توانا– ممکن است بسیاری از ما ندانیم که در ایران پیروان دین مندایی زندگی میکنند و یا اطلاع چندانی از این دین و پیروان آن نداشته باشیم. برخی به اشتباه آنها را «ستارهپرست» مینامند. مندائیان خود را پیروان یحیی پیامبر که تعمیددهندهی مسیح بود میدانند.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی این اقلیت دینی جزء اقلیتهای دینی به رسمیتشناختهشده نیستند.
در اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شده هستند:
«ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل میکنند.»
از آنجا که مندائیان بخشی از این اقلیت دینی به رسمیتشناختهشده در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیستند با تبعیضهای بسیاری در ایران مواجه هستند. لازم به تاکید است که بخشی از اقلیت دینی به رسمیت شناختهشده در قانون اساسیبودن به معنای این نیست که از همهی حقوق اساسی برخورداری. اقلیتهای دینی به رسمیتشناختهشده نیز از ستم در رنج هستند.
منداییها در کنار رود کارون اهواز
خلاء قانونی در مورد مندائیان موجب شده است که پیروان این دین برای زندگی بیدردسرتر خود را پیروان ادیان دیگر معرفی کنند و به این دلیل آمار دقیق و رسمیای از تعداد پیروان این دین در ایران وجود ندارد. آنچه مشخص است این است که پس از عراق ایران دومین کشوری است که بیشترین تعداد پیروان این دین در آن زندگی میکردهاند.
محرومیتهای قانونی و اجتماعی روا داشتهشده بر پیروان این دین از سوی مسئولان جمهوری اسلامی، مسئلهای است که کمتر به آن پرداخته شده است.
برای مثال باید گفت که دانشآموزان مندایی برای تکمیل فرم آزمون کنکور دانشگاه و یا متقاضیان کار در یک ادارهی دولتی ناچار هستند که هویت دینی خود را به عنوان یک مندایی مخفی کنند و در پاسخ به گزینهی دین یکی از ادیان پذیرفتهشده در قانون اساسی را به عنوان دین خود اعلام کنند.
منداییها در حال غسل تعمید
یکی از پیروان آئین مندایی که هماکنون در آمریکا زندگی میکند و خود را عاشق ایران میداند میگوید که به خاطر دختر و پسرش تصمیم گرفته که ایران را ترک کند. نعمتالله عبادی راد میگوید:
«ما پیروان سام پسر نوح پیامبر هستیم. ما آئین حضرت آدم پیامبر را اجرا میکنیم و قدیمیترین دین جهان محسوب میشویم… محدودیت هایی که پیش روی آنها بود و خودم هم در طول زندگی سالها با آن روبرو شده بودم، مرا مجبور کرد تصمیمم را نهایی کنم تا مهاجرت کنم. دامادم با وجود آنکه دانشجوی برتر رشته داروسازی بود نتوانست داروخانه اش را ثبت کند و به او اجازه داشتن داروخانه ندادند چون مندایی بود.»
این پیرو دین مندایی میگوید که در همه جا مجبور بودهاند که خود را شیعه معرفی بکنند:
«ما همه جا مجبور بودیم خود را شیعه اثنی عشری معرفی کنیم. در فرم های اداری و کنکور ما یک شیعه دوازده امامی بودیم که گاه قرآن را از مسلمانان بهتر می خواندیم و نمره تعلیمات دینی فرزندان ما از مسلمانان بهتر می شد. کودکان ما مجبور بودند سر کلاس های قرآن و تعلیمات دینی بنشینند و مانند یک مسلمان نمازهای یومیه را بخوانند.»
زنان مندایی
یکی از پیروان این دین میگوید:
«یک بار که همسرم، پسر کوچکم را برای حمام آماده میکرد متوجه شدیم سینه او ملتهب و قرمز رنگ است. وقتی علت را از او جویا شدیم به ما گفت برای عزاداری امام حسین وقتی یک بار سر صف سینه نزده، همه همکلاسیهایش تا چند روز با او حرف نزدهاند؛ انگار که امام حسین را او کشته. حتی وقتی از آنها پاککن میخواسته است هم به او ندادهاند و به خاطر همین او مجبور شده که مثل آنها سینه بزند.»
سالم چحیلی، رئیس انجمن مندائیان صابئین مندایی خوزستان در مورد ستمی که در جمهوری اسلامی بر آنها میشود میگوید:
«چون دین صائبین مندایی در قانون اساسی گنجانده نشده است یک مندایی در یک اداره دولتی نه با مذهب یک مندایی بلکه به عنوان یک مسلمان، مسیحی یا زرتشتی خود را معرفی میکند. برخی مسئولان میدانند که کسی که استخدام شده مندایی است. البته منداییانی که در شرکتهای خصوصی استخدام میشوند مشکلی ندارند.»
او که از مهمترین و سرشناسترین چهرههای مندایی است می گوید: «اگر نفس عمل را بخواهیم بررسی کنیم، این عمل دروغ محسوب میشود اما وقتی از نظر کاری ممکن است مشکل به وجود بیاید، چه کار میشود کرد؟ خیلی از منداییان دین خود را بروز نمیدهند و ما از دولت ایران میخواهیم و بارها هم خواستهایم که این مساله را حل و فصل کند. ما خواهان دیدار با رییسجمهوری و مشاور اقلیتهای مذهبی هستیم.»
در موارد بسیاری در ایران گورستانهای مندائیان توسط جمهوری اسلامی تخریب شد.
گورستان تخریبشدهی منداییها توسط جمهوری اسلامی
بهائیان ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تحمیل و اجبار فراوان روبهرو بودهاند. برخی از آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل بهاییبودن و با اتهامات واهی جاسوسی برای بیگانگان اعدام شدند. بهائیان در همهی پس از انقلاب نتوانستند در دانشگاه درس بخوانند و از حق تحصیل در دانشگاه محروم بودهاند چرا که هیچگاه راضی نشدهاند که در فرمهای مربوط به دانشگاه خود را پیروان دین دیگری جز بهائیت معرفی کنند. از اینرو میتوان پیشبینی کرد که اگر مندائیان نیز بخواهند دین خود را مخفی نکنند و در فرمهای دانشگاه یا استخدام دین اصلی خود را معرفی کنند چه تحمیلهایی در انتظارشان خواهد بود.
جبار چحیلی، روحانی و رهبر صابئین مندایی
سالم چحیلی میگوید که پس از انقلاب اسلامی روحانیان بلندمرتبهای مانند آیتالله بهشتی قول دادند که آئین مندایی در قانون اساسی جمهوری اسلامی گنجانده بشود اما چه موقع معلوم نیست و هنوز این اتفاق نیفتاده است.
چحیلی میگوید که در بازنگری قانون اساسی نیز این طور صحبت شد که به ما فرصت بدهید تا مطالعه کنیم و ظاهرا این مطالعه هنوز ادامه دارد.
جبار چحیلی، روحانی و رهبر صابئین مندایی هفتم دیماه ۱۳۹۳ در شهر اهواز درگذشت. او که متولد ۱۳۰۲ هجری شمسی در اهواز بود دارای درجهی «گنزابرا» بود که بالاترین مرتبه دینی روحانیت جامعه صابئین مندایی است. مراسم تدفین او بر اساس تعالیم مندایی در شهر اهواز با حضور جمع کثیری از خانواده و پیروان این دین برگزار شد و جسد او در گورستان اختصاصی صابئین مندایی اهواز به خاک سپرده شد.
پارچهنوشت درگذشت جبار چحیلی
اکبر هاشمی رفسنجانی،علی یونسی و مدیر کل ارشاد خوزستان از جملهی مسئولانی بودند که درگذشت او را تسلیت گفتند.
اصلیترین رکن دین مندائیان غسل تعمید در روزهای یکشنبه در آب روان است. گفته میشود جمعیت مندائیان ۷۰ هزار نفر در عراق و ۲۵ هزار نفر در ایران است. یکی از کتابهای مقدس مندایی «کنزا ربا» به معنای گنج بزرگ نام دارد.