مهدی خالدی در مرداد ماه ۱۲۸۹ شمسی در محله سنگلج تهران دیده به جهان گشود. پدربزرگ مادریاش نیزن دربار ناصرالدین شاه بود. پدر مهدی نیز دستی در نوازندگی سهتار داشت و دوست نزدیک ابوالحسن صبا بود. علاقمندی مهدی به موسیقی موجب شد که پدرش در سال ۱۳۱۴ او را به قصد یادگیری موسیقی، زمانی که تنها شانزده سال داشت نزد ابوالحسن صبا ببرد و از آنجا که بین صبا و پدر دوستیای برقرار بود او نیز فرزند را به شاگردی پذیرفت. زمان کوتاهی گذشت تا ابوالحسن صبا به علاقه وافر این نوآموز به موسیقی پی ببرد. مهدی پس از یک سال و نیم ویولن را نزد صبا فراگرفت و کمی بعد جزو هنرمندان شناختهشده موسیقی شد. او در مدت سه سال به طور کامل با ردیفهای سهگانه ویولن آشنا شد. اینکه یادگیری چه سازی برای مهدی مناسبتر است را صبا تشخیص داد و گفت از آنجا که مهدