در ایران اتهامات امنیتی به راحتی به فعالان مدنی و سیاسی بسته میشود تا جایی که دیگر باور این اتهامات امنیتی از سوی افکار عمومی بسیار سخت شده است ولی اتهامی که به رضوانه محمدی زده شد از عجیبترین اتهامات امنیتی بود. رضوانه محمدی که در شهریور ۹۷ بازداشت شد متهم به «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی از طریق تلاش برای عادیسازی روابط همجنسخواهانه» بود.
او نزدیک به یک ماه بابت این اتهام در بازداشت به سر برد. او بعدها گفتوگویی تفصیلی پیرامون اتهام و بازداشت و روند بازجویی خود داشت که دربردارنده نکات بسیار مهمی است که در زیر تلاش میشود به برخی از ابعاد آن پرداخته شود.
خود رضوانه محمدی درباره بازداشت و اتهام خود میگوید: «من رضوانه محمدی هستم، متولد سال ۱۳۷۰. در یک شهر کوچک در ایران متولد شدم. بعد از دیپلم، در دانشگاه دوره لیسانس مهندسی پلیمر خواندم و بعد هم فوق لیسانس علوم اجتماعی در موسسه ایران آکادمیا. در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۷ در خیابان توسط ماموران لباس شخصی وزارت اطلاعات دستگیر شدم و پس از آن، یکی از اتهاماتی که به من نسبت داده شد “اقدام علیه امنیت ملی از طریق تلاش برای عادیسازی همجنسخواهی” بود.»
یکی از نکات مهمی که رضوانه محمدی درباره روند بازجوییهایش میگوید بحث پیرامون اطلاعرسانی درباره وضعیت زندانیان و بازداشتیها است. به گفته او اطلاعرسانی گسترده پیرامون وضعیت زندانیان تاثیری مثبت بر فرایند وضعیت فرد بازداشتشده میگذارد. او میگوید اگرچه در روزهای نخست بازجویی با «توهینهای شدید» بازجو مواجه بود ولی دو چیز موجب تغییر رفتار بازجو طی روزهای بعدی شد. او «مقاومت اولیه» و نیز «اطلاعرسانی درباره بازداشت» را از عوامل این تغییر رفتار میداند. این خود نشان میدهد آگاهیرسانی پیرامون وضعیت زندانیان تا چه اندازه میتواند در بهبود وضعیت آنان موثر باشد.
یکی از افراد نزدیک به رضوانه محمدی همان زمان در گفتوگویی با کمپین بینالمللی حقوق بشر درباره روند بازجوییهای رضوانه محمدی به نکتهای اشاره کرده بود که میتواند منظور رضوانه محمدی از «توهینهای شدید» را بیشتر روشن سازد. به گفته این فرد، این زندانی مدام با توهینهای جنسیتی مواجه بود و حتی تهدید به تجاوز نیز شده بود. توهینها و تهدیدی که به گفته محمدی پس از آگاهی افکار عمومی از بازداشت او، کاهش پیدا کرد.
شاید بر همین اساس است که بسیاری از ماموران امنیتی و قضایی خانوادهها را تهدید میکنند که درباره بازداشت و روند قضایی پرونده فرد بازداشتشده سکوت کنند و با رسانهها مصاحبه نکنند تا به اصطلاح وضعیت را «بدتر» نکنند؛ ولی واقعیت این است که آگاهی عمومی نه تنها موجب بدترشدن وضعیت نمیشود بلکه به شهادت کسانی چون رضوانه محمدی وضعیت زندانی را اغلب بهتر میسازد.
نکته مهم دیگری که رضوانه محمدی با اشاره به تجربه خود میگوید وجه بسیار مثبت آشنایی زندانی با حقوق خود است که موجب میشود بازجویان نتوانند هر کاری که خواستند با او بکنند. او درباره این نکته میگوید: «آگاهی به حقوق برای فرد بازداشتشده صد در صد تاثیر دارد. تاکید فرد برای داشتن یک سری حقوق، بر رفتار بازجویان تاثیر میگذارد. بازجو میفهمد با آدمی طرف نیست که بتواند خیلی اهرم فشار رویش بگذارد و هر بلایی بخواهد سرش بیاورد. درست است که در خیلی چیزها آزاد است، اما وقتی به حقوقت آشنایی، میفهمد نمیتوانند الزاما هر بلایی هم سرت بیاورند.»
بر این اساس او بر بنیاد تجربهای که داشته است از فعالان مدنی میخواهد که به «حقوق اولیه» خود آگاه باشند. او اذعان میکند که اگر از همان ابتدا یک سری مسائل را درباره فرایند «بازداشت» میدانست و حتی اگر درباره ساختمان بند ۲۰۹ در اوین بیشتر تحقیق میکرد این میتوانست به او برای تسهیل روند بازجویی بیشتر کمک کند. به عنوان نمونه او میگوید بند ۲۰۹ اگرچه اساسا تجمیعی از سلولهای انفرادی است ولی: «من تازه آنجا فهمیدم که در همان ۲۰۹ هم “عمومی” میکنند. یعنی بعد از چند هفته یکی را توی سلولت میآورند و میگویند “تو حالا عمومی شدی. دیگه انفرادی نیستی”، اما عملا انفرادی هستی”.»
بر این اساس است رضوانه محمدی که اکنون در خارج از کشور زندگی میکند حتی در خلال مذاکرات هستهای نیز خواهان «فشار حقوق بشری» بر جمهوری اسلامی میشود و میگوید این فشار بر حکومتی که اساسا افراد همجنسگرا و دگرباش جنسی را به رسمیت نمیشناسد لازم است. به میان آوردن بحث حقوق بشر در خلال مذاکرات سیاسی و امنیتی کشورهای غربی با جمهوری اسلامی، از خواستههای بسیاری از فعالان حقوق بشر است.