بینش و انگیزه
برای لیبریاییها، سال ۲۰۰۳، چهاردهمین سال جنگهای خونین و بیرحمانه داخلی بود. پرزیدنت چارلز تیلور که پس از کودتای سال ۱۹۸۹ به قدرت رسید، با چالش بزرگی برای کنترل کشور روبرو شد، کشوری که توسط گروههای شورشی تقسیم شده بود. در جریان چالشهای نژادی داخلی، هم رژیم دیکتاتوری تیلور و هم شورشیان، آزارها و خشونتهای جدی بر مردم لیبریا تحمیل کردند. تا سال ۲۰۰۲، بیش از ۲۰۰ هزار نفر از مردم، جان خود را از دست داده و یک سوم جمعیت کشور آواره شده بودند.[1] گرچه کمتر لیبریایی بود که از عواقب جنگ مصون مانده باشد، ولی بیشترین لطمات و آسیبها متوجه زنان بود. تقریبا تمامی جنگجویان مسلح را مردان تشکیل میدادند و زنان و دختران مرتبا با آزارهای جنسی و تجاوز روبرو بودند. برخی از آنها ربوده شده، مورد آزار قرار گرفته و وادار به کار اجباری میشدند و یا آنها را وادار به ازدواج با شورشیان میکردند. دیگر زنانی که با چنین سرنوشتی روبرو نبودند به مراقبت از کودکان و سالمندان در آن شرایط وحشتناک گمارده میشدند.[2]
زنان لیبریایی در دوران جنگ «باید عذاب اجیر شدن اجباری فرزندان خود توسط نیروهای مسلح را تحمل میکردند. چند روز بعد این مردان جوان به دهکده خود برمیگشتند و در حالی که به مواد مخدر معتاد شده بودند، وادار به اعدام اعضای خانواده خود میشدند. زنان باید درد دیدن دختران جوان خود، که شب به عنوان برده جنسی و روز به عنوان جنگجو به کار گرفته میشدند را تحمل کنند… زنان مجبور بودند بنشینند و نظاره کنند که چگونه شوهران و پدرانشان را میبرند. اکثر این مردان را میکشتند و حتی برخی از آنها را تکه تکه میکردند».[3]
زنان لیبریایی که قادر به تحمل جنگ برای یک سال دیگر نبودند، در آوریل ۲۰۰۳، دست به مبارزه بدون خشونت برای رسیدن به صلح زدند. آنها حول این گفته رهبر خود، لیما گبووی، متحد شدند: «ما سرنوشت این کشور کوچک را در دستان خود میگیریم».[4]
گبووی اعلام کرد: «در گذشته ما ساکت بودیم اما پس از کشته دادن، تجاوز و بیحرمتی و ابتلا به امراض مختلف… جنگ به ما آموخت که آینده ما در گرو «نه» گفتن به خشونت و «آری» گفتن به صلح است!»[5] در جامعهای که تنش نژادی و مذهبی جریان داشت، زنان لیبریا از سازمانهای مسلمان و مسیحی، هم از طبقات بومی و هم از طبقات نخبه لیبریاییهای آمریکاییتبار با هم متحد شدند و کنش تودهای زنان لیبریا برای صلح را به وجود آوردند.
