نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ادعای تازهای را در راستای اسلامیسازی علوم مدرن بیان کرده است. او از طرح یک نظریه اسلامی در مقوله امنیت ملی سخن گفته است. در سالیان اخیر شاهد موج جدیدی از تخریب بنیانهای آکادمیک در ساحت علوم انسانی بودهایم. رهبر جمهوری اسلامی در اوج اعتراضات به نتایج دهمین دور انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ هشتم شهریور ۱۳۸۸ در دیدار با اساتید دانشگاهها چنین گفت: «طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه عظیم دانشجویی کشور حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانیاند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینه علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینههای علوم انسانی مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به جهانبینی اسلامی باشد و بخواهد جامعهشناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشتهها میگیریم؟ این نگرانکننده است. بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفههایی هستند که مبنایش مادیگری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است.» پس از این سخنرانی که در آن مشخصا وزارت علوم و شورای غیرقانونی انقلاب فرهنگی مکلف به اجرای دستورات شده بودند، بار دیگر حمله به علوم انسانی به نحو رسمی و علنی کلید خورد.
نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
اکنون حجتالاسلام نجف لکزایی از کاربرد اصطلاحات قرآنی جنود عقل و جنود جهل در راستای تدوین یک نظریه امنیت ملی خبر داده است. به گفته او «اگر نظامی بیست درجه از جنود عقل را در خود نهادینه کند، به همان اندازه از امنیت برخوردار میشود. اگر این جنود افزایش پیدا کند امنیت هم افزایش مییابد». او مدعی شده است که ایران در سطوح مختلف گرفتار ناامنی است و ما در سطح منطقهای هم مبتلا به انحطاط امنیتی هستیم. لکزایی همچنین آشکارا گفته است که مسلمانان به لحاظ امنیتی اصلا در وضعیت مطلوبی به سر نمیبرند و از آن مهمتر اینکه اسلام را تنها دینی در جهان امروز دانسته است که پیروانش یکدیگر را به نام دین قتل عام میکنند. او راه حل مسلمانکُشی به نام اسلام را تدوین یک مکتب امنیتی اسلامی دانسته است.
نجف لکزایی اذعان کرده است همه مکاتب از لیبرالیسم تا مارکسیسم نظریه امنیتی روشنی دارند اما این میان به مکتب امنیتی اسلام از سوی مسلمانان بیتوجهی شده است و جوامع مسلمان نیازمند استنباط یک نظریه امنیتی از قرآن هستند، نه اینکه نظریات امنیتی مکاتب غربی را ترجمه کنند و مورد استفاده قرار دهند. لکزایی در نهایت مدعی شده است نظریه امنیتی قرآنی، برخلاف مکاتب جدید، عناصر غیبی را نیز مورد توجه قرار میدهد و در بحث امنیت نه فقط بقای مادی که بقای معنوی انسان را نیز تضمین میکند.
شما چه فکر میکنید؟ آیا مشکلات کشورهای اسلامی با رجوع بیشتر به قرآن حل میشود؟ آیا میتوان رشته سیاست بینالملل را اسلامی کرد و چنین کاری مبنای موجه و قابل دفاعی دارد؟
منابع مرتبط
بررسی نظام آموزشی در ایران / سعید پیوندی
تلگرام توانا را دنبال کنید: