در اواخر اکتبر ۲۰۱۲، طوفان سندی ساحل شرقی ایالات متحده را ویران کرد، هزاران خانه را از بین برد و برق بیش از هشت و نیم میلیون نفر قطع شد.[۱] پس از بروز فاجعه، سازمانهای بزرگ امدادرسانی در شرایط اضطراری، مانند مرکز فدرال مدیریت اورژانس(فیما) و صلیب سرخ تلاش کردند که نیازهای آسیبدیدگان را تأمین کنند، اما نهایتا در عمل ثابت شد که کارآیی آنها محدود است. این سازمانها اغلب با تأخیر به نقاط آسیب دیده میرسیدند و پیشنهاد کمک تعداد بیشماری از داوطلبان محلی را رد میکردند.
ابعاد شوکآور فاجعه سبب شد که سازمانها، شرکتها و مردم معمولی به دلیل علاقه به همسایگان و همدردی با آسیبدیدگان به تلاشهای امدادرسانی بپیوندند.
گروههایی از شهروندان گرد هم آمدند و وارد عمل شدند. آنها در این عقیده اتفاق نظر داشتند که با بهرهگیری از قدرت تکنولوژی، مردم محلی میتوانند مهارتهای منحصر به فرد خود را برای واکنش سریع و موثر در جهت تأمین نیاز اطرافیانشان به کار بگیرند. «رانی کمیوتک»، افسر بازنشسته پلیس که همه چیز خود را در سیل از دست داده بود، از خیزش و هشیاری جامعه در شرایط اضطراری همراه با تحسین دچار شگفتی شد: «این طوفان (و وقایع پس از آن) به راستی همه مردم را گرد هم آورد و من حقیقتا از کمک آنها تشکر میکنم.» [۲]

اهداف و مقاصد
سازمانها در واکنش به خسارتهای ناشی از طوفان سندی، توانستند امکانات موجود خود را برای کمکرسانی به آسیبدیدگان به خدمت بگیرند. به عنوان مثال، فعالان کمپین «اشغال وال استریت» ـ کمپینی که علیه پاسخگو نبودن شرکتها و نابرابریهای اقتصادی به وجود آمده بود ـ توانستند با استفاده از شبکههای موجود خود، جنبش «اشغال سندی» را خلق کنند تا بتوانند به قربانیان طوفان کمک برسانند. به گفته یکی از فعالان، جسیکا راف: «زمانی که در پارک بودیم، در دو ماه اول جامعهای واقعا اشتراکی داشتیم و حقیقتا پشتیبان یکدیگر بودیم و نیازهای افراد در پارک را برآورده میکردیم و این کاری است که ما در اینجا هم میکنیم، واقعا فکر نمیکنم فرقی داشته باشد». [۳] جنبش اشغال سندی از کلیساهای محلی خواست که فضای خود را برای خدمترسانی در اختیار آنها بگذارند. اعضای کمپین برای آسیبدیدگان غذای گرم تهیه میکردند، وضعیت هوا را تحت نظر داشتند، بین آسیبدیدگان پتو توزیع میکردند و تیمهای ساختمانی و پزشکی تشکیل دادند و به صورت موردی خدمات عمومی عرضه میکردند. جنبش سندی به عنوان یک سازمان، هدف یگانهای نداشت بلکه مجموعهای متشکل از شهروندان بود که هدفشان کمکهای همه جانبه به نیازمندان بود.
«طرح ردهوک» در «ردهوک بروکلین» نیز به دنبال اهداف مشابهی بود. با آن که فعالیت معمولی این طرح تهیه برنامههای اجتماعی برای جوانان و پشتیبانی از آنها در منطقه ردهوک بود، پس از طوفان، فعالیتهای خود را بر خدمات پزشکی و رساندن دارو به آنها که در خانههای خود به دام افتاده بودند، متمرکز کرد.[۵] این طرح حتی کلینیک موقتی در مرکز اجتماعی ردهوک راه انداخت تا همسایگانی که به خدمات پزشکی فوری نیاز داشتند، توسط افراد کشیکی که حرفهای بودند و در زمینه خدمات درمانی تعلیم دیده بودند، مداوا شوند، البته در صورتیکه ۹۱۱ و سایر مراکز خدمات پزشکی، سرشان شلوغ بوده و یا با تأخیرعمل میکردند.
