«روزی خواهد آمد که شما در عرصه بینالمللی از آوردن نام ایران و ایرانی خجل و شرمسار باشید.»
غلامحسین صدیقی متولد دوازدهم آذر ماه ۱۲۸۴ در شهر تهران، خیابان سیروس (بازارچه سرچشمه) بود. او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی وارد مدرسه آلیانس شد و در آنجا زبان فرانسه آموخت. پس از آن وارد مدرسه دارالفنون شد و در نهایت در شهریور ۱۳۰۸ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در مدت پنج سال توانست پنج دیپلم عالی در روانشناسی، روانشناسی کودک و آموزش و پرورش، تاریخ ادیان، جمالشناسی و اخلاق و جامعهشناسی اخذ کند و با گرفتن مدرک دکترا به ایران بازگردد. او به درستی یکی از پیشکسوتهای علوم اجتماعی در ایران است. رشته جامعهشناسی در ایران با نام غلامحسین صدیقی گره خورده است؛ به شکلی که نام او تداعیکننده رشته دیر به ایران آمده «جامعهشناسی» است.
صدیقی خود در این زمینه میگوید: «در مهر ماه ۱۳۱۹ که بنده درس جامعهشناسی را در دانشگاه تهران شروع کردم حتی لفظ و عنوان جامعهشناسی در ایران به این نحو معمول نبود و آن را علمالاجتماع میگفتند و در هفته دو ساعت در دانشسرای عالی دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی دانشگاه تهران به عنوان علمالاجتماع پرورشی تدریس میشد … . در سال ۱۳۱۹ تنها پنج علم از علوم اجتماعی که حتی مردم به اصطلاحات آن هم آشنا نبودند در ایران تدریس میشد. خوشبختانه اکنون چنانچه میدانید ساعات درس جامعهشناسی در ایران از دهها میگذرد و علوم اجتماعی در پانزده درس تدریس میشود.» (سخنرانیها و گزارشها در نخستین سمینار بررسی مسائل اجتماعی، تهران، اردیبهشت ۱۳۴۱ – تهران. موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی ۱۳۴۳)
صفحهای از نشریه «امید ایران»
غلامحسین صدیقی هرگز با انقلابیون ۵۷ همراه نشد، اما دلایل و علل انقلاب را خوب درک میکرد، از آن رو که درسش را خوانده بود و تدریس کرده بود. او در بحبوحه امواج خروشان انقلاب مانند بسیاری از تحصیلکردگان آن زمان بر موج انقلابیگری تودهها سوار نشد و همواره مدافع اصلاح و رفورم ماند. شاه به او پیشنهاد نخستوزیری داد اما او نپذیرفت.
صدیقی پس از پیروزی انقلاب هم دعوت مهدی بازرگان برای شرکت در دولت موقت را نپذیرفت.
با محمد مصدق
او در بحبوحه انقلاب درباره آینده ایران گفته بود:
«روزی خواهد آمد که شما در عرصه بینالمللی از آوردن نام ایران و ایرانی خجل و شرمسار باشید.»
دکتر غلامحسین صدیقی وزیر پست، تلگراف و تلفن (در دولت اول) و وزیر کشور (در دولت دوم) محمد مصدق بود.