کشتهشدن ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور جمهوری اسلامی، و هیئت همراهش از جمله امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، در پی سقوط بالگرد، موجب شد انتخابات ریاست جمهوری یک سال زودتر از موعد برگزار شد.
علیرغم بهحرکتدرآمدن گسترده ماشین پروپاگاندای جمهوری اسلامی، که این اتفاق را به عنوان فرصتی برای تکاندادن فضای سیاسی وعده میدهد و برای کشیدن مردم به پای صندوقهای رأی از هر ترفندی استفاده میکند، حال و هوای فوتبال باشگاههای ایران و البته جام ملتهای اروپا از حال و هوای انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در ایران پرشورتر به نظر میرسد.
ابراهیم شیرعلی، رئیس «ایسپا»: مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، طی یک نظرسنجی در روزهای ١٩ و ٢٠ خرداد ۱۴۰۳، پیش از معرفی نامزدهای تاییدصلاحیتشده از سوی شورای نگهبان، نظر مردم را در مورد انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری به همهپرسی گذاشته است.
در این طرح، با ۳هزار و ٩٠۶ شهروند بالای ١٨ سال ساکن در ٣١ استان کشور (شامل مناطق شهری و روستایی) مصاحبه حضوری انجام شده است.
نرخ پاسخگویی به پرسشنامه حدود ۴١ درصد محاسبه شده؛ یعنی در سراسر کشور، ۵٩ درصد از شهروندانی که به آنها مراجعه شده است، حتی حاضر نشدند با پرسشگران ایسپا در تکمیل پرسشنامه مربوط به انتخابات همکاری کنند.
از ۴١ درصدی که حاضر شدند به پرسشنامه جواب دهند، فقط ۴۴.۴ (چهل و چهار و چهار دهم) درصد گفتند که قطعا در انتخابات شرکت میکنند؛ یعنی ٧٠٤ نفر از ۳هزار و ٩٠۶ نفر،
٧.٣ (هفت و سه دهم) درصد گفتند احتمالا شرکت کنند و در نهایت ٢٨.٧ درصد هم اعلام کردند که به هیچ وجه در این انتخابات شرکت نمیکنند. نزدیک به ۱۵ درصد هم هنوز مردد هستند.
دلایل بیعلاقگی به شرکت در انتخابات هم به این صورت پاسخ دادە شده:
– عدم تاثیر انتخابات در بهبود وضعیت کشور
– اعتراض به مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی
– احتمال عدم تایید صلاحیت نامزد مورد نظرشو
– نبودن فردی کارآمد بین نامزدها
با این حساب به نظر میآید که انتخابات ریاست جمهوری امسال از ادوار گذشته هم سردتر خواهد بود. نگاه آماری به انتخابات ١٣ دوره گذشته، نشان میدهد که مشارکت در انتخابات جمهوری اسلامی هموارە سیر نزولی داشته است.
طبق آمارِ منابع رسمی جمهوری اسلامی، حتی در خوشبینانهترین دورەها باز هم مشارکت سیاسی مردم قابل توجه نبوده است. دوم خرداد هفتادوشش با حضور خاتمی، ۵۵ درصد واجدین شرایط و در سال ٨٨ با کاندیدشدن میرحسین موسوی و کروبی، ۵٣ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند. بعد از قدرتنمایی خامنهای در سال ٨٨ برای به کرسینشاندن نظرات خودش و لگدمالکردن نظر مردم و قلعوقمع معترضین، مشارکت مردم به مرور کمتر و کمتر هم شده است.
صندوقهای خالی، حوزههای خلوت رآیگیری برای حاکمیت یعنی عدم مشروعیت.
یعنی نارضایتی عمومی و ناامیدی از بهبود اوضاع. یعنی پشت پا زدن به بهانهی «خودت انتخاب کردی»، برای سرپوش گذاشتن بر جنایات و ناکارآمدیها.
همچنین مشارکت کمرنگ در انتخابات جمهوری اسلامی، برای کل دنیا یعنی، حاکمیت ایران پشتوانه مردمی ندارد؛ چیزی که باعث توجه بیشتر اذهان جامعه بینالملل به حمایت از مردم ایران میشود.
البته اتاق فکر تبلیغاتی حکومت مثل همیشه برای کمنیاوردن، دست به دامان تولید دروغ و دیساینفورمیشن میزند و اشتیاق مردم را با استفاده از تصاویر آرشیوی و هوش مصنوعی، که مثلا صفهای طویل حوزههای رأیگیری را پر کردند، به عنوان تصاویر روز به خورد مخاطبین تلویزیونش میدهد. البته بسیار نخنما و رسوا.
لشکر فعال سایبری جمهوری اسلامی هم پرکارتر از همیشه در شبکههای اجتماعی، شبکه ایکس، اینستاگرام و تلگرام را مملو از پستهای تبلیغاتی و تشویقی برای ترغیب مردم به رفتن پای صندوقهای رای کرده است .
صدا و سیما هم به سهم خودش تمام توانش را در گرمکردن تنور انتخابات انجام میدهد. رضا قاسمیان، معاون استاندار و رئیس ستاد انتخابات استان اردبیل، در نشست به اصطلاح «اصحاب رسانه» گفت: «۹ تیر ماه روز اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، باید سرآغاز حرکتی جدید در کشور باشد و رسانهها با حرکت دادن و جهت بخشیدن به افکار عمومی برای خلق حماسه حضور مردم در انتخابات هشتم تیرماه، مجدانه همکاری کنند.»
جمهوری اسلامی بار دیگر تمام توان مالی و انسانیاش را بسیج کرده تا مردم را پای صندوقهای رای بکشاند، از مشارکت پرشور دم بزند و یک سیستم دیکتاتوری و انتصابی را به دنیا و شهروندانش به عنوان دموکراسی قالب کند. اگر هم بعد از انتخابات کسی به اوضاع بدتر از بدتر اعتراض کرد، بگوید که «انتخاب خودتان بودە!».
به عبارت دیگر پس از ۴۵ سال جنایت و چپاول مردم، بخشی از اموال و دارایی همین مردم را میدهند به نیروهای سایبری و دستگاه پروپاگاندا، که بر چپاول و جنایت سرپوش بگذارند.
اما پاسخ مردم در این سالها خیلی روشن بوده: «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!»