در مسئله قتل «میترا استاد» بدست «محمدعلی نجفی» در خرداد ۱۳۹۸ سخنان زیادی گفته شده است و مواضع ناظران و فعالان عرصه سیاسی تا حد زیادی معلوم گشته است. «اصلاحطلبان» و نزدیکان و حامیان دولت «حسن روحانی» غالبا سعی کردهاند محمدعلی نجفی را «قربانی» یک «بازی امنیتی» معرفی کنند و از آن سوی بخش مهمی از نزدیکان و حامیان هسته سخت قدرت در ایران که به «اصولگرایان» مشهور هستند، سعی کردند نجفی را قربانی امیال خود معرفی کنند و حتی به او طعنه و کنایه بزنند.
برخی از مخالفان جمهوریاسلامی نیز علیرغم اینکه احتمال وجود یک گره امنیتی در مسئله قتل میترا استاد را رد نکردند، اما از اینکه مسئولیت شخصی محمدعلی نجفی در این میان به فراموشی سپرده شده بود و حتی از طرف هواداران محمدعلی نجفی، سعی شد از او چهرهای مظلوم و محترم نشان داده شود، سخت انتقاد کردند.
گزارش این مواضع صرفا برای آشنایی مخاطب با فضاییست که طی این چند روز آفریده شده است که میتواند به مثابه مقدمهای برای پاسخ به یک پرسش محوری نیز باشد؛ آیا اساسا در پس پرده رابطه منجر به قتل میترا استاد با محمدعلی نجفی، گرههای امنیتی وجود داشت یا اینکه مسئله صرفا به اختلافات شخصی محمدعلی نجفی ۶۸ ساله با همسر ۳۵ ساله خود محدود میشد؟
واقعیت این است که این گزارش در آن جایگاه قرار ندارد که به پرسش بالا، پاسخی سرراست و روشن بدهد. اما میتوان از لابلای اظهارات و تحلیلهای این چند روز نکاتی را بیرون کشید و آنها را گرد آورد و بدون داوری خاصی، در پیش چشم مخاطب کنجکاو قرار داد.
قطعا و بدون شک این پرونده هنوز نکات ناگفته فراوانی دارد و هنوز تحلیلهایی در راه هستند که میتوانند به بازگشایی و شفافسازی قتل میترا استاد و پشت پرده آن یاری برسانند. اما اکنون که چند روزی بیشتر از قتل میترا استاد در طبقه هفتم مجتمعی آپارتمانی در سعادت آباد تهران با شلیک دو گلوله به سینهاش نمیگذرد، درباره آن چه گفتهاند و از آن گفتهها چه نکاتی را در پاسخ به پرسش بالا میتوان فراهم ساخت؟
قتل میترا استاد؛ ناشی از اختلافات خانوادگی؟
نخست، از اظهارات محمدعلی نجفی آغاز کنیم. واقعیت آن است که از اظهارات محمدعلی نجفی هر دو وجه ماجرا بیرون میآید. پس از آنکه محمدعلی نجفی به پلیس آگاهی تهران میرود و درواقع خود را تحویل میدهد، «محمد شهریاری» – سرپرست دادسرای جنایی – اعلام میکند که نجفی انگیزه قتل را «اختلافات خانوادگی» مطرح کرده است.
کانال روزنامه ایران نیز مصاحبهای با فرزند ۱۴ ساله میترا استاد منتشر کرده بود که در آن از قول این فرزند نقل شده بود که نجفی – که سابقه وزارت آموزش و پرورش را نیز دارد – «دست بزن» داشته است و مادر او را کتک می زده است و همچنین در خانه اسلحه نگهداری می کرده است. اسلحهای که نجفی بعدا در جریان گفتگو با خبرنگاران اذعان کرد که از سال ۱۳۶۰ و برای مراقبت از خود در جریان ترورهای خیابانی در اختیار داشته است و مجوز حمل آن را نیز داشته است.
نجفی همچنین در گفتگو با خبرنگاران، اصل وجود درگیری فیزیکی را تایید میکند و میگوید که این درگیری دوطرفه بود و میترا استاد نیز با چاقو او را مجروح کرده بود. پسر میترا استاد دراینباره مدعی میشود:«نجفی خیلی اخلاقش تند بود و دست بزن داشت. چندین بار قصد کتک زدن مادرم را داشت حتی یکبار خواستم مانعش شوم، اما در این درگیری انگشت دستم شکست».
نجفی در سخنان خود مدام تاکید میکند که در طول یکسال گذشته مدام به میترا استاد پیشنهاد طلاق داده بود، اما او نمیپذیرفت. پرسشی که در اینجا درجا رخ مینماید این است که اگر محمدعلی نجفی عزم طلاق همسر دوم خود را داشت، مگر نیاز به رخصت و اجازه او داشت؟ قوانین فعلی در جمهوریاسلامی، طلاق را حق مرد میدانند.
محمدعلی نجفی – وزیر سابق آموزش و پرورش – مهریه همسرش را ۱۳۶۲ سکه عنوان کرده است. عددی که به نظر میرسد با سال تولد میترا استاد هماهنگ است. نجفی مدعیست که حاضر بوده این مهریه را پرداخت کند و طلاق بگیرد اما همسرش نمیپذیرفت. او همچنین باز مدعی شده است که پس از قتل همسرش، قصد خودکشی داشت ولی تصمیم گرفت خود را معرفی کند.
نکته دیگری که در این چند روز مطرح شده است و ظن «خانوادگی»بودن این قتل را تشدید میکند، به سخنانی بازمیگردد که باز فرزند – و همچنین مادر میترا استاد – مطرح کردهاند. «مهیار» – فرزند میترا استاد – درباره چرایی اختلافات مادرش با محمدعلی نجفی میگوید: «مادرم به خاطر مال و اموال با نجفی اختلاف داشت تا جایی که میدانم او همه اموالش را به نام دخترش کرده بود و مادرم سر این موضوع با او درگیری داشت».
میترا استاد و پسرش به همراه محمدعلی نجفی
مادر میترا استاد نیز که خواستار قصاص محمدعلی نجفی است، دراینباره میگوید که نوهاش همیشه از اختلاف میترا استاد و محمدعلی نجفی میگفت. مادر میترا استاد ادامه میدهد: «دخترم حتی ساعت ۴ و نیم بامداد سهشنبه ۷ خرداد و درست ساعاتی قبل از اینکه به قتل برسد به برادرش پیام داد که تا الان با نجفی درگیر بوده است».
بخشی از سخنان «زهرا نجفی» – دختر محمدعلی نجفی از ازدواج نخست او – نیز ظن خانوادگی بودن این اختلاف را باز بیشتر میکند. زهرا نجفی ابتدا این ادعای مهیار که یکی از انگشتان دست او توسط نجفی در جریان یک نزاع خانوادگی شکسته شده است را رد میکند و میگوید:«مهیار دروغ می گوید دستش را پدرم شکسته، او دستش در مدرسه شکسته بود و همه این را میدانند».
زهرا نجفی که به ادعای مهیار، محمدعلی نجفی همه اموالش را به نام او کرده بود در ادامه و در بیان نوع رفتار میترا استاد، مدعی میشود:«میترا استاد از وقتی با پدرم ازدواج کرد مسیر اشتباهی را پیش گرفت. او به پدرم اجازه نمیداد با ما رفت و آمد کند.حتی تماس با ما ممنوع بود.آخرین بار یکماه پیش بود که پدرم به من زنگ زد آن هم بخاطر اینکه میخواست ماشین لکسوس را که به نام من بود بفروشد، رفتم امضا دادم و برگشتم ما هیچ چیزی به نام ندارم مادرم هرچه دارد به نام خودش است و منم جز همان لکسوس که فروخته شد چیزی به نام ندارم».
زهرا نجفی حتی مدعی میشود که میترا استاد از یک سال قبل از این اتفاق، مدام محمدعلی نجفی را تهدید به خیانت میکرد و فراتر از آن، محمدعلی نجفی را تهدید کرده بود که به صورت همسر اول و دخترش اسید خواهد پاشید. به ادعای زهرا نجفی، برای در امان ماندن از هرگونه تهدیدی، پدرش با آنها قطع رابطه کرده بود.
«سرور تابشیان» – همسر اول محمدعلی نجفی – با تایید ادعای دخترش میگوید: «شوهرم ناگهان عوض شد، باور ندارم این اتفاق افتاده باشد. آرامتر از شوهرم کسی را سراغ ندارم. او از وقتی با میترا استاد ازدواج کرد دیگر مرد سابق نبود. دیگر اجازه نداشت به من و دخترش سر بزند، تحت فشار بود، حتی یکبار گفت شاید برای خلاصی از رفتارهای میترا مجبور به طلاق بشویم اما دلش به این کار نبود. میترا بارها شوهرم را تهدید کرده بود به ما که خانوادهاش هستیم اسید بپاشد و ضربه بزند و شوهرم برای اینکه ما در امان باشیم و حساسیتی وجود نداشته باشد، رابطهمان را قطع کرده بود».
خود محمدعلی نجفی نیز درباره مسئله تهدید به خیانت و اسیدپاشی میگوید:«در مدت پس از ازدواج اثری از خیانت ایشان به خود ندیدم ولی مدام میترا استاد مرا تهدید به خیانت و ارتباط با مردانی که قبل از من با آنها ارتباط داشت میکرد. میترا استاد همیشه مرا تهدید میکرد که زندگیات را نابود خواهم کرد. همسردومم تاکید داشت که ابتدا زندگی زن اولم و دخترم را از بین میبرد و سپس با خیانت به من زندگی مرا نابود خواهد کرد».
روایت «معصومه رشیدیان» – خبرنگار انصافنیوز – که از جمله خبرنگارانی بود که با میترا استاد در ارتباط بود، این نگاه را تقویت میکند که اختلاف میترا استاد با محمدعلی نجفی پیش از هر چیز ریشه در مسائل خانوادگی داشت. به روایت رشیدیان، میترا استاد از اینکه نجفی همسر نخست خود را طلاق نداده بود، عصبانی و دلخور بود.
نجفی در طول یکسال زندگی با میترا استاد، روابط بسیار پرتنشی را با او گذراند
اما این یک زاویه نگاه است. چشمانداز دیگری نیز وجود دارد که این مسئله را نه صرفا در چارچوب اختلافات خانوادگی بلکه در قالب زدوبندهای امنیتی تحلیل میکند. اتفاقا این چشمانداز نیز از گفتههای خود محمدعلی نجفی نیز قابل اخذ است.
محمدعلی نجفی و میترا استاد؛ قربانیان یک توطئه امنیتی؟
محمدعلی نجفی علیرغم اینکه در پلیس آگاهی انگیزه خود از این قتل را «اختلافات خانوادگی» عنوان کرده بود و دادسرای جنایی تهران نیز آن را به عنوان انگیزه قتل اعلام کرد، در گفتگو با خبرنگاران مدعی شده بود که همسر دومش میترا استاد با نهادهای امنیتی در ارتباط بود. او مدعی شد:«یک نهاد تماسهای مرا شنود میکرد و در اختیار همسرم قرار میداده است که در این خصوص شکایت کردم، اما این موضوع انگیزه قتل نبوده است».
اما اینکه این موضوع انگیزه قتل بوده است یا نبوده است خیلی مهم نیست؛ مهم آن است که بدانیم آیا اساسا در این رابطه، ردپای امنیتی وجود داشت یا خیر. نجفی در توضیح بیشتر پیرامون ارتباط واتسآپی یک نهاد امنیتی با میترا استاد مدعی شد:«در واتسآپ دیدم که تمام مکالمات من را شخصی ناشناس ضبطشده برای میترا میفرستاد. من نمیگویم یک نهاد امنیتی این کار را کرده است. شاید یک شخص که با میترا در ارتباط بود و در نهاد امنیتی کار میکرد صداهای من را شنود و ضبط میکرد و در واتسآپ با شمارهای ناشناس برای او میفرستاد».
دختر محمدعلی نجفی نیز در اینکه پدرش قربانی یک «توطئه امنیتی» شده است، تردیدی ندارد. زهرا نجفی در گفتگو با خبرنگار همشهری و با اشاره به نامهای که پدرش خطاب به او نوشته بود و ساعاتی پس از قتل میترا استاد، راننده محمدعلی نجفی آن را به دست او رساند، بر این نکته تاکید میکند که پدرش مدعی شده بود میترا استاد با وزارت اطلاعات و سپاه رابطه داشت.این ادعا واکنش وزارت اطلاعات را در پی داشت و دستیار ویژه وزارت اطلاعات هرگونه ارتباط بین میترا استاد و وزارت اطلاعات را رد کرد.
اما بسیاری از تحلیلها نیز میترا استاد را «پرستو»یی میدانند که اطلاعات سپاه برای نابودسازی محمدعلی نجفی، او را سمت این شهردار تهران فرستادند. البته اینکه میترا استاد از ابتدا به عنوان یک دام امنیتی سراغ نجفی فرستاده شده بود یا اینکه در جریان این رابطه، سپاه پاسداران سعی کرد از میترا استاد برای ضربه به نجفی بهره بگیرد، هنوز مسئلهای شفاف و روشن نیست. ضمن اینکه نکته قابل تامل این است که اکثر تحلیلهایی که نجفی را قربانی یک بازی امنیتی تلقی میکنند، از جانب «اصلاحطلبان» صادر شدهاند.