اهداف و مقاصد
پس از سالها فقر اقتصادی، بیثباتی و خشونت، به نظر میرسید چشماندازی برای پایان یافتن کشمکش به خاطر توافق نژادی ـ سیاسی متصور نیست و طرفین هیچگونه تمایلی برای گفتگو و یافتن راه حلی به منظور رسیدن به صلح نشان نمیدهند. تیلور علنا اظهار میداشت که هرگز با شورشیان مذاکره نخواهد کرد و ترجیح میدهد تا آخرین نفر بجنگد ولی حاکمیت کشور را به نیروهای حافظ صلح بینالمللی واگذار نکند.[6]
همزمان با فرو رفتن کشور در هرج و مرج و ویرانی، زنان به نحو فزاینده و سیستماتیکی به حاشیه رانده میشدند. با آنکه زنان پیامدهای درگیریها را به شدت احساس میکردند، ولی در تلاشها برای صلح، حضور چندانی نداشتند.[7]
شبکه آفریقای غربی برای برقراری صلح، که انجمنی منطقهای برای برقراری صلح و در غنا مستقر بود، شرایط بحرانی را درک و نگرانی عمیق خود را نسبت به وضعیت زنان در کشور لیبریا و سایر کشورهای پاره پاره شده در اثر جنگ، در غرب آفریقا ابراز کرد. این سازمان شبکه زنان برای برقراری صلح خود را در سال ۲۰۰۱ تاسیس نمود.[8] تاسیس شبکه زنان برای برقراری صلح در غرب آفریقا بر این نظر استوار بود که: «خشونت سیستماتیک علیه زنان مانند تجاوز، وادار کردن به روسپیگری، ختنه اجباری و غیره، نشانهای از بیحرمتی عمیق نسبت به زنان در جوامع آفریقای غربی است… زنان میتوانند با بهرهگیری از قدرتی که ناشی از کثرت آنهاست و نیز تواناییشان برای بسیج شدن حول مسائل کلیدی، نقشی محوری در فرایندهای رسمی برقراری صلح و تصمیمگیری در منطقه ایفا کنند».[9] شبکه زنان در چند کشور آفریقای غربی فعالیت دارد و کارگاههایی برای حل و فصل درگیریها و میانجیگری درمورد آنها تشکیل داده که قدرت زنان روستایی و به حاشیه راندهشده را افزایش داده و با خشونت در جامعه به مخالفت برخاسته است.[10] در شاخه لیبریایی، نشست اولیه سازمان تنها با حضور چهار زن برگزار شد، ولی تعداد آنها در شبکه عمومی زنان به شکل تصاعدی افزایش یافت و در نشستهای عمومی در سال ۲۰۰۳، به نقطه اوج خود که بیش از ۵۰۰ نفر بود رسید.[11]
شبکه زنان چند مشکل اساسی را در رابطه با فرآیند صلح و حل و فصل درگیریها در لیبریا شناسایی کرد. نخست آنکه، بین تعداد مشارکتکنندگان مرد و زن در فرآیند برقراری صلح، فاصله زیادی بود. دوم آنکه، به علت جایگاه ناچیز زنان در مباحثات، نیازهای آنان در رابطه با توصیههای مربوط به حل و فصل درگیریها و بازسازی برآورده نمیشد. سوم آنکه، زنانی که در فرآیند حفاظت از صلح مشارکت داشتند، جدی گرفته نمیشدند و در نتیجه از ظرفیت آنها کمتر استفاده میشد. چهارم آنکه، برای برقراری صلح باید زنان در زمینه تئوریها و مهارتهای لازم برای برقراری صلح آموزش میدیدند. رهبران جنبش ادعا میکردند که اگر زنان بتوانند برای سازماندهی خود فضایی خاص ایجاد کنند، تمامی این مشکلات مورد رسیدگی و حل و فصل قرار میگیرند.[12]
هدف کمپین کنش تودهای زنان لیبریا برای صلح، خلق یک جنبش صلحخواهی منحصر به زنان بود. کمپین زنان سه هدف اساسی داشت: درگیریها فورا و بدون قید و شرط به آتشبس منجر شوند، مذاکرات صلح بین دولت و نیروهای شورشی آغاز شود، و نیروهای بینالمللی برای دخالت در لیبریا وارد میدان شوند.[13] جنبش، جهتگیری سیاسی نمیکرد و هدف آن صلح مطلق بود. گبووی اظهار میدارد که: «ما در گوشهای گیر افتاده بودیم و تنها دو راه داشتیم: یا ایده خود را رها کنیم و یا برای آن مبارزه کنیم. رها کردن، مطرح نبود، صلح تنها راهی است که سبب میشود بتوانیم جان سالم به در ببریم و ما برای بدست آوردن آن مبارزه میکنیم.»[14]
رهبری
با آنکه ساختار شبکه زنان، انتخاب رهبر رسمی را تایید نمیکرد، با این وجود اعضای اصلی، لیما گبووی، مددکار اجتماعی فعال در کلیسای لوترن، را به عنوان هماهنگکننده و سخنگوی کنش تودهای برای صلح برگزیدند.[15] این کمپین ابتدا تحت عنوان ابتکار صلح زنان مسیحی شکل گرفت. گبووی از زنانی که به کلیسا میرفتند درخواست کرد هم علیه رژیم ستمگر تیلور و هم علیه خشونت شورشیان متحد شوند.[16] ببه زودی، شبکه زنان گبووی گسترش یافت و علاوه بر مسیحیان، مسلمانان را نیز شامل شد. علیرغم سالها تعصبگرایی آگاهانه، این زنان با باورها و نژادهای متفاوت، بر مبنای تجربیات مشترک خود به عنوان مادر، خواهر، دختر، عمه و خاله با هم متحد شدند. کنش تودهای برای صلح، تنها مکانی برای اعتراض نبود، بلکه مکانی برای حمایت از این زنان حافظ صلح بود، زنانی که سالها جنگ آنها را منزوی کرده بود. گبووی که سخنوری خوشقریحه بود به شرح و بسط این روایت پرداخت که چگونه افراد به خصوص زنان، از عواقب درگیریهای روزانه رنج میبرند و بنابراین تنها چیزی که میخواهند پایان این درگیریهاست. گبووی، طی سخنان پرشوری خطاب به چارلز تیلور، هدف جنبش را چنین توضیح داد: «ما از جنگ خسته شدهایم، ما از گریختن خسته شدهایم، ما از گدایی برای غذایی مختصر خسته شدهایم، ما از اینکه فرزندانمان مورد تجاوز قرار میگیرند خسته شدهایم. این موضعگیری کنونی ما برای این است که ما به عنوان متولیان این جامعه معتقدیم فرزندان ما فردا از ما سوال خواهند کرد که: «مامان، نقش شما در دوران بحران چه بود؟»[17] با این سخنرانی، گبووی جلودار جنبش شد و به صورت نمادی برای کنش تودهای صلح درآمد.
فضای مدنی
جنبش زنان لیبریا برای کنش تودهای صلح، در مقطعی از تاریخ لیبریا شکل گرفت که آزادیهای مدنی به شدت محدود بود. در سال ۲۰۰۲، تیلور برای مقابله با گروه «اتحاد لیبریا برای آشتی و دموکراسی» که به سرعت به پایتخت، مونروویا، نزدیک میشدند، وضعیت فوقالعاده اعلام کرد؛ اگرچه اکثر لیبریاییها بر این باور بودند که اعلام وضعیت فوقالعاده صرفا دستاویزی برای سرکوب بیشتر مخالفین رژیم تیلور است.[18] طرفداران حقوق بشر، روزنامهنگاران و بقیه اعضای جامعه مدنی بازداشت و با عناوین سیاسی، زندانی شدند؛ بسیاری از آنها شکنجه شده و سرانجام توسط نیروهای ویژه امنیتی تیلور و «واحد ضد تروریسم» به قتل رسیدند.[19] اگرچه رسانههای مستقل در لیبریا در شرایط فساد، جنگ و سرکوب سیاسی جان سالم به در بردند، ولی همواره تحت آزار و اذیت قرار داشتند و اغلب برای حفظ امنیت خود دست به خود سانسوری میزدند.[20]
شرایط در لیبریا برای هیچ نوع اعتراضی مساعد نبود. طی چهارده سال جنگ، ساختار کشور به سرعت ویران شده بود و بیشتر لیبریاییها بدون آب جاری و برق، زندگی میکردند. یک نسل بزرگ شده بود بدون اینکه حتی تلویزیون دیده باشد، چه برسد به اینترنت.[21] این شرایط، بدون شک به انزوای فعالین کمک کرده و مانع از انتشار عقاید آنها میشد. با آنکه حق اعتصاب و سازماندهی قانونا مجاز بود، تیلور تجمعات و اعتراضات را سرکوب میکرد. او میترسید پیام معترضان، سبب شرمندگی بیشتر دولت او در جامعه بینالمللی شود.
