تمدید ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در سایه تنش و بحران؛
«اکبر هاشمی رفسنجانی» که از جمله برنامههای دور اول ریاست جمهوری خود را «تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی» میدانست، چندی نگذشت که این سیاست را با دست اندازهای فراوانی روبهرو دید. در حالیکه دولت هاشمی رفسنجانی سعی میکرد به عنوان نمادی از اجرای سیاست تنش زدایی، پای «فرانسوا میتران» – رییس جمهور وقت فرانسه – را به تهران بکشاند و بدین صورت برای دولت خود اعتبار بخرد، ترور «شاپور بختیار» – آخرین نخست وزیر نظام پهلوی و از مخالفان جمهوری اسلامی – در ۱۵ مرداد ۱۳۷۰ در پاریس، موجب لغو سفر میتران به تهران شد. تروری که هاشمی رفسنجانی به شهادت خاطراتش زودتر از فرانسویها و رسانههای غربی از آن باخبر شده بود.
جدای از تنشها در حوزه سیاست خارجی، هاشمی رفسنجانی در داخل نیز اوضاع چندان مطلوبی را تجربه نمیکرد. اکبر هاشمی رفسنجانی که با شعارهای اقتصادی و معطوف به بازسازی کشور، دور اول ریاست جمهوری خود را آغاز کرده بود، سیاست «تعدیل اقتصادی» را از جمله سرفصلهای مهم مربوط به اجرای برنامههای خود میدانست. برنامه تعدیل اقتصادی به طور کلی بر کاهش نقش دولت در اقتصاد تاکید دارد و از جمله رئوس برنامههای آن، آزادسازی نسبی قیمتهاست. اما برنامههای اقتصادی دولت هاشمی رفسنجانی، در نگاه انتقادی برخی منتقدان، تبعاتی نیز به همراه داشت که از جمله آنها، اوج گرفتن «جدال حاشیه – مرکز» و رشد پدیده «حاشیه نشینی» بود. پدیدهای که به زعم برخی از تحلیلگران نزدیک به حکومت نیز، ریشه اصلی شورش خرداد ۷۱ در مشهد بود؛ شورشی که تبدیل به یک بحران امنیتی در دولت هاشمی رفسنجانی شد و نگرانی مقامات مرکز را برانگیخت.
هاشمی رفسنجانی در خاطراتش درباره این شورش مینویسد: « به دفترم آمدم. اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کردهاند. خرابیهای زیادی بار آوردهاند. در جلسه هیات دولت، وقت زیادی صرف مساله مشهد و کیفیت برخورد با آن به منظور جلوگیری از تکرار این گونه حوادث شد.» این شورش که از کوی طلاب – منطقهای حاشیهای و محروم در مجاورت حرم امام هشتم – آغاز شده بود، در اعتراض به تخریب سکونت گاههای فاقد جواز ساخت، کلید خورد اما کم کم ابعاد آن گسترده شد و پس از دو روز شلوغی و التهاب، اعتراضات با سرکوب دولتی خاموش شد؛ اما در طی آن، شش مامور امنیتی و سه نفر از مردم عادی کشته شدند، بیش از ۳۰۰ نفر بازداشت شدند و ۱۰ میلیارد ریال نیز خسارت به بار آمد.
شاید چنین نارضایتیهایی بود که کار را برای هاشمی رفسنجانی در ششمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری مشکلتر از دوره پیشین ساخت. هاشمی رفسنجانی که گمان نمیکرد برای تمدید دوران ریاست جمهوری خود کار مشکلی در پیش رو داشته باشد، خود را با فضایی روبه رو دید که حتی بعضی از موافقان و حامیان او نیز به انتقاد از او میپرداختند؛ به گونهای که انتقادهای اقتصادی از دولت هاشمی رفسنجانی سرلوحه و سرتیتر مباحث انتخاباتی بود که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
ظهور یک پدیده انتخاباتی؛ احمد توکلی
۱۱ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۲، روزهای ثبت نام داوطلبان برای نامزدی در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود. انتخاباتی که قرار بود در ۲۱ خرداد همان سال برگزار شود. ۱۲۸ نفر در این دوره ثبت نام کردند اما شورای نگهبان با یک ردصلاحیت گسترده، تنها صلاحیت چهار تن از داوطلبان برای رقایت در انتخابات ریاست جمهوری را تابید کرد؛ احمد توکلی، وزیر کار و امور اجتماعی در دولت میرحسین موسوی و نماینده بهشهر در مجلس اول شورای اسلامی، رجبعلی طاهری، فرمانده سابق سپاه استان فارس و نماینده کازرون در مجلس اول شورای اسلامی، عبدالله جاسبی، رییس دانشگاه آزاد اسلامی و اکبر هاشمی رفسنجانی.
رفسنجانی در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خود را بی رقیب تصور می کرد
یک ماه مانده به انتخابات، عبدالله نوری، وزیر وقت کشور، طی یک جلسه از استانداران کشور میخواهد که با «تشریح دستاوردهای دولت»، جلوی «جنگ روانی رسانههای خارجی» را بگیرند. اقدامی که انتقاد جریانات رقیب را بر میانگیزد و از این اقدام وزارت کشور به عنوان تبلیغات انتخاباتی نام میبرند و از صداوسیما بابت انعکاس آن انتقاد میکنند. در واقع، صداوسیما در جریان تبلیغات انتخاباتی، به نحوی روشن به نفع هاشمی رفسنجانی عمل میکند و برنامههای عمرانی و تولیدی دولت او را پوشش میدهد. اما علی رغم انتقادات جریانات رقیب از صداوسیما بابت این جهتگیری مشخص، شخص هاشمی رفسنجانی از این اقدام دفاع میکند و میگوید: «اگر ما در زمان انتخابات، خوبیها را نگوییم خوب نیست. الان در انتخابات لازم است که مردم بفهمند که چه خدماتی انجام شده است.»
طی تبلیغات انتخاباتی، هاشمی رفسنجانی که همیشه از عملکرد اقتصادی خود دفاع میکرد، از جمله روی مسائل اقتصادی مانور میداد. او ادعا میکرد که اگر اقدامات دولت او نبود، وضع اقتصادی کشور (میزان تورم، میزان نقدینگی، میزان تولید) به مراتب بدتر میبود. عبدالله جاسبی نیز علی رغم تعلق به اردوگاه هاشمی رفسنجانی و قرابت فکری – سیاسی با او، در سخنان تلویزیونی خود از تورم و گرانی انتقاد میکند و مخالفت خود را با آزادسازی قیمتها اعلام میدارد. رجبعلی طاهری نیز در سخنان خود، از نابسامانیهای اقتصادی در کشور انتقاد میکند. اما پدیده این دور از انتخابات احمد توکلی بود که بر خلاف انتظارات، تبدیل به یک رقیب جدی برای هاشمی رفسنجانی شد.
احمد توکلی که سخنگوی دولت «محمدعلی رجایی» نیز بود، در تبلیغات انتخاباتی خود بر دو مولفه انگشت تاکید میگذاشت؛ انتقاد از لیبرالیسم فرهنگی و انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت. از این رو او در کنار اینکه از «امتیازطلبی» و «تجمل گرایی مسئولان» انتقاد می کرد، هشدار می داد که: «هجوم فرهنگی غرب باید جدی گرفته شود.»، و در کنار اینکه تاکید میکرد، مسئولان باید «دلسوز محرومان» باشند، از جمله خصایص مطلوب و ممدوح مسئولان را «کفر ستیزی» و «اعتقاد به کارایی همه جانبه اسلام» میدانست. او همچنین در انتقاد و کنایه ای آشکار به سیاستهای اقتصادی و نخبه گرایانه دولت هاشمی رفسنجانی، تذکر داد که: «مردم باید در جریان مسائل کشور قرار بگیرند…و سرعت اصلاح اقتصاد کشور متناسب با تحمل توده های مردم باشد.»
دیگر نکته جالب توجه در این دوره از انتخابات، رویگردانی جناح چپ اسلامی یا «خط امامی ها» از هاشمی رفسنجانی بود. در حالیکه مجمع روحانیون مبارز در دور پیشین، هاشمی رفسنجانی را «نامزد بافضیلت و شایسته» نامیده بود، اعلام کرد که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، نفیا و اثباتا شرکت نخواهد کرد و حتی «علی اکبر محتشمی پور» – از اعضای برجسته مجمع روحانیون مبارز- از «لیبرالیسم اقتصادی» دولت هاشمی رفسنجانی و «چرخش مسائل به نفع ثروتمندان» به شدت انتقاد کرد. «بهزاد نبوی» از اعضای برجسته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز این دور از انتخابات را «تشریفاتی» دانست و پیش بینی کرد که در آن «برد هاشمی مسجل است». بهزاد نبوی دراین باره گفته بود: «ما يك كانديدای اصلی بيشتر نداريم كه قطعا انتخاب خواهد شد. تبليغات موجود هم به نظر با دو هدف دنبال میشود، اول بالا بردن آرای انتخابات، دوم شناساندن كانديداهای ديگر برای مقاصد ديگری جز انتخاب آنها به عنوان رييس جمهور.»
