بینش و انگیزه
پس از آنکه برمه استقلال خود را از بریتانیا در سال ۱۹۴۸ به دست آورد، بلافاصله درگیر جنگ قدرت، میان حکومتهای نظامی و غیر نظامی شد. ارتش تا سال ۱۹۶۲، قدرت خود را تحکیم کرده و کشور را به طور کامل اداره میکرد. در سال ۱۹۸۸، رهبر خرافهگرای کشور، ژنرال نِهوین، دستور داد همه اسکناسهای کشور به جز 45 و 90 کیات، باطل شوند چون این اعداد به نه قابل تقسیم بودند و رقم نه عدد خوشبختی تلقی میشد. صدها هزار برمهای با رهبری دانشجویان معترض در ۸ اوت ۱۹۸۸ (مشهور به ۸۸۸۸ به دلیل آنکه ماه اوت ماه هشتم تقویم میلادی است)، به خیابانها ریختند. معترضین با این دستور، پساندازهای طول عمر خویش را نابود شده میدیدند. ارتش با استفاده بیسابقه از خشونت، به سرکوب اعتراضات پرداخت و در جریان سرکوب، بیش از سه هزار معترض کشته و صدها نفر بازداشت شدند.1 ژنرالها وعده برگزاری انتخابات در سال ۱۹۹۰ را دادند اما پیروزی قاطع آنگسان سوچی، تهدیدی برای قدرت نظامیان حاکم بود. در واکنش به این امر، سوچی تحت حبس خانگی قرار داده شد.
اعتراضات سال ۱۹۸۸، موج نارضایتی گستردهای در میان مردم برمه به نمایش گذاشت. اما بقیه نقاط جهان از اعتراضات و قساوت رژیم، بیاطلاع ماند. بسیاری از افراد زندانی شده بعد از اعتراضات، به واسطه عدم توجه بینالمللی و داخلی به خواستههای خود شگفتزده بودند و به این نتیجه رسیدند که مطبوعات مستقل، تنها روش دسترسی به جهان خارج و در نهایت براندازی رژیم است.2 فعالان دموکراسیخواه برمهای در اروپا در سال ۱۹۹۲، سازمانی به نام صدای دموکراتیک برمه بنیان گذاشتند تا مطبوعات آزاد را در اختیار مردم برمه قرار دهند. این سازمان با استفاده از گزارشگران مخفی و ارسال ماهوارهای و رادیویی سیگنال از اسلوی نروژ به برمه، توانست اخبار بدون جهتگیری را در اختیار مردم قرار دهد. پیش از این، مردم فقط به تلویزیون دولتی دسترسی داشتند.
در سال ۲۰۰۷، هنگامی که قیمتهای حمل و نقل به واسطه حذف یارانههای دولتی تقریبا دو برابر شد، هزاران راهب برمهای به خیابانها آمدند تا به نفع مردم اعتراض کنند. این اعتراض به علت رنگ ردای راهبان، به انقلاب زعفرانی مشهور شد. صدای دموکراتیک برمه، تنها سازمانی بود که گزارشگرانی در داخل کشور داشت و از این طریق افراد میتوانستند اعتراضات داخلی را به جامعه بینالمللی نشان دهند.