«ساسان آقایی» – خبرنگار سابق و زندانی پیشین – در تحلیلی که در توییتر شخصی خود نوشته است، محمدعلی نجفی را قربانی جنگ «مشارکت» و «کارگزاران» بر سر پست شهرداری تهران دانست. به گفته او در جریان رقابت بین مشارکتیها و کارگزارانیها، مشارکتیها سعی کردند نجفی را در مقابل محسن هاشمی علم کنند و او را به پست شهرداری تهران برسانند تا بتوانند به رانتهای موجود دست پیدا کنند.
به باور ساسان آقایی وقتی مقصود حاصل شد و نجفی به شهرداری تهران رسید و حامیان وقت او به منافع خود دست پیدا کردندِ، دیگر خود نجفی و مسائل او مسئله آنان نبود و آنان نجفی را تنها گذاشتند. ساسان آقایی در توضیح بیشتر میگوید: «آنها نجفی را بدون کوچکترین برنامه و آمادگی آوردند و کسی که حتی وزارتش خط قرمز بود را بر صندلی حساس شهرداری نشاندند. بیشک نجفی خیلی زود متوجه شد قربانی جنگ فساد طلحه یا زبیر است اما دیگر کار از کار گذشته بود؛ او سیبل تمام برنامههایی قرار گرفت که هدفش نابودیاش بود».
این تحلیل ساسان آقایی زمانی قابلاعتنا میشود که به توییت «غلامحسین کرباسچی» – عضو حزب کارگزاران و شهردار سابق تهران – نگاه بیاندازیم که پس از قتل میترا استاد در توییتر خود نوشت:«ماهيت تأسف بار حادثه قتل ميترا استاد هرچه باشد نميتوان مسئوليت كساني را كه دو سال قبل عليرغم اصرار و تذكّر برخي دلسوزان و مراكز مسئول ، اين چاه ويل را براي إصلاحات و نجفي حفر كردند، ناديده گرفت».
کاملا محتمل است اشاره غلامحسین کرباسچی – که دبیر کل فعلی حزب کارگزاران سازندگی است – به «دو سال قبل»، مخاطب را به صورت تلویحی ارجاع بدهد به رقابت مورد اشاره ساسان آقایی بین مشارکت و سازندگی. کرباسچی نیز به صورت تلویحی، شهرداری تهران را زمینهای برای مسئله میترا استاد میداند. البته این نکته را نیز نباید ناگفته گذاشت که محمدعلی نجفی از جمله اعضای هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی در دهه ۷۰ بوده است.
در شهریور ۹۶ و با رسیدن محمدعلی نجفی به شهرداری تهران، او اندک اندک انتقاد از قالیباف و فسادهای میلیاردی شهرداری تهران در زمان تصدی قالیباف را آغاز کرد. او اقدامات شهرداری در زمان قالیباف را حتی «خیانتآمیز» توصیف کرد و تلویحا روی این نکته انگشت گذاشت که شهرداری تهران در زمان قالیباف محمل و ابزاری شده بود برای تامین مالی بخشی از هزینههای انتخاباتی قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری در بهار ۱۳۹۶. او همچنین نهادهایی چون سپاه پاسداران را نیز متهم کرد که در فسادهای کلان شهرداری تهران مشارکت داشتهاند.
قابل انتظار بود که افشاگریهای نجفی برای او گران تمام شود. رقص دختربچهها در برج میلاد در حضور محمدعلی نجفی در اسفند ۱۳۹۶، هجمه اصولگرایان به نجفی را به شدت تقویت کرد و نجفی زیر فشار سنگین رسانهای قرار گرفت و حتی به قوهقضاییه احضار شد. علی مطهری مدعی شد که نجفی در خواب و شبانه بازداشت شد. فشار سنگینی که بارز بود مسئله رقص دختربچهها، نوک کوه یخ دلایل آن بود. به هرحال این فشار موفق شد.
در اواخر اسفند ۹۶ نجفی اعلام کرد که به علت بیماری و درمان استعفا میدهد و از شورای شهر انتظار دارد که استعفای او را تایید کنند. شورا در فروردین ۱۳۹۷ این استعفا را رد کرد. در این میان در اقدامی عجیب، «محمدجعفر منتظری» – دادستان کل کشور – وارد میشود و از نجفی میخواهد که دوباره استعفا بدهد و اگر باز استعفا قبول نشد، با تعیین مدت زمانی، خودش از شهرداری برود!فشارها چنان بر نجفی سهمگین میشود که دگرباره استعفا میدهد. سنبه پرزور بود و استعفای نجفی پذیرفته میشود.استعفایی که سراپا سیاسی بود.
