Search

English

مروری بر برنامه‌های نامزدهای ششمین دوره ریاست جمهوری

اکبر هاشمی رفسنجانی دوران ریاست جمهوری خود را با اعتماد کامل مجلس سوم شورای اسلامی آغاز کرد. همه ۲۲ وزیر پیشنهادی او از طرف نمایندگان مجلس رأی اعتماد گرفتند. پس از رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی، هیات دولت هاشمی رفسنجانی در دیداری که با آیت الله خامنه ای – رهبر تازه نفس جمهوری اسلامی – داشتند، از او شنیدند که «حل مشکلات اقتصادی نباید به معنای دوری از معنویات و ارزش‌ها باشد». در نماز جمعه ۱۰ شهریور نیز هاشمی رفسنجانی به مردم قول می‌دهد که دولت او در راه سازندگی کشور، «قدمی از آرمان‌های امام و انقلاب، منحرف نخواهد شد.»

با وجود تاکید هاشمی رفسنجانی بر حفظ «آرمان‌های انقلاب»، برخی وزرای هاشمی رفسنجانی نیز تأیید می‌کنند که دیدگاه رییس جمهور جدید مثلاً درباره عدالت اجتماعی با نوع دیدگاه او در نماز جمعه‌های دوران جنگ و دهه شصت، «خیلی فرق» داشت. «یحیی آل اسحاق» – وزیر بازرگانی در دولت دوم هاشمی رفسنجانی – از «اقتضائات» جدیدی می‌گوید که ایجاب می‌کرد سیاست‌های اقتصادی دوران پس از جنگ، با دوران جنگ تفاوتی جدی داشته باشند. نیازهای اقتصادی مردم و نیز نیاز کشور به بازسازی و ترمیم خرابی‌های پس از جنگ، از جمله مسائلی هستند که آل اسحاق به عنوان دلایلی برای تغییر سیاست‌های اقتصادی عرضه می‌کند.

«محمد عطریانفر» – عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی – که از جمله شخصیت‌های نزدیک به هاشمی رفسنجانی محسوب می‌شد، رویکردهای هاشمی رفسنجانی در زمان روی کارآمدن در سال ۶۸ را یک «مطالبه ملی» می‌داند و می‌نامد. او «جهت گیری به سمت توسعه» و «ضرورت تغییر بعضی از سیاست‌ها» را یک «امر قطعی» می‌نامد که جامعه ایران در آن شرایط آن را می‌طلبید و می‌خواست و «پدیده‌ای تحمیلی» از سوی رهبران کشور بر کشور نبود. عطریانفر، سوابق هاشمی رفسنجانی در دهه شصت را دلیلی متقن بر کارایی او، برای اداره شرایط پس از جنگ دانسته و سکانداری هاشمی رفسنجانی در امر مدیریت اجرایی را بسیار مثبت ارزیابی می‌کند.

با این وجود، اکبر هاشمی رفسنجانی در دور نخست ریاست جمهوری، چندان در تحقق ایده‌های خود کامیاب نبود. او عزم سازندگی کشور را پس از جنگی هشت ساله داشت و این نیازمند آن بود که پای سرمایه گذاران خارجی به ایران باز شود. جای تاکید ندارد که لازمه ورود سرمایه خارجی به کشوری چون ایران، تجدیدنظر در نوع رویکردهای نظام جمهوری اسلامی در سیاست خارجی بود. رفسنجانی تلاش کرد ایده «تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی» را پیش ببرد.

تلاش برای تنش زدایی با عربستان سعودی و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله نمودهای این رویکرد بود. اما هاشمی رفسنجانی شاید نخواست یا نتوانست موانع ساختاری این هدف را حذف و رفع کند. به عنوان مثال، در حالیکه دولت هاشمی رفسنجانی تلاش می‌کرد، برای «فرانسوا میتران» – رییس جمهور وقت فرانسه – دیداری از ایران ترتیب دهد، ترور «شاپور بختیار» در پاریس و ظن قوی به دست داشتن جمهوری اسلامی در آن، همه برنامه‌ها را برهم زد.

هاشمی رفسنجانی در دیدار با ملک عبدالله، پادشاه عربستان؛ از رفسنجانی به عنوان معمار نوسازی رابطه با عربستان نام می برند

هاشمی رفسنجانی در حوزه سیاست داخلی نیز با تبعات اجرایی سازی سیاست «تعدیل اقتصادی» روبرو بود. سیاستی که بر کاهش نقش دولت در اقتصاد و آزادسازی نسبی قیمت‌ها تاکید داشت. اما شورش‌هایی چون شورش خونین خرداد ۷۱ در مشهد، از دید تحلیلگران، از جمله تبعات سیاست‌های اقتصادی دولت رفسنجانی برشمرده شد. سیاست‌هایی که به اعتقاد برخی منتقدان به رشد حاشیه نشینی در ایران انجامید.  منتقدان داخلی هاشمی رفسنجانی – همچون سایت الف، متعلق به «احمد توکلی» – نیز در انتقاد از سیاست‌های معطوف به تعدیل اقتصادی می گویند: «مهم‌ترین عوامل شکست سیاست‌های تعدیل و آزادسازی قیمت‌ها، عدم آمادگی مردم برای تغییر به دلیل جو روانی جامعه و شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، عدم اجرای سیاست‌های حمایتی از مردم به منظور کاهش تبعات سیاست تعدیل و آزادسازی قیمت‌ها، عدم مطالعه‌ی کافی روی پیامدهای برنامه و تجربیات دیگر کشورها، وجود شکاف طبقاتی و فاصله‌ی بین مردم و مسئولین، نبود زیرساخت‌های لازم برای اجرای سیاست‌های تعدیل بوده است.»

همچنین رویکردهای متساهلانه دولت هاشمی رفسنجانی در استقبال از سرمایه داران ایرانی خارج از کشور، برای سرمایه گذاری در ایران، با انتقادهای سخت از طرف چهره های برجسته نیز روبرو شد. از جمله «سیداحمد خمینی» در اظهاراتی تند علیه این رویکرد گفت: « این چه سیاست غلطی است که ما در کنار سرمایه‌داران مقیم آمریکا قرار بگیریم که می‌خواهیم به مردم خدمت کنیم. مردم ما این خدمت را نمی‌خواهند، دعوت از دکترهایی که در حساسترین شرایط جنگ تحمیلی کوچکترین قدمی در راه مداوای مجروحان برنداشتند، نمی‌تواند دردی از دردهای مردم را مداوا کنند و آنها به محض ورود به کشور در شمال شهر تهران ساکن می‌شوند و برای مردم دور افتاده روستاهای محروم کاری نخواهند کرد… ملاقات با سرمایه‌داران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل می‌کند و این ظلم بزرگ در مورد رهبری است که در تمام سخنرانی‌هایشان، غرب، به خصوص آمریکا را دشمن انقلاب ما معرفی می‌کنند.»

به هر ترتیب در چنین فضایی بود که کم کم بحث ها پیرامون ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اوج گرفت. وزارت کشور بین روزهای ۱۱  تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۲ را روزهای ثبت نام داوطلبان ریاست جمهوری قرار داد. ۱۲۸ نفر با حضور در وزارت کشور برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان نامزد، ثبت نام کردند. با ارسال اسامی داوطلبان به شورای نگهبان، این نهاد نظارتی – طبق سنت رفتاری خود – یک ردصلاحیت گسترده انجام داد و تنها چهارتن از داوطلبان را مجاز به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا دانست. «احمد توکلی»، «عبدالله جاسبی»، «رجبعلی طاهری» و «علی اکبر هاشمی رفسنجانی».

ششمین دوره انتخابات رییس جمهوری در ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ برگزار شد. تعداد افراد شرکت کننده در مقایسه با دوره های پیشین، کاهشی چشمگیر داشت و از بیش از ۳۳ میلیون واجد شرایط رأی دهی، تنها نزدیک به ۱۷ میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند. به هرترتیب از این تعداد رای، هاشمی رفسنجانی توانست صرفا  ۱۰ میلیون رای بدست بیاورد و رقیب جوان او، احمد توکلی، در عین تعجب همگان، بیش از چهارمیلیون رای کسب کرد. هاشمی رفسنجانی بعدها خود این تعداد رای توکلی را به حساب «مخالف خوانی»های او گذاشت. رجبعلی طاهری و عبدالله جاسبی نیز به ترتیب نزدیک به ۱۱۵ هزار و نزدیک به ۹۰ هزار رای آوردند.

تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری

دولت هاشمی رفسنجانی به علل اقتصادی زیر فشار سخت منتقدان بود و کار به جایی کشیده بود که حتی نزدیکان سیاسی – فکری او نیز از دولت و رویکردهای آن انتقاد می کردند. جناح چپ مذهبی نیز که در دوره پیشین از هاشمی رفسنجانی حمایتی سخت به عمل آورده بود، در این دوره دست از حمایت از شسته بود که هیچ، به سختی از رویکردهای خصوصا اقتصادی دولت رفسنجانی انتقاد می کرد و «مجمع روحانیون مبارز» به عنوان یکی از گروه های اصلی این جریان، رسما اعلام کرد که در انتخابات شرکت نخواهد کرد.در ادامه نگاهی کلی و گذرا به مواضع تبلیغاتی چهار نامزد ریاست جمهوری خواهیم انداخت؛

احمد توکلی در ۱۳۳۰ در بهشهر در استان مازندران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در بهشهر و تحصیلات دبیرستان را در تهران گذراند. دانشگاه پهلوی در شیراز، مقصد دیگر تحصیلی او بود و در آنجا به تحصیل مهندسی برق و مکانیک مشغول شد. اما فعالیت‌های سیاسی منجر به این شد که در سال سوم تحصیل از دانشگاه اخراج شود. پیش از انقلاب اسلامی مدتی را نیز در زندان بسر برد. با تأسیس نظام جمهوری اسلامی، به کمیته انقلاب اسلامی بهشهر رفت و مسئول آنجا شد. نمایندگی بهشهر در مجلس اول شورای اسلامی، سخنگویی دولت «محمد علی رجایی»، و وزارت کار و امور اجتماعی در دولت «میرحسین موسوی» از جمله دیگر سمت‌های او بود.

احمد توکلی که به نوعی پدیده انتخاباتی ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود و بر خلاف انتظار خود هاشمی رفسنجانی، رأی قابل توجهی هم به‌دست آورد، در تبلیغات تلویزیونی خود از «لیبرالیسم فرهنگی» و سیاست‌های اقتصادی دولت هاشمی رفسنجانی انتقاد سختی کرد و تاکید کرد که «سرعت اصلاح اقتصاد کشور باید متناسب با تحمل توده‌های مردم باشد.» اوهمچنین بر مؤلفه هایی چون «امتیازطلبی» و «تجمل گرایی مسئولان» نیز انگشت گذاشت و از آن‌ها انتقاد کرد. کاملاً بارز بود که رویکردهای انتقادی احمد توکلی، سیاست‌های دولت هاشمی رفسنجانی را نشانه رفته است و او از مردان رفسنجانی انتقاد می‌کند. توکلی در برنامه‌های تبلیغاتی خود از اینکه مسئولان «دلسوز محرومان» نیستند نیز انتقاد می‌کرد.

احمد توکلی در تبلیغات تلویزیونی، در مقابل دولت رفسنجانی رویکرد انتقادی شدید اتخاذ کرد

عبدالله جاسبی  در سال ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در این شهر گذراند و با کسب مدرک مهندسی صنایع، در دانشگاه علم و صنعت، مشغول تدریس شد. در سال ۱۳۵۱ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در آنجا پس از دریافت مدرک فوق لیسانس، دکترای خود در رشته مدیریت تولید و تکنولوژی را دریافت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدت هشت سال، قائم مقام حزب جمهوری اسلامی بود. در دهه شصت چندی معاون نخست وزیران مختلف بود و با تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی، مدیریت این دانشگاه را برعهده گرفت.

جاسبی علی رغم اینکه از افراد کاملاً نزدیک به هاشمی رفسنجانی محسوب می‌شد، در برنامه‌های تبلیغاتی خود به انتقاد از رویکردهای اقتصادی دولت نیز پرداخت. او از جمله، در نقد سیاست آزادسازی نسبی قیمت‌ها گفت: «بر خلاف آنانی که فکر می‌کنند در این مقطع ما باید قیمت‌ها را به حال خود رها کنیم، من معتقدم که دولت باید با نظارت بیشتر و تقویت سیستم‌های کنترل، اجازه ندهد که عده‌ای قیمت‌ها را به صورت کاذب افزایش بدهند و این افزایش قیمت‌ها به مردم فشار بیاورد. این بخش از گرانی و تورم قابل برگشت است.»

