طی سالهای اخیر و با برجستهشدن گرایشهای پادشاهیخواهانه در ایران، زندانیان پادشاهیخواه نیز افزایش پیدا کردهاند که غالب آنان جوان نیز هستند. میتوان از زندانیان پادشاهیخواهی همچون سهیلا حجاب، آرشام رضایی، رضا محمدحسینی و یا خالد پیرزاده و دیگر زندانیان نام برد که در پی اعتراضات سه چهار ساله اخیر بازداشت و به احکام سنگین محکوم شدهاند. طی چندسال اخیر در خیابانهای ایران شعارهای پادشاهیخواهانه یا پهلویدوستانه دست بالا را داشتهاند.
یکی از این زندانیان زن جوانی به نام فریبا اسدی است. زنی که در زندان بسیار بدنام قرچک ورامین دوران حبس خود را میگذراند و اخیرا در زمستان ۱۴۰۰ به علت اعتصاب غذا در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم نام او به صورت محدود در برخی رسانههای حقوق بشری بازتاب یافت ولی واقعیت این است این دست افراد اگرچه زندانی سیاسی هستند ولی صدایشان بازتاب خاصی ندارد. بر این اساس بازتاب صدای زندانیان گمنام ضرورت بیشتری دارد.
فریبا اسدی در آغاز همراه با چند چهره جوان ولی گمنام دیگر به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت در گروههای مخالف نظام» در بهمن ۹۹ بازداشت شد. او در پاییز ۱۴۰۰ به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. در دی ۱۴۰۰ نیز برای گذراندن دوره حبس در منزل خود بازداشت شد و به زندان قرچک اعزام شد. شرایط زندان قرچک ورامین حتی در مقایسه با دیگر زندانهای جمهوری اسلامی نیز بسیار بد محسوب میشود.
پیش از این در آموزشکده توانا درباره زندان قرچک گزارشی تهیه شده بود و از آن به «نام مستعار جهنم» یاد شده بود. در آن گزارش آمده بود که این زندان در ابتدا مرغداری بوده و سپس به مرکز ترک اعتیاد مردان تبدیل شد و در سال ۱۳۸۹ بود که زنان زندانی در آن جای گرفتند. از این زندان به «کهریزک دوم» یاد میشود. این زندان اساسا زندان سیاسی نیست و زنانی که دست به قتل زدهاند یا سرقت مسلحانه کردهاند در آنجا نگهداری میشوند.
بر این اساس است که نگهداری فریبا اسدی، که یک زندانی سیاسی است و اساسا به اتهامات سیاسی همچون گرایش پادشاهیخواهی بازداشت شده است، در زندانی همچون زندان قرچک، یک شکنجه محسوب میشود. حتی در قوانین مصوب قضایی جمهوری اسلامی نیز اصل تفکیک جرایم و مجرمان پذیرفته شده است و زندانیان سیاسی نبایستی در بندهایی که زندانیان متهم به قتل یا سرقت نگهداری میشوند، دوران حبس خود را بگذرانند.
فریبا اسدی به «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت در گروههای مخالف نظام» متهم شده است
این در حالی است که حتی برخی از چهرههای دانشگاهی مورد تایید جمهوری اسلامی نیز از عدم تفکیک جرایم سیاسی از جرایم غیرسیاسی انتقاد میکنند. عدم تفکیکی که خود را در عدم تفکیک بند زندانیان سیاسی از زندانیان غیرسیاسی نشان میدهد و موجب هراس و عدم امنیت زندانیان سیاسی همچون فریبا اسدی میشود که در بندهایی که سارق و قاتل نگهداری میشوند، به هیچ عنوان احساس امنیت ندارند. در حالی که امنیت زندانی حق زندانی است.
روحالله اسلامی، استادیار دانشگاه علوم سیاسی مشهد، در سخنانی که در وبسایتهای جمهوری اسلامی نیز بازتاب یافته بود درباره بحث از جرم سیاسی گفته بود: «در مجموع برخی از شهروندان احساس تعهد زیادی نسبت به جایی که در آن زندگی میکنند، دارند. این افراد صحبت میکنند، مینویسند، سخنرانی میکنند، اعتراض میکنند، شعار میدهند و نسبت به محیطی که در آن زندگی میکنند حساس هستند و میخواهند کشوری که در آن زندگی میکنند توسعه پیدا کند. … این افراد معمولا زندان نمیروند و بخشیده میشوند و اگر هم زندان بروند از مجرمان دیگر جدا هستند و دسترسی به کتاب، نشریه و تلفن دارند و در مجموع با آنها مانند انسانهای فرهیخته برخورد میشود.»