اهداف و مقاصد
صدای دموکراتیک برمه پس از تاسیس در سال ۱۹۹۲، چهار هدف را برای خود تعیین کرد: «۱) عرضه اخبار صحیح و بدون جهتگیری به مردم برمه، ۲) ارتقای درک و همکاری در میان گروههای مختلف قومی و مذهبی برمه، ۳) تشویق و تداومبخشی به افکار عمومی مستقل و تقویت گفتگوی اجتماعی و سیاسی و ۴) انتقال آرمانهای دموکراسی و حقوق بشر به مردم برمه.»3
فراتر از آن، صدای دموکراتیک برمه به صورت یک رسانه در تبعید عمل کرده و دیدگاههای متعدد و متفاوتی را عرضه میکند. این رسانه نماینده یک چهارچوب و برنامه سیاسی خاص نیست. بنا به توضیح معاون مدیر اجرایی صدای دموکراتیک برمه، خین مائونگ وین، با تاسیس این رسانه «احزاب اصلی مخالف، تریبونی به دست آوردند که از طریق آن خودشان را بیان کرده و عکسالعملهای خود را به سیاستهای حکومت بیان کنند، کاری که در رسانههای داخل کشور ممکن نبود.»4
رهبری
صدای دموکراتیک برمه، در اسلوی نروژ مستقر است. کارکنان تماموقت این رسانه در اینجا به جمعآوری و پخش برنامههای خبری میپردازند. چهل گزارشگر در داخل برمه به ضبط زنده رخدادها میپردازند.5 بسیاری از کارکنان صدای دموکراتیک برمه، متاثر از تجربیات خود از مبارزه با رژیم هستند؛ به عنوان مثال، مدیر شبکه صدای دموکراتیک برمه در داخل کشور توضیح میدهد که چگونه بعد از اعتراضات سال ۱۹۸۸، بازداشت شد: «در طی دوره زندان، از دنیای خارج انتظار داشتم که در مورد شرایط آنجا خبر داشته باشد اما در دنیای واقع، وقتی بیرون آمدم دریافتم که سانسور در کشور بسیار جدی است؛ حتی دوستانم که در حوزه سیاست کار میکردند دقیقا نمیدانستند که در زندان چه میگذرد. همین امر مهمترین دلیل برای کار صدای دموکراتیک برمه است و این رسانه هماکنون نقشی محوری بازی میکند.»6 گزارشگری دیگر، ماموریت صدای دموکراتیک برمه را اینگونه توصیف میکند: «شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که جایی در سیانان پیدا کنید. آنچه اهمیت دارد گفتن حقیقت در مورد کشورمان است.»7
گزارشگران مخفی صدای دموکراتیک برمه با شجاعت و وقف خود با هدف دموکراسی در برمه، متحد هستند. یکی از گزارشگران میگوید: «فیلم گرفتن در داخل برمه کاری بسیار دشوار است، چون موارد قابل فیلمبرداری بسیار محدود است و همزمان شما زندگی خود را به خطر میاندازید. در عین حال اگر اشتباه کنید… کل شبکه از میان خواهد رفت. بدین ترتیب ما فقط زندگی خودمان را به خطر نمیانداختیم، بلکه زندگی همکارانمان را نیز به خطر میانداختیم.»8
فضای مدنی
سرکوب خشن اعتراضات دانشجویی ۱۹۸۸، آغازگر دوران تازهای از سرکوب بود. این دوره در خودداری ژنرال ثان اشوِ از به رسمیت شناختن پیروزی آنگسان سوچی در انتخابات ۱۹۹۰، تجسم مییابد. هنگامی که ثان اشوِ تصمیم گرفت در سال ۲۰۰۵، پایتخت را از یانگون (قبلا رانگون) به شهر دورافتاده نایپاییتاو منتقل کند، حکومت خود را بیشتر از مردم برمه منزوی ساخت.
حکومت برای سرکوب انتقاد، همه رسانههای غیر دولتی از جمله فعالیت رسانههای مخالفان و مطبوعات خارجی را غیر قانونی اعلام کرده است. گزارش خانه آزادی در مورد مطبوعات در گروه کشورهای «غیر آزاد» امتیاز 95 از 100 را به برمه داده است. گزارش بیان میکند که چگونه «کسانی که در عرصه عمومی، به بیان و نشر دیدگاهها یا تصاویر انتقادی از رژیم میپردازند، تحت تنبیهات سختی مثل زندانهای طولانی مدت، حمله و ارعاب قرار میگیرند.»9 در دوران اعتراضات سال ۲۰۰۷، حکومت اختصاصا به دنبال روزنامهنگاران در میان جمعیت بود تا آنها را بازداشت کند. یکی از گزارشگران صدای دموکراتیک برمه میگوید: «ارتش به دنبال شکار افرادی با دوربین بود.»10
پیام و مخاطب
پس از حذف یارانههای سوخت در سال ۲۰۰۷، هزینههای حمل و نقل، یکشبه دو برابر شد. این امر موجب اعتراضاتی در سراسر یانگون شد. اما این نافرمانیهای مدنی به سرعت مورد سرکوب پلیس واقع شد. در عین حال، اقتصاد برمه در حال تجربه فروپاشی بود چون بسیاری از مردم برمه، دیگر قادر نبودند هزینههای بالای حمل و نقل عمومی، غذا و کالاهای مصرفی را بپردازند.11 در واکنش به این رنج، چند صد راهب در اواسط اوت، به راهپیمایی اعتراضی دست زدند. پس از آگاهی صدای دموکراتیک برمه از این اعتراض، آنها با یکی از رهبران راهبان صحبت کردند و او اظهار داشت که «ما به ژنرالها اخطار نهایی را دادهایم. اگر به تقاضای ما پاسخ ندهند و ساکت بمانند، ما برای اقدام آمادهایم. ما در سراسر کشور راهپیمایی خواهیم کرد، در ماندالای و رانگون. همه دنیا باید بداند که راهبان در اعتصاب هستند.»12
گزارشگران صدای دموکراتیک برمه، با اطلاع از تاثیر حضور راهبان و برانگیخته شدن تظاهرات گستردهتر، راهپیماییهای آنان را تحت پوشش قرار دادند. آنها فیلمهای گرفته شده را به تایلند و نروژ قاچاق کردند تا آنها را نه تنها به دنیای بیرون بلکه به مردم داخل برمه نشان دهند؛ جرج پَکر این پدیده را بومرنگ رسانهای نام مینهد.13 معاون مدیر اجرایی صدای دموکراتیک برمه، خین ماونگ وین، بر این باور است که «فعالان سیاسی و اجتماعی و مردم عادی با پوشش مبارزه آنها توسط رسانهها، مورد تشویق قرار میگیرند. این امر موجب افزایش تعداد کسانی میشود که نظرات خود را بیان کرده و در تظاهرات صلحآمیز برای مطالبه آزادی مشارکت میکنند.»14
استفاده صدای دموکراتیک برمه از تکنولوژی، موجب افزایش هر روزه راهپیماییها میشد: «اعتراضات سال ۱۹۸۸، از حیث مقیاس، بسیار بزرگتر از تظاهرات ۲۰۰۷ بود، اما دنیا آنها را مشاهده نکرد… سرعت و سهولت تلفن همراه و ارتباطات پستی الکترونیکی، مشاوره میان تعداد زیادی از رهبران سیاسی را تسهیل میکرد. همانند سال ۱۹۸۸، رادیوها نیز منبعی جدی برای ارائه اطلاعات بودند. مردم به رادیوها نه تنها برای پی بردن به وقایع روز بلکه جهت برنامهریزی برای روز بعد، گوش میکردند.»15
علیرغم حضور هزاران معترض و محکومیت بینالمللی، نظامیان حاکم، استفاده از زور را برای سرکوب مشارکت در اعتراضات، ارعاب و ضرب و شتم راهبان و حامیان آنها آغاز کردند. اما تظاهرات عمدتا به خاطر تلاش صدای دموکراتیک برمه و شهروندان روزنامهنگار برمهای «درجه بالایی از پوشش رسانهای و خبری بینالمللی را به دست آورد» و برای مدتی کوتاه «علیرغم نقش معمولا انزواجویانه [برمه] حتی به یکی از موضوعات اصلی در میان اکثر رسانههای بینالمللی» تبدیل شد.16
فعالیتهای فراگستر
یکی از مهمترین فعالیتهای فراگستر که صدای دموکراتیک برمه در دوران انقلاب زعفران در آن درگیر بود، ایجاد همبستگی با جامعه راهبان بوده است. برمه به عنوان کشوری با «بالاترین تمرکز در اجرای مراسم بوداییان» در جهان ارتباط زیادی با بوداییگری دارد: «در هر روستایی نوعا یک دیر بودایی وجود دارد و مردم، راهبان را رهبران معنوی جامعه تلقی میکنند.»17 راهبان نه تنها فراهمکننده خدمات معنوی، بلکه بسیاری از خدمات اجتماعی شامل تعلیم و تربیت، غذا و پناهگاه هستند. راهبان با جمعآوری صدقه از مردم، برای خرید غذا، از رنج مردم برمه پس از بالا رفتن قیمت سوخت به خوبی آگاه بودند. پس از آنکه صدای دموکراتیک برمه، از راهپیمایی راهبان برای مردم، آگاه شد بلافاصله با راهبانی که از پیش ارتباط داشت تماس گرفت و حمایت خود را اعلام کرد.
