«دو بار طناب دار گردنم انداختند. حکم وحشت اعدام! در بازجوییهای روزهای اول چون ورزشکار بودم، بدن قوی و روی فرم و ۱۲۷ کیلو وزن داشتم و دور بازوی من ۵۳ سانتیمتر بود. اینها از حرصی که داشتند به من رحم نکردند و مرا تا حد مرگ شکنجه میکردند.»
«خالد پیرزاده» که از جمله زندانیانی است که به دلایل سیاسی در زندان به سر میبرد راوی شکنجهای است که از خلال تهدید به اعدام روی زندانی اعمال میشود. این چیزی است که از آن بعضا به عنوان «حکم وحشت» یاد میشود.
البته مسئله این است که در قانون و بنا به تصریح حقوقدانان چیزی به عنوان حکم وحشت وجود ندارد. چنانکه در وبسایت «بنیاد وکلا»، وکیل پایهیک دادگستری، «عبدالصمد محمدیمقدم» در پاسخ به مخاطبی که پرسیده بود: «در چه مواردی حکم وحشت صادر میشود؟» گفته بود: «شاید منظورتان ایجاد وحشت موجب قتل است باید بیشتر توضیح دهید.» در همانجا یک کارشناس حقوقی دیگر نیز پاسخ داد: «در قانون چیزی به عنوان حکم وحشت وجود ندارد.»
با این حال این مسئله، به مثابه یک شکنجه در زندانهای ایران حضور پررنگی دارد. چنانکه در مطلبی که در وبسایت «تریبون زمانه» منعکس شده است، نویسنده که گویا خود آگاه است مخاطبان چیزی درباره حکم وحشت نشنیدهاند، تلاش میکند این شکنجه را توصیف کند و از آن به مثابه مسئلهای یاد کند که «روح و روان زندانیان اعدامی را متلاشی میکند».
نویسنده اجرای این شکنجه را در راستای کنترل زندانیان میداند و از آن به عنوان «بدترین شکنجهها» یاد میکند. در ادامه نویسنده در توصیف آن، مینویسد: «مسئولان زندان به عمد، برای ترساندن دیگر زندانیان و جلوگیری از شورشهای احتمالی حکم وحشت را اجرا میکنند. بدین صورت که زندانی را برای اجرای حکم اعدام به انفرادی منتقل میکنند و برخی اوقات او را ۲ تا ۳ روز در انفرادی نگه میدارند و سپس به سالن برمیگردانند. برخی از زندانیان را حتی تا پای چوبهدار هم میبرند و برمیگردانند. این شاید یکی از بدترین نوع شکنجهها باشد. زندانی محکوم به “وحشت” ثانیهها برایش به اندازه سال میگذرد.»
این شکنجه منحصر به زندانیان خاصی نیست و هر زمان درباره هر زندانی با هر گرایش سیاسی میتواند اعمال شود به شرطی که نیاز آن احساس شود. چنانکه در اوایل دهه ۸۰ خورشیدی، «علی افشاری» – فعال سیاسی دفتر تحکیم وحدت – در نامهای که به رئیس وقت قوه قضاییه نوشت در شرح بخشی از شکنجههای خود از همین اعدامهای مصنوعی گفت و مشخصا ذکر کرد که شکنجهگران او مدام وی را به «اعدام و صحنهسازی و برقراری مقدمات اعدام مصنوعی» تهدید میکردند و مدام او را وا میداشتند که وصیتنامه بنویسد.
نکته جالبتوجه این است که وقتی درباره حکم وحشت یا شکنجه اعدام مصنوعی جستجو میکنیم، به مطلبی از وبسایت «تسنیم» برمیخوریم که با یادداشتی با عنوان «شکنجهای به نام اعدام مصنوعی» از این مینویسد که در عراق در زمان جنگ هشتساله، عراقیها از این شکنجه علیه اسرای ایرانی استفاده میکردند.
دیگر نکته جالبتوجه این است که در وبسایت «نوید شاهد»، که آن نیز از وبسایتهای وابسته به جمهوری اسلامی است در مطلبی به تاریخ سال ۸۸ از همین ایجاد وحشت با اعدام مصنوعی یاد میشود و این بار این مسئله به دستگاه امنیتی حکومت پهلوی نسبت داده میشود و تاکید میشود که ساواک این را علیه زندانیان پیاده میکرد. این وبسایت مدعی است ساواک این شکنجه را با هدف «نوعی اعدام مصلحتی و دروغين برای ايجاد وحشت و گرفتن اعتراف از زندانی» پیاده میکرد.
به هر حال چه این شکنجه در زندانهای عراق یا ساواک علیه زندانیان پیاده شده باشد یا خیر، به نظر میرسد اکنون در جمهوری اسلامی شکنجه اعدام مصنوعی، مسئلهای است که میتواند روی زندانیان پیاده شود؛ اگر شکنجهگران حس کنند که باید زندانی را به نقطه وحشت برسانند و اراده او را بشکنند تا بتوانند او را کاملا در اختیار خود بگیرند.