با همه اینها، تهدیدات سبب نشد که زنان کنش تودهای برای صلح منصرف شوند. آنها راههایی برای ادامه دادن به اعتراضات مسالمتآمیز خود پیدا کردند. هرچند جنبش در واکنش نسبت به حاشیه راندن زنان به وجود آمده بود اما اعضای شبکه، فعالانه از آن استقبال کرده و آن را حول هویت خود به عنوان زن سازمان دادند. آنها به طور مداوم خود را خواهر، مادر و همسر مینامیدند، نقشهای ارزشمند و قابل قبولی که زنان در جامعه لیبریا دارند. هدف آنها تاکید بر کلیشهای مسالمتآمیز و غیر تهدیدآمیز از زنان بود. گبووی خاطرنشان کرد که: «تمام سیاستسازان نسبت به لغت «زن» سمپاتی دارند، برای اینکه به یاد میآورند چگونه مادرانشان از آنها مراقبت کردهاند.[22] این احساس سبب میشد شبکه زنان تا حدودی، هم به جنگ جویان و هم به مقامات دولتی دسترسی داشته باشند، امری که بقیه گروهها قادر به انجام آن نبودند.[23]
پیام و مخاطب
تا مارس ۲۰۰۳ ، ائتلاف جنگسالاران مخالف تیلور در اتحاد لیبریا برای آشتی و دموکراسی، کنترل بیش از دو سوم نواحی روستایی را در اختیار داشتند.[24] با آنکه دیکتاتوری تیلور شروع به از دست دادن قدرت کرده بود، خشونت همچنان باقی بود و کنش تودهای برای صلح باید پیام خود را به رزمندگان میرساند. با توجه به اینکه درمورد برقراری آتشبس فوری تردید وجود داشت، آنان تصمیم گرفتند کوششهای خود را با به دست آوردن حمایت مقامات مذهبی لیبریا گسترش دهند. آنان نخست پیام خود را به اسقفها و اعضای روحانی کلیسا رساندند و به این ترتیب بر دولت تیلور فشار آوردند، و سپس خواستار حمایت از سوی امامان شدند که نفوذ زیادی بر جنگسالاران داشتند. آنها پس از نماز جمعه جلساتی گذاشته و با امامان به گفتگو مینشستند.[25]
علیرغم تحت کنترل بودن رسانهها در لیبریا، رادیوی کلیسای کاتولیک اقدام به تبلیغ درباره اعتراضات مسالمتآمیز زنان کرد. به زودی، شبکه زنان و کنش تودهای برای صلح مورد توجه اخبار رسانههای اصلی در داخل و خارج لیبریا قرار گرفت.[26] پوشش این رسانهها بسامد و حوزه فعالیتهای کنش تودهای برای صلح را افزایش داد. زنان در اطراف بازار ماهیفروشان که در مرکز شهر قرار داشت، دست به راهپیمایی زده و بدون وقفه آواز خواندند و دعا کردند. آنها به عنوان نشانهای از اتحاد و تعهد مشترک خود برای برقراری صلح، همگی لباس سفید پوشیدند، بدون جواهرات و آرایش شرکت کردند و به این ترتیب، نشانههای مربوط به تفاوتهای طبقاتی و مذهبی خود را پنهان کردند.[27] زنان با خود پلاکاردی حمل میکردند که بر آن نوشته شده بود: «زنان لیبریا هم اکنون صلح میخواهند» و حتی دست به «اعتصاب جنسی» زدند. اینگونه اعتراضات حتی در یونان قدیم هم سابقه داشته و توسط آریستوفانس، نمایشنامهنویس یونانی، نیز ثبت شده است. زنان با استفاده از این شیوه به شوهران خود فشار میآوردند تا آنها نیز در ارتقاء گفت و گوهای صلح شرکت نمایند.[28] تعداد اعضای کنش تودهای برای صلح به زودی به هزاران تن افزایش یافت.
جنبش از جهتگیری درباره درگیریها امتناع نموده و به خصوص از مباحثات سیاسی درباره اقدامات دولت پرهیز میکرد تا تنها بر مسئله صلح تمرکز کند. فعالیتهای آنها بر ترغیب هر دو طرف برای یافتن راه حلی مسالمتآمیز برای پایان دادن به درگیریها متمرکز شده بود. آنها فعالانه به دنبال این بودند که حرفهای خود را به گوش پرزیدنت تیلور برسانند و برای این کار حتی زمین فوتبالی را که در مسیر حرکت او به سمت دفترش بود اشغال کردند. زمانی که در آوریل ۲۰۰۳، تیلور آنان را پذیرفت، بیش از دو هزار نفر از زنان بیرون ساختمان قوه مجریه اجتماع کرده و خواسته خود را برای برقراری صلح مطرح کردند. هم بسیج تودهای زنان و هم ترس از طرد شدن از سوی جامعه بینالمللی، تیلور را متقاعد کرد که قول شرکت در گفتگوهای صلح در غنا را بدهد.