در اولین راهپیمایی راهبان، گزارشگران صدای دموکراتیک برمه در تظاهرات شرکت کردند تا اقدامات آنها را تحت پوشش قرار دهند. راهبان ابتدا به این گزارشگران مشکوک بودند و میترسیدند که مبادا این افراد، مخبران حکومت باشند. به گفته یک گزارشگر «تعدادی از افراد اطلاعاتی سعی داشتند در خیابان گزارشگران ما را بربایند؛ راهبان از گزارشگران حفاظت کرده و آنها را به میان صفوف خود بردند و پس از آن، افراد ما میتوانستند آزادانه با راهبان گام بردارند. ما حقیقتا میتوانستیم با یکدیگر کار کنیم.»18 این همکاری نقش مهمی در تداوم گزارشگری مستقل صدای دموکراتیک برمه از انقلاب زعفران داشت.
پس از روزها تظاهرات راهبان بدون پیوستن دیگر گروهها، یکی از سازماندهندگان به مقر اصلی صدای دموکراتیک برمه تلفن کرده و پرسید «اگر ما مردم را برای پیوستن به خود دعوت کنیم چه خواهد شد؟ آیا این کار مثمر ثمر خواهد بود؟»19 به توصیه صدای دموکراتیک برمه، راهبان به تشویق شهروندان برای پیوستن به تظاهرات با تشکیل زنجیرهای انسانی در پیرامون صفوف راهبان پرداختند. بسیاری بر این باور بودند که حکومت هیچگاه علیه راهبان وارد عمل نخواهد شد چون آنها در جامعه از احترام زیادی برخوردار بودند و بالاخص میتوانستند چالشی بالقوه برای اقتدار رژیم باشند. حکومت، تظاهرات را برای مدتی طولانیتر از نافرمانیهای مدنی گذشته تحمل کرد اما ژنرالها به زودی اقدامات خشن خود را علیه راهبان آغاز کردند.
عنصر کلیدی دیگر برای طولانی شدن تظاهرات، نقش جامعه بینالمللی در محکومیت سرکوبهای حکومت بود. رهبران بینالمللی (به جز هند و چین) و سازمانهای بینالمللی، از جمله سازمان ملل، به انتقاد از حکومت برمه پرداختند و اصرار ورزیدند که نظامیان حاکم، به سمت نظامی دموکراتیکتر گام بردارند.20 فراتر از آن، پس از نشر فیلم مستند «برمه وی جی» در سال ۲۰۰۸، که نقش صدای دموکراتیک برمه در اعتراضات سال ۲۰۰۷ را ترسیم میکرد، این رسانه شهرت بینالمللی ویژهای پیدا کرد. صدای دموکراتیک برمه یکی از سه نامزد اصلی برای جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۱۰ بود.21
علیرغم سرکوب دولت برمه و بیتوجهی واضح آن به رفاه شهروندان، صدای دموکراتیک برمه از زمان تاسیس خود در سال ۱۹۹۲، رشتهای مدام و همیشگی از تحلیلهای رسانهای مستقل برای مردم داخل برمه فراهم آورده است. انتخابات تقلبی اخیر، نمایانگر عدم مشروعیت نظامیان حاکم در میان مردم برمه و فعالیت آنها علیه امید مردم به یک جامعه آزاد است.22
Learn More
News & Analysis
Allchin, Joseph. “DVB ‘Top Three’ for Nobel Peace Prize.” Democratic Voice of Burma. 7 Oct, 2010.