حتی شرکتهای انتفاعی نیز نقش فعالانهای در کمکرسانی به آسیبدیدگان طوفان ایفا کردند. شرکت «ایربنب» که درآمدش از طریق کمیسیون گرفتن از اجاره آپارتمانها تأمین میشد، پس از طوفان سندی، به مسئولین شهر نیویورک نیز اجازه استفاده از وبسایت خود را داد و کمیسیون معمول را نیز حذف کرد تا افراد خیرخواهی که میخواستند سرپناه در اختیار آسیبدیدگان بگذارند از آن استفاده کنند. ایربنب در وبلاگ خود نوشت: «هزاران نفر به سرپناه نیاز دارند و هزاران نفر دیگر فضای اضافی دارند، زمان آن است که به کمک هم بیاییم.» [۶] بیش از هزار نفر از قربانیان سندی با استفاده از این طرح سرپناه پیدا کردند. یک مشارکتکننده از «استاتن آیلند»، تجربه خود را اینگونه بیان میکند: «زمانی که از در وارد شدم، توسط میزبان و دوست دخترش و سگ کوچکشان مورد استقبال قرار گرفتم و احساس کردم که به خانه یکی از بستگانم وارد شدهام.»[۷]
«سیکلیک فیکس» نیز پس از طوفان سندی تکنولوژی خود را به کمکرسانی برای آسیبدیدگان اختصاص داد. این وبسایت در سال ۲۰۰۸ در «نیوهیون کانیتیکات» راهاندازی شد تا مردم مشکلات غیرفوری خود، مانند دیوارنویسی و مشکلاتی مشابه آن را به مسئولین شهری گزارش دهند وهمچنین خواستار شفافیت و پاسخگویی بیشتری از ناحیه مقامات دولت شوند. پس از طوفان سندی، مراجعات تلفنی به ۹۱۱ برای نیاز فوری به کمک، به شدت افزایش یافت. سیکلیک فیکس، در سایت خود بخشی را به وجود آورد تا شهروندان بتوانند مسائل غیر فوری، مانند سقوط درختان، قطع برق و مسدود شدن راه آبها را در همسایگی خود با کلیک کردن روی «مسئله خود را گزارش دهید» به اطلاع مسئولین برسانند و ۹۱۱ را برای مسائل ضروریتر اختصاص دهند.
ضربات ناشی از طوفان سبب شد که گروههای کوچکی از مردم معمولی دست به ابتکارات جدیدی بزنند، گروهی سه نفره با دست خالی در«بیریدج بروکلین» آشپزخانه جدیدی را راه انداختند، آشپزخانه خدماتی بیریدج. این آشپزخانه کار خود را از زیرزمین کلیسا شروع کرد و روزانه به بیش از ۸۰۰ نفر از قربانیان سندی غذا میداد و برای تأمین مواد غذایی وابسته به کمکهای کشاورزان و صاحبان رستورانهای محلی بود. «آلیسون روبیسلی» یکی از بنیانگزاران آشپزخانه و از رستوراندارهای شناخته شده محلی، انگیزه گروه را اینگونه توصیف میکند: «شما میخواهید روح آنها را تغذیه کنید، نمیخواهید آنها فکر کنند که آشغالهای خود را دور میریزید.» [۸] داوطلبان و اعضای صنایع غذایی محلی کمک کردند تا بهترین غذاهای ممکن تهیه شود. یکی از زنان پس از خوردن غذای آشپزخانه بیریدج با شوق فراوان از کارکنان برای سرو کردن سالاد تشکر کرد، او یک هفته بود که سبزیجات نخورده بود.

اشغال سندی، کمک مردم، طرح ردهوک، ایربنب، سیکلیک فیکس و آشپزخانه بیریدج، تنها بخشهایی از کمکهای شهروندان بود که پس از طوفان سندی در صحنه ظاهر شدند. این گروهها، راههای متفاوتی را برای مشارکت در تلاشهای امدادرسانی در پیش گرفتند، ولی هدف مشترکی داشتند. هر گروه، افراد محل خود را گردهم آورد و از مهارتها، منابع و شبکههای اجتماعی موجود برای کمکرسانی به شهروندان آسیبپذیر منطقه نیویورک استفاده کرد. این کمکها شامل پختن غذا، جمعآوری مایحتاج و فراهم آوردن سرپناه بود تا نقاط ضعف کمکرسانی را تقویت کنند و شکافهای خالی کمکهای دولتی را پر کنند.
