Search

English

جام جهانی فوتبال زنان؛ تجلی حیثیت زنانه

«درباره پرداختهای مساوی در فوتبال زنان و مردان چکار می‌خواهیم بکنیم؟ جیانی (رییس فیفا.)، تو در این باره چه می‌کنی؟ کارلوس (رئیس فدراسیون فوتبال آمریکا) قرار است در این باره چه کار کنیم؟ مخاطب من همه شما هستید. وقت آن رسیده که همه با هم همکاری کنیم تا به این مشکل رسیدگی کنیم».

این سخنان «مگان راپینو» است؛ بازیکن مشهور و جنجالی تیم ملی فوتبال زنان آمریکا که دیشب در جریان مراسم اهدای جوایز بهترین‌های جام‌جهانی، در حال دریافت جوایز خود، دغدغه‌های برابری‌خواهانه خود را به نمایش گذاشت. 

تیم فوتبال زنان آمریکا با شکست هلند در مسابقه نهایی جام جهانی فوتبال زنان برای چهارمین بار قهرمان جهان شد و مگان راپینو ستاره بی‌چون و چرای تیم آمریکا بود. البته آمریکا خود نیز ستاره بی‌چون و چرای جام‌جهانی زنان است. امسال تیم زنان آمریکا برای چهارمین بار قهرمانی خود در جام جهانی را جشن گرفت. این تیم پیش از این نیز در سال‌های ۱۹۹۱، ۱۹۹۹ و ۲۰۱۵ قهرمان جام جهانی شده بود؛ در سال ۲۰۱۱ به مقام دوم دست یافته بود و در سال‌های ۱۹۹۵، ۲۰۰۳ و ۲۰۰۷ نیز صاحب عنوان سوم شده بود؛ افتخاراتی که ظاهرا برای دیگر تیم‌ها حالا حالا دست‌نیافتنی است!

تصویری از مگان راپینو

فارغ از این مسائل، هرگاه جام‌جهانی فوتبال زنان برگزار شده است، مسائل برابری‌خواهانه و حواشی زنانه این مسئله نیز اوج گرفته است؛ مسائلی که در فوتبال مردان کمتر بروز و ظهور دارند. شاید به این علت که اساسا مردان چنین دغدغه‌هایی ندارند و بسیاری از مسائل آنان رفع شده است. اما زنان حتی در سطح اول فوتبال زنان و حتی در کشورهای توسعه‌یافته، هنوز درگیر دغدغه‌هایی هستند که فوتبال زنان را پیش از آنکه برای آنان به صورت ورزشی جذاب بنمایاند، تبدیل به مسئله‌ای حیثیتی هم کرده است؛ دفاع از حیثیت زنانه و اینکه هیچ کم از مردان ندارند.

در وهله نخست زنان، از کمبود توجه به فوتبال زنان گله می‌کنند. از اینکه فوتبال زنان به اندازه فوتبال مردان برای فیفا دغدغه نیست؛ اصلا چرا راه دور برویم؟ همین امسال فینال جام‌جهانی فوتبال زنان در همان روزی انجام شد که فینال کوپاآمریکا انجام شد و طبیعی بود خیلی از نگاه‌ها به آن سمت بچرخد. اگر فینال جام‌جهانی فوتبال مردان بود، چنین اتفاقی اساسا رخ می‌داد؟!

این نابرابری بین زن و مرد در فوتبال در عرصه جایزه‌ها هم خود را نشان می‌دهد. مثلا تیم قهرمان زنان امسال ۴ میلیون دلابه عنوان جایزه می‌گیرد در حالی‌که جام‌جهانی قبلی در فوتبال مردان به تیم قهرمان، ۳۸ میلیون دلار جایزه دادند! ولی مقامات نیز استدلال‌های خود را دارند.

 به عنوان مثال دبیرکل سابق فیفا در پاسخ به چرایی این نابرابری می‌گوید: «جوایز جام جهانی مردان بیشتر است برای اینکه درآمد حاصل از این مسابقات به مراتب بیشتر است بازی‌های مردان به طور مستقیم ۴.۵ میلیارد دلار درآمد مستقیم برای فیفا دارد که با آن نه تنها جام جهانی بزرگسالان مردان بلکه جام جهانیِ جوانان مردان و زنان، جام جهانی فوتسال، فوتبال ساحلی و جام باشگاه‌های فوتبال جهان تأمین مالی می شود».

زنان کمتر از مردان برای فوتبال زحمت نمی‌کشند اما سهم برابری با آنان ندارند

مسئله توجه بیشتر به فوتبال زنان منجر به پیشنهادهای جنجالی هم شده است. مثلا چند سال پیش «سپ بلاتر» رییس‌ وقت فیفا، از زنان فوتبالیست خواسته بود شرت‌های تنگ‌تر و زنانه‌تری بپوشند تا بتوانند تماشاگران بیشتری جذب کنند! همان سال یکی از فوتبالیست‌های زن نروژی در پاسخ به بلاتر و استدلال جنسیتی او گفته بود: «ما به عنوان فوتبالیست فقط به نتیجه اهمیت می‌دهیم. اگر تماشاچیان می‌خواهند مدل‌ها را تماشا کنند باید بروند و مجله پلی بوی بخرند»!.