[29] پس از موافقت تیلور با شرکت در مذاکرات صلح، کنش تودهای برای صلح، اقدام به ترغیب شورشیان برای شرکت در گفتگوها کرد. آنها نمایندگانی را برای گفتگو با رهبران شورشیان به سیرالئون فرستادند. زنان در اطراف هتلهای شورشیان به صف ایستادند تا شورشیان سرانجام با گفتگو با آنها موافقت کردند. آساتوکنت عضو شبکه زنان به یاد میآورد که: «در آغاز آنها برخورد تندی داشتند و با ما مخالفت کردند. فکر میکردند ما از حامیان تیلور هستیم و از ما پرسیدند: «چرا آمدید؟» من اشکریزان صحبت میکردم، همه زنان گریه میکردند، و فکر میکنم آنها متوجه شدند و ما گفتیم که ما نماینده دولت لیبریا نیستیم، ما نماینده زنان لیبریا هستیم و آن وقت بود که پیشرفت حاصل شد.[30]
تلاش کمپین برای متوسل شدن به زنان در سطح جهانی که تنها منحصر به مسیحیان، مسلمانان و یا یک گروه نژادی و اجتماعی – اقتصادی به خصوص نمیشد، در لیبریا یک کار انقلابی بود. این کار به شبکه زنان اجازه داد تعداد زیادی از زنان را بسیج کند. حتی تعداد کافی از زنان پناهنده لیبریایی در غنا را به خدمت گرفت تا فشار بر طرفین مذاکره را در هنگام گفتگوهای صلح حفظ کند اما زمانی که گفتگوها جریان داشت، دادگاه بینالمللی جنایی علیه تیلور اعلام جرم کرد. جرم او کمک مالی به شورشیان جبهه متحد انقلابی پیشین در سیرالئون بود. او هیئت همراه خود و مذاکرات صلح را رها کرده و به لیبریا برگشت. با همه اینها، زنان کنش تودهای برای صلح، امید خود را نسبت به راه حلی مسالمتآمیز برای پایان دادن به درگیریها در لیبریا از دست ندادند. آنان به برگزاری اعتراضات شبانه خود در بازار ماهیفروشان، دفاتر رئیسجمهور و سفارتخانههای گینه و آمریکا ادامه دادند.[31]
تا ماه جولای، خشونتها در مونروویا تشدید شد. زنان، تحمل مذاکرات بیحاصل برای یک ماه دیگر را نداشتند. دویست نفر از آنان در محل گفتگوهای صلح در غنا دست به تحصن زدند و خواستار آن شدند که طرفین، مذاکرات را به نتیجه برسانند. مقامات کوشیدند آنها را دستگیر کنند، ولی بیفایده بود. زمانی که مذاکرهکنندگان قصد خروج داشتند، گبووی و دیگر زنان تهدید کردند که برهنه خواهند شد، عملی که باعث شرمساری مردان عضو هیئت میشد.[32] زنان، هیئت مذاکرهکننده را در سالن جلسه محبوس کردند، و موافقت کردند تنها در صورتی آنجا را ترک کنند که میانجی ارشد با آنها ملاقات نموده و قول دهد که موافقتنامه صلحی تهیه خواهد شد. سیسیلا دانوولی به یاد میآورد که: «آنها از پنجرهها بیرون میپریدند برای اینکه میدانستند ما در تصمیم خود جدی هستیم. میانجی ارشد بیرون آمد. او به ما التماس میکرد. ما گفتیم تا زمانی که قرارداد آتشبس امضا نشود، به حرف او گوش نخواهیم داد.» او با عصبانیت به سالن برگشت و آنها را نکوهش کرد و به آنها گفت: «اگر این کار ادامه یابد… این زنان خشمگین وارد اینجا شده وممکن است دست به هر کاری بزنند. پس خواهش میکنم کاری بکنیم تا این زنان اینجا را ترک کنند.»[33]
دو هفته بعد، بنا بر تقاضای زنان و تهدیدات جامعه بینالمللی مبنی بر قطع کمکهای مالی به لیبریا، که به شدت مورد نیاز بود، گفتگوهای صلح سرانجام به امضای موافقتنامهای منجر شد. چارلز تیلور به نیجریه تبعید شد و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل وارد مونروویا شدند، یک حکومت موقت تشکیل شد که جنگسالاران، مناصب اصلی آن را در اختیار داشتند و چندی بعد به انتخابات دموکراتیک انجامید.[34] در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۵، مردم لیبریا الن جانسون سیرلیف را به ریاست جمهوری برگزیدند. پس از دو سال و نیم، سرانجام، کمپین کنش تودهای زنان با انتخاب نخستین زن رئیسجمهور در قاره آفریقا پایان یافت.[35]
