Search

English

رهایی از خشونت خانگی؛ دو دهه تلاش و پایداری زنان افغانستان

ياد آن روز گرامى كه قفس را بشكافم
سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم
من نه آن بيد ضعيفم كه زهر باد بلرزم
دخت افغانم و برجاست كه دايم به فغانم

نادیا انجمن[1]

در میان ویرانه مناره های تخریب شده و زیر چشم گشت طالبان، دهها نفر از زنان پوشیده در برقع های آبی و رنگ و رو رفته به شتاب از خیابانهای فرعی و خاکی هرات می گذشتند تا به آستانه خانه ای برسند که روی در آهنی زرد رنگ اش به خطی معمولی نوشته بود: کلاسهای خیاطی سوزن طلایی؛ اما در این کلاسها که پنج سال ادامه داشت هیچ شاگردی سوزنی بر جامه ای نزد.  آنها به سرعت سرقیچی نخ و پارچه ها را که آشکارا روی کیف هاشان جاسازی کرده بودند کنار می زدند و هر کدام از انبان آشفته کیف اش دفترچه ای را بیرون می کشید و روی بالشتک های پولک دوزی شده ناراحت می نشستند و به محمدعلی رهیاب گوش می سپردند که به جای صحبت از نخ و سوزن و دوخت و کوک از شکسپیر و داستایوفسکی حرف می زد.[i]

در میان شاگردان کلاس، نادیا انجمن 16 ساله هم بود که بی تکلف حاضر می شد و با همه بیصدایی شاعری با استعداد و درخشان بود. تحت مراقبت و راهنمایی رهیاب، شعر نادیا شکوفا شد و وقتی روز سقوط طالبان در سال 2001 رسید، او دیگر آزاد بود تا برای تحصیل عالی وارد دانشگاه شود. اما در نوامبر 2005، یک ماه قبل از رسیدن 26 سالگی اش مرگ فرارسید. او نه به دست طالبان که به دست شوهر خودش به قتل رسیده بود. بعد از یک تنش خشونت آمیز در خانه او را کتک خورده و کبود به بیمارستان بردند اما در راه جان باخت. شوهرش به دلیل قتل محکوم شد گرچه می گفت تنها به او سیلی زده است. با اینهمه، مدتی بعد بی سر و صدا از زندان آزاد شد چرا که دادگاه حکم داد که نادیا خودکشی کرده است.[ii]

نادیا تنها نمونه نیست. هشتاد و هفت درصد از زنان افغانستان تجربه نوعی از خشونت خانگی را داشته اند[iii] و هر سال 150 دختر در قتل های به اصطلاح “ناموسی” کشته می شوند.[iv] بر اساس یک باور عمومی در افغانستان «زن باید تنها دو بار خانه اش را ترک کند: یک بار که از خانه خود به خانه بخت می رود و دیگر بار وقتی او را به گورستان می برند».[v] با وجود آنکه بیرحمی های طالبان از تیتر اول رسانه های جهان رخت بربسته است، خشونت خانگی همچنان پشت درهای بسته در کابل حکومت می کند.

شمار بسیاری از زنان به دلیل خشونت شوهران شان که یا چهره شان را از ریخت می اندازد[vi] یا از نظر جنسی با بیرسمی مواجه می شوند و یا مرتب کتک می خورند، دست به خودکشی می زنند. تنها در هرات در طول یک دوره ششماه 47 زن دست به خودسوزی زده اند.[vii] برای بسیاری این نوع از خشونت ها گویا گریزناپذیر است؛ 31 درصد از زنان افغانستان کتک خوردن را برای اینکه غذایشان سوخته است توجیه پذیر می بینند.[viii] اما این خشونتها برای همه زنان قابل قبول نیست. کنشگران افغانستان با وجود اینکه با تهدید و ترور و سرکوب روبرو بوده اند پناهگاههایی را ایجاد کرده اند تا زنان مضروب در آن پناه گیرند، برای اصلاح قوانین تلاش می کنند و به چالش با وضع حاکم برخاسته اند.

مدارس زیرزمینی و دوربین های مخفی: کمپین راوا برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

دو سال قبل از آنکه 11 سپتامبر طالبان را به یک نیروی شرور بین المللی تبدیل کند، در یک بعد از ظهر سرد زمستانی هزاران نفر در استادیوم المپیک کابل شاهد تقلای زنی بودند که روی زمین استادیوم کشیده می شد. زرمینه 35 ساله متهم بود که شوهر آزاررسان اش را به قتل رسانده است و به مرگ محکوم شده بود. او را به زور به زانو نشاندند و به دست لرزان داماد خانواده به او شلیک کردند. کنشگری جوان که با بهت شاهد این اعدام بود و آن را مخفیانه فیلم می گرفت از جمعیت حاضر در استادیوم خود را بیرون کشید و ساعاتی بعد فیلمی که به اندازه کافی واضح بود روی اینترنت قرار گرفت و بینندگان خود را در سراسر جهان تکان داد.[10]