رهبری
بسیاری از شهروندان معمولی که مهارتهای ویژهای داشتند، پس از طوفان سندی به عنوان رهبر ظاهر شدند. یکی از این رهبران «ماتیوکروشار» بود که دانشجوی پزشکی و آغازگر فعالیتهای مربوط به طرح ردهوک بود. او در ابتدا از پیشتازی در تلاشها اکراه داشت، برای این که فکر میکرد «من تنها یک دانشجوی پزشکی هستم!» کروشار پس از آنکه یکی از اعضای شورای شهر با اوصحبت کرد متقاعد شد که فعالانه وارد عمل شود. عضو شورا به او گفت:«ما هیچ چیز نداریم، ایالت و دولت فدرال هم به کمک ما نخواهند آمد و نگران کسانی هستیم که در خانههای خود گیر افتادهاند.» [۹] کروشار و داوطلبان که نگران عدم دسترسی بیماران به دکتر و دارو بودند به خانه همسایگان سر میزدند تا از سلامت آنها مطمئن شوند. اگر به خاطر رهبری کروشار نبود، بسیاری از افرادی که در خطر بودند، مانند سالمندان ومعلولین که نمیتوانستند خانه خود را ترک کنند، هرگز به دارو و خدمات پزشکی مورد نیاز خود دسترسی پیدا نمیکردند. کروشار نمونهای از شهروندان بیشماری است که رهبری سازماندهی تلاشها برای کمکرسانی به آسیبدیدگان طوفان را به عهده گرفتند. این افراد توانستند نیازهای ویژه جامعه خود را برآورد کنند، درباره آن تصمیمگیری کنند و سپس پشتیبانی جامعه خود را برای هدایت داوطلبان در جهت کمکرسانی بهتر به دست آورند.

جنبش اشغال سندی، نهایتا رهبری کوششهای مردمی برای کمکرسانی را به عهده گرفت. انعطافپذیری جنبش و عدم وجود سلسله مراتب در آن سبب شد که بتواند به سرعت نسبت به برآوردن نیازهای مختلف واکنش نشان دهد. اشغال سندی توانست با بهرهگیری از رسانههای اجتماعی، منابع مورد نیاز برای بقیه سازمانها را نیز فراهم آورد. به عنوان مثال توییت میکردند که «طرح ردهوک به کاسه و بشقاب کاغذی برای غذا نیاز دارد» و یا «مرکز داوطلبان سانست پارک به رادیوهای ارتباطی و اپراتور آن و یا رادیو ویاچاف نیاز دارد» و«اگر خودرو دارید و میخواهید به حمل و نقل اقلام و داوطلبان کمک کنید به این سایت اطلاع دهید….» [۱۰] جنبش کسانی را که میخواستند کمک کنند، به نیازمندان وصل میکرد. سازمانهای متعدد و جدید نه تنها در بین گروه خود بلکه با دیگر سازمانها نیز نیاز به هماهنگی داشتند. جنبش اشغال سندی نقش هماهنگکننده را بین جنبشهای دیگر به عهده گرفت. این جنبش با هماهنگی و ایجاد همکاری در بین گروههای مختلف شهروندان توانست سبب توزیع منصفانه شود و اطمینان یابد که همه گروهها اقلام مورد نیاز خود را دریافت میکنند و این طور نباشد که یک گروه کمکهای مازاد بر احتیاج دریافت میکند و حال آنکه گروهی دیگر نادیده گرفته میشود.
فضای مدنی
طوفان سندی بدترین طوفانی بود که در طول چند دهه گذشته در شمال شرقی ایالات متحده به وقوع پیوسته بود و بیش از ۶۲ میلیارد دلار خسارت بر جای گذاشت. [۱۱] دولت آمریکا سعی کرد به سرعت و به نحو موثری واکنش نشان دهد. زمانی که طوفان به سواحل شرقی رسید، تیمهای فیما در آنجا حاضر بوده و از قبل خود را آماده کرده بودند تا به میلیونها نفر که در اثر ضربه اول آسیب دیده بودند کمک کنند.
