Search

English

یا زهرا و قتل دو «زهرا» (۲)

زهرا کاظمی

ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانی‌تبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانواده‌های تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.دوربین او به این بهانه که از منطقه‌ی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کم‌تر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوی به زندان اوین منتقل شد.

چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیه‌الله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیش‌تر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.

زهرا کاظمی

 زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانی-کانادایی

این خبرنگار بازداشت‌شده، هجده روز بعد از بازداشت، در بیستم تیرماه در بیمارستان «بقیه‌الله اعظم» تهران جان باخت. او هنگام مرگ ۵۴ سال سن داشت.خبر مرگ زهرا کاظمی را، محمدعلی ابطحی معاون رئیس‌جمهوری وقت، محمد خاتمی اعلام کرد.

اتهام‌ها از همان روز اول متوجه سعید مرتضوی نشانه رفت. البته محسن آرمین که در آن زمان نایب رئیس مجلس ششم و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بود اعلام کرد که «قاضی مرتضوی در سطحی نیست که بتواند بدون پشتوانه دست به چنین اقدامی بزند.»

آرمین خطاب به همکارانش در مجلس گفت:

«این اعمال خودسرانه و غیرمسئولانه در صورت سکوت و مسامحه‌ شما قطعا در این حد باقی نخواهد ماند. نتیجه‌ سکوت یا بی‌اعتنایی پیشینیان ما در همین مجلس درباره‌ اقدامات خودسرانه عواملی نظیر سعید امامی و مصطفی کاظمی به فاجعه‌ قتل‌های زنجیره‌ای انجامید و اگر خدای ناکرده امروز ترس و بیم خود را به نام حفظ آبروی نظام توجیه کنیم و در برابر این خودسری‌ها سکوت اختیار کنیم، فردا با فاجعه‌ای همانند قتل‌های زنجیره‌ای روبرو خواهیم شد و هیچ حیثیتی برای نظام و انقلاب باقی نخواهد گذاشت.»

چند روز پیش از اعلام خبر مرگ زهرا کاظمی، مادر این خبرنگار شکایتی را تنظیم و به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارائه داد و از نمایندگان مجلس خواست که بازداشت‌کنندگان دخترش و کسانی که باعث شده‌اند تا او به حالت کما به بیمارستان برود را شناساسایی کنند.. این شکایت سبب شد که پرونده‌ای در دادسرای تهران گشوده شود. وکالت خانم کاظمی را شیرین عبادی، عبدالفتاح سلطانی، محمد دادخواه و محمد سیف‌زاده عهده‌دار شدند.

در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.

دادگاه زهرا کاظمی

دادگاه زهرا کاظمی

شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین می‌گوید:

«وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف می‌تواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد. ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آن‌ها استماع شهادت می‌شد، حقیقت معلوم می‌شد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالت‌های غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».

سعید مرتضوی کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمه‌اش کرد. او قاضی‌ای پر نفوذ و نظرکرده‌ی ارباب قدرت بود.

سعید مرتضوی نه تنها هنگام بازداشت زهرا کاظمی دادستان تهران بود و دستور بازداشت کاظمی از جانب او صادر شده بود بلکه این همه‌ی ماجرا نبود.

سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان می‌کند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد وقت می‌گوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويس‌های خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»

محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را می‌شکند و می‌گوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا می‌خواند و او را به بازداشت تهدید می‌کند و می‌گوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است. زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلی‌اش با یکی از سران حکومت می‌گوید، لحن مرتضوی تغییر می‌کند و از خوشوقت می‌خواهد که تا آخر تیرماه اجازه‌ی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد.

زهرا کاظمی

زهرا کاظمی در فرانسه

پس از قتل زهرا کاظمی بار دیگر سعید مرتضوی، خوشوقت را به دفترش فرامی‌خواند و خبر مرگ زهرا کاظمی را به او اعلام می‌کند. خوشوقت ماجرای دیدار آن روز با مرتضوی را برای کمیسیون اصل ۹۰ این‌گونه شرح می‌دهد:

«بعد آقای مرتضوی اصرار کردند برای خبرنگاران بنويس که اين خانم نزد بازجويان وزارت اطلاعات بوده، آنجا اظهار کسالت می‌کند و به بيمارستان اعزام می‌شود و آنجا سکته مغزی می‌کند و می‌ميرد. آقای مرتضوی اصرار داشت که من بنويسم وزارت اطلاعات هم ايشان را تاييد نمی‌کرده است… و گفتند اين مطالب را از قول من ننويس و از قول خود بنويس… به هر حال من کوتاه آمدم که اين‌ها را از قول يک مقام قضايی يا يک مرجع قانونی ذکر کنم و نه از قول دادستان… بعد از تايپ آقای مرتضوی گفتند امضا کن و من امضا کردم… ايشان به دفترشان گفتند اين متن مصاحبه‌ی امضا شده را برای خبرگزاری فکس کنيد… من خواستم خداحافظی کنم آقای مرتضوی با خنده زيبايی به من گفتند شما باش و از اين جا نرو تا خبر که روی خروجی ايرنا رفت و برای ما فکس شد از اين جا تشريف ببريد… و گفتند از خدا‌بخواه يا خدا کند اين مساله بغرنج نشود چون به هر حال شما مقصريد چون مجوز دادید».

اگر به روایت شیرین عبادی، یکی از وکلای زهرا کاظمی دقت کنیم به نقش سعید مرتضوی در قتل زهرا کاظمی بیش‌تر پی می‌بریم:

«در همان روزهای اول که من و همکارانم وکالت این پرونده را قبول کردیم، سعید مرتضوی در یک مراجعه حضوری که یکی از وکلای پرونده به دفترش داشت، با تغیر می‌گوید فکر می‌کنید شما می‌توانید من را از پشت میزم بردارید؟ شما با قبول این وکالت چنین نیتی داشتید. در حالتی که نیت ما همیشه اجرای عدالت بوده و افرادی مانند مرتضوی بسیار کوچک‌تر از آن هستند که هدف ما تغییر آن‌ها باشد. سعید مرتضوی که در آن موقع دادستان تهران بود، از کلیه امکانات قانونی و غیرقانونی خودش استفاده کرد، برای این‌که جلوی اجرای عدالت را در این پرونده بگیرد و به همین دلیل ما ظن قالب داریم که متهم اصلی پرونده خود او باشد»

دادگاه زهرا کاظمی را علنی کردند که داستان این علنی‌شدن هم خواندنی است.

زهرا کاظمی تک‌فرزند خانواده بود. نه خواهر و برادری داشت و نه پدری و تنها یک مادر کم‌سواد داشت که در شیراز زندگی‌ می‌کرد. روزی وکیلی سراغ این مادر پیر می‌رود و می‌گوید که می‌خواهد وکالت او را بر عهده بگیرد. او کاغذی بیرون می‌آورد و مادر زهار کاظمی آن را امضا می‌کند. زمانی که شیرین عبادی آن برگه وکالت را می‌بیند متوجه می‌شود که این وکیل از وکلای نزدیک به وزارت اطلاعات است. شیرین عبادی از مادر کاظمی می‌خواهد که وکالت آن فرد را باطل کند و به دادگاه برود و بگوید که وکیل نمی‌خواهد و تنها خدا را وکیل خود می‌داند. دادگاه وقتی می‌بیند که  زهرا کاظمی کسی جز این مادر پیر و کم‌سواد ندارد خیالش راحت می‌شود و علنی‌بودن دادگاه را می‌پذیرد. یک هفته تا دادگاه مانده است. شیرین عبادی به مادر کاظمی می‌گوید که حالا نامه وکالت عبادی را به دادگاه ارائه کند و او چنین می‌کند و دادگاه که پیش از این علنی‌بودن دادگاه را پذیرفته است دیگر نمی‌تواند آن را ملغی کند.

استفان هاشمی فرزند زهرا کاظمی

استفان هاشمی فرزند زهرا کاظمی

شیرین عبادی در مورد روز دادگاه چنین می‌گوید:

«…دادگاه علنی شد. در این پرونده، طبق روال همیشگی آقای {محمد} سیف‌زاده و آقای {عبدالفتاح} سلطانی هم در کنار من بودند. روز جلسه که شروع شد دادستان و رییس دادگاه که متوجه شدند چه رودستی خوردند و ما سه وکیل مستقل حقوق بشری در این پرونده دخالت خواهیم کرد و از طرفی هم دادگاه علنی اعلام شده و دیگر نمی‌توانند کاری بکنند، به بهانه نقص تحقیقات جلسه را تجدید کرده و به دادسرا فرستادند و شش ماه طول کشید تا جلسه دوم. بالاخره مجبور بودند به دلیل فشار افکار عمومی و مخصوصا فشار دولت کانادا جلسه را برگزار کنند و علنی هم برگزار کنند.»

دولت کانادا پس از قتل زهرا کاظمی، رابطه‌‌اش را با جمهوری اسلامی قطع کرد.شیرین عبادی ماجرا را این‌گونه شرح می‌دهد:

«در جلسه علنی چون دادگاه عادی بود سفیر کانادا حضور داشت. کنسول نروژ و کنسول یا سفیر بریتانیا و خبرنگاران زیادی حضور داشتند. روز بعد جلسه سوم دادگاه اما وقتی سفیر کانادا وارد می‌شود به او می‌گویند باید از دادگاه بیرون برود و در حقیقت او را به دادگاه راه نمی‌دهند در حالی که این خلاف قانون بود. وقتی جلسه علنی است چه ایرانی چه غیرایرانی می‌تواند در دادگاه باشد. رییس دادگاه صراحتا گفت غیرایرانی‌ها نمی‌توانند باشند. این مساله باعث رنجش شدید سفیر کانادا شد و روز بعد ایران را ترک کرد و این مقدمه قطع روابط کانادا با ایران شد.»

 

زهرا کاظمی - سعید مرتضوی

قاضی سعید مرتضوی

در نهایت دادگاه اعلام کرد که قاتل شناسایی نشده است در حالی که همه می‌دانند که در زندان اوین ۲۴ ساعت فیلم‌برداری می‌شود حتا در اتاق‌های انفرادی که زهرا کاظمی حضور داشت.

 

سر مزار زهرا کاظمی

بر مزار زهرا کاظمی

زهرا کاظمی در سال ۱۹۴۸ میلادی در شیراز به دنیا آمد. دو سال داشت که پدرش را از دست داد. او از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ در ندرسه عالی سینما و تلویزیون در تهران تحصیل کرد. زهرا کاظمی در سال ۱۹۷۴ برای تحصیل در رشته‌ی ادبیات و سینما به دانشگاه پاریس رفت و در سال ۱۹۸۵ دکترای خود را در رشته‌ی هنر و ادبیات از دانشگاه پاریس دریافت کرد. زهرا کاظمی در سال ۱۹۹۳ به همراه پسرش، استفان هاشمی به کبک کاندا مهاجرت کرد.

 

انتشارات بیشتر ...