در کنفرانس محیط زیست و توسعه سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۲ که در ریودوژانیرو برگزار شد، نامگذاری روزی به عنوان «روز جهانی آب» پیشنهاد شد. سازمان ملل متحد در پاسخ به این پیشنهاد ۲۲ مارس سال ۱۹۹۳ را به عنوان اولین روز جهانی آب تعیین کرد. از آن سال به بعد روز جهانی آب در روز ۲۲ مارس – برای تمرکز و توجه ویژه بر اهمیت آب شیرین و دفاع از مدیریت پایدار منابع آب شیرین – برگزار میشود.
اهمیت آب را میتوان در این امر یافت که انسان بیش از یک هفته بدون آب قادر به حیات نیست. با اینکه ۷۵درصد سطح زمین را آب فراگرفته است، ۹۸درصد این آبها شور است و قابل استفاده نیست و قسمت اعظم آب شیرین نیز به شکل یخ موجود است و کمتر از ۲درصد آب شیرین قابل شرب در دسترس مردم است. با این حال مشکل اصلی بحران آب مقدار آن نیست بلکه سوءمدیریت و نحو استفاده از آب است که کم آبی را به وجود میآورد.
باید به این نکته نیز توجه کرد که مقدار تولید آب در جهان ثابت است اما جمعیت در حال رشد است و بنابراین سرانه آب در جهان کاهش مییابد. جمعیت ایران در سال ۱۳۰۰ کمتر از ۱۰ میلیون نفر بود و اکنون به بیش از ۷۰ میلیون نفر افزایش یافته و هفدهمین کشور پرجمعیت دنیاست و پیش بینی میشود در سال ۲۰۵۰ جزء ده کشور پرجمعیت جهان به شمار بیاید. میزان سرانه آب تجدیدپذیر در سال ۱۳۰۰ حدود ۱۳۰۰۰ مترمکعب بوده که درحال حاضر میزان سرانه آب در کشور به حدود ۱۹۰۰ مترمکعب تقلیل یافته و در آینده به مراتب وضع بدتر خواهد شد.
مهمترین علت خشکشدن دریاچه ارومیه
عوامل بسیاری به بحران آب و کمآبی دامن میزنند، یکی از مهمترین این عوامل، چاههای غیرمجاز است. تعداد چاههای غیرمجاز در سالهای اخیر رو به افزایش است زیرا نهادهای قانونگذار با اصلاح قوانین مربوط به صدور پروانه برای چاههای غیرمجاز مشوقهایی را برای تعرض به منابع آب زیرزمینی ایجاد میکنند. از اینرو همواره متخلفان به امید تغییر قوانین به نفع خود هستند و حریم چاههای مجاز را رعایت نمیکنند، و در آخر برداشت از آبهای زیرزمینی بیش از حد مجاز میشود. مهمترین دلیل خشکشدن دریاچه ارومیه نیز همین امر اعلام شده است، یعنی حفر چاههای غیرمجاز متعدد در حوضه آبریز این دریاچه.
اهمیت مساله آبهای زیرزمینی تا جاییست که «پرویز فتاح» وزیر وقت نیرو در دولت احمدینژاد اعلام کرده بود: «وزارت نیرو طبق قانون مسئول است که منابع زیرزمینی را کنترل کند و ما هر سال میبینیم که (سطح) این آب پایینتر میرود. چاههایی که ۴۰ سال پیش حدود ۵۰ متر پایینتر از سطح زمین بوده، الان به ۲۵۰ تا ۳۰۰ متر رسیده و کنترل کیفی روی این منابع بسیار پایین است. مجموع این موارد باعث میشود که زمین فرونشست داشته باشد و این منابع آبی را از دست دهیم.»
