قتلهای زنجیرهای با نام چهار نفر پیوند خورده است؛ داریوش و پروانه فروهر، محمدجعفر پوینده و محمد مختاری. داریوش فروهر فعال سیاسی شناختهشده و دبیر کل حزب ملت ایران و از رهبران جبهه ملی ایران بود و پوینده و مختاری نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران. اما آیا این چهار نفر تنها کسانی بودند که توسط جمهوری اسلامی به شکل مخفیانه به قتل رسیدند؟ نه چنین نبود. از سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نویسندگان و روشنفکران و دگراندیشان بسیاری در ایران به شکل مخفیانه کشته شدند. حتی در بیست و هشت آبان همان سال (۱۳۷۷) مجید شریف روشنفکر مذهبی، نویسنده و مترجم اهل کاشان ایران به شکل مشکوکی در جریان قتلهای زنجیرهای پاییز ۷۷ کشته شده بود؛ نویسنده و مترجمی که کمتر نامش در کنار آن ۴ نفر گذاشته شد. آنچه باعث شد نام فروهرها و مختاری و پوینده به عنوان قربانیان قتلهای زنجیرهای برده شود این بود که برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت پذیرفته بود بخشی از بدنه وزارت اطلاعات در کشتن این چهار نفر نقش داشته است و بر اثر پافشاری رئیس جمهور وقت، سید محمد خاتمی در تاریخ ۱۵ دی ماه ۱۳۷۷ با صدور اطلاعیهای که تا پیش از آن سابقه نداشت به صورت رسمی و علنی اعلام کرد که بخشی از اعضای وزارت اطلاعات در طراحی این قتلها دست داشتهاند. اینگونه شد که نام این چهار نفر به عنوان مقتولین زنجیرهای قتلهای جمهوری اسلامی ثبت شد. وگرنه پیش از این نیز نویسندگان و روشنفکران و دگراندیشان بسیاری توسط نظام جمهوری اسلامی کشته شده بودند؛ افرادی چون علیاکبر سعیدی سیرجانی، احمد میرعلایی، ماموستا فاروقفرساد، محمد ربیعی، غفار حسینی، دکتر احمد تفضلی، ابراهیم زالزاده، حمید حاجیزاده و کودک خردسالش، پیروز دوانی و … از کسانی هستند که در قتلهای سیاسی جمهوری اسلامی جان خود را از دست دادند.
از راست: محمدجعفر پوینده، محمد مختاری، پروانه و داریوش فروهر
محمدجعفر پوینده:
زاده ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در اشکذر استان یزد است که در ۱۸ آذر ۱۳۷۷ در تهران درگذشت. پوینده فعالیتهای سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس جامعهشناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. او از آن پس وقت خود را بیشتر وقف ترجمه آثار فلسفی و ادبی و جامعهشناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد. پوینده به دلیل فشارها و ناملایمات عمدتا اعمالشده از جانب حاکمیت همواره وضعیت مالی نامناسبی داشت، به طوری که در مقدمه کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» اثر گئورگ لوکاچ شرایط خود را چنین توصیف میکند: «ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج انواع فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایانرساندن ترجمه این کتاب را در وجودم برانگیخت. و راستی چه تسلایی بهتر از به فارسی درآوردن یکی از مهمترین کتابهای جهان در شناخت دنیای معاصر و ستمهای طبقاتی آن؟ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.»
فعالیتهای سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد
پوینده در ۸ آذر ماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بیجان این مترجم و نویسنده در «روستای بادامک» در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. پوینده را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرامگاه او در کنار محمد مختاری، دیگر قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد. از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش میتوان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گی پلانتی بونژور، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیدهدمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعهشناسی رمان نوشته گئورگ لوکاچ و … اشاره کرد.
آرامگاه محمدجعفر پوینده
محمد مختاری
محمد مختاری نام دیگری است که در آذر ماه ۱۳۷۷ (۱۲ آذر) در جریان قتلهای موسوم به قتلهای زنجیرهای کشته شد. مختاری از شاعران و نویسندگان و مترجمان مشهور معاصر ایرانی است. او در اول اردیبهشت ۱۳۲۱ به دنیا آمد. مختاری چندین سال در بنیاد شاهنامه فعالیت داشت و همچنین از اعضای کانون نویسندگان ایران و عضو هیئت دبیران آن بود. او در کارنامه فکری خود بررسی آثار شاعران معاصر از جمله منوچهر آتشی و نیما یوشیج را دارا است. از مجموعه اشعار مختاری میتوان در وهم سندباد، بر شانه فلات، آرایش درونی، وزن دنیا، خیابان بزرگ و … را نام برد.