شارل لوئی دوسکوندا از متفکران سیاسی فرانسه که بعدها و در سال ۱۷۱۶ نام منتسکیو را از عموی خود به میراث برد در سال ۱۶۸۹ در بوردوی فرانسه و در قصر «لابرد» دیده به جهان گشود. او تا سن سه سالگی با روشی سنتی و در میان روستاییان پرورش یافت و پس از آن دوباره به لابرد بازگشت. منتسکیو هفت ساله نشده بود که مادرش را از دست داد. او را در سال ۱۷۰۰ به یک مرکز دینی فرستادند و تا سال ۱۷۱۱ در آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخت. سپس وارد دانشگاه «بردو» شد و تحصیلات خود را در رشته حقوق ادامه داد.
همه خاندان او از حقوقدانان بودند. منتسکیو در سال ۱۷۰۸ به شغل وکالت پرداخت و مدتی نیز نماینده مجلس محلی شد و در نهایت به عضویت آکادمی سلطنتی علوم، ادبیات و هنر شهر بوردو در آمد.
منتسکیو در سال ۱۷۱۴ میلادی به عنوان مستشار در دادگستری «بردو» مشغول به کار شد و یک سال بعد با دختری به نام «ژان دلارتیک» ازدواج کرد.
در سال ۱۷۱۴ میلادی به عنوان مستشار در دادگستری «بردو» مشغول به کار شد
عموی منتسکیو که بزرگ خاندان منتسکیو بود در سال ۱۷۱۶ به مقام دادگستری «بردو» رسید و او را نیز استخدام کرد. زمان زیادی نگذشت که منتسکیو کارمند فرهنگستان «بردو» شد و در کنار این کار به نوشتن رسالهها و مقالههای سیاسی و ادبی روی آورد. منتسکیو در رشتههای کالبدشناسی، گیاهشناسی و فیزیک مطالعه زیادی داشت.
او تا پیش از انتشار اولین اثر جدی خود که در حوزه سیاست و فلسفه و اخلاق بود و با نام «نامههای ایرانی» در تاریخ ۱۷۲۱ منتشر شد، چند جزوه منتشر کرده بود. منتسکیو این کتاب را با نام مستعار منتشر کرده بود، از آن رو که از وضعیت آن دوره کشور ناراضی بود. «نامههای ایرانی» مورد توجه بسیار قرار گرفت و منتسکیو در سال ۱۷۲۷ به عضویت فرهنگستان فرانسه برگزیده شد. مضمون این کتاب نامههایی فرضی هستند که در اواخر سلطنت لویی چهاردهم و بین سالهای (۱۷۱۱-۱۷۲۰ میلادی) نوشته شدهاند. منتسکیو این نامه را از زبان دو ایرانی متمول به نامهای «ازبک» و «ریکا» نوشته است که در سفر خود به اروپا مدتزمانی نیز در فرانسه اقامت داشتهاند.
وجوه نقادانه این کتاب به منتسکیو اعتبار بسیاری بخشید و راه را بر انتشار آثار مهمتر او یعنی «روحالقوانین» و «علل عظمت و انحطاط رم» باز کرد.
جلد کتاب «روحالقوانین»، اثر مشهور منتسکیو
البته روحالقوانین ۱۴ سال پس از انتشار علل عظمت و انحطاط رم منتشر شد. بسیاری «روحالقوانین» را یکی از شاهکارهای علوم اجتماعی در قرن هجدهم قلمداد کردهاند.
