Search

English

پژوهشگران تمدن اسلامی بیش‌تر از آرزوهای خود می‌گویند تا از واقعیت

از ویژگی‌های جمهوری اسلامی آن است که ثمره‌هایش در نهایت به نتایجی می‌رسند که چندان خوشایند ساخت سیاسی موجود نیست. مشکل اما این است که همین منتقدان نیز هر آنچه را که دارند مدیون نظام موجودند. رسول جعفریان از روحانیانی است که اشتغال اصلی‌اش را تاریخ‌پژوهی قرار داده است اما همچون اغلب روحانیان هم‌سن‌وسالش از پشتیبانان پروپاقرص انقلاب اسلامی بوده است. جعفریان اکنون استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران، رئیس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران و رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است. او همچنین عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی است.

با این‌همه، این حجت‌الاسلام تاریخ‌نگار به ‌فرجام به این نتیجه رسیده است که در حال حاضر چندان به ‌نظر نمی‌رسد که این تعداد فراوان پژوهشگر و استاد که در مراکز پژوهشی قم و تهران و مشهد به تفکر درباره رابطه انقلاب و تمدن اشتغال دارند، از قصد و هدف خود آگاه باشند؛ هرچند همین‌که سرگرم فکر به چیزی هستند به‌ خودی خود از دید جعفریان امری مطلوب است. این روحانی در مقاله‌ای که در خبرگزاری حکومتی مهر چاپ شده است، این انبوه پژوهشگران و اساتید را چنین نقد کرده که اغلب آنان می‌خواهند اصول دل‌بخواهی و مورد پسند امروزین خود را به ‌عنوان تمدن ثابت کنند. او میان مصادره‌به‌مطلوب تاریخ و شناخت تاریخ به‌ منظور شکل‌دهی بهینه به تمدن امروزی فرق می‌گذارد.

مسئله‌ای که امثال رسول جعفریان آن را بی‌‌پاسخ می‌گذارند این است که اگر نگاه ایدئولوژیک، گزینشی و همراه با مصادره‌به‌مطلوبِ تاریخ، ناپسند و ناپذیرفتنی است، چگونه است که خود این منتقد ایدئولوژی‌اندیشی همچنان پس از چهل سال تما‌م‌قد از یک انقلاب ایدئولوژیک دفاع می‌کند. یکی از آسیب‌های فرهنگی، به‌‌ویژه پس از انقلاب پنجاه ‌و هفت و تاسیس جمهوری اسلامی، آن است که کسانی به بنیادی‌ترین مفاهیم مورد حمایت نظام سیاسی فعلی انتقاد می‌کنند و همز‌مان هر جا که بتوانند، به‌‌ویژه به ‌وقت لزوم، از پشتیبانی حکومت کم نمی‌گذارند. تا جایی که از انتقادات جعفریان به جریان‌های درون نظام اسلامی می‌توان برداشت کرد، او خود را پیرو ایدئولوگ‌های انقلاب اسلامی می‌داند و از همین منظر جریانات مهدویت‌گرایانه متاخر در جمهوری اسلامی را نقد می‌کند: «این که نمی‌شود ما با مطهری و شریعتی و بهشتی انقلاب کنیم، با نهج‌البلاغه انقلاب کنیم، اما در دهه اخیر همان آن حرف‌ها را رها کرده و با علائم الظهور که منهای روایات معدودی از آن، باقی ساخته دست فرصت‌طلبانی است که هر از چندی قصد شورش و تصرف حکومت را داشتند، برای کشور برنامه‌ریزی کنیم.» می‌بایست پرسید که آیا این سه نفر (به‌‌ویژه شریعتی) درباره تمدن اسلامی و تاریخ اسلام نگاه انتقادی یا روشمندانه یا علمی داشته‌اند؟ انقلابی که بر پایه نظریات این‌ها به ‌ثمر نشست چه ثمره‌ای برای ایران و مردمش داشته است؟

جعفریان علی‌رغم انتقاد از ایدئولوژی‌اندیشی، از جمله مدافعان انقلاب ایدئولوژیک ۵۷ است

گفتنی ست که رسول جعفریان پیش‌تر نیز به ‌طور ضمنی گفته بود که تمدن اسلامی یک ترکیب تقلیدی، احساسی، دهان‌پُرکن و بی‌‌محتوا ست که گویندگانش خود نیز از معنای مفروض آن چیزی نمی‌دانند و صرفا ایجاد امید کاذب درباره گذشته است. او در جای دیگر با به‌کاربردن تندترین تعابیر گفته بود که ما نادر اندیشمندانی داشته‌ایم اما آنان جریان‌ساز نبوده‌اند و هیچ جریان فکری‌ای در تاریخ تمدن اسلامی پا نگرفت. «ابن‌خلدون که به یک جریان تبدیل شد حتی یک وارث به‌دردبخور هم ندارد. … هیئت ما همان هیئت بطلمیوسی بود؛ مزخرفاتی که جز خسوف و کسوف اطلاعات مهم دیگری در چنته نداشت

حجت‌الاسلام منتقد تمدن اسلامی همچنین تاکید کرد که تا کنون پاسخ قانع‌کننده‌ای به مدعیات آرامش دوستدار در کتاب «امتناع تفکر دینی» ارائه نشده است. با این‌همه، باز آنچه درباره منتقدانی چون جعفریان به ابهام و ناروشنی رها می‌شود تناقض گفتار و کردار آنان است. اگر صرف بودجه‌های هنگفت در تاسیس موسسات بی‌‌شمار دینی و ایدئولوژیک و برگزاری ده‌ها سمینار و کنفرانس و همایش درباره روح‌الله خمینی، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی، سبک زندگی اسلامی، وحدت اسلامی و علوم انسانی اسلامی بی‌‌معنا یا بی‌‌فایده بوده است، چرا خود رسول جعفریان در رزومه کاری‌اش به شرکت در بسیاری از همین همایش‌ها بالیده است؟ آیا ستایش‌های او از مرتضی مطهری پس از چهل سال به ‌معنی مشارکت جعفریان در فقیر نگاه‌داشتن اندیشه دینی و اصلاح فکر اسلامی نیست؟ شما چه فکر می‌کنید؟ برای ما بنویسید که چگونه انتقادی را و از کدام منظر و جایگاه به معضل چهل سال اخیر کارآمد و راهگشا می‌دانید! آیا پذیرفتنی است که انتقاد رادیکال از یک نظم مفروض با وابستگی حیات و ممات منتقدان به همان نظم همراه باشد؟

 

منابع مرتبط

تمدن صفوی، بن‌بست انقلاب اسلامی و انتظار تحول

فساد دانشگاهی در ایران؛ تداوم فساد حکومتی؟

راه‌اندازی دوره دکترای فلسفه علوم انسانی در موسسه مصباح ‌یزدی

 

تلگرام توانا را دنبال کنید:

https://t.me/Tavaana_TavaanaTech

انتشارات بیشتر ...