این سطرهای بالا دغدغه فوتبال زنان در کشورهای توسعه‌یافته بود. کشورهایی که در آن رویکرد جمعی بر بهبود وضعیت استوار است. در ایران که وضعیت برعکس است و آن‌اندازه وضعیت خراب است که به گفته برخی بازیکنان فوتبالیست زن ایرانی اساسا خیلی‌ها خبر ندارند که در ایران، زنان به طور رسمی فوتبال بازی می‌کنند!

نکته غم‌انگیز دیگر در این ماجرا این است که به گفته یکی از مربیان زن در فوتبال ایران، یکی از مشکلات خاص فوتبال زنان در ایران این است كه به خاطر بی توجهی باشگاه ها به موضوع فوتبال زنان روند بازیكن سازی در ایران معكوس شده است. به گفته «مهناز امیرشقاقی» که در زمینه فوتبال و فوتسال زنان فعالیت می‌کند و سرمربی تیم فوتسال دختران زیر۱۹ سال است: «در تمام دنیا بازیكنان توسط استعدادیاب ها در تیم‌های باشگاهی شناسایی شده و به صورت حرفه‌ای آموزش می‌بینند سپس به تیم ملی دعوت می‌شوند، اما این روند در ایران كاملا برعكس شده یعنی تیم ملی بازیكن را كشف و می‌سازد و بعد آنان را به تیم‌های باشگاهی تزریق می‌كند».

درحالیکه به گفته او روند طبیعی این است كه باشگاه بازیكن‌سازی كند و سپس به تیم ملی تزریق كند تا جای اینکه  كادر فنی وقتش را صرف آموزش و اصلاح تكنیك‌های فردی یا آمادگی جسمانی بازیكنان كند، بیشترین زمان را برای هماهنگی و اجرای تاكتیك‌ها به كار گیرد».

این وضعیت خاص قطعا دلایل خاص خود را دارد اما قبل از همه چیز این مسئله به این باز می‌گردد که زنان فوتبالیست ایرانی هیچ – به معنای واقعی کلمه هیچ – سهمی از رسانه «ملی» ندارند. رسانه به اصطلاح ملی، حداقل در زمینه فوتبال، رسانه‌ای کاملا مردانه است و با فوتبال زنان، همچون چیزی که وجود ندارد، روبرو می‌شود و سعی می‌کند اساسا بحث آن به میان نیاید. تازه این در‌حالی‌ست که زنان ایرانی برعکس اکثر کشورهای دنیا مجبور هستند با لباس‌های کاملا پوشیده فوتبال بازی کنند.

لباس‌هایی که قطعا لباس‌های راحتی نیستند. طبیعی بود که چنین رسانه‌ای، جام‌جهانی فوتبال زنان را هم کاملا ندیده بگیرد. عدم پخش این مسابقات موجب این نیز شده است که حامیان مالی به هیچ عنوان سراغ فوتبال زنان نیایند. در حالیکه به گفته صاحب‌نظران فوتبال عملا مانند یک پروژه اقتصادی‌ست و وقتی یك پروژه اقتصادی درآمدزا نباشد توجیه مناسبی هم برای جلب همكاری ندارد و در نتیجه به راحتی كنار گذاشته می شود. درحالی‌که به گفته خانم امیرشقاقی، این مشكل با پخش تلویزیونی حتی پنج دقیقه از مسابقات فوتبال تیم ملی و تیم های باشگاهی زنان نیز قابل حل است.

تصویری از زهرا قنبری؛ فوتبالیست ایرانی

«زهرا قنبری» که از برجسته‌ترین فوتبالیست‌های زن ایرانی‌ست، درباره بی‌توجهی رسانه‌ای به فوتبال زنان در ایران می‌گوید: «در کشور ما عدۀ اندکی می‌دانند فوتبال بانوان وجود دارد. فوتبال بانوان مثل فوتبال آقایان نیست که بازتاب گسترده‌ای داشته باشد. اگر الان جام جهانی فوتبال مردان برگزار می‌شد، خیلی از شبکه‌های رادیو و تلویزیون ایران به آن می‌پرداختند. احساس می‌کنم دلیل این بی‌اعتنایی، تفاوتی است که از نظر نشریات ورزشی بین فوتبال بانوان و فوتبال آقایان وجود دارد. ولی من که خودم فوتبالیستم، معتقدم فوتبال زنان و مردان تفاوت چندانی ندارد. تفاوت اصلی در کمبود امکانات فوتبال زنان است ولی از حیث کیفیت بازی و سطح تکنیک، به نظرم خانم‌ها در سطح بسیار خوبی‌اند… جام جهانی زنان هم مثل لیگ برتر فوتبال بانوان در ایران بازتاب چندانی ندارد. اینکه به فوتبال زنان بهای کافی داده نمی‌شود، خیلی یأس‌آور و انگیزه‌سوز است».

در شرایطی که دنیا با شتاب به سوی برابری می‌شتابد، این رنج تا به کی برای زن ایرانی ادامه خواهد داشت؟ «چاک شومر» – رهبر اقلیت دموکرات سنا – پس از قهرمانی زنان کشورش پرسید: «آیا هم‌اکنون می‌توان در مورد تساوی دستمزد صحبت کرد؟». آیا کسی در میان سیاستمداران ایرانی پیدا می‌شود که به اندازه چاک شومر دغدغه زنان فوتبالیست کشورش را داشته باشد؟ 

انتشارات بیشتر ...