اما جبهه راست گراهای اسلامی – از قبیل جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین، و موتلفه اسلامی – از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت به عمل آوردند. اگرچه جامعه مدرسین در بیانیهای انتخاباتی که در حمایت از هاشمی رفسنجانی منتشر کرد، به نکاتی اشاره کرد که بوی انتقاد از سیاستهای اقتصادی و فرهنگی دور نخست ریاست جمهوری او به مشام میرسید؛ در بخشی از این بیانیه از هاشمی رفسنجانی خواسته شده بود که در صورت پیروزی در انتخابات: «برنامههای آینده را چنان تنظیم کنند که بارهای سنگین را از دوش قشر مستضعف و زحمتکش که ستونهای اصلی انقلابند، بردارند و مشکلات اقتصادی آنان را هر چه سریعتر برطرف نمایند و از هر گونه فساد اداری، بهویژه رشوهخواری جلوگیری نمایند… و برای اسلامی کردن هر چه بیشتر وسایل ارتباط جمعی و کل جامعه ایران و نیز جهت تهاجم قوی و نیرومند در برابر شبیخون فرهنگی دشمن و اشاعه فحشا و منکر و ترویج فساد به صورتهای گوناگون، ارزش ویژه قائل باشند و از هرگونه اسراف و تجملگرایی بپرهیزند.»
نتیجهای که هاشمی رفسنجانی را غافلگیر کرد
شاید چنین انتقادات سختی از دولت در جریان تبلیغات انتخاباتی بود که هاشمی رفسنجانی را واداشت حتی پس از پیروزی در انتخابات، در نماز جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۷۲ به انتقاد از رسانههای خارجی و بعضی رسانههای داخلی بپردازد که سعی در «دلسرد سازی» مردم داشتند. او این ادعای منتقدان و مخالفان که کاندیداهای ششمین دوره انتخابات از «یک خط» و یک جبهه بودند را «زمزمه نادرست» دانست که حتی در سه کاندیدای دیگر نیز تأثیر گذاشت و آنان را واداشت برای اینکه «جدی تلقی شوند» به انتقاد سخت از دولت او بپردازند و به گفته خود هاشمی رفسنجانی: «خیلی حرف بزنند.»
در نهایت ششمین دوره انتخابات رییس جمهوری در ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ برگزار شد و از میان بیش از ۳۳ میلیون واجد شرایط رأی دهی، نزدیک به ۱۷ میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند. یعنی مشارکتی تقریبا ۵۰ درصدی که پایینترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در ادوار قبل و بعد از خود (تاکنون) بود. به هرترتیب، از ۱۷ میلیون رای، بیش از ۱۰ میلیون رای به حساب هاشمی رفسنجانی ریخته شد و احمد توکلی، ناباورانه بیش از ۴ میلیون رای آورد؛ در حالیکه هاشمی رفسنجانی در بدو رقابتهای انتخاباتی گمان نمیکرد توکلی بتواند بیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار رای بیاورد. دیگر کاندیداها – رجبعلی طاهری و عبدالله جاسبی – به ترتیب، نزدیک به ۱۱۵ هزار و نزدیک به ۹۰ هزار رای آوردند. به هرترتیب، این دور از انتخابات حاکی از ریزش شدید آرای هاشمی رفسنجانی نسبت به دور پیشین بود. هاشمی رفسنجانی در دور پنجم انتخابات ریاست جمهوری، با تقریبا همین تعداد شرکت کننده، پنج میلیون رای بیش از دور ششم آورده بود.
این غافلگیری هاشمی رفسنجانی از روند ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خاطرات او نیز حضور دارد؛ او در خاطرات ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ مینویسد: «برخلاف همه انتخابات گذشته، این بار برای گرمتر شدن انتخابات، به دست خودمان رقیب درست کرده بودیم. به نظر میرسد مقدار زیادی از آرای من از دست میرود؛ گر چه محتمل است برای جو رقابت، رایدهنده بیشتری داشته باشیم که همین جزو اهدافمان بود. محسن پس از بازدید چند حوزه نظر داد که تقریبا ۱۵ تا ۲۰ درصد از آراء را رقبا و باطلهها دارند. چند بار وقت انتخابات تمدید شد، برای اینکه مراجعه داشتند. آقای عبدالله نوری، آخر شب اولین گزارش قرائت آرا را داد. به نظر میرسد حدود سیوپنج درصد آرا از من نیست و رقبا بیش از حد انتظارمان رای آوردهاند. در مناطق کردنشین به آقای احمد توکلی رای داده شده و لابد به خاطر مخالفخوانیهای جدی ]او[ است.»
احمد توکلی بدون شک پدیده انتخاباتی ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود