در آبان ۱۳۹۸ خبرگزاری قم نیوز گزارش داد که در کمتر از سه ماه چهار جانباز قمی خودسوزی کردند. این خبرگزاری که یک وبسایت خبری نزدیک به لایههای بالادست جمهوری اسلامی است، در خبر خود نوشت که چهارمین جانبازی که خودسوزی کرد یک جانباز اعصاب و روان بوده است که درصد جانبازی ۴۵ درصد داشته است. او در منزل خود دست به خودسوزی زد و در بیمارستانی در اصفهان درگذشت.
در همان گزارش آمد که نخستین خودسوزی دوم شهریورماه در مقابل در ورودی اتاق مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران قم اتفاق افتاد و پس از آن خودسوزی دوم در تهران و سومین خودسوزی در قم صورت گرفت. این خبرگزاری این هشدار را منعکس کرد که در صورت تداوم وضعیت فعلی در بنیاد شهید قم هر لحظه احتمال وقوع حوادث تلخی از این دست وجود دارد.
واقعیت آن است که بنا به مشاهدات و گزارشها، وضعیت جانبازان در ایران بسیار نامطلوب است و بر خلاف تبلیغات حکومتی، جانبازان در وضعیت نامطلوبی بسر میبرند. این درحالیست که جمهوری اسلامی در طول سالهای جنگ و پس از آن تلاش کرده است از جانبازان به عنوان اسناد حقانیت هویتی خود بهره بگیرد و در راستای تبلیغات خود از آنان استفاده کند. ولی نکته آنجاست که وضعیت این قشر از جامعه ایران آن اندازه نامطلوب است که حتی لایههای نزدیک به هسته سخت قدرت نیز تعارف را کناری گذاشتهاند و به عنوان نمونه حتی در خبرگزاریهای سپاه پاسداران نیز میتوان گزارشهایی انتقادی دید که از نهادهای دخیل در این قضیه انتقاد میکنند که بر چه اساسی وضعیت به اینجا رسیده است.
سالهاست که این انتقادات وجود دارد. به عنوان نمونه در سال ۱۳۸۴، «محمدحسین نژادفلاح» – نماینده وقت مجلس شورای اسلامی – در سخنانی به صراحت درباره وضعیت اقتصادی جانبازان گفت، این قشر از جامعه ایران، وضعیت اقتصادی ندارد که بخواهد تازه سنجیده شود که خوب است یا بد است یا متوسط است! به گفته او فشار سنگین روحی روی جانبازانی که برای همین حکومت و برای حفظ کشور، سلامتی خود را فدا کردند آن اندازه زیاد است که خانوادههای آنها نیز تحتتاثیر واقع میشوند.
نماینده مجلس: جانبازان وضعیت اقتصادی ندارد که بخواهد تازه سنجیده شود که خوب است یا بد است یا متوسط است
او در توضیح بیشتر و در انتقاد از متولیان حکومتی جانبازان گفته بود: «متولي امور ايثارگران و جانبازان متولي خوبي نبوده است . متولي اصلي رسيدگي به امور جانبازان بنياد شهيد وامور ايثارگران است و عملا با وجود كارهاي صورت گرفته خود اين مركز بهتر ميداند كه خانواده شهدا و جانبازان و ايثارگران چقدر مشكل دارند و اگر تاكنون حل نشده يا ابزار انتقال درست مشكلات را به اركان حكومتي ندارند و يا ناتوان بودند و يا فكر ميكنند اين خدمات كافي است».
۱۴ سال جلوتر بیاییم و به روزنامه کیهان تهران که مدیرمسئول آن توسط خامنهای تعیین میشود رجوع کنیم و بخوانیم که در شهریور ۱۳۹۸ یک نماینده مجلس اذعان میکند که به علت بیکفایتی دولت و بنیاد شهید عملا وضعیت بیمه جانبازان به جایی رسیده است که عملا نهادهای درمانی از پذیرش جانبازان خودداری میکنند؛ چون بیمه دی که متکفل وضعیت بیمه جانبازان است، اقدام به پرداخت بدهیهای خود به نهادهای درمانی نکرده است!
این نماینده مجلس در توضیح بیشتر گفت: «تنها میخواهیم مشکل بیمه ایثارگران و جانبازان که حق بزرگی به گردن همه ما دارند و در راه دین و کشور از جان خود و از سلامتی خود مایه گذاشتهاند حل شود. واقعاً برای ما دردناک است که بشنویم یک جانباز با حال وخیم به مرکز درمانی مراجعه کرده و به دلیل مشکلات پیش آمده از پذیرش وی خودداری کردهاند».
در واقع همانطور که میبینیم در همچنان روی پاشنه بیتوجهی به وضعیت جانبازان میچرخد و با توجه به تجربه این سالیان بعید بهنظر میرسد که وضعیت برای جانبازان بهتر از این که هست بشود. بنا به عدد و رقم رسمی، جنگ هشت ساله ایران و عراق، نزدیک به ۵۶۰ هزار آسیبدیده بر جای گذاشت که از آن میان نزدیک به ۶۵ هزار تن جانباز شیمیایی بودند.
نکته دردآور دیگر برای جانبازان آنجاست که بسیاری از آنان در حالیکه از کوچکترین توجه دولتی بیبهره هستند، در عینحال در معرض این سوءظن از جانب برخی شهروندان هستند که آنان «عامل» حکومت و یا نزدیک به آن محسوب میشوند. این مسئله چنان برای برخی از آنان رنجآور است که حتی جانبازان باورمند به جمهوری اسلامی نیز از آن گلایهمند هستند؛ چنانکه این گلایهها در وبسایتهایی چون پایگاه خبری «آستان قدس رضوی» نیز منعکس میشود. در زیر بخشی از نامه کسی را میخوانیم که در درددل خود با امام هشتم شیعیان به وضعیت نامطلوب جانبازان شیمیایی اشاره میکند.
در بخشی از این نامه آمده است: « مولای من،چند روزی است که وضعم دشوارتر شده است.دیگر زندگی برایم به سختی میگذرد.قلبم یاریم نمی کند.فکر کنم همان شیمیایی که آن موقع خورده ام، مرا متلاشی کرده وتا حالا فقط جسمم توی این دنیا بوده است ، مولای من بدان که هیچ وقت از رنجها نه نالیده ام، چرا که خود راه را با آگاهی انتخاب کرده ام،مشکلات پس از آن را با جان و دل پذیرفته و خریده ام.از مشکلات مالی هم نمی گویم.نمی گویم که هزینه یکبار مراجعه به پزشک نیم میلیون تومان می شود، چون اینها را هم با قرض و وام و کمکها پرداخت میکنم.از طعنه عوام میگویم که زیاد ناراحتم میکنند،ازاین می گویم که برخی من و دوستانم را عامل … می دانند».