با همه اینها در روزهای پس از طوفان، نگرانی ساکنین مناطق آسیبدیده افزایش یافت، زیرا فیما نتوانست واکنش مناسبی برای تأمین احتیاجات آنها نشان دهد. آنگونه که یک روزنامهنگار اشاره میکند: « کمکهای صلیب سرخ و گارد ملی رسید، مواد غذایی و سایر مایحتاج را تخلیه کردند و حمل آنها به داخل ساختمانها را به عهده ساکنین گذاشتند و ساکنین، ازجمله سالمندان و معلولین باید بستههای سنگین را از تعداد زیادی پله بالا میبردند. ساکنین آرورن، جایی که من بودم، میگفتند که بستهها را از کامیونها به وسط خیابان پرتاب میکردند». [۱۲] این مشکلات و سرخوردگیها بود که نیاز به دخالت و همکاری گروههای مختلف شهروندان را ایجاب میکرد. آلیسون روبیسلی از آشپزخانه بیریدج گفت: «صلیب سرخ، فیما، گارد ملی، چهار روز فکرمیکردند که از کجا شروع کنند. مردم گرسنه بودند، نمیتوانستیم صبر کنیم.» [۱۳] دولت و سازمانهای بزرگ به زودی فهمیدند که کارآیی آنها با محدودیت روبرو است و پشتیبانی از جنبشهای محلی را شروع کردند. صلیب سرخ حتی کامیونهایی پر از ملافه به جنبش اشغال سندی داد.

پیام و مخاطب
گروههای امدادگر شهروندان در زمینه ارتباطات و بسیج افراد بهترین بودند. اشغال سندی امکاناتی به وجود آورد تا نیازها به طور آنلاین ثبت شود و حمل اقلام اهدایی را به مناطق آسیبدیده تسهیل میکرد. ایربنب ویدیویی تهیه کرد و در یوتیوب گذاشت که تجربیات مثبت مشارکتکنندگان را نشان میداد و خواستار کمک بیشتر مردم شد. آلیسون روبیسلی از آشپزخانه بیریدج، رویکرد خود را برای جذب بیشتر افراد اینگونه توضیح میدهد: «من فکر کردم که هر چقدر بلندتر در توییتر فریاد بزنم، مردم بیشترمیفهمند که مشکلات بزرگتری ازآنچه در مترومیگذرد و یا نداشتن اینترنت وجود دارد.» [۱۴] شهر به سرعت واکنش نشان داد، بلافاصله پس ازاولین توییت، آشپزخانه بیریدج، کمک سخاوتمندانهای، به صورت مواد غذایی از یکی از ساندویچ فروشیهای محلی دریافت کرد. طرح ردهوک هم از توییتر برای جذب داوطلبان استفاده کرد. جان فلدمار، یکی از داوطلبان، که بخشی از نیازمندیها را تأمین کرده بود، اما میخواست در انجام کارها نیز کمک کند، میگوید: «من توییترطرح ردهوک را تعقیب میکردم، دیدم به داوطلبانی برای تمیز کردن و توزیع غذا نیاز دارند؛ رفتم و داوطلب شدم.ِ» [۱۵]
فعالیتهای فراگستری
تلاشهای امدادرسانی که پس ازطوفان سندی از دل جامعه جوشید، حتی هنوز یعنی در سال ۲۰۱۴ نیز جریان دارد. ایربنب از موفقیت پروژه طوفان سندی درس گرفت و خدمات خانگی خود را به سایر نقاط جهان که دچار فاجعه بودند، توسعه داد. جنبش کمک مردم، به موازات ادامه کارش «درکنی ایلند»، جوامع محلی را تقویت کرد و رهبری ریشهای مردم را استحکام بخشید. اشغال سندی اکنون به جای تمرکز بر کمکرسانیهای اولیه، توجه خود را بر صاحب خانهها در مناطق آسیبپذیر متمرکز کرد و به قربانیان طوفان آموخت که چگونه در مواجهه با تهدید دولت برای بیرون راندن آنها از خانههایشان دست به تحصن و اعتراضات مسالمتآمیز بزنند. علیرغم کاهش نیاز برای کمکهای فوری، تلاشهای امدادرسانی به قوت خود باقی است و با توجه به تغییر نیازهای شهروندان، اکنون برای بهبود جوامع آنها عمل میکند.