روحالقوانین وقتی در سال ۱۷۴۸ انتشار یافت از سوی دربار فرانسه نشر و خواندنش ممنوع اعلام شد و همین ممنوعیت شهرت جهانی منتسکیو را صدچندان کرد. کتاب منتسکیو در تیراژی بالا اما به صورت مخفیانه منتشر شد و نه تنها فرانسه که سرتاسر اروپا را درنوردید و نقش مهمی در انقلابهای اجتماعی قرن هجده و نوزده ایفا کرد به طوری که منتسکیو یکی از پدران بنیانگذار دموکراسی شناخته شد. منتسکیو در این کتاب بر «قانون» به جای انقلاب و شورش و خونریزی تاکید فراوان میکند. او در مقدمه این کتاب عواملی را که به شکلگیری قانون موثر منجر میشود بررسی میکند و برمیشمرد. مفهوم جدایی و تفکیک سه قوه قضاییه، مقننه و مجریه یکی از پایههای قوانین اساسی در جهان جدید است و برای اولین بار در این کتاب تدوین و تنظیم شده است. تاثیر مثبت این کتاب بر جنبشهای دموکراتیک و لیبرال آن دوره قابل کتمان نیست و حتی روحالقوانین مهمترین منبع قانون اساسی آمریکا و بسیاری از دموکراسیهای دیگر جهان است. این کتاب در مدت چهارده سال، بیست و دو بار به چاپ رسید.
نیمتنه مونتسکیو
دکتر حسین بشیریه استدلالهای استفادهشده در روحالقوانین را اینگونه تقسیمبندی میکند:
«منتسکیو در آن کتاب (روحالقوانین) سه استدلال اصلی عرضه کرده است: یکی اینکه تقسیمبندی کلاسیک رژیمهای سیاسی به مونارشی، آریستوکراسی و دموکراسی رسا نیست، بلکه باید رژیمها را به مونارشی، استبداد و جمهوری (دموکراتیک یا اشرافی) طبقهبندی کرد … .
دوم اینکه حکومتهای معتدل و معقول آنهایی هستند که میان سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه تفکیک و توازن به وجود آورند. آزادی در گرو تفکیک قوا ست. هر یک از سه قوه باید به وسیله نهادهای مستقلی اجرا شود و نماینده شأن اجتماعی جداگانهای باشد. شئون اشرافی باید بر قدرت و اقدامات عامه مردم نظارت کنند و مردم نیز متقابلا باید قدرت نظارت بر اشراف را داشته باشند. همچنین لازمه تداوم تفکیک و توازن قوا، وجود نهادها و سازمانهای مدنی واسط میان حکومت و فرد مانند کلیسا، انجمنهای حرفهای و اصناف است.
«نامههای ایرانی»، اثر منتسکیو
سوم اینکه به نظر منتسکیو، رفتار و کردار افراد و حکومتها در هر جامعهای صرفا به وسیله قوانین تعیین نمیشوند، بلکه تابع مجموعه عوامل پیچیدهای چون مذهب، رسوم، عادات، آداب، آب و هوا و عوامل جغرافیایی است که روح قوانین یا نظامهای سیاسی را تشکیل میدهند.»
(آموزش دانش سیاسی، حسین بشیریه، نشر نگاه معاصر ص ۲۸۵)
منتسکیو بدترین نوع حکومت را حکومت استبدادی میداند. حسین بشیریه در کتاب «آموزش دانش سیاسی» دلایل آن را از نظر منتسکیو چنین میداند:
«در حکومتهای استبدادی ترس اساس زندگی سیاسی را تشکیل میدهد و زندگی مردم به سطح زندگی حیوانی تنزل مییابد. اتباع حکام مستبد همواره در حال انزوا، ترس و وحشت، جهل، بدبینی و بدگمانی و تسلیم و رضا به سر میبرند. به نظر منتسکیو خودکامگان مثل وحشیانی که برای خوردن میوه، کل درخت را از بیخ و بن میکنند، برای تحکیم قدرت خود، همه خانوادههای برجسته و بزرگ را ریشهکن میکنند.» (همان، ص ۲۸۷)
منتسکیو در سال ۱۷۵۵ درگذشت. او پیش از مرگ ابتدا قوه بیناییاش را از دست داد و در پایان عمر به کلی کور شد.