Bannister, Matthew. “Videoing Burma: An Interview with Burma VJ’s ‘Joshua’.” BBC. 11 June, 2009.
Democratic Voice of Burma Channel Live (Burmese).
Democratic Voice of Burma Official Website.
MacFarquhar, Neil. “UN Doubts Fairness of Elections in Myanmar.” New York Times. 21 Oct, 2010.
Packer, George. “Drowning: Can the Burmese People Save Themselves?” The New Yorker. 25 Aug, 2008.
Tavaana Exclusive Case Study: Aung San Suu Kyi: Leading the Burmese Democracy Movement.
“Burma/Myanmar: After the Crackdown.” International Crisis Group Asia Report No. 144. 31 Jan, 2008.
“Burma’s 1988 Protests.” BBC News. 25 Sept, 2007.
“Bush Announces More Burma Sanctions.” USA Today. 19 Oct, 2007.
“Freedom in the World: Burma, 2010.” Freedom House. 2010.
“Freedom of the Press: Burma, 2010.” Freedom House. 2010.
Books
Fink, Christina. Living Silence in Burma: Surviving Under Military Rule. New York: Zed Books, 2009.
Fink, Christina. “The Moment of the Monks: Burma, 2007.” Civil Resistance and Power Politics: The Experience of Non-Violent Action from Gandhi to the Present. Ed. Adam Roberts and Timothy Garton Ash. Oxford: Oxford University Press, 2009.
Multimedia
Ostergaard, Anders. “Burma VJ: Reporting from a Closed Country.” Oscilloscope Laboratories, 2008.
“Burma VJ: Anders Ostergaard and Kin Maung Win Interview.” YouTube. 19 May, 2009.
“Eyes of the Storm.” PBS Wide Lens. 20 August, 2009.
“Myanmar regime trying to suppress protestors.” NBC Nightly News. 27 Sept, 2007.
Footnotes
[1] “Burma’s 1988 Protests.” BBC News. 25 Sept, 2007.
[2] “Eyes of the Storm.” PBS Wide Lens. 20 August, 2009.
[3] Democratic Voice of Burma Official Website.
[4] Win, Khin Maung. “Democratic Voice of Burma: Strategies of an Exile Media Organization.” CAMECO’s Media on the Move Part 3 – Potentials of Diaspora Media. Sept. 2008.
[5] Ibid.
[6] “Eyes of the Storm.”
[7] Ibid.
[8] Bannister, Matthew. “Videoing Burma: An Interview with Burma VJ’s ‘Joshua’.” BBC. 11 June, 2009.
[9] “Freedom in the World: Burma, 2010.” Freedom House. 2010.
[10] Ostergaard, Anders. “Burma VJ: Reporting from a Closed Country.” Oscilloscope Laboratories, 2008.
[11] Jagan, Larry. “Fuel price policy explodes in Myanmar.” Asia Times. 24 Aug. 2007.
[12] Ibid.
[13] Packer, George. “Drowning: Can the Burmese People Save Themselves?” The New Yorker. 25 Aug, 2008.
[14] Win.
[15] Fink, Christina. Living Silence in Burma: Surviving Under Military Rule. New York: Zed Books, 2009. Pg. 368.
[16] Buck, Lea. “Media and Protests in the Myanmar Crisis.” Journal of Current Southeast Asian Affairs. June 2007. PDF.
[17] “Beyond a Spiritual Calling: The Saffron Revolution.” Journal of International Affairs 61, no. 1 (Fall/Winter 2007): 236.
[18] Ostergaard.
[19] Ibid.
[20] “Bush Announces More Burma Sanctions.” USA Today. 19 Oct, 2007.
[21] Allchin, Joseph. “DVB ‘Top Three’ for Nobel Peace Prize.” Democratic Voice of Burma. 7 Oct, 2010.
[22] MacFarquhar, Neil. “UN Doubts Fairness of Elections in Myanmar.” New York Times. 21 Oct, 2010.