بعد از انقلاب ۵۷ و با توجه به شعارهای غالب در آن انقلاب که مدعی رویکرد حکومت جدید به طبقات فرودست جامعه بود، علاوه بر جهاد سازندگی که برای عمران و آبادانی مناطق محروم تاسیس شد، به فرمان روحالله خمینی سازمان نهضت سوادآموزی هم تاسیس شد. این سازمان که در ۷ دی ۱۳۵۸ تشکیل شد، تا سه سال به صورت شورایی اداره میشد تا سرانجام محسن قرائتی به ریاست آن منصوب گردید. بیش از چهار دهه صرف بودجه و تبلیغات رسانهای و جمعکردن کمکهای مردمی، در نهایت هیچ دستاورد ملموس و قابل توجهی نداشت و آمار بیسوادان در میان جمعیت کشور تغییر چشمگیری نداشت.
اگر بخواهیم از آمارهای جدید در سالهای اخیر سخن بگوییم، آمارهای رسمی سرشماری سال ۱۳۹۵ حاكی از وجود ۸میلیون و ۷۹۵هزار و۵۵۲ نفر بیسواد ۱۰ تا ۴۹ساله در كشور است. اين آمار در حالی اعلام میشود كه سازمان نهضت سوادآموزی پيش از اين طی سه برنامه راهبردی كه در سالهای ۱۳۸۷، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۲ تدوين كرده دورنمای ريشهكنی بیسوادی را در جمعيت زير ۵۰ سال، به ترتيب در سالهای ۱۳۹۳، ۱۳۹۴، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۹ ترسيم كرده است.
پس از آنكه هدف ريشهكنی بیسوادی در سال ۱۳۹۴ محقق نشد، سازمان نهضت سوادآموزی سه سناريو را در برنامه سوم راهبردی خود گنجاند. مطابق سناريو اول ريشهكنی بیسوادی زير ۵۰ سال تا سال ۱۳۹۴ را پيشبينی كرد. در سناريو دوم وعده ريشهكنی بیسوادی تا سال ۱۳۹۶ را داد و در سناريو سوم وعده داد كه تا سال ۱۳۹۹ بیسوادی از جامعه ريشهكن خواهد شد.
اما اين اهداف تا كنون محقق نشده و مهلت تعیینشده هم به سر آمده، در حالی كه همچنان نزديک به ۹ ميليون بیسواد در كشور وجود دارد. البته آمار بیسوادان در كشور تا ۱۱ ميليون نفر نيز گزارش شده است.
از طرفی تعداد بازماندگان از تحصیل و دانشآموزان ترکتحصیلکرده در مقطع ابتدایی هم روزبهروز بیشتر میشود. مطابق آمارها حدود ۳میلیون کودک از مدرسه دور ماندهاند که با توجه به شرایط سنی این کودکان، وضعیت آنان بسیار دردناکتر از بیسوادی افراد روستاییِ پابهسنگذاشته است.
قبل از انقلاب اسلامی سازمان پیکار با بیسوادی بنیان نهاده شد و در هشتم تا پانزدهم سپتامبر سال ۱۹۶۵ کنفرانسی جهانی در تهران نیز با همین هدف و به پیشنهاد محمدرضاشاه پهلوی تشکیل شد تا بخشی از بودجه نظامی کشورها به ریشهکنی بیسوادی اختصاص یابد. از همان سال به بعد به پیشنهاد سازمانملل، هشتم سپتامبر هر سال روز مبارزه با بیسوادی نام گرفت.