Search

English

نجف دریابندری؛ کسی که بیش از یک آدم بود

اگر کسی «کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز» را تنها  تورق کند بی‌ درنگ خواهد دانست که نویسنده‌ این کتاب حجیم دو‌جلدی آشپزی است توانا که نه تنها آشپزی و خوراک را خوب می‌شناسد بلکه در تئوری‌های آشپزی و نسبت آشپزی با فرهنگ و تمدن نیز غور فراوان کرده است. نثر فاخر این کتاب نیز بر غنای آن افزوده است. اگر به کسی که با تورق کتاب «مستطاب» دچار حیرت از آگاهی نویسنده‌ کتاب است، گفته شود که نویسنده‌اش علاوه بر هنر آشپزی، مترجمی توانا و نویسنده‌ معاصر ایرانی است حیرت او دوچندان خواهد شد و این‌جا ست که این سخن سیروس علی‌نژاد صدق خود را نمایان می‌کند که نجف دریابندری کسی است که بیش از یک آدم است.

نجف دریابندری، مترجم و نویسنده‌ ایرانی در اول شهریور ماه ۱۳۰۸ در شهر آبادان دیده به جهان گشود. او فرزند ناخدا خلف دریابندری، متولد چاه‌کوتاه و مریم، اهل بوشهر است. ناخدا خلف دوست داشت فرزندش را زودتر به مدرسه بفرستد از این رو شناسنامه‌ نجف تاریخ اول شهریور را روز تولدش نشان می‌دهد.

متولد شهریور ۱۳۰۸ و پدرش ناخدا خلف دریابندری

خود در این زمینه چنین می‌گوید: «تاریخ تولد من یک اشکالی دارد؛ در شناسنامه اول شهریور ۱۳۰۸ نوشته شده ولی گویا در زمستان ۱۳۰۹ در آبادان متولد شده‌ام. علتش هم این است که پدرم گویا خیلی عجله داشته مرا بفرستد مدرسه. پنج سالم بود که مرا فرستاد مدرسه ملی آبادان که خصوصی بود. این مدرسه ملی کمی بعد بساطش برچیده شد. نمی‌دانم، لابد اشکالی داشت و مرا برای کلاس دوم بردند یک جای دیگر. آن‌جا گفتند باید از من امتحان بگیرند. معلم‌ها یک ابتکاری کرده بودند آن‌جا؛ یک کاغذی را اینقدر سوراخ کرده بودند … . این را می‌گذاشتند روی یک کلمه‌ای و می‌گفتند این چیست؟ نوبت بنده که رسید – من شاگرد خیلی خوبی بودم، یک سال هم قبل از این رفته بودم مدرسه ملی – این کاغذ را گذاشتند و گفتند این چیست؟ من گفتم “آش سرد شد”. کلمه “سرد” بود. ولی من چون قبلا خوانده بودم می‌دانستم این کلمه توی جمله “آش سرد شد” آمده. گفتم آش سرد شد. این‌ها به هم نگاه کردند که یعنی چی؟ یکی دیگر را نشان دادند؛ “سار”. گفتم “سار از درخت پرید”. به هم نگاه کردند و گفتند این شاگرد جمله‌ها را یاد گرفته ولی کلمات را نمی‌شناسد، طوطی‌وار یاد گرفته. به‌ هر حال بنده را رد کردند. گفتند یک سال دیگر باید کلاس اول را بخواند. خانواده من نیامدند اصرار کنند یا بپرسند چرا آخر رد کردید. الان اگر یک بچه‌ای را رد کنند … . خبر ندارم … ولی فکر می‌کنم خانواده‌اش بیایند بپرسند چرا رد کردید.»

نجف پس از دوره‌ ابتدایی وارد دبیرستان رازی شهر آبادان شد. نجف در سال سوم دبیرستان تحصیل را رها کرد و وارد بازار کار شد. انگلیسی‌ها در آن زمان در تاسیسات نفتی شهر آبادان بودند و در شهر تردد بسیاری داشتند و این امر باعث شد که نجف به یادگیری زبان انگلیسی علاقه‌مند شود و این‌گونه شد که نجف دریابندری به صورتی کاملا خودآموز به فراگیری زبان انگلیسی پرداخت. دریابندری در سال ۱۳۳۲ اولین اثر خود که ترجمه‌ رمان معروف ارنست همینگوی، «وداع با اسلحه» بود را به چاپخانه‌ای در تهران سپرد. زمانی که این کتاب منتشر شد دریابندری به دلیل فعالیت‌های سیاسی در زندان به سر می‌برد. در زندان بود که دریابندری به فلسفه علاقمند شد و در مدت حبس خود کتاب تاریخ فلسفه‌ غرب، نوشته‌ برتراند راسل را ترجمه کرد.

دریابندری پس از آزادی از زندان به عنوان سردبیر در انتشارات فرانکلین به کار مشغول شد. در این‌جا بود که دریابندری به ترجمه‌ آثار ادبی رمان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان معروف آمریکا می‌پردازد. ترجمه‌ کتاب «پیرمرد و دریا»، اثر ارنست همینگوی و «هاکلبری فین»، نوشته مارک تواین متعلق به این دوره است.

با همسرش، فهیمه راستکار

دریابندری پس از ۱۷ سال کار در موسسه‌ فرانکلین به رادیو و تلویزیون ملی رفت و در آن‌جا به ترجمه‌ متون فیلم‌های خارجی پرداخت. پس از انقلاب اسلامی از این کار نیز کناره گرفت و تنها به ترجمه‌ آثار فلسفی و ادبی پرداخت. سیروس علی‌نژاد، روزنامه‌نگار و منتقد ادبی درباره وجوه مختلف دریابندری چنین می‌گوید: «این‌که دریابندری آدم خودساخته‌ای است که هرچه آموخته نزد خود آموخته، این‌که نثرش بی‌ مانند است و این‌که ترجمه‌هایش یکتا و عالی است، این‌که نوشته‌هایش حلوای انگشت‌پیچ است و این‌که … را به گمانم امروز دیگر همه می‌دانند … . به گمان من دریابندری فقط مترجم نیست، نویسنده است. از قضا بیش‌تر نویسنده است تا مترجم. به همین جهت ترجمه‌هایش چنین جاندار و ماندگار از کار در آمده است.

«کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز» را با لحن و زبان خود و جزئیات بسیار در آموزش آشپزی نوشت

اما هنر نجف در نوشتن بیش‌تر در مقدمه‌ها و گفت‌وگوهایش بروز کرده است. او برای هر کتابی که ترجمه کرده – از وداع با اسلحه و پیرمرد و دریا گرفته تا تاریخ فلسفه غرب – مقدمه‌ای نوشته که آن مقدمه راهگشای خوانندگان آثار او ست.» آن‌ها که نجف دریابندری را می‌شناسند بر شیوه و سلوک شادمانه‌اش در زندگی تاکید می‌کنند و او را انسانی می‌شناسند که در همه‌ ناملایمات و تلخی‌های زندگی‌اش سرشار از شادی و شوخ‌طبعی بوده است.

احمد کسایی‌پور، نویسنده و مترجم معتقد است که شاهکارهای دریابندری همیشه بوی خوش زندگی می‌دهند. کسایی‌پور می‌گوید که آثار نجف بر غنای فرهنگ ما افزوده است و نیروی زندگی را در وجود ما دمیده است. او می‌گوید که «ما با نوشته‌ها و آثار (نجف دریابندری) و انسان‌های هنرمندی چون او زندگی کرده‌ایم و “فرهنگ زندگی”کردن را، هر یک به فراخور حال خود یاد گرفته‌ایم.» (ماهنامه‌ اندیشه پویا، شماره ۱۹، ص ۱۳۱)

همه‌ کسانی که ترجمه‌ها و آثار نجف دریابندری را خوانده‌اند بر نثر فاخر و زیبای دریابندری صحه نهاده‌اند؛ نثری که حتی در «کتاب مستطاب آشپزی نیز جلوه‌گری می‌کند. حسین معصومی همدانی، مدرس ادبیات فارسی درباره نثر نجف دریابندری چنین می‌گوید: «کتاب مستطاب آشپزی دریابندری یک اثر کلاسیک از نثر فارسی خواهد بود؛ چرا که بسیاری از موارد که در حال ازبین‌رفتن بوده در این کتاب جمع‌آوری شده است و شیوه‌ بیان کتاب از نوع فارسی گویا و سالمی است که قادر است به سادگی منظورش را بیان کند و به غیر از نحوه و دستورالعمل طبخ، بهره‌ ادبی نوعی نگارش فارسی نیز به مخاطب منتقل می‌شود.»

ترجمه برای او عشق زندگی بود، نه کسب و کار

 ناصر تقوایی، کارگردان ایرانی مهم‌ترین ویژگی نجف دریابندری را آن می‌داند که او مترجمی را به عنوان کسب‌و‌کار انتخاب نمی‌کند: «ترجمه عشق زندگی‌اش بود. کتابی را که خوانده بود، مال خود می‌کرد و یک بار تحریرش می‌کرد و این میراث نجف دریابندری است در ادبیات ما و نه تنها در ادبیات ما که در بقیه هنرها.»

از فراوان ترجمه‌های ارزشمند نجف دریابندری می‌توان به ترجمه‌  گور به گور ویلیام فاکنر، رگتایم، نوشته‌ ای.ال.دکتروف، پیامبر و دیوانه، جبران خلیل جبران، بازمانده‌ روز، نوشته‌ کازو ایشی‌گورو، آنتیگونه، نوشته سوفوکل، تاریخ فلسفه غرب، نوشته‌ برتراند راسل، فلسفه روشن‌اندیشی، نوشته‌ ارنست کاسیرر، کلی‌ها، نوشته‌ هیلری استنیلند و برف‌های کلیمانجارو، نوشته‌ ارنست همینگوی اشاره کرد.

نجف دریابندری به مناسبت ترجمه‌ آثار ادبی آمریکایی موفق به دریافت جایزه‌ تورنتون وایلدر از دانشگاه کلمبیا در آمریکا شد. همسر نجف دریابندری، فهیمه راستکار، بازیگر و دوبلور باسابقه‌ تلویزیون بود که در سال ۱۳۹۱ درگذشت. همکاری خانم راستکار با نجف دریابندری در نوشتن «کتاب مستطاب آشپزی» را نباید از یاد برد.

دهم مرداد سال ۱۳۹۶ کمیته ملی ثبت میراث ناملموس با تجلیل از مقام شامخ استاد نجف دریابندری، نام این نویسنده و مترجم نامدار را به‌ عنوان «گنجینه زنده بشری در میراث خوراک» در فهرست حاملان میراث ناملموس (نادره‌کاران) به ‌ثبت رساند.

نجف دریابندری در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ در سن ۹۰ سالگی در تهران درگذشت.

انتشارات بیشتر ...