شاید بسیاری از مردم عادی محمدعلی فروغی را نمیشناختند یا اگر میشناختند هم دقیقا نمیدانستند که محمدعلی فروغی و یادداشتهای روزانهاش که از سفر کنفرانس صلح پاریس، بین دسامبر ۱۹۱۸ تا اوت ۱۹۲۰، نوشته شده است چه نسبتی با امروز و شرایط امروز و مناسبات این روزها دارد تا اینکه یک روز گرم تابستانی ساعت ۹:۳۰ دقیقه صبح سال ۱۳۹۴، پس از اتمام مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب سر مناقشات هستهای جمهوری اسلامی، کتاب «یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی» که به خواستاری ایرج افشار و کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش منتشر شده است به وسیله غلامعلی حداد عادل، به محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی هدیه داده شود. بازار کتاب میگوید که پس از این هدیه، اقبال عمومی به خرید و خواندن این کتاب زیاد شده است. انتشارات سخن اعلام کرده که پس از این هدیهدادن فروش کتاب فروغی رضایتبخش بوده و در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسیده است. در فضای سیاسی نیز گمانهزنیها درباره علت انتخاب این کتاب به عنوان هدیه به وسیله حداد عادل افزایش یافت. این یادداشتها نزدیک صد سال نزد خانواده فروغی محفوظ بوده است و برای اولینبار انتشار یافت.
محمدجواد ظریف و کتاب محمدعلی فروغی
محمدعلی فروغی که بود؟
محمدعلی فروغی، روشنفکر، مترجم، ادیب، فلسفهنگار، روزنامهنگار، سیاستمدار و دیپلمات و همچنین نماینده مجلس، وزیر و نخستوزیر ایران بود. محمدعلی فروغی در سال ۱۲۴۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدر و نیاکانش بازرگان بودند. خانوادهاش اهل فرهنگ بودند و در دیوانسالاری قاجار سمتهای مهمی را عهدهدار بودند. پدرش محمدحسین فروغی مشهور به ذکاءالملک اول از رجال صاحبنام و ادیب دوره قاجار به شمار میرفت و لقب فروغی را ناصرالدین شاه به او داد. پدر فروغی، شاعر و مترجم بود و در زمینههای تاریخ، علوم سیاسی و فلسفه نیز محققی تراز اول در زمان خود محسوب میشده است. او یک بار که برای ناصرالدین شاه شعری سروده بود مقبول شاه افتاد و شاه نیز در عوض به او لقب «فروغی» داد.
محمدحسین فروغی (ذکاءالملک اول)
محمدحسین خان در بیتی این ماجرا را اینگونه سروده است:
«فروغ یافت چو از مدج شاه، گفته من
مرا خدیو معظم لقب، فروغی داد»
از فروغی پدر آثار فراوانی بر جا مانده است که از آن جمله میتوان به «تاریخ اسکندر کبیر»، «غرایب زمین و عجایب آسمان»، «ترجمه نامه علیبنابیطالب به مالک اشتر»، «تاریخ سلاطین ساسانی» و همچنین ترجمه «سفر در هشتاد روز» ژول ورن اشاره کرد. فروغی پدر در مدرسه دارالفنون، تاریخ عقاید فلسفه سیاسی از افلاطون تا ارسطو و تا عصر برگسون را تدریس میکرد. محمدعلی فروغی در چنین خانوادهای به دنیا آمد و تنها پنج سال داشت که نزد پدرش تحصیل آغاز کرد. پس از پایان تحصیلات اولیه به دارالفنون رفت و در آنجا تحصیل پزشکی کرد اما زمان زیادی نگذشت که پزشکی را نیمهکاره رها کرد و به تحصیل ادبیات و علوم سیاسی و فلسفه پرداخت. خود در این زمینه میگوید: «دیدم که طب را به این ترتیب نمیشد یاد گرفت. نه سالن تشریح داریم نه وسایل امروزی در اختیارمان است.» فروعی زبانهای عربی و فرانسه را نیز فراگرفت.
از راست: علی منصور، محمدعلی فروغی، مصطفیقلی بیات، علیاکبر داور و محمود جم
او چند سالی معلم خصوصی احمد شاه قاجار بود و همچنین برای چند سال نیز معلم دارالفنون و استاد مدرسه علوم سیاسی و مدیر آن بود. فروغی برای تدریس در این مدرسه کتابهایی چون حقوق اساسی یا آداب مشروطیت دول را تالیف کرد و همچنین دست به ترجمه کتاب «ثروت ملل» آدام اسمیت زد. فروغی تنها هجده سال داشت که به تدریس فلسفه و تاریخ در دارالفنون پرداخت. در سال ۱۲۷۸ شمسی، مدرسه علوم سیاسی به همت میرزا نصراللهخان مشیرالدوله تاسیس شد که ریاست آن با فروغی پدر بود. محمدعلی فروغی که بعدها به دستور محمدعلی شاه لقب «ذکاءالملک دوم» گرفته بود معاون این مدرسه شد. فروغی درباره مدرسه علوم سیاسی مینویسد: «از همان وقت که مدرسه علوم سیاسی تاسیس شد، من با آن مدرسه مربوط بودم، به مناسبت اینکه اولا مرحوم مشیرالدوله صدر اعظم رحلت کرده بود تدریس ادبیات فارسی را در مدرسه به والد من، مرحوم ذکاءالملک فروغی محول کرده بود؛ ثانیا درسهایی که در مدرسه داده میشد هیچ کدام کتاب نداشت که دانشجویان بتوانند به توسط مراجعه به آن به فراگرفتن درسهایی که از معلمی اخذ میکنند مدد برسانند. چون یکی از مواد که در مدرسه علوم سیاسی میبایست تدریس شود تاریخ بود که آن زمان اصلا تدریس آن در ایران معمول نبود میبایست از برای تاریخ هم کتاب تهیه شود و چون تاریخ را بر حسب معمول میخواستند از ملل قدیم مشرق شروع کنند، اول کتابهای تاریخی که در صدد تهیه آن برآمدند، تاریخ ملل مشرق بود که اتفاقا برای تهیه آن به من رجوع کردند و آن اول کتابی بود که برای مدرسه تهیه شد.»
چند سالی معلم خصوصی احمد شاه قاجار بود
فکر تاسیس مدرسه علوم سیاسی پیشتر نیز به فکر فروغی پدر رسیده بود اما ناصرالدین شاه از تاسیس چنین مدرسهای سخت در هراس بود. فروغی پدر در این باره به پسرش اینگونه مینویسد: «[ناصرالدین شاه] از کلمه آزادی، دموکراسی و قانون خوشش نمیآمد و از روشنشدن اذهان جوانان ایرانی وحشت داشت. از این رو ما نمیتوانستیم هر مطلبی که بوی آزادیطلبی دارد عنوان کنیم. در دوره ناصرالدین شاه اگر کسی اسم قانون میبرد گرفتار حبس و تبعید و آزار میشد.» موسی غنینژاد اقتصاددان درباره کتابهایی که فروغی ترجمه کرده بود و در این مدرسه نیز تدریس میشد میگوید: «بهرغم اینکه کتابهای مورد اشاره از منابع فرانسویزبان ترجمه و اقتباسشده و همانند منابع اصلی در واقع آثار آکادمیک و درسی به شمار میروند، اما نظر به تازگی و کیفیت علمی مطالبی که در آنها آمده و اهمیت حیاتی آنها برای ایران در حال غلیان و تحول آن دوران، انتشار آنها را میتوان نقطه عطفی در طرح اندیشههای مدرن سیاسی، اقتصادی در کشورمان به حساب آورد.» پس از پیروزی انقلاب مشروطه فروغی و پدرش قانون اساسی بلژیک را که ماخذ قانون اساسی مشروطه بود به فارسی ترجمه کردند.
محمدعلی فروغی و پدرش قانون اساسی بلژیک را که ماخذ قانون اساسی مشروطه بود به فارسی ترجمه کردند
محمدعلی فروغی پس از صدور فرمان مشروطیت در قسمت دبیرخانه مجلس شروع به کار کرد و در دوره دوم مجلس که پس از استبداد صغیر و خلع محمدعلی شاه انجام گرفت نماینده مردم تهران شد. او در سال ۱۲۸۹ شمسی توانست به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده شود. پس از مدتی فروغی از ریاست مجلس کناره گرفت و در مقام نایبرئیس مجلس در کنار میرزا حسینخان موتمنالملک به کار خود ادامه داد. پس از انحلال مجلس دوم، فروغی در کابینه صمصامالسلطنه به مقام وزارت عدلیه رسید. در دوره سوم نیز فروغی به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد. در سال ۱۲۹۳ میرزا حسین پیرنیا، وزارت عدلیه در کابینه خود را به فروغی سپرد. فروغی در سال ۱۲۹۸ شمسی با عضویت در هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس صلح پاریس رفت و در این کنفرانس تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود جنگ جهانی اول بود مطرح کند. البته فروغی و تیمش در این دعوا نتیجه مثبتی نگرفتند و خسارات سنگین ایران در این جنگ هیچگاه پرداخت نشد.
