بسیاری از موسیقیدانان و کارشناسان این حوزه موتسارت را خلاقترین آهنگساز تاریخ موسیقی جهان دانستهاند. موتسارت تنها در دو سال پایانی عمرش ده شاهکار برجسته و جهانی خلق کرده است. شهرت موتسارت و برجستگی کارش تا به آن حد است که وقتی بخواهند از فرد دیگری که به یک حوزه فعالیت دیگری تعلق دارد و در آن حوزه موفق است لقبی بدهند او را موتسارت آن کار لقب میدهند؛ برای مثال مارادونا را موتسارت عالم فوتبال لقب دادهاند و یا ویسلاوا شیمبورسکا را موتسارت شعر معاصر جهان نامیدهاند. این شهرت موتسارت زمانی حیرتانگیزتر میشود که بدانیم او تنها ۳۵ سال عمر کرد و در این عمر کوتاه بیش از ششصد قطعه موسیقی آفرید. «ولفگانگ آمادئوس موتسارت»، آهنگساز اتریشی در بیستوهفتم ژانویه سال ۱۷۵۶ در شهر زالتسبورگ در کشور اتریش دیده به جهان گشود. این شهر چهارمین شهر بزرگ اتریش و مرکز ایالت زالتسبورگ در غرب اتریش است.
خلاقترین آهنگساز تاریخ موسیقی جهان
این شهر یکی از مراکز هنری مهم و مرکز موسیقی اروپا بوده است. ولفگانگ از پدری به نام لئوپلد موتسارت و مادری با نام ماریا موتسارت به دنیا آمد. پدر او خود موسیقیدان و آموزگار فرزند نیز بوده است. ولفگانگ از همان کودکی خوش درخشید و نبوغش به چشم آمد آنچنان که پدر کار خود رها کرد و همه زندگی را وقف آموزش فرزند کرد و چنین شد که ولفگانگ پیش از رسیدن به سن دوازدهسالگی «موتسارت» شده بود و در نوازندگی پیانو، ویولون و ارگ نوازندهای چیرهدست بود. موتسارت آهنگسازی را در سن پنجسالگی آغاز کرد. او از سنین بسیار کم شروع به سفر کرد. موتسارت در سال ۱۷۶۳ کنسرتی در قصر شاه بایرن از ایالات شانزدهگانه آلمان که پایتخت آن مونیخ است و همچنین امپراتور اتریش در وین اجرا کرد. موتسارت در این دوره سه سال در سفر بود و به همراهی پدرش به قصرهای مونیخ، مانهایم، پاریس، لندن و لاهه رفت. پس از این سفرها او به شهر زادگاهش بازگشت و یک سال در آنجا ماند و این بار به ایتالیا سفر کرد. آنچه در این سفرها جالب بود این بود که موتسارت آهنگ دوازدهدقیقهای میزره (Missere) ساخته گرگوریو آلِگری را در واتیکان شنید و پس از یک بار شنیدن این آهنگ تمامی آن را نوشت و پس از بازگشت به زالتسبورگ اولین کپی غیرقانونی این آهنگ زیبا را منتشر کرد.
آهنگسازی را در سن پنجسالگی
در تابستان ۱۷۷۳ موتسارت چندین بار به وین رفت تا شغلی بیابد. او در این مسیر یک رشته کوارتت و چند سمفونی نوشت. این سمفونیها شامل دو قطعه سمفونی از معروفترین سمفونیهای او، سمفونی شماره ۲۵ در سل مینور و سمفونی شماره ۲۹ در لا و بخشی از اپرایش به نام «باغبان قلابی» (La Finta Giardinera) بود. موتسارت در سالهای ۱۷۷۴ تا ۱۷۷ در زالتسبورگ به عنوان رهبر ارکستر اسقف به کار مشغول شد. در سوم ژوئن سال ۱۷۷۸ موتسارت به همراه مادرش سفری به مونیخ و مانهایم و پاریس کرد و در این زمان قطعههای بسیار زیبایی برای فلوت و پیانو نوشت. در این زمان موتسارت عاشق یک خواننده اپرا با نام آلویزا وبر شد که او همسر آیندهاش شد. نتیجه این ازدواج هفت فرزند بود. او در این سفر با یوهان کریستین باخ دیدار کرد که یکی از بهترین دوستاناش شد. این دوستی تاثیر بسیاری در کارهای آینده وی برجا گذاشت. موتسارت همواره به دنبال یافتن شغلی دائمی بود که البته این آرزو هیچ گاه در زندگیاش محقق نشد؛ اما با این حال بین سالهای ۱۷۸۲ تا ۱۷۸۷ او زندگی شاهانهای در وین داشت. وی در سال ۱۷۸۲ اپرای «دزدی از حرمسرا» نوشت که موجب شهرت فراوان برای او شد. موتسارت در اوایل سال ۱۷۹۰ اپرای کمیک «کوزی فان توته» را به سفارش امپراتور اتریش اجرا کرد که البته در آن زمان به خاطر پرداخت پیچیده و درونمایه جسورانهاش مورد توجه چندانی قرار گرفت هر چند امروزه بسیار شناخته شده است. او در سال ۱۷۹۱ اپرای «نی سحرآمیز» را به پایان برد که در سیام سپتامبر در وین اجرا شد.
در نواختن پیانو، ویولون و ارگ نوازندهای چیرهدست بود
شهرت موتسارت در این زمان دیگر عالمگیر شده بود. او در روزهای پایانی زندگیاش مشغول نوشتن یکی از زیباترین کارهای خود بود که ناتمام ماند: رکوئیم، موسیقی در سوگ مردگان. او تا روزهای پایانی زندگیاش بر روی آواز این تصنیف که سفارش کنتی ناشناس بود کار میکرد. آهنگی که تصنیفی شد در سوگ خودش. این اثر را یکی از شاگرداناش به پایان رساند. موتسارت پس از چند روز بیماری تبآلود در پنجم دسامبر سال ۱۷۹۱ درگذشت و در گورستانی در وین در مراسم ساده به خاک سپرده شد.