زنان خانه داری که به عکاسان مخفی تبدیل شده بودند و با انجمن انقلابی زنان افغانستان (*RAWA) همکاری می کردند به دقت جنایتهایی را مستندسازی کردند که «طالبان را بی تردید هزار بار قوی تر از کلمات محکوم می ساخت».[11] این زنان که وبسایتی یک صفحه ای را در پاکستان اداره می کردند، از طریق وب برخورد خشن در خیابانهای افغانستان را به تمام جهان منعکس کردند. یکی از اعضای راوا می گوید: «ما هرگز انتظار نداشتیم که اینترنت چنین نتیجه مثبتی برای ما به بار آورد. اینترنت بسیار اهمیت داشت و اکنون ما تصورش را هم نمی توانیم بکنیم که بدون آن بتوانیم کار کنیم.»[12] وقتی پیام های تغییرطلبانه راوا به تلویزیون های آمریکایی رسید، وبسایت راوا 30 هزار بازدیدکننده پیدا کرد که بار زیادی بر وبسایت انجمن قرار داده بود اما همزمان به حمایت از آنها منجر شد. در عرض چند هفته انجمن توانست دوربین های دیجیتال مناسبی برای کارهای خود به دست آورد.[13] 

گرچه این سرکوب طالبان بود که نام راوا را در سطح بین المللی مطرح ساخت اما داستان این انجمن بیست سال پیشتر شروع شده بود یعنی کمی بعد از ورود تانکهای روسی به کابل در شب کریسمس 1979. مینه دانشجوی بیست ساله حقوق زنی صریح اللهجه و از خودگذشته بود که به دنبال رود پناهندگان به اردوگاههای صحرایی به کویته رفت تا با «بیسوادی، جهل و … فرهنگ زن ستیزی» مقابله کند.[14] راوا برای اینکه با خشونتهای گسترده خانگی مبارزه کند، شوراهایی ابتکاری از زنان و مردان درست کرد تا در موارد بدرفتاری دخالت کند و شوهران آسیب رسان را اگر لازم است از اردوگاه اخراج کند.[15]

 با اتکا به این واقعیت که زنان تحصیلکرده با پایین ترین بدرفتاری روبرو می شوند،[16] راوا بر این اعتقاد بود که سواد و تحصیل امری حیاتی است و بنابرین مدرسه های پنهانی بی شماری در اردوگاههای کویته و در داخل افغانستان راه اندازی کرد. هواداران راوا با اطمینان می گویند که: «آموزش سلاح ما ست.»[17] آنها به این دیدگاه باور دارند که «دانش به خودی خود قدرت است».[18] در کنار مدارس، کلاسهای پرستاری و کمک های اولیه، خدمات پزشکی و حتی مشاوره حقوقی راه اندازی شد تا «زنان را از محبس خانه هایشان به صحنه فعالیت اجتماعی و سیاسی بکشانیم».[19]

با وجود تنوع فعالیتهای راوا و تاثیرگذار بودن آن، تامین مالی در دوره شوروی امری دشوار بود. راوا که از طرف شوروی برچسب کارچاق کن سیا خورده بود و از طرف خود آمریکا کمونیست شمرده می شد، به سمت روشهای معمول  تامین مالی رفت مثل «قالیبافی، مرغداری، آینه دوزی (که در آن آینه های کوچک را در بالشتک ها می نشانند)».[20] راوا با این عقیده جنجالی شناخته می شد که به دنبال یک جمهوری سکولار است و مجاهدین صاحب احترام افغان را مشتی “راهزن” می داند و این برای مینه دشمنان قدرتمندی پدید آورد و توجه “خاد” یعنی نیروی مخفی و مخوف امنیت افغانستان را به خود جلب کرد.[21] اعضای راوا که نگران انتقام گیری اصحاب قدرت بودند همیشه مراقب بودند که مینه تنها نباشد اما در 4 فوریه 1987 مینه ناپدید شد. یکی از دوستان معتمدش که مترجم بود به او خیانت کرد و مینه به دست عوامل خاد ترور شد و جسدش هرگز پیدا نشد.[22]

علیرغم این چالشها و نیز قتل مینه، شمار اعضای راوا رو به افزایش بود. انتشار مجله زیرزمینی پیام زن که در ابعادی مینیاتوری منتشر می شد و به آسانی می شد آن را در آن سالهای پرخطر مخفی کرد به معرفی کارهای راوا کمک کرد و طرفدارانی در سراسر کشور یافت. مردی به نام محمدحسن که یکی از شماره های پیام زن را در خانه دوستی ورق زده بود بشدت از راوا به خشم آمد و تصمیم گرفت به آنها نامه ای بنویسد. خودش می گوید: «نامه من بسیار گستاخانه بود. هزار جور سوال کرده بودم که برخی شان عمدا تحریک آمیز بود. اما … آنها پاسخی بردبارانه و آرام دادند که این واکنش باعث شد من به آنها نزدیک شوم.. این از آنچه من در مدرسه به آن عادت کرده بودم بشنوم بسیار متفاوت بود …چرا که اصلا اجازه سوال داده نمی شد (چه رسد به اینکه کسی درست جواب بدهد).»[23]