عملکرد محمدعلی نجفی در شهرداری خشم بسیاری از نهادهای نزدیک به خامنهای را برانگیخته بود
از یاد نبریم که محمدباقر قالیباف فردی نزدیک به بیترهبری و سپاه پاسداران است و ضمن اینکه شخص علی خامنهای و اطلاعات سپاه پاسداران با انتصاب نجفی به شهرداری تهران سخت مخالف بودند. رهبر جمهوری اسلامی حاضر به دیدار با شهردار تهران و اعضای شورای شهر نشده بود. در همان روزها بود که «مصطفی تاجزاده» صراحتا اعلام میکند:«حسین طائب و سازمان اطلاعات سپاه از همان روز اول با انتخاب نجفی مخالف بودند و… تهدید کرده بودند که نجفی حق ندارد شهردار شود و اگر بشود سر و کارش با ما و قوه قضائیه خواهد بود».
در روزهای پس از استعفای نجفی بود که سایت شبهامنیتی «انصافنیوز» به نقش «پرستوها» در زمینزدن برخی سیاستمداران در جمهوریاسلامی اشاره کرد و استعفای محمدعلی نجفی را بیربط به یکی از این پرستوها ندانست. پرستو در این تحلیل به زنانی اشاره میشود که نهادهای امنیتی برای اغوا و کنترل سیاستمداران از آنان بهره میگیرند. نقشی که به ادعای برخی، میترا استاد برای محمدعلی نجفی بازی کرد.
محمدعلی نجفی با میترا استاد در اردیبهشت ۹۷ ازدواج میکند. ازدواجی که نتیجه ارتباطی نسبتا طولانی بود.میترا استاد در سال ۹۶ با نجفی آشنا شده بود. خود محمدعلی نجفی درباره زمان و چگونگی آشنایی خود با میترا استاد میگوید:«ایشان در اردیبهشت ۹۶ به دفتر من آمدند. میخواستند کاندیدای شورای شهر در اسلامشهر شوند و درخواست داشتند که به ایشان کمک کنم». درخواست کمکی که اندکاندک به روابطی گسترده و شخصی کشیده شد و در تحلیلهای امنیتی از ماجرای قتل این زن، گفته میشود که رابطه مخفیانه نجفی با این زن، فرصتی بود در دستان سپاه پاسداران برای آنکه از لحاظ حیثیتی، محمدعلی نجفی را تحتفشار بگذارد.
«سرور تابشیان» – همسر اول نجفی – نیز در روزهای پس از قتل میترا استاد اذعان کرده است: «من راضی به ازدواج دوم همسرم نبودم اما بعد از صحبت با او متوجه شدم به خاطر شرایط شوهرم باید به این ازدواج رضایت بدهم و کردم». او درباره این «شرایط» توضیح نداد؛ اما آیا میتوان گفت اجبار خاصی در ازدواج محمدعلی نجفی با میترا استاد در میان بود؟ آیا میتوان گفت رابطه میترا استاد با نجفی، فرصتی برای فشار و افشا علیه نجفی بود و او برای رهایی از آن فشار و افشا به صورت رسمی با میترا استاد ازدواج کرد؟
به هرحال این را میتوان به ضرس قاطع گفت که در طول یکسال زندگی محمدعلی نجفی از اردیبهشت ۹۷ تا خرداد ۹۸، نجفی در کل شرایط مطلوبی نداشته است. شرایط نامطلوبی که شاید بتوان اوج آن را در جریان خودکشی نجفی در هتل لاله تهران چندین ماه قبل از این قتل دید. خودکشی ناموفقی که به گفته نجفی به دلیل هوشیاری یکی از عوامل هتل لاله ناکام ماند.
محمدعلی نجفی همچنین پس از قتل میترا استاد و درباره حضور او در زندگیاش به خبرنگاران گفته بود:«او براي خراب كردن زندگي من آمده بود و مدام مرا تهديد ميكرد كه اسرارم را فاش ميكند و زندگيم را ويران ميكند او حتي ميخواست تهديداتش را در مصاحبهاي عملي كند». مصاحبهای که به احتمال فراوان به قرار مصاحبه احتمالی میترا استاد با «انصافنیوز» در همان روزی اشاره دارد که او به قتل رسید؛ این احتمال را توییت «پریسا صالحی» – خبرنگار انصافنیوز – در توییتر تایید میکند: «دیروز زن دوم نجفی زنگ زد انصاف و میخواست باهامون مصاحبه کنه. امروز قرار بود بیاد دفتر. همین امروز به قتل رسید».
به هرحال، شاید واکنش «سید عباس صالحی» – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی – در توییتر، بتواند به کوتاهی، تحلیل امنیتی از ماجرای محمدعلی نجفی و قتل میترا استاد را خلاصه کند. صالحی در توییتر خود این دو بیت شعر را قرار داد؛
«فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند».