با گذشت یک سال کسی نمی دانست که دقیقا چه بر سر نیکا شاکرمی در لحظات آخر زندگی‌اش آمده بود. تا اینکه متجاوزان به تعرض و شکنجه نیکا اعتراف کردند.
نیکا شاکرمی دختر ١٦ساله‌ای بود که در جریان اعتراضات سراسری زن، زندگی، آزادی در حوالی بلوار کشاورز روی سقف خودرویی رفت و روسری خودشو آتش زد. تصویری که در لحظه و به‌سرعت نور، جهانی شد.
حوالی ساعت ۷ شب، نیکا در آخرین تماس، قبل از ناپدیدشدن‌اش، مضطربانه به دوستش می‌گوید: «نیروهای امنیتی دنبالم هستند و من دارم فرار می‌کنم.»
تلاش خانواده نیکا شاکرمی برای پیداکردن او در زندان‌ها، بازداشتگاه‌ها، کلانتری‌ها و حتی پزشکی قانونی کهریزک بی‌نتیجه بود، تا اینکه بعد از روزها بی‌خبری، آتش شاکرمی، خاله نیکا، اعلام کرد، که منابع غیررسمی با او تماس گرفته‌اند و گفته‌اند که نیکا یک هفته تمام را در بازداشت سپاه سپری کرده و پس از اتمام بازجویی‌ها به اوین منتقل شده است. با این حال، وقتی خانواده نیکا به اوین رفتند، به آن‌ها اعلام شد که نیکا آنجا نیست.
در نهایت پس از ۹روز به مادر نیکا خبر دادند که نیکا خودکشی کرده است. خاله نیکا، ضمن انتشار خبر کشته‌شدن خواهرزادش اطلاع می‌د‌هد که: «علت مرگ نیکا را سقوط از بلندی اعلام کردن. اما برادرم مطابق تصاویری که به آن‌ها نشان داده شده، گفته شکل قرار گرفتن پیکر روی پیاده‌رو، عادی نبود و به نظر نمی‌آمد که از بلندی پرت شده باشه.»
پیکر نیکا با دماغِ له‌شده و جمجمه شکسته و متلاشی‌شده از ضربات، به خانواده تحویل داده می‌شه، اما صبح شنبه ۹ مهر ۱۴۰۱، وقتی خانواده نیکا برای خاکسپاری به آرامستان خرم‌آباد مراجعه می‌کنند، ناگهان نیروهای یگان ویژه به اون‌ها حمله‌ور می‌شوند و بعد از ربودن پیکر نیکا، برخلاف تمایل مادر و خانوادش، او را در روستای ویسیان دفن می‌کنند.
مراسم خاکسپاری این نوجوان ۱۶ساله، با حضور جمعیت زیادی تبدیل به میدان اعتراض با شعارهایی مثل «مرگ بر دیکتاتور» شد و ماموران امنیتی به بدرقه‌کنندکان نیکا شلیک کردند.
ماموران سرکوبگر خانواده نیکا را تهدید کردند که در تظاهرات و اعتراضات شرکت نکنند.
سپاه برای سرپوش‌گذاشتنِ شکنجه، تجاوز و قتل نیکا شاکرمی، به تولید ویدئوهای جعلی متوسل شد.
نیروهای امنیتی، دايی و خاله نیکا، یعنی محسن و آتش شاکرمی، را دستگیر و آن‌ها را مجبور به اعترافات دروغین در تلویزیون کردند. با اینکه هر دوی آن‌ها در ابتدا اعلام کرده بودند که نیکا ده روز بود ربوده شده و شرایط مرگش مشکوک بوده است.
حالا با گذشت یک سال از کشته‌شدن نیکا شبکه بی.بی.سی فارسی گزارش مستندی از ماجرای قتل نیکا منتشر کرده و تیم ١٢ مسلم بن عقیل سپاه را آمران و مجریان این قتل معرفی کردە است.
در سندی که به دست بی.بی.سی رسیده، به تعرض جنسی به نیکا و درگیری در قسمت عقب خودروی سپاه اشاره مستقیم شده است. شماره سریال سند، توسط کارشناسان در تماس با منابع خود در سپاه راستی‌آزمایی شده است.
بلافاصله نام پنج نفر از نیروهای حزب‌اللهِ تیپ ۱۲ مسلم‌بن عقیل و یک نفر از تیم ۲۱ علی‌ابن ابیطالب یگان امنیتی امام رضا از گردان امنیتی امام حسن مجتبی، در شبکه‌های اجتماعی لیست شد.
١. سعید جعفری، فردی که نیکا را پیدا کرد
٢. مرتضی جلیل،سرگروه تیم قتل
۴. رضا اکبری ،راننده خودرو
٤. آرش کلهر، تجاوزگر و قاتل نیکا
٥. صادق منجزی، تجاوزگر و قاتل نیکا
٦. بهروز صادقی، تعقیب‌کننده، تجاوزگر و قاتل نیکا
این افشاگری به قدری تکان‌دهنده بود که نیروی سایبری سپاه در شبکه‌های اجتماعی و همین‌طور صدا و سیما به تکاپو افتاد تا عجولانه در مقابل این اسناد و مدارک محکم، شایعه‌پراکنی کند و خانواده نیکا را تخریب کند، مقصر جلوە دەد و زیر سوال ببرد.
اما مادر نیکا سکوت نکرد. نسرین با انتشار دست نوشته‌های نیکا و اینکه چه ایده‌های شجاعانه‌ای برای ساختن آینده داشت، تهمت‌ها‌ی مبنی بر خودکشی او را پاسخ داد.
مادر نیکا گفت که همسایگان خانه‌ای که جمهوری اسلامی مدعی‌ست که نیکا در آن خودکشی کرده، شهادت داده‌اند که پیکر نیکا را ماموران به آن خانه منتقل کرده و اطراف او را رنگ پاشیده‌اند. رنگ قرمزی که مادرش در سردخانه روی موهای نیکا دیده بود. در پزشکی قانونی هم علت مرگ نیکا، با صراحت ضربات ناشی از جسم سخت بر سر اعلام شده بود، نه سقوط از ارتفاع.
و در نهایت شهادت خود افرادی که در قتل نیکا دست داشتند، دست جمهوری اسلامی و دروغ‌هایش را – نه برای منتقدانش – بلکه برای معتقدانش هم رو کرد.
جمهوری اسلامی از همان آغاز وجودش با تمام نیرو از همه امکانات کشور اعم از سیستم آموزش و پرورش، قوە قضاییه و قوه مجریه استفادە کرد تا افکار قرون وسطایی بنیادگرایانه خودش را در مغز کودکان و نوجوانان ایرانی فرو کند، شستشوی مغزی سیستماتیکی که پس از چند دهە شکست، حکومت را مقابل نسلی قرار داده که برای زهر چشم گرفتن ازش، به قتل و تجاوزش رو آورده است.نسلی که روز‌به‌روز آگاه و قوی‌تر با جهل و خشونت مبارزه می‌کند و خون‌های نیکا، مهسا، ندا، حدیث و همگی دختران و پسران شجاع دیگرش را که برای اندکی آزادی ریخته شدند، تا ابد در حافظش پاس می‌دارد.