رجبعلی طاهری در ۱۳۱۵ در کازرون به دنیا آمد. پس از گذران تحصیلات ابتدایی در این شهر، برای تحصیلات در مقطع دبیرستان به شیراز رفت. فعالیت‌های سیاسی او نیز از همان دوران جوانی شکل گرفت و نخستین بار در سال ۳۲ بازداشت شد. در دانشگاه تهران مهندسی شهرسازی خواند. فعالیت‌های او علیه حکومت شاه، یک بار دیگر نیز منجر به بازداشت او شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به استان فارس رفت و در اسفند ۵۷ سپاه پاسداران را در استان فارس تأسیس کرد. او در مجلس اول شورای اسلامی نماینده کازرون شد و همچنین به عضویت حزب جمهوری اسلامی نیز در آمد.

رجبعلی طاهری که در دهه شصت از مخالفان سیاست‌های اقتصادی دولت میرحسین موسوی بود و به روایت هاشمی رفسنجانی از همان سال‌های نخست تأسیس نظام جمهوری اسلامی با دولتی شدن اقتصاد ناسازگار بود، در سخنان انتخاباتی خود از نوع توزیع ثروت در کشور و برخی سیاست‌های بانکی انتقاد کرد. او که در دولت اول هاشمی رفسنجانی، استاندار وقت تهران نیز بود، در یکی از برنامه‌های تلویزیونی تبلیغاتی خود، به ارائه مثالی در حوزه انتقادات خود پرداخت و گفت: «یکی از اجحاف‌ها، یکی از استثمارها، یکی از نمودهای عدم توزیع عادلانه ثروت، وجود معاملات صوری و به عبارت دیگر رباست. یک فردی بدون اینکه کار کند، و زحمتی بکشد، مبلغی در بانک قرار می‌دهد و بهره‌های کلان می‌گیرند بدون اینکه کاری داشته باشند.»

اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۱۳ در روستای بهرمان در حوالی رفسنجان و در خانواده‌ای کشاورز و روحانی متولد شد. در سال ۱۳۲۷ به حوزه قم رفت و در آنجا ارتباطات خود را کم کم با گروه‌های منتقد حکومت گسترش داد. پس از انقلاب اسلامی یک کتاب درباره فلسطین ترجمه کرد و یک کتاب نیز درباره امیرکبیر تألیف کرد. چندین بار از سوی ساواک بازداشت و بازجویی و زندانی شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی از نزدیک‌ترین افراد به آیت الله خمینی بود و عضو شورای انقلاب و سرپرست وزارت کشور شد. در ادوار سه گانه مجلس شورای اسلامی، پیش از سال ۶۸، نماینده مردم تهران و رییس مجلس شورای اسلامی بود. او در خرداد ۶۸ و در جریان انتخاب علی خامنه‌ای به رهبری نیز نقشی بسیار مهم بازی کرد و از عوامل اصلی به رهبری رساندن او بود.

طی تبلیغات انتخاباتی در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، هاشمی رفسنجانی که همیشه از عملکرد اقتصادی خود دفاع می­کرد، این بار نیز مسائل اقتصادی را به عنوان محور مباحث خود برگزیده بود. به ادعای او اگر اقدامات اقتصادی دولت او در سال های پس از جنگ نبود، وضع تورم، نقدینگی، میزان تولید و از این دست شاخص ها، به مراتب بدتر می بود.

علی رغم دفاع هاشمی رفسنجانی از عملکرد اقتصادی خود، حتی برخی گروه ها و افرادی که از او در این دوره از انتخابات حمایت به عمل آوردند، حمایت خود را به گونه ای تلویحی مشروط کردند. گروه پرنفوذی چون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در بیانیه انتخاباتی خود که در حمایت از هاشمی رفسنجانی در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری صادر شد، به گونه ای تلویحی از سیاست اقتصادی هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد. در بخشی از بیانیه این گروه، از هاشمی رفسنجانی خواسته شده بود که: «برنامه‌های آینده را چنان تنظیم کنند که بارهای سنگین را از دوش قشر مستضعف و زحمتکش که ستون‌های اصلی انقلابند، بردارند و مشکلات اقتصادی آنان را هر چه سریعتر برطرف نمایند و از هر گونه فساد اداری،‌ به‌ویژه رشوه‌خواری جلوگیری نمایند… و برای اسلامی کردن هر چه بیشتر وسایل ارتباط جمعی و کل جامعه ایران و نیز جهت تهاجم قوی و نیرومند در برابر شبیخون فرهنگی دشمن و اشاعه فحشا و منکر و ترویج فساد به صورت‌های گوناگون،‌ ارزش ویژه قائل باشند و از هرگونه اسراف و تجمل‌گرایی بپرهیزند.»

 

 

 

انتشارات بیشتر ...