طی روزهای گذشته ویدئویی در شبکههای اجتماعی به صورت بسیار گسترده همخوان شد. ویدئو نشان میداد که یک زن جوان در اتوبوس شهری، با پوشش چادر مشغول مجادله و بحث تند با برخی دیگر از زنان ساکن اتوبوس است. مسئله بر سر حجاب بود. زن چادری تذکر حجاب داده بود و رد این تذکر، او را بر آشوبانده بود.
در پی این خشم و آشفتگی بابت این بیتوجهی به تذکر حجاب، این زن آزارگر که بعدا معلوم شد «رایحه ربیعی» نام دارد، مشغول فیلمبرداری از زنی شد که تذکر او را نپذیرفته بود.
البته فقط یک زن طرف تقابل این زن آزارگر نبود. چندین زن به او اعتراض میکردند. چهره زنان معترض به این زن آزارگر، کامل دیده نمیشد ولی روشن بود که یک زن جوان محل اصلی اعتراض این زن آزارگر است. زن آزارگر او را تهدید میکرد که از تصویر او ویدئو گرفته و به ماموران سپاه پاسداران خواهد فرستاد.
در پی اعتراض دیگر زنان در اتوبوس به این زن آزارگر، او دست یکی از زنان معترض را نیز به سختی با دندان گاز میگیرد تا جایی که دست او زخمی میشود. در پی بالاگرفتن خشم زنان معترض در اتوبوس علیه این زن آزارگر، مسافران به صورت گسترده از پی حمایت از فرد مورد حمله بر میآیند و این زن آزارگر را با خشم از اتوبوس بیرون میکنند.
کارگزاران سپاه سایبری و «خبرگزاری»های وابسته به سپاه پاسداران به صورت گسترده تلاش کردند علیه زن معترض به تذکر حجاب و اصل ضد مدنی «امر به معروف و نهی از منکر» موضعگیری کنند. آنها با عوضکردن جایگاه شاکی و متهم تلاش کردند زن چادری را که آغازگر ماجرا بود و با آزار خود، خشم دیگر زنان را برانگیخته بود، در جایگاه مظلوم و مورد حمله جلوه دهند.
حتی «محمد قمی»، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، از رایحه ربیعی بابت این مسئله – یعنی تذکر حجاب و حمله به زنان معترض – تقدیر کرد. محمد قمی منصوب مستقیم شخص رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای است.
در پی این فضاسازیها و تقدیر از شخص آزارگر بود که «خبرگزاری» فارس که وابسته به سپاه پاسداران است اعلام کرد که خانم «سپیده رشنو» – فرد آزاردیده – بازداشت شده است. این وبسایت سپاه اعلام کرد که سپیده رشنو «عضو شبکه سازمانیافته کشف حجاب» است و او را در ارتباط با «مسیح علینژاد» – فعال مدنی خارج از کشور – معرفی کرد.
و اما سپیده رشنو کیست؟
سپیده رشنو؛ هنرمند خرمآبادی و ۲۸ ساله، ساکن تهران
این زن معترض به تذکر حجاب در اتوبوس بیآرتی در تهران، که از سوی زن آزارگر مورد حمله قرار گرفته بود و فیلم و تصویر او برداشته شده بود، یک هنرمند جوان ۲۸ ساله است که فعالیت اصلی او در حوزه ادبیات داستانی و ویراستاری است. بنا به اطلاعات موثقی که در صفحه اینستاگرام «مصطفی انصافی» – نویسنده – ارائه شده است، سپیده رشنو در دانشکده فنی دختران در خرمآباد، معماری خوانده بود و سپس برای تحصیل در رشته نقاشی به دانشگاه الزهرا در تهران آمد. او که شیفته شاخههای هنری و بهویژه نوشتن بود، در لرستان و خرمآباد با روزنامههای محلی همکاری داشته است و در انجمن سینمای جوان نیز دوره عکاسی گذرانده بود. آقای انصافی در ادامه در معرفی بیشتر از او مینویسد: «از او دو داستان منتشرشده دیدم. “مسمومیت اشباح” که در سایت آوانگاردها منتشر شده و دیگری “کوچهی بابا کرگدن قرقرهچپق” در مجموعهداستان “جنگل آدمها” (که مجموعهداستان مشترکی است از هجده نویسنده، به کوشش احمد بیرانوند، نشر روزگار، ۱۳۹۴). مجموعهشعری هم دارد با عنوان “درخت نام اوست” که انتشارات سرزمین اهورایی در سال ۱۴۰۰ برای آن فیپا دریافت کرده، اما به نظر میرسد هنوز منتشر نشده است.»
«آرش صادقی» – زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق بشر – نیز که از نخستین کسانی بود که سپیده رشنو را معرفی کرده بود در توییتر خود درباره دستگیری سپیده رشنو و معرفی این زن جوان نوشت: «زن معترض به تذکر حجاب در اتوبوس، سپیده رشنو در ۲۵ تیرماه بازداشت شده است. او ۲۸ساله، هنرمند و داستاننویس و ویراستار است. او را بازداشت کردهاند و این در حالی است که زن آزارگر، رایحه ربیعی، که عکسهای حمله فیزیکی او به افراد در اتوبوس منتشر شده آزاد است. عدالت یعنی همین … خانم سپیده رشنو شاعر است و داستاننویسی و ویراستاری و عکاسی هم میکند. چند ماه پیش هم مدرسه نویسندگی به راه انداخت. دوستان سپیده از او جز شعور و وقار و عشق فراوان به کارش چیزی به یاد ندارند. این حکومت واژههای بسیاری را به مسلخ برد و بیمعنا کرد. یکی از آن واژهها عدالت است… .»
بنا به اطلاعاتی که از منابع موثق دیگر به آموزشکده توانا رسیده است، این خانم اهل خرمآباد بوده و به عنوان دانشجوی مقطع کارشناسی، در تهران در خوابگاه زندگی میکرده است. پدر و مادر او کشاورز هستند و در خود خرمآباد زندگی میکنند.
نگاهی به صفحه توییتر خانم رشنو نشان از دغدغههای پررنگ هنری و اجتماعی او دارد. در واقع به نظر میرسد اعتراض او به زن آزارگری که به او تذکر حجاب داده بود، نه یک اتفاق برخاسته از خشم مقطعی است که ریشه در باورهای عمیق و ژرف او به اصل آزادی انتخاب داشت.
سپیده رشنو در صفحه اینستاگرام خود که جلوه هنری آن بسیار پررنگ است، در متنی نوشته بود: «گاهی اتفاقات پشت پردهی عکسهاست که آنها را در خاطر ما جور دیگری زنده نگاه میدارد». به تاسی از همین متن کوتاه سپیده رشنو میتوان نوشت گاهی اتفاقات ناخواستهی پیشروی آدمهاست که آنها را در خاطر یک شهر زنده نگاه میدارد. شاید در تقدیر تهران نوشته بودند که در تابستان داغ ۱۴۰۱، زنی خرمآبادی به نام سپیده رشنو، تعهد خود به خوبزیستن را به رنج یک ملت گره میزند و به آزارگران اعتراض میکند و در خاطر یک شهر، یک کشور به یک قهرمان بدل میشود. نگاهی به موج تجلیل و تمجید مردمی از او نشان میدهد، دستگاه سرکوب در توجیه دستگیری و آزار سپیده رشنو کار سختی دارد. خانم رشنو اکنون بر جریده یاد یک ملت، حک شده است.