یکی از شگردهای دستگاه سرکوب در قبال فعالان سیاسی و عقیدتی، صدور احکام حبس و زندان بسیار سنگین برای آنان است تا هم بتواند آنان را تحت کنترل خود در زندان داشته باشد و هم هزینه فعالیت را برای دیگر فعالان سنگین کند و عملا به آنها هشدار دهد که فعالیت سیاسی مستقل و مخالف با جمهوری اسلامی تبعات بسیار نامطلوبی دارد.
با توجه به اینکه هیچ دستگاه نظارتی مستقلی در ایران وجود ندارد، قوه قضاییه در جمهوری اسلامی عملا تبدیل به ماشین امضای دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی شده است و کسی و نهادی هم نمیتواند به قضاوت دستگاه قضایی این نظام بنشیند.
«حسین روئینتن» از جمله این فعالان است که اخیرا و بنا به گزارشهای واصله از خبرگزاریهای حقوق بشری به ۲۰ سال زندان محکوم شده است. او نه قاتل است نه سارق، نه تروریست مسلح و نه متجاوز به کودکان. او یک روزنامهنگار و فعال سیاسی است که در شهر دشتستان در استان بوشهر فعالیت میکرد و البته مستقل بود و شجاعانه نظرات خود را میگفت و در این حوزه هراسی به خود راه نمیداد. او سالهاست که فشارهای ضدآزادی بیان از سوی جمهوری اسلامی را تحمل میکند.
از جمله در سال ۱۳۸۵ در سایتهای داخلی و نزدیک به جمهوری اسلامی خبری منتشر شد که از این میگفت که سردبیر هفتهنامه «سفیر دشتستان» به اتهام «توهین به مقام رهبری» بازداشت شد و دادستانی بوشهر دفتر این نشریه را نیز پلمب کرد.
آقای روئینتن از جمله به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به ۲۰ سال حبس محکوم شده است
حسین روئینتن در یکی از آخرین موارد نیز در پاییز ۱۳۹۶ از سوی کارگزاران دستگاه سرکوب بازداشت شد. یک ماه در بازداشت و انفرادی و بازجویی بود و با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. در «دادگاه»ی نیز که برای او برگزار شد اتهاماتی چون «اقدام علیه امنیت ملی» و «توهین به مقدسات، اهل بیت، حضرت سکینه و زینب» و نیز «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» را به او بستند و بابت همه این اتهامات او را به ۲۰ سال زندان و پرداخت جریمه نقدی محکوم کردند.
با توجه به نوشتههای حسین روئینتن میتوان گفت تنها «جرم» او حقخواهی و حقطلبی از سوی مردم کشورش بوده است. او صمیمانه ایران را دوست میدارد و میهنپرستی از واج به واج نوشتههای او پیداست. در جمهوری اسلامی ولی گویا ایراندوستی برتابیده نمیشود و افراد ایراندوست به جرم آنکه زندگی خوب و انسانی برای ملت خود طلب میکنند مورد آزار مدام هستند و به زندان افکنده میشوند.
یکی از نوشتههای حسین روئینتن در ادامه میآید. چگونه میتوان به چنین فردی اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» زد؟ البته اگر اقدام علیه امنیت ملی را با اقدام علیه امنیت جمهوری اسلامی یکی بگیریم تردیدی نیست حسین روئینتن مصداق این اتهام است ولی مسئله این است با توجه به اینکه جمهوری اسلامی اساسا خود را مقابل خواست مردم تعریف کرده، این نظام موجودیت و ماهیتی جدای از ایران دارد.
روئینتن در بخشی از یادداشتی که در بالا اشاره شده در آغاز مینویسد: «کشور ایران با تمدنی باستانی و مثالزدنی و دارای قدمتی بسیار کهن با وسعتی مناسب و دارای فرهنگی غنی و سرشار از ادب، تفکر و اندیشه در سطح جهان از جایگاه بینظیری برخوردار است. اسناد و لوحها و سنگنوشتهها و آثار متعدد باستانی و عتیقهجات همه و همه دلالت بر ابهت و بزرگی و آقایی این کشور دارد. حقوق بشر کوروش، رفتار و گفتار و کردار نیک کوروش و اقدامات او در زمانهای مختلف و در مکانهای متفاوت و نوع سلوکش با مردم دیار داخل و خارج بعد از ظفرمندیش در جنگها، همه و همه نشاندهندهی روح سترگ این قطعه از دنیا به نام “خاک ایران” است.» و سپس در ادامه یادداشت با اشاره به ثروت خدادادی که در جامعه ایران و خاک ایران وجود دارد، به فقر و فساد و تبعیض و ناکارآمدیهای گسترده اشاره میکند و در انتها مینویسد: «… و این خسارت کمی نیست که مردم یک کشور حس کنند با این همه ثروت خدادادی این خاک، دارند تحقیر میشوند.»
آیا حسین روئینتن کارگزار اقدام علیه امنیت ملی است یا کسانی که دهان امثال روئینتن را میبندند؟