیت یازیق سیز.» نادر ابراهیمی در یادداشت پایانی کتاب سوم که نام «اتحاد بزرگ» بر خود دارد مینویسند: «من عاشق صحرا هستم و انکار نمیکنم که شیفته ترکمنها هستم و آتش بدون دود تمام نخواهد شد تا من تمام بشوم و قصدم این است که با این داستان ستمی را که بر ترکمنها روا شده را بیان کنم.» (آتش بدون دود، جلد اول، کتاب سوم، اتحاد بزرگ، کارگاه انتشارات روزبهان)
ایرج گرگین: نادر ابراهيمی به نحو تعصبآميزی ايراندوست و به اصطلاح سياسی زمان ناسيوناليست بود
از دیگر کارهای نادر ابراهیمی، سریال «سفرهای هامی و کامی در وطن» بود که پیش از انقلاب اسلامی ساخته شد که هدف آن تربیت و آموزش کودکان بود که در این سریال به معرفی جاذبههای طبیعی ایران پرداخته میشد. ایرج گرگین که از ده سال قبل از انقلاب با نادر ابراهیمی آشنا بوده و همکاری نیز داشته است معتقد است که ابراهیمی در میان نویسندگان جوان آن دوره، یکی از پاکیزهترین و تمیزترین نثرها را داشته است. گرگین در مورد سریال «سفرهای هامی و کامی در وطن» چنین میگوید: «در شبکه دوم تلويزيون ملی ايران، به دعوت من “سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن”، سريال ويژه کودکان و نوجوانان را ساخت. … داستان ساختهشدن سريال “سفرهای دور و دراز هامی و کامی” بهخصوص، در آن زمان، طرح بسيار بزرگ و بیسابقهای بود.هامی و کامی، دو نوجوان، بايد در ايران سفر میکردند و هدف از اين سريال بسيار مفيد به نظر من نمايش ايران، و آشنایی جوانان با گوشه و کنار کشور ايران بود. سريال، پيام فوقالعاده خوبی در بر داشت و نادر ابراهيمی به نحو تعصبآميزی ايراندوست و به اصطلاح سياسی زمان ناسيوناليست بود و به نظر من تمام زندگی او در آن زمان، خلاصه میشد در ساخت اين سريال. بعدها به خاطرات خود، در بارهی اين کارها، در دو جلد کتاب “ابوالمشاغل” اشاره کرده بود. به گمان من راجع به اطرافيان خود و کسانی که با آنها سر و کار داشت با بدبينی قضاوت کرده بود.»
در در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابومشاغل» فعالیتهای شغلیاش را شرح داده است
آثار نادر ابراهیمی از سوی خوانندگان با استقبال خوبی مواجه شد اما او هیچ گاه از سوی محافل روشنفکری جدی گرفته نشد و از آثار او استقبال نکردند. نادر ابراهیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مانند بسیاری از روشنفکران با انقلاب همراه شد به طوری که حتا در حوزه علمیه قم کلاسهای آموزش داستاننویسی دایر کرد و با ابراهیم حاتمیکیا که در آن زمان هنرمندی شناخته نشده بود برای گزارشی به جبهه رفت و یا زندگینامه روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی را نوشت و شاید این امر موجب شده بود که روشنفکران مستقل چندان علاقهمندیای به آثار او نشان ندهند. با همه این توصیفات نمیتوان نادر ابراهیمی را از نزدیکان به حکومت قلمداد کرد چرا که از سوی حکومتیان نیز مورد انتقادات فراوان قرار میگرفت. نادر ابراهیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فیلمی با نام «روزی که هوا ایستاد» با موضوع آلودگی هوا ساخت اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. از نادر ابراهیمی آثار فراوانی بر جا مانده است که از این آثار بسیار، میتوان به افسانه باران، مکانهای عمومی، رونوشت برابر اصل، فردا شکل امروز نیست، چهل نامه کوتاه به همسرم، یک عاشقانه آرام، صوفیانهها و عارفانهها اشاره داشت. ابراهیمی در حوزه ادبیات کودکان نیز بیش از ۴۰ اثر نوشته است. همچنین از نادر ابراهیمی، نمایشنامه، فیلمنامه و ترجمههایی نیز به یادگار مانده است. نادر ابراهیمی، ۱۶ خردادماه ۱۳۸۷ در سن ۷۲ سالگی پس از یک دوره بیماری درگذشت.