وينستون چرچيل (۱۸۷۴ – ۱۹۶۵)، نخست وزیر بریتانیا، در سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ و عهدهدار سمتهای مهم دیگری از جمله فرماندهی نخست نیروی دریایی در جنگ جهانی اول بود. او به همان اندازه که قهرمان دموکراسی بود قربانی آن نيز بود.
در طول بيشتر سالهای دهه ۱۹۳۰ چرچيل به دلیل هشدارهای مصرانه و فاقد محبوبيتاش درباره خطر آلمان نازی از مناصب عمومی برکنار بود. او در سال ۱۹۴۵ پس از اينكه هممیهنانش را در جنگ برابر هيتلر به پیروزی رساند، در انتخابات سراسری به طور ناگهانی و نامحترمانه از مقامش کنار گذاشته شد. با این حال او همچنان پوپوليست و دموکراتی تمامعیار باقی ماند و هرگز دست از این قاعده مشهورش نکشید که: «دموکراسی بدترين نظام سياسی است، جز اينکه در ميان بقيه از همه بهتر است.»
چرچیل در سخنرانی «پرده آهنین»، که سال ۱۹۴۶ در شهر فولتون ایالت میسوری آمریکا در دومین دوره تبعید سیاسیاش ایراد کرد، تمامیتطلبی شوروی و نازی را از یک سرشت میداند و میگوید که دموکراسیهای غربی مبارزهای طولانی و دشوار در برابر تبلیغات بیامان و قدرت مسلح آن در پیش دارند. میتوان گفت اين سخنرانی – که در ايالات متحده آمریکا با همدلی بسيار بيشتری شنیده شد تا در بریتانیای کبیر – جنگ سرد را کلید زده است.
باور چرچيل به پیروزی نهایی انديشهها و جامعههای دموکراتيک بر تماميتخواهی، پیشآگاهی او را نشان میدهد. وقايع سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ با فروپاشی دیوار برلین و جایگزینی دولت کمونیست با دولتهای دموکراتيک در اروپای مرکزی و شرقی گويی اثباتی بر حقانيت او بود.