وضعیت وخیم سفرههای آب زیرزمینی در ایران
آبهای زیرزمینی از بارشهای سطحی و نفوذ آنها در زمین ایجاد میشوند. در واقع منابع آب قابل برداشت جهان به دو قسمت آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی تقسیمبندی میشوند. آب زیرزمینی آبی است که در زیر سطح زمین ذخیره شده است. مساله حیاتی این است که بیش از ۹۰درصد آب آشامیدنی کل جهان از آب زیرزمینی تأمین میشود و نکته بسیار حیاتیتر این است که تشکیل دوباره آنها به آسانی صورت نمیگیرد و گاهی صدها سال طول میکشد تا مخزنهای آب زیرزمینی تشکیل شوند. حال پیدا نیست با این شیوه مصرف آب – خصوصا در بخش کشاورزی – و مصرف وحشتناک و بیرویه آبهای زیرزمینی ایران چگونه میخواهد این منابع حیاتی را تجدید کند؟
در اینباره «عبدالغفار شجاع» – دبير اسبق سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبيعی كشور – میگوید: «برداشتها آبهای زیرزمینی به جایی رسیده که مثلا در خراسان و در جنوب به دلیل کاهش آب و کف رسیدن سفرههای زیرزمینی چاههایی با عمق ۳۰۰متر حفر میشود. بازگشت آب به حفرههای زیرزمینی به عنوان گردش و چرخه طبیعی در حال حاضر سیکل کندتری پیدا کرده است. چرا که به دلیل فرسایش خاک، قطع درختان و پوشش گیاهان و کاهش بارندگی آب باران در سطح میماند و تبدیل به سیلابهای شدید میشود. متاسفانه وضعیت ذخایر سفرههای زیرزمینی آب بسیار وخیم است و تا زمانی که در جهت اجرای برنامههایی برای جلوگیری از هدر رفتن ۳۰میلیارد متر معکب آب گامی برداشته نشود، این وضعیت تا رسیدن به بنبست کامل و از دست رفتن سفرههای پر ارزش آب ادامه خواهد داشت.»
بخش کشاورزی تعطیل شود!
به باور «ناصر کرمی» – استاد دانشگاه برگن در نروژ، اقلیمشناس و از پژوهشگران محیط زیستی ایران – برای مقابله با خشکسالی و بحران آب دولت ایران باید تمامی چاههای غیرقانونی را کور کند، کشاورزی را تا حد ۵۰ درصد زمینهای کشور تقلیل دهد و همچنین کشت برخی غلات ازجمله گندم را که آب زیادی مصرف میکنند، قطع کند. به عقیده او قبل از هر چیز لازم است که دولت یک طرح سختگیری ملی وضع کند.
ناصر کرمی که درباره مسئله کمآبی در ایران مطالب زیادی منتشر میکند، مساله توقف مصرف بخش کشاورزی از آبهای زیرزمینی را بسیار مهم میداند و در توضیح بیشتر چنین میگوید: « برای مهار بحران آب همچنانکه بارها در اینباره گفته و نوشته شده چند کار دشوار باید انجام شود. مهمترین و فوریترین آنها عبارتند از کاهش مصرف آب به یک ششم میزان کنونی (یعنی حد توان اکولوژیک کشور) و توقف بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و ذخیرهسازی آنها برای سالهای خشکتر پیش رو. این یعنی خارج شدن میلیونها هکتار اراضی کشاورزی از دایره کشت، تعطیلی دهها و شاید صدها هزار چاه عمیق و نیمهعمیق و بیکاری بیش از یک میلیون نفر در مناطق روستایی و عشایری.»
نکتهای که ناصر کرمی درباره خارجشدن میلیونها هکتار اراضی کشاورزی از دایره فعالیت کشاورزی میگوید، زمانی میتواند مهم و صحیح بودن خود را نشان دهد که بدانیم یکی از عوامل بحران آب، شیوه کنونی آبیاری در کشاورزی ایران است. به گفته وزیر پیشین نیرو، ۹۲ درصد منابع آبی ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود و سهم آب شرب مشترکان خانگی شهری و روستایی، ۶درصد، سهم آب مصرفی صنایع کشور، ۵.۱درصد و سهم آب رایگانی که در مصارف عمومی و آبیاری پارکها و فضای سبز مورد بهرهبرداری قرار میگیرد تنها نیمدرصد است. در واقع بخش کشاورزی در ایران ۹برابر سرانه جهانی آب مصرف میکند یعنی درحالیکه سرانه مصرف آب در کشاورزی جهان هزار مترمکعب است، سرانه مصرف آب در کشاورزی ایران ۹ هزار مترمکعب است.