راوا سخت کوشیده است با کمپین خستگی ناپذیر در تمام دوره هجوم شوروی به افغانستان و چند دهه جنگ داخلی و حاکمیت طالبان به خشونت علیه زنان خاتمه دهد. وقتی قندهار در نوامبر 2001 سقوط کرد، انبوه مردان به خیابانها ریختند و جشن گرفتند و پناهندگان امیدوار بودند که دیگر به خانه باز می گردند و پرزیدنت بوش با خوشحالی اعلام می کرد که «زنان و دختران دیگر اسیر خانه هایشان نخواهند بود».[24] یکی از زنان در همان روزها گفته بود: «کابل آزاد است .. طالبان تازه رفته اند مثل دزدهایی که در شب ناپدید می شوند. همسایه های جدید ما بچه های کوچکی دارند که می خندند و شادی می کنند …چقدر از آخرین باری که خندیده ایم گذشته است؟ فکرش را بکن که حتی خندیدن ممنوع بود. من بسیار خوشحال ام. فکر می کنم هر سال این روز را جشن خواهم گرفت. این روز را روی تقویم ام با یک دایره بزرگ سرخ رنگ علامت زده ام.»[25]  با اینهمه، راوا احتیاط پیشه می کند. آنها با نگاهی به آِینده هشدار می دهند که «هر چند که مردان در اتحاد شمال یاد گرفته که خود را به عنوان هوادار حقوق زنان نشان دهد اما در واقع هیچ چیزی در آنها تغییر نکرده است مثل پلنگ هایی که نقطه های سیاه روی پوست شان تغییر نیافته باشد.»[26]

 

به جای لعنت کردن تاریکی شمعی روشن کن؛ در پناهگاههای زنان افغانستان

در سال 2001، حامد کرزی اعلام کرد که: «ما مصمم هستیم برای بهبود وضع بسیاری از زنان مان کار کنیم؛ بعد از همه آن رنج هایی که آنها تحت حاکمیت سرکوبگر و کوته فکر طالبان کشیدند.»[27] پارلمان افغانستان یک چهارم کرسی های خود را برای زنان اختصاص داد و قانون اساسی جدید شامل برابری جنسیتی شد و کنوانسیون های جهانی در باره حقوق زنان را پذیرفت. با اینهمه موانع توانمندسازی زنان  همچنان باقی ماند.[28] مسعوده جلال وزیر پیشین امور زنان با تاسف می گوید: «آرامش واقعی هرگز وارد سپهر زندگی زنان نشد. نوع دیگری از برخورد با زنان آنها را گرفتار ساخت. آنها مدام در هراس از کتک خوردن و مزاحمت هستند و با زخم زبان تبعیض روبرو … برای آنها جنگ خاتمه نیافته است.»[29] 

ترکیبی مسموم از «سنت های جاری و آسیب رسان» به همراه «فقدان کامل امنیت و زوال قید و بندهای اعتماد … که در دوره جنگ به نهایت رسیده بود، و به هم ریختگی اجتماعی و فقر» بنیان خشونت را در خانه مستحکم ساخت.[30] بر اساس سنتی غیرقانونی موسوم به “بد” ]در میان قبایل پشتون[ دختران خانه گرو مکافات آبروی خانواده اند. وقتی برادر فوزیه مرتکب قتل شد، او که 12 سال داشت به دستور خانواده به عقد برادر مقتول درآمد تا خون او جبران شود. یکی از اعضای خانواده فوزیه به خاطر می آورد که چگونه «مادر شوهرش از او متنفر بود. او هرگز فوزیه را نمی بخشید چرا که برادرش پسر او را کشته بود. عروس را مرتب کتک می زد و او را از غذا محروم می کرد.» جای تعجب نیست که بسیاری از این گونه زنان از خانه فرار می کردند اما تا همین اواخر بعد از فرار جایی برای پناه بردن نداشتند.[31]

ماری اکرمی که از مشاهده زنان کارتن خواب کابل تکان خورده بود، در سال 2003 اولین پناهگاه زنان را افتتاح کرد و پس از آن بیش از بیست پناهگاه دیگر هم ایجاد شد.[32] محل این پناهگاهها با توجه به احتمال تهدید خانواده ها نسبت به جان این زنان مخفی نگه داشته می شود. پناهگاه نه تنها به زنان امنیت می بخشد بلکه به آنها مشاوره می دهد و کمک حقوقی می کند و از آنها آزمایش پزشکی می گیرد.[33] این پناهگاهها در حال حاضر سرپناه بیش از 2000 زن هستند. اولیای پناهگاه از طریق جلسات مکرر مشورتی بین دختران و خانواده هایشان بررسی می کنند که چقدر بازگشت آنها به خانه ممکن است. در همین حال وکلای پناهگاه هر جا لازم و ضروری باشد پرونده های جنایی باز می کنند و یا برای طلاق گرفتن به زنان کمک می دهند.[34] ممتاز زنی 18 ساله می گوید: «این پناهگاه به ما بسیار کمک کرده است. اگر آنها نبودند من تا به حال مرده بودم.»[35]

پناهگاه با ارائه کلاسهای سوادآموزی، خیاطی، قالیبافی مشوق زنان است تا روی پای خود بایستند و برای یافتن کارهایی در زمینه منشیگری، آشپزی و نظافت به آنها کمک می کند. آرزو که 25 سال دارد می گوید: «ممکن است من هیچ وقت نتوانم مستقل شوم اما می دانم که اگر امکان پیدا کنم می توانم مقداری پول برای خودم فراهم کنم.»[36] مریم از زنان دیگر پناهگاه نیز بعد از آنکه شوهرش او را مضروب کرده و به مرگ تهدید کرده از خانه گریخته است اما اکنون مصمم است که درس بخواند و وکیل شود. «من طلاق ام را می خواهم و پس از آن می خواهم تحصیل کنم.» این را با عزم جزم می گوید.[37]

این پناهگاهها که با پشتیبانی مردمی اداره می شوند، با وجود موفقیت شان، در سال 2011 با فشار و تهدید برای تعطیلی مواجه شدند. مجری دست راستی یک برنامه تاک شو کمپینی را بر ضد این پناهگاهها شروع کرد و آنها را «اماکنی که در کنترل بیگانگان است و به عنوان روسپی خانه استفاده می شود» توصیف کرد تا کار پناهگاهها را خوار و سبک جلوه دهد.[38] سپس یکی از رهبران سرشناس مذهبی خواستار سوزاندن و غارت سازمان غیردولتی ماری اکرمی برای حقوق زنان شد و دو نفر از کارکنان آن هم استعفا کردند[39] اما ماری اکرمی قاطعانه ایستاد. پاسخ او بسادگی این بود: «این مسئولیت من است به عنوان انسان و به عنوان یک زن که این خدمت را انجام دهم.»[40]

سازمانهای غیردولتی محلی به کمک یکدیگر آمدند تا در برابر فشارهای حکومت از زنان حمایت کنند. حکومت تلاش می کرد تا پناهگاهها را زیر کنترل خود درآورد و هیاتی هشت نفره بگمارد تا صلاحیت زنان را برای پذیرفته شدن در پناهگاهها بررسی کنند و چه بسا از زنان تست بکارت بگیرند.[41] اورزالا اشرف از زنان تغییرطلب می گوید: «ما قدرت نظامی نداریم. اما ارتباط های مردمی داریم و این ارتباط ها را از طریق شبکه خود در گروههای اجتماعی حفظ می کنیم. ما ممکن است سلاح نداشته باشیم ولی قدرت بسیج کردن داریم.»[42] با استفاده از این قدرت فشار اجتماعی، زنان تغییرطلب خواستار اصلاح قوانین برای بازداری از بدرفتاری با زنان هستند چرا که با وجود آنکه پناهگاهها حمایتهای پایه را انجام می دهند به طور تقریبی 15 درصد زنان هرگز نمی توانند به خانه هایشان برگردند زیرا با تهدید مداوم خشونت در خانه مواجه اند. مریم که 22 سال دارد می گوید: «هر کسی آزادی اش را دوست دارد اما من نمی توانم آزادی خودم را داشته باشم.»[43]

رسم، عرف و پشتونوالی: باتلاق حقوقی افغانستان

نظام حقوقی افغانستان که آمیزه ای از رسم و قواعد شرعی و قبیله ای است و با لایه ای از کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر پوشیده شده، شبیه به یک میدان مین است که اغلب باعث به خطر افتادن قربانیان خشونت خانگی می شود تا قادر باشد از آنها حمایت کند. روح الله قاریزاده رئیس کانون وکلای مستقل افغانستان می گوید: «در افغانستان ما قواعد و قوانین داریم و از این بابت غنی هستیم. مساله اینجا ست که با اعمال این قوانین مشکل داریم …دوسال از تصویب قانونی که برای متوقف ساختن خشونت علیه زنان طراحی شده می گذرد ولی تنها در 100 پرونده محل ارجاع قرار گرفته است.»[44]

تا همین اواخر قانونی که به استناد آن بتوان تجاوز را رسیدگی کرد وجود نداشت. محاکم افغانستان مرتکبان تجاوز را تحت قوانین زنا محاکمه می کردند که آن هم به دلیل اینکه چهار شاهد برای تایید آن نیاز بود به ندرت به محکومیتی ختم می شد.[45] اورزالا اشرف می گوید: «به دلیل اینکه هیچ کس به خاطر این جرائم محاکمه نمی شود یک فرهنگ ارتکاب جرم ترویج می شود چرا که نقض حقوق دیگران با ترس از قانون و محاکمه و مجازات معنیداری همراه نیست.»[46] پرونده های مربوط به خشونت خانگی اغلب به صورتی مضحک به قصور شوهر به دلیل “عدم تمکین” زن ختم می شود[47] و در همین اوضاع رئیس جمهور کرزی نزدیک بود قانونی را تصویب کند که از زنان می خواست «هر چهار روز یک بار آماده همخوابگی با شوهرانشان باشند».[48] با اینهمه، در اوت 2009، چشم انداز حقوقی تغییر کرد زیرا رئیس جمهور کرزی قانون “محو خشونت علیه زنان” را به صورت فرمان رئیس جمهوری مصوب ساخت.[49]

با جرم شناخته شدن تجاوز، ازدواج خردسالان و خودسوزی اجباری برای اولین بار، این قانون تازه به دادستان ها در 28 استان از 34 استان افغانستان اجازه داد که در اولین سال از اجرای قانون 594 پرونده در این خصوص باز کنند. بر اساس همین قانون، مردی که قرار بود داماد شود به همراه پدرش به دلیل قتل دو دختر نوجوان محکوم به 16 سال زندان شدند. همینطور، بعد از اینکه زنی 21 ساله به دلیل بدرفتاری همسرش دست به خودکشی زد، شوهرش به 3 سال زندان محکوم شد.[50] فوریه کوفی سیاستمدار افغانستانی تاکید می کند که «دستاورد بزرگی» داشته اند. «اما ما نیاز داریم قوانین محکمی مثل محو خشونت علیه زنان داشته باشیم تا با خشونت و دیگر رفتارهای بیمارگونه جامعه مبارزه کنیم.»[51]

با وجود این دستاوردها چالش ها باقی است. برای نمونه، هیچ ماده قانونی در خصوص ممنوعیت فرار از خانه نیامده، اما قانون جزا معین می کند که هر جا ماده قانونی در باره موضوعی وجود ندارد، محاکم باید بر اساس «خطوط قانون اساسی با نظر به فقه حنفی» حکم کنند «به صورتی که عدالت به بهترین نحو تامین شود» – ماده ای که آنقدر وسیع است که قضات می توانند دلبخواه و بر اساس معتقدات شخصی خود حکم بدهند.[52] در سال 2012، بر اساس تخمین، 95 درصد از زنان زندانی در افغانستان به خاطر “جرایم اخلاقی”، فرار از خانه، یا ادعاهای مربوط به زنا زندانی شده اند.[53] حتی آینده قانون “محو خشونت علیه زنان” در مخاطره است چرا که تصویب پارلمان برای اینکه احکام آن به صورت دایمی وارد قوانین شود لازم است.  

برای ارتقای اعتبار محاکم، کمپین کنندگان نه تنها به دنبال اصلاح قوانین هستند بلکه می خواهند گزارش روندها هم بهبود یابد. سازمانهای غیردولتی با توجه به اینکه زنان به پلیس به چشم “تهدید” نگاه می کنند «به جای اینکه پلیس را یک نیروی بیطرف و حرفه ای ضابط قانون» ببینند،[54] سخت در تلاش اند تا با سیستم فعلی چالش کنند. برای این کار، صدها نفر از مشاوران حقوقی در سراسر کشور تربیت شده اند و همزمان “واحدهای پاسخگویی خانواده” نیز ]در سیستم پلیس[ ایجاد شده است که کاملا متکی به پلیس های زن اداره می شود.[55]

بازی برد و باخت؟ مردان در مقابل زنان؟

گرچه زنان در کمپین خستگی ناپذیر خود در رفع موانع رسوب کرده در قوانین افغانستان بتدریج پیش می روند، اما مردان را نیز دعوت می کنند تا آنها هم نقشی فعال در پایان دادن به خشونت خانگی بر عهده گیرند. با دیدن تصاویر دختران نوجوانی که شوهرانشان آنها را از قیافه انداخته اند، و خواندن حرفهای جان به دربردگان از این خشونتها و شنیدن داستان بدرفتاری های غیرقابل تصور «آسان است که این رفتارهای بربرانه مردان افغانستان را محکوم کنیم و برای زنان بیدفاع دل بسوزانیم»،[56] ولی مردان هم برای محو این تبعیض و رفع خشونت های خانوادگی فعالیت می کنند.

استر هینمن (Esther Hyneman)، مدیر یکی از پناهگاههای زنان می گوید: «شوهران، پدران و برادران برای کمک نزد ما می آیند. آنها زندگی آرامی می خواهند …یک زندگی خانوادگی؛ و می خواهند که قادر به حمایت از فرزندانشان باشند تا اینکه بخواهند آنها را در سن نوجوانی عروس کنند.»[57] احمدشاه بهزاد، سخنگوی پارلمانی از قانون محو خشونت علیه زنان کاملا حمایت می کند[58] و شینکای کروخیل نماینده کابل در پارلمان حمایت بیشتری از سوی مردان پارلمان می بیند تا از همتایان زن خود.[59] در روز هشت مارس سال 2015 گروه کوچکی از مردان برقع به سر کردند تا از این روز تجلیل کنند.[60] «بسیاری از مشکلاتی که مردان در این کشور با آن روبرویند ناشی از طرز نگاه آنها به جامعه است.» این را باری سلام از کنشگران سرشناس می گوید. او فکر می کند: «اگر ما مردان خود را تغییر ندهیم و شیوه نگاه خود را به زنان دگرگون نسازیم، قادر نخواهیم بود که به تغییرات اساسی موفق شویم.»[61]

دانشوران افغانستان کتابچه هایی در باره نقش زنان در اسلام تالیف کردند و از قرآن و سنت به نقل آیه و حدیث پرداختند و پس از آن کتابچه ها در اختیار 25 امام جماعت در سراسر کشور قرار گرفت تا برای اصلاح و ویرایش آن به صورت جمعی کار شود.[62] این آگاهی ها پایه مجموعه ای از خطبه های نماز جمعه در 20 مسجد جامع مهم کشور بوده است و بیش از 100 نفر از امامان جمعه در طول شش ماه در برگزاری آن دخیل بوده اند.[63]

در آغاز کار، این خطبه ها با تردید و بدبینی استقبال شد اما در طول زمان نگرش ها نرم شد. یکی از امامان جمعه به یاد می آورد که مردی پس از شنیدن خطبه های او در باره حقوق زن و مرد در ازدواج با تاثر و دریغ گفته بود: «هیچ کس نمی تواند به من کمک کند. گذشت آنچه گذشت. من همه جور خشونتی را در حق دخترانم روا داشته ام. من جهیزیه آنها را گرفتم. آنها هر روز به خاطر اعمال خطای من رنج می برند.» و امام به او گفته بود که «هنوز هم دیر نیست. ما نسل جوانی داریم که باید تربیت شان کنیم.»[64]

از دوره هجوم شوروی به افغانستان تا برافتادن رژیم طالبان، تاریخ اخیر افغانستان از آشوب و ناآرامی نشان بسیار داشته اما دو دهه گذشته از نظر پایان دادن به خشونت خانگی سرنوشت ساز بوده است. تجاوز جنسی، عروس کردن دختران خردسال، و اجبار زنان به خودسوزی به اعمالی مجرمانه تبدیل شده اند، پناهگاههای زنان با وجود فشار حکومت مستقل مانده اند، و وکلا خستگی ناپذیر به تعقیب شوهران بدرفتار پرداخته اند. هنوز بسیار کارها زمین مانده است اما روشن است که زنان افغانستان از این پس از پا نخواهند نشست و به تلاش دشوار خود ادامه خواهند داد.

منابعی برای مطالعه بیشتر 

نوشتارهای رسانه ای:

 

“Living with Violence; A National Report on Domestic Violence in Afghanistan.” <http://www.globalrights.org/Library/Women‘s rights/Living with Violence Afghan.pdf>.

“In Spite of the Law, Afghan ‘Honor Killings’ of Women Continue <http://www.nytimes.com/2014/05/04/world/asia/in-spite-of-the-law-afghan-….

“Silence Is Violence: End the Abuse of Women in Afghanistan.” Reliefweb. OHCHR, 8 July 2009. Web. 23 Aug. 2015. <http://reliefweb.int/sites/reliefweb.int/files/resources/E9456AB5D2A7722….

“Afghanistan: Stop Women Being Given as Compensation.” <https://www.hrw.org/news/2011/03/08/afghanistan-stop-women-being-given-c….

“AFGHANISTAN: Women’s Rights Trampled despite New Law.” <http://www.irinnews.org/report/88349/afghanistan-women-s-rights-trampled….

““I Had To Run Away”.” <https://www.hrw.org/report/2012/03/28/i-had-run-away/imprisonment

Boggio-Cosadia, Fatma. “Elimination of Violence in Medica Aghanistan; Theory and Practice.” <http://www.medicamondiale.org/fileadmin/redaktion/5_Service/Mediathek/Do…

English/Documentations_studies/Analysis-Report_Use-of-EVAW-Law_November-2014_CR-Medica-Afghanistan.pdf>.

کتابها:

Lamb, Christina. The Sewing Circles of Herat: My Afghan Years.

Benard, Cheryl. Veiled Courage: Inside the Afghan Women’s Resistance.

Brodsky, Anne. With All Our Strength: The Revolutionary Association of the Women of Afghanistan.

منبع تصویر:

http://www.dw.com/image/0,,16083668_303,00.jpg

http://www.rawa.org/events/apr28-06_2.jpg

http://www.rawa.org/meena.html

http://www.rawa.org/r-scho-19.htm

http://www.rawa.org/payam.htm


[1] Khadige, Beatrice. “Afghan Woman Poet Anjuman Remembered Two Years on.” The Brunei Times. 13 Nov. 2007. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.bt.com.bn/focus/2007/11/13/afghan_woman_poet_anjuman_remember….

