Search

English

میلاد ارسنجانی؛ سینه‌ای افراشته مقابل دستگاه سرکوب

رهبر جمهوری اسلامی مدعی است در ایران کسی به علت باور خود مورد آزار و اذیت قرار نمی‌گیرد ولی موارد فراوانی به صورت روزانه وجود دارند که نقیض ادعای او هستند. دم‌دستی‌ترین و بهترین مورد ادعای نقض خامنه‌ای، زندانیانی هستند که به «جرم» توهین به شخص خود او بازداشت و مورد حبس و زندان واقع‌ شده‌اند. تنها در کشورهای استبدادی می‌توان انتقاد و توهین نسبت به یک مقام سیاسی را جزء جرایم برشمرد. در قانون جمهوری اسلامی توهین به خامنه‌ای حتی یک جرم سیاسی معمولی نیز برشمرده نمی‌شود و به صورت فراتر از یک جرم سیاسی با آن برخورد می‌شود.

میلاد ارسنجانی، جوان ۳۵ ساله اهل شهریار کرج، یکی از متاخرترین نمونه‌ها است که به علت «توهین به رهبری» به ۹ ماه حبس محکوم شده است و اکنون (تابستان ۱۴۰۱) دوران حبس خود را سپری می‌شود. نهاد صادرکننده حکم زندان علیه او، شعبه ۲ «دادگاه» انقلاب شهریار بوده است. میلاد ارسنجانی در آبان ۱۴۰۰ بازداشت شد و پس از ۱۰ روز حبس در بند ۲۰۹ زندان اوین به زندان بسیار بدنام فشافویه موسوم به تهران بزرگ منتقل شد و دگرباره پس از یک رفت و برگشت در همان زندان فشافویه مستقر شد. خانواده او نیز برای هرگونه اطلاع‌رسانی درباره وضعیت فرزند خود مورد تهدید قرار گرفته بودند. 

فراموش نکنیم که میلاد ارسنجانی حکم سنگین‌تری نیز در پرونده خود دارد. او در واقع قربانی جنایت حکومت در آبان ۹۸ است و پس از اعتراضات آبان بازداشت شده بود و در نهایت در دی ۹۸ حبسی پنج ساله علیه او صادر شد و او در زندان قرار گرفت. او در زندان بود تا این‌که در مرداد ۱۴۰۰ زودتر از موعد و طبق آنچه آن را «عفو» می‌نامیدند آزاد شد. هنوز چند ماه از آزادی او نگذشته بود که همان‌طور که در بالا آمد به اتهام «توهین به رهبری» بازداشت شد. میلاد ارسنجانی جوان شجاعی است و فعالیت او در آبان ۹۸ و ماه‌های پس از آن شاهدی بر این واقعیت است.

خبرگزاری‌ هرانا شهادت می‌دهد که اساسا یکی از اتهامات میلاد ارسنجانی در همان اتهامات مربوط به آبان ۹۸ این بوده است که: «در جریان اعتراضات آبان ۹۸ به فردی که در جریان این اعتراضات با شلیک گلوله ماموران امنیتی زخمی شده بود، پناه داده و تا پایان مراحل درمان همراه او بوده است». نکته دردناک این‌جاست که از دید دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی کمک به کسی که به ضرب گلوله همین نیروها زخمی شده است، «جرم» محسوب می‌شود و افراد نباید چنین کنند و اگر کسانی همچون میلاد ارسنجانی به این افراد کمک کنند باید بازجویی و زندان را تحمل کنند.

در پیامی نیز که اخیرا از او منتشر شده است، او می‌گوید با خود فکر می‌کند که زنده‌بودن افراد باید برای لذت‌بردن از زندگی باشد و وقتی افراد نتوانند زندگی نرمال و لذت‌بخشی داشته باشند زنده‌بودن به چه دردی می‌خورد و بر این اساس صراحتا می‌گوید: «حداقل با خودم میگم ما بریم اعتراض کنیم و کشته شدیم شاید برای نسل بعدی‌مون چیزی درست بشه. ما که نسل‌مون سوخت.» این‌چنین طرز فکری تلفیقی از شرافت و شجاعت توأمان است. دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی می‌داند ایران پر از میلاد ارسنجانی است. آن‌ها سیاست سرکوب را تا کجا و به چه هزینه‌ای می‌خواهند ادامه دهند؟

انتشارات بیشتر ...