محمدعلی فروغی و میرزا حسینخان علایی
در سال ۱۳۰۴ شمسی طرح نمایندگان مجلس مبنی بر خلع نظام قاجار به تصویب رسید و حکومت موقت به «رضاخان، سردارسپه» سپرده شد و فروغی نیز در همین روز نخستوزیر شد. او به تاسیس مجلس موسسان مبادرت ورزید و از جمله افرادی بود که سلطنت را با اصلاح چند اصل متمم قانون اساسی در خانواده پهلوی استمرار بخشید. فروغی به مدت شش ماه اولین نخستوزیر رضا شاه بود. فروغی بعدها نیز پستهای سیاسی بسیاری پذیرفت. در سال ۱۳۰۶ به سمت سفیرکبیر ایران برای حل مسائل مرزی ایران و ترکیه شد که در این کار موفق نیز بود. فروغی در سال ۱۳۱۲ برای بار دوم نخستوزیر شد و تا سال ۱۳۱۴ در این سمت باقی ماند. پس از این فروغی به کارهای فرهنگی همت گمارد و آثار و ترجمههای ارزشمند بسیاری از خود بر جا گذاشت. فروغی علاوه بر کارهای سیاسی، کارهای فرهنگی و ادبی بسیاری به انجام رساند. علاوه بر تصحیح نوشتههای کهن ادب فارسی، فروغی کتابهای بسیاری در زمینههای مختلف علوم انسانی ترجمه کرد و در این راه موجب شد که بسیاری از واژههای پایهای این علوم برای بار نخست در زبان فارسی ساخته شوند. موسی غنینژاد در این باره میگوید: «تسلط مترجم و نگارنده (فروغی) به موضوعات مطرحشده در این دو اثر و معادلیابیهای کاملا بجا و ظریف برای اصطلاحات علمی که اغلب برای اولین بار به فارسی برگردانده شده، نشاندهنده فرهیختگی، وسعت معلومات و دقت نظر وی است.» محمدعلی فروغی سالها بعد «فرهنگستان ایران» را تاسیس کرد. نخستین جلسه فرهنگستان روز دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۱۴ در عمارت سابق دانشکده حقوق به ریاست محمدعلی فروغی که نخستوزیر وقت بود تشکیل شد و به مدت شش سال تا شهریور ۱۳۲۰ فعالیت کرد.
محمدعلی فروغی، موسس فرهنگستان ایران
داریوش آشوری، مترجم و نویسنده معاصر که در حوزه واژهسازی نیز پژوهش و کار کرده است در این باره میگوید: «برپایی فرهنگستان زبان فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و هنر نویسندگی داشت و ایدههای روشنی درباره ضرورت نوسازی زبان فارسی و راه و روش آن. یکی دو نسل پیش از فروغی اگرچه ضرورت سادهسازی زبان نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برای غنیسازی واژگانی این زبان در جهت پذیرش مفهومهای علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه زندگانی مدرن است، کار نمایانی بکنند.
محمدعلی فروغی و محمدرضا شاه
فروغی و کسانی دیگر از همنسلهای او در این جهت گامهای بلندتری برداشتند و البته، فروغی با کار ماندگاری که در جهت برگرداندن فلسفه اروپایی به زبان فارسی کرد، زمینه یک دگرگونی سبکی را در این زمینه فراهم کرد که بسیار اثرگذار بود و نسلهای بعدی از روش او بهرهمند شدند.» («پرسشهایی درباره زبان و ترجمه»، مهرنامه، شماره ۷، آذر ۱۳۸۹) از محمدعلی فروغی آثار بسیاری بر جا مانده است که از آن میان میتوان به تاریخ ایران قدیم، تاریخ ساسانیان، حکمت سقراط و افلاطون، آیین سخنوری یا فن خطابه و همینطور تصحیح متنهای فارسی مانند کلیات سعدی، دیوان حافظ، رباعیات خیام، خلاصه شاهنامه و مواعظ سعدی اشاره کرد. محمدعلی فروغی در سن ۶۵ سالگی در روز جمعه ۵ آذر ماه ۱۳۲۱ بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در «ابن بابویه» واقع در شهر ری به خاک سپرده شد.
سنگ مزار محمدعلی فروغی در ابن بابویه