فعالیت های فراگستر
نقطه قوت شبکه زنان در توانایی آن برای ایجاد ائتلاف بین مسیحیان و مسلمانان آفریقای غربی نهفته بود. گبووی و اعضای اصلی شبکه زنان، طرح ابتکار زنان مسیحی را در کلیسای سنت پیتر لوترن در مونروویا بنیان نهادند، اما زنان کنش تودهای برای صلح در لیبریا زمانی موفق شدند که توانستند اعضای سازمان زنان مسلمان لیبریا را نیز با خود همراه کنند. این سازمان توسط آساتوباکنت تأسیس شده بود.[36] کمپین کنش تودهای برای صلح با توسل به عقیدهای مشترک که مبتنی بر قدرت عدم خشونت و نیایش بود، توانست به سرعت حمایت سازمانهای مذهبی را در لیبریا و سایر نقاط جهان به دست آورد. خدمات جهانی کلیسا، سازمانی که بر مبنای عقاید مذهبی و برای کمکهای بشردوستانه ایجاد شده بود و فدراسیون جهانی لوترن، از جمله این سازمانها بودند.[37] اما همکاری بین ادیان بدون چالش نبود؛ برخی از اعضای مسیحی نگران بودند که کار کردن دوشادوش زنان مسلمان، ایمان آنها را سست کند، با این همه، گبووی اصرار داشت که برقراری صلح باید بدون تبعیض باشد، برای اینکه خطرات جنگ، تبعیض نمیشناسد: «آیا گلوله، مسلمان را از مسیحی تشخیص میدهد؟»[38]
در لیبریا، شبکه زنان پس از پایان درگیریها از صحنه کنار نرفت. زنان کنش تودهای برای صلح درفعالیتهای بازسازی، مشارکتکنندگان کلیدی محسوب میشدند. موقعیت آنها در جوامع لیبریایی سبب شد که بیشتر اوقات از شرکای خود در نیروهای حافظ صلح سازمان ملل مؤثرتر باشند. جنگجویان سابق در جریان کمپین خلع سلاح، با شبکه زنان همکاری بیشتری میکردند. برای اینکه آنها از خودشان بودند و برایشان آسانتر بود سلاح خود را به آنها تحویل دهند. فعالیتهای زنان در جریان مأموریت سازمان ملل، موقعیت آنها را در کوششهای مربوط به حفاظت از صلح و همچنین رهبری آنها در جوامع لیبریایی را تثبیت کرد.[39] شبکه زنان، علاوه بر مشارکت در مسئله خلع سلاح، نقشی محوری در افزایش مشارکت زنان در سیاست داشت. آنان موفقیت زیادی در ثبت نام رایدهندگان، مخصوصا زنان داشتند. در سال ۲۰۰۵، در جریان انتخاب الن جانسون سیرلیف، زنان نیمی از رایدهندگان ثبت نام شده در لیبریا را تشکیل میدادند.[40]
در خارج از لیبریا، درسهای فرا گرفتهشده از اعتراضات کنش تودهای برای صلح، در سراسر آفریقا پراکنده شد. اعضای شبکه زنان در سیرالئون آموزش کنشهای بدون خشونت را برای آمادگی در انتخابات سال ۲۰۰۷، هدایت کردند و نخستین هیئت زنان آفریقای غربی برای نظارت بر انتخابات را سازمان دادند و زنان را از سراسر آفریقای غربی دعوت کردند تا بر انتخابات سال ۲۰۱۱ لیبریا نظارت کنند.[41] زنان بقیه کشورها نیز تاکتیکهای کنش تودهای برای صلح را برای حل مشکلات کشور خود به کار گرفتند. در سال ۲۰۱۱، در ابیجان، ساحل عاج، زنان مسلمان و مسیحی لباس سفید پوشیده و دست به اعتراضات مسالمتآمیز زدند تا به بنبست سیاسی و وضعیت بد امنیتی در کشورشان پایان دهند.[42] موفقیت کنش تودهای برای صلح بر آگاهی مجدد از پتانسیل زنان آفریقا در زندگی سیاسی تأکید نمود، آگاهیای که از مرزها عبور کرد. اثرات بینالمللی این جنبش، زمانی خود را نشان داد که در سال ۲۰۱۱، جایزه صلح نوبل را به سه فعال زن دادند: توکل کارمن از یمن، و رئیسجمهورالن جانسون سیرلیف و لیما گبووی از لیبریا.
شبکه زنان به کوششهای خود برای برقراری صلح و مخالفت با خشونتهای جنسی و جنسیتی ادامه میدهد. هدف آنها در مفهوم «دوباره هرگز» نهفته است. مردم لیبریا هرگز نباید دوباره به دولت خود اجازه فریبکاری، تعصب، و سوءاستفاده دهند. گبووی اظهار داشت: «ما مصمم هستیم که خود و فرزندان خود را به گونهای بار بیاوریم که قادر به تشخیص افراد طماع و فرصتطلب باشند. ما مصمم هستیم خود و فرزندان خود را به مردمی تبدیل کنیم که خواهان و حامی حکومتی شایسته باشند و در آن مشارکت کنند.»[43]
در جریان سازماندهی برای صلح، گبووی و دیگر زنان شبکه، دنیایی را که میخواستند ببینند، ترسیم کردند: دنیایی که صدای زنان و مردان، هم مسیحی و هم مسلمان را بشنود و قدر بگذارد. گبووی، در سخنرانی مراسم اهدای جایزه نوبل تأکید کرد که کنش تودهای برای صلح تنها نمونهای از قدمهای اولیهای است که برای ایجاد لیبریایی بهتر و دنیایی بهتر برداشته شده است: «ما زمانی توانستیم موفق شویم که کسی فکرش را نمیکرد. ما وجدان کسانی بودیم که وجدانهای خود را در مسابقه برای قدرت و مناصب سیاسی باخته بودند. همزمان که دستاوردهای خود را جشن میگیریم، بگذارید به خودمان یادآوری کنیم که با پیروزی هنوز فاصله داریم. تا دنیایمان سالم و متوازن نشده نباید از پای بنشینیم، دنیایی که در آن، مردان و زنان برابر و آزاد فرض شوند.»[44]
Learn More
News & Analysis
BBC. “Liberia country profile.” 17 Nov. 2010.
Diaz, John. “Post-Civil War Liberia at a Crossroads.” International Reporting Project, 12 Dec. 2010.
Gbowee, Leymah. “Nobel Lecture.” Nobel Peace Prize. Oslo. 10 Dec. 2011. Nobelprize.org. Nobel Media AB. Web.
Herbert, Bob. “A Crazy Dream.” The New York Times, 30 Jan. 2009
“Liberia.” Freedom in the World. Freedom House, 2003.
“Women in Peacebuilding (WIPNET).” West African Network for Peacebuilding (WANEP).
“Women of Liberia Mass Action for Peace.” Wikipedia. Wikimedia Foundation, 07 Sept. 2013.
Books
Gbowee, Leymah, and Carol Mithers. Mighty Be Our Powers: How Sisterhood, Prayer, and Sex Changed a Nation at War: a Memoir. New York: Beast, 2011
Lederach, John Paul, and Angela Jill Lederach. When Blood and Bones Cry Out: Journeys Through the Soundscape of Healing and Reconciliation. Brisbane: University of Queensland Press, 2010.
Videos
Gbowee, Leymah. “Peace Activist Leymah Gbowee.” Interview by Tavis Smiley. Tavis Smiley. PBS. 5 Oct. 2011. Television.
Pray the Devil Back to Hell. Dir. Gini Reticker. Fork Films, 2008.
Liberia: An Uncivil War. Dir. Jonathan Stack and James Brabazon. Docurama, 2004.
“Leymah Gbowee accepts 2009 JFK Profile in Courage Award.” JFK Library. 7 Aug. 2009. YouTube.
Footnotes
[1] Pray the Devil Back to Hell. Dir. Gini Reticker. Fork Films, 2008
[2] “Ending Liberia’s Second Civil War: Religious Women as Peacemakers.” Georgetown University Berkley Center for Religion, Peace, and World Affairs. 11 August 2011.
[3] Gbowee, Leyman. “Women and Peacebuilding in Liberia: Excerpts from a talk by Leymah Gbowee at the ELCA’s Global Mission Event in Milwaukee, WI.” Evangelical Lutheran Church in America. 30 July 2004.
[4] Ibid
[5] Pray the Devil Back to Hell
[6] Gbowee, “Women and Peacebuilding in Liberia: Excerpts from a talk by Leymah Gbowee at the ELCA’s Global Mission Event in Milwaukee, WI.”
[7] “Ending Liberia’s Second Civil War: Religious Women as Peacemakers.”
[8] “Women in Peacebuilding (WIPNET).” West African Network for Peacebuilding (WANEP).
[9] Pedersen, Jennifer. “In the Rain and in the Sun: Women in Peacebuilding in Liberia.” Paper presented at the annual meeting of the ISA’s 49th Annual Convention, “Bridging Multiple Divides,” Hilton San Francisco, San Francisco, CA, USA, Mar 26, 2008, 3.
[10] Ibid.
[11] Lederach, John Paul, and Angela Jill Lederach. When Blood and Bones Cry Out: Journeys through the Soundscape of Healing and Reconciliation. Oxford, NY: Oxford UP, 2010. Retrieved online at The Scavenger.
[12] “A Conversation with Women Peacebuilders: Leymah Gbowee and Shobha Gautam.” The Boston Consortium on Gender, Security and Human Rights. The Fletcher School of Law and Diplomacy, Tufts University, Medford, MA, 8 March 2006.
[13] Gbowee, “Women and Peacebuilding in Liberia: Excerpts from a talk by Leymah Gbowee at the ELCA’s Global Mission Event in Milwaukee, WI.”
[14] Gbowee, Leymah. “The President Will See You Now.” PBS: Women, War, and Peace. 13 September 2011. http://www.pbs.org/wnet/women-war-and-peace/features/the-president-will-…
[15] Pedersen
[16] Pray the Devil Back to Hell.
[17] Afkhami, Mahnaz, and Haleh Vaziri. “Ensuring Safety for Women and Girls: A Practitioner’s Manual.” Women’s Learning Partnership for Rights, Development, and Peace (WLP). 2012. https://tavaana.org/sites/default/files/Victories%20over%20Violence.pdf
[18] “Liberia.” Freedom in the World. Freedom House, 2003.
[19] Gbowee, Leymah. “The President Will See You Now.”
[20] “Liberia”
[21] Gbowee, “Women and Peacebuilding in Liberia: Excerpts from a talk by Leymah Gbowee at the ELCA’s Global Mission Event in Milwaukee, WI.” .
[22] “A Conversation with Women Peacebuilders: Leymah Gbowee and Shobha Gautam”
[23] Pedersen.
[24] “A Short History of the Conflict in Liberia and the Involvement of NGOs in the Peace Process.” The World Movement for Democracy. http://www.wmd.org/resources/whats-being-done/ngo-participation-peace-ne…
[25] “Ending Liberia’s Second Civil War: Religious Women as Peacemakers.”
[26] Pray the Devil Back to Hell
[27] Pedersen
[28] Afkhami and Vaziri
[29] Ibid
[30] Pedersen, 7
[31] Sengupta, Somini. “In the Mud, Liberia’s Gentlest Rebels Pray for Peace.” The New York Times, 1 July 2003.
[32] Afkhami and Vaziri
[33] Pedersen, 8
[34] “Liberian Women Act to End Civil War, 2003.” Global Nonviolent Action Database. Swarthmore College. 22 October 2010. http://nvdatabase.swarthmore.edu/content/liberian-women-act-end-civil-wa…
[35] “Biographical Brief of Ellen Johnson Sirleaf.” The Executive Mansion. http://www.emansion.gov.lr/2content.php?sub=121&related=19&third=121&pg=sp.
[36] Pray the Devil Back to Hell
[37] “Peace Talks, Ceasefire, Humanitarian Aid Crucial for Liberia, CWS Says.” National Council of Churches. 16 April 2003. http://www.ncccusa.org/news/03news46.html
[38] Pray the Devil Back to Hell
[39] Pedersen
[40] “A Conversation with Women Peacebuilders: Leymah Gbowee and Shobha Gautam”
[41] Gbowee, Leymah. “Peace Activist Leymah Gbowee.” Interview by Tavis Smiley. Tavis Smiley. PBS. 5 October 2011. Television.
[42] Ekiyor, Thelma, and Leymah Gbowee. “In Solidarity with The Women of Cote d’Ivoire.” The Women’s International Perspective. 22 March 2011. http://thewip.net/contributors/2011/03/in_solidarity_with_the_women_o.html
[43] Gbowee, “Women and Peacebuilding in Liberia: Excerpts from a talk by Leymah Gbowee at the ELCA’s Global Mission Event in Milwaukee, WI.”
[44] Gbowee, Leymah. “Nobel Lecture.” Nobel Peace Prize. Oslo. 10 December 2011. Nobelprize.org. Nobel Media AB.