[2] Lamb, Christina. The Sewing Circles of Herat: My Afghan Years. London: Flamingo, 2003. Print.

[3] Lamb, Christina. “Woman Poet “slain for Her Verse”” The Sunday Times 13 Nov. 2005. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.thesundaytimes.co.uk/sto/news/world_news/article155801.ece>.

[4] “Living with Violence; A National Report on Domestic Violence in Afghanistan.” Global Rights. Global Rights, 1 Mar. 2008. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.globalrights.org/Library/Women‘s rights/Living with Violence Afghan.pdf>.

[5] Nordland, Rod. “In Spite of the Law, Afghan ‘Honor Killings’ of Women Continue.” The New York Times 3 May 2014. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.nytimes.com/2014/05/04/world/asia/in-spite-of-the-law-afghan-….

[6] Benard, Cheryl. Veiled Courage: Inside the Afghan Women’s Resistance. Crown, 2002. Print.

[7] Stengel, Richard. “The Plight of Afghan Women: A Disturbing Picture.” TIME 19 July 2010. Web. 23 Aug. 2015. <http://content.time.com/time/magazine/article/0,9171,2007415,00.html>.

[8] “AFGHANISTAN: Self-immolation on the Rise among Women.” IRIN News. 9 Sept. 2008. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.irinnews.org//report/80236/afghanistan-self-immolation-on-the….

[9] Clifton, Donna. “Most Women in Afghanistan Justify Domestic Violence.” Population Reference Bureau. 1 Sept. 2012. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.prb.org/Publications/Articles/2012/afghanistan-domestic-viole….

[10] Antonowicz, Anton. “Zarmina’s Story.” RAWA. 20 June 2002. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.rawa.org/zarmeena2.htm>.

* Revolutionary Association of Women of Afghanistan

[11] Ibid

[12] Brodsky, Anne. With All Our Strength: The Revolutionary Association of the Women of Afghanistan. Routledge, 2004. Print.

[13] Supra, 9

[14] Supra,12

[15] Fluri, Jennifer. “Nation Building in Afghanistan: An Examination of the Revolutionary Association of the Women of Afghanistan.” Feminist Review (2008): 34-54. JSTOR. Palgrave Macmillan Journals. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.jstor.org/stable/40663959>.

[16] Supra, 8

[17] Supra, 9

[18] “RAWA’a Social Activities.” RAWA. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.rawa.org/s.html>.

[19] Supra, 9

[20] Ibid

[21] Jones, Ann. Kabul in Winter: Life Without Peace in Afghanistan. Picador, 2007. Print.

[22] Aptheker, Bettina. “Afghan Heroines.” RAWA. 2004. Web. 4 Oct. 2015. <http://www.rawa.org/melody5.htm>.

[23] Ibid

[24] “THE State of the Union; President Bush’s State of the Union Address to Congress and the Nation.” The New York Times 30 Jan. 2002. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.nytimes.com/2002/01/30/us/state-union-president-bush-s-state-….

[25] Ibid

[26] “The People of Afghanistan Do Not Accept Domination of the Northern Alliance!” RAWA. 13 Nov. 2001. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.rawa.org/na-appeal.htm>.

[27] “Silence Is Violence: End the Abuse of Women in Afghanistan.” Reliefweb. OHCHR, 8 July 2009. Web. 23 Aug. 2015. <http://reliefweb.int/sites/reliefweb.int/files/resources/E9456AB5D2A7722….

[28] Ibid

[29] Abirafeh, Lina. “Afghanistan Gozargah: Discourses on Gender-Focused Aid in the Aftermath of Conflict.” Etheses. ProQuest, 1 Apr. 2008. Web. 23 Aug. 2015. <http://etheses.lse.ac.uk/2158/1/U613390.pdf>

[30] Ibid, 25

[31] “Afghanistan: Stop Women Being Given as Compensation.” Human Rights Watch. 8 Mar. 2011. Web. 23 Aug. 2015. <https://www.hrw.org/news/2011/03/08/afghanistan-stop-women-being-given-c….

در سالهای اخیر، نمونه مشهور آزار نوعروسان در این رسم بی بی عایشه است که بینی اش در خانه همسر بریده شد و انتشار عکس او جنجالی جهانی به پا کرد. – م

[32] “Mary Akrami: Woman Defender from Afghanistan.” International Service for Human Rights. 2 June 2015. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.ishr.ch/news/mary-akrami-woman-defender-afghanistan>.

[33] Bezhan, Frud. “Afghan Women’s Shelters Face Uncertain Future.” Radio Free Europe. 23 July 2012. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.rferl.org/content/afghanistan-womens-shelters-uncertain-futur….

[34] Rubin, Alissa. “A Thin Line of Defense Against ‘Honor Killings’.” The New York Times 2 Mar. 2015. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.nytimes.com/2015/03/03/world/asia/afghanistan-a-thin-line-of-….