کوششهای امدادرسانی اهمیت کنشگران محلی را نشان داد، کنشگرانی که منطقه را میشناسند و به ساکنین آن احترام میگذارند. گروههای شهروندان آموختند که نه تنها چگونه خسارتهای فیزیکی را ترمیم کنند بلکه آموختند که چگونه جوامع متأثر را تقویت کنند و التیام ببخشند. به طوریکه «پاتریک زودا»، یکی از ساکنین نیویورک و آتشنشان سابق میگوید: «ما از هم پشتیبانی میکنیم، اینجا خانه من است و من بنا ندارم جای دیگری بروم.»” [۱۷]
Learn More:
News and Analysis:
Feueur, Alan. “Occupy Sandy: A Movement Moves to Relief.” New York Times. 9 November 2012.
Macfarguhar, Larissa. “Occupy Sandy.” The New Yorker. 3 November 2012.
Kilkenny, Allison “Occupy Sandy: One Year Later.” The Nation. 28 October 2013.
“Hurricane Sandy Fast Facts.” CNN Library. 13 July 2013.
Multimedia:
“Red Hook Initiative: A Community Response to Hurricane Sandy.” Red Hook Initiative. 2013.
Organization webpages:
Hurricane Sandy. Wikipedia. 30 July 2014.
Occupy Sandy. Wikipedia. 20 June 2014.
Red Hook Initiative. “We are the Change.” 2014.
SeeClickFix. “How it Works.” 2014.
Footnotes
[1] Fahey, Johnathan. “Hurricane Power Outages After Sandy Not Extraordinary, According To Report Analyzing Katrina, Past Storms.” Huffington Post. 16 November 2012.
[2] Taylor, Alan. “Hurricane Sandy: Staten Island Survivors.” In Focus with Alan Taylor. The Atlantic. 21 November 2012.
[3] Davis, Rebecca. Duerson, Meena Hart. “Occupy Sandy relief effort puts Occupy Wall Street activists in the spotlight again a year after Zuccotti Park.” NY Daily News. 10 December 2012.
[4] Marans, Daniel. “In Coney Island Public Housing, People’s Relief and Local Residents Fill Void Left by Government.” Huffington Post. 19 November 2012.
[5] Albrecht, Leslie. “Med Student Sets Up Makeshift Clinic to Help Red Hook’s Sandy Victims.” DNA Info New York. 9 November 2012.
[6] Wagle, Vivec. Air Bnb Blog. 7 November 2012.
[7] “AirBnb’s Hurricane Sandy Story.” AirBnb. Youtube.
[8] Crowley, Chris E. “Bay Ridge Cares Kitchen: Sandy Relief Through Feeding the Soul.” Serious Eats. 29 November 2012.
[9] Gush, Lauren. “Finding them first: Med student spearheads rescue and relief in Brooklyn after Sandy.” Foxnews.com. 20 November 2012.
[10] “Occupy Sandy Emerges As Relief Organization For 21st Century, Mastering Social Networks.” Huffington Post. 5 November 2012.
[11] Crutsinger, Martin. “Sandy Economic Damage Worse Than Expected At $62 Billion.” Huffington Post Business. 29 November 2012.
[12] Jaffe, Sarah. “After Sandy, disaster response needs not less government, but better.” The Guardian. 6 November 2012.
[13] Crowley, Chris E. “More Than Just Cupcakes: Robicelli’s Bakery on the Front Line of Sandy Relief.” Serious Eats. 7 November 2012.
[14] Ibid.
[15] Feldmar, Jamie. “Sandy Volunteer In Red Hook Shares Experience, Offers Advice.” The Gothamist. November 2012.
[16] “The Best Person to Tell Your Story is You.” Occupy Sandy Net. 31 December 2013.
[17] Taylor, Alan. “Hurricane Sandy: Staten Island Survivors.” In Focus with Alan Taylor. The Atlantic. 21 November 2012.