[35] Supra, 31

[36] Walther, Cornelia. “Shelter Provides Hope for Abused Women in Western Afghanistan.” UNICEF. 10 Jan. 2010. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.unicef.org/doublepublish/afghanistan_52374.html>.

[37] Semple, Kirk. “Afghan Women Slowly Gaining Protection.” The New York Times 2 Mar. 2009. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.nytimes.com/2009/03/03/world/asia/03shelter.html>.

[38] Moore, Una. “Afghan Government Cracks Down on Women’s Shelters.” UN Dispatch. 13 Feb. 2011. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.undispatch.com/afghan-government-cracks-down-on-womens-shelte….

[39] Supra, 25

[40] Supra, 30

* پشتونوالی رسوم و قواعد قبیله ای بین پشتون ها ست و مرجع تعریف آبرو و شرافت. – م.

[41] “Afghan Government Takeover Plan for Women’s Shelters Alarms Human Rights Groups.” PBS News. 17 Feb. 2010. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.pbs.org/wnet/wideangle/blog/afghan-government-takeover-plan-f….

[42] Lemmon, Gayle. “Afghan Candidates Face More Vocal Constituency: Women.” The Christian Science Monitor 12 Aug. 2009. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.csmonitor.com/World/Asia-South-Central/2009/0812/p06s07-wosc…..

[43] Supra, 32

[44] Supra, 25

[45] Supra, 25

[46] “AFGHANISTAN: Women’s Rights Trampled despite New Law.” IRIN News. 8 Mar. 2010. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.irinnews.org/report/88349/afghanistan-women-s-rights-trampled….

[47] Supra, 25

[48] Vogt, Heidi. “Afghan Marriage Law Still Oppressive, Activists Say.” Boston.com 14 July 2009. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.boston.com/news/world/asia/articles/2009/07/14/afghan_marriag…

[49] Boggio-Cosadia, Fatma. “ELIMINATION OF VIOLENCE AGAINST WOMEN IN MEDICA AFGHANISTAN LEGAL AID PRACTIC E.” Medica Afghanistan. 1 Nov. 2014. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.medicamondiale.org/fileadmin/redaktion/5_Service/Mediathek/Do….

[50] Ibid

[51] Koofi, Fawzia. “Where Afghan Law Fails Women.” Al Jazeera. 2 Jan. 2015. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.aljazeera.com/indepth/opinion/2015/01/where-afghan-law-fails-….

[52] Supra, 25

[53] ““I Had To Run Away”.” Human Rights Watch. 28 Mar. 2012. Web. 23 Aug. 2015. <https://www.hrw.org/report/2012/03/28/i-had-run-away/imprisonment-women-….

[54] “Afghanistan: Stop Violence against Women.” Amnesty International. 30 May 2005. Web. 23 Aug. 2015. <http://www2.amnesty.se/svaw.nsf/(intdok)/BA90DBAA1FF3FC07C1257011008168AC?opendocument>.

[55] Supra, 47

[56] Hesford, Wendy, and Wendy Kozol. Just Advocacy?: Women’s Human Rights, Transnational Feminism, and the Politics of Representation. Rutgers UP, 2005. Print.

[57] Aro, Margaret, and Mark Mooney. “Exclusive: The Secret Shelters That Protect Afghan Women.” ABC News. 11 Mar. 2010. Web. 23 Aug. 2015. <http://abcnews.go.com/WN/Afghanistan/abused-women-afghanistan-helped-sec….

[58] “Ahmad Shah Behzad: “Open Minds Are the Key to a Safe, Sustainable Future”” Huffington Post. 3 May 2014. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan/ahmad-shah-behzad-op….

[59] Kelsey, Peggy. Gathering Strength: Conversations with Afghan Women. Pomegranate Grove, 2012. Print.

[60] Sanghani, Radhika. “Afghan Men Wear Burqas to Campaign for Women’s Rights.” The Telegraph 6 Mar. 2015. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.telegraph.co.uk/women/womens-life/11453879/Afghan-men-wear-bu….

[61] Engel Rasmussen, Sune. “Afghan Men Urged to Support HeForShe Campaign at Kabul Launch.” The Guardian 17 June 2015. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.theguardian.com/global-development/2015/jun/17/afghan-men-sup….

[62] “Imam Initiative for Training 2004-2007.” Noor Education and Capacity Development Organisation. Web. 23 Aug. 2015. <http://necdo.org.af/?p=245>.

[63] Jamila Afghani | Afghanistan.” Tanenbaum’s Peacemakers in Action. Web. 23 Aug. 2015. <https://tanenbaum.org/peacemakers-in-action-network/meet-the-peacemakers…

[64] Khan, Daisy, and Fazeela Siddiqui. “Training Afghani Imams to End Violence Against Women.” Huffington Post. 21 Feb. 2012. Web. 23 Aug. 2015. <http://www.huffingtonpost.com/daisy-khan/afghanistan-imams-end-violence-….

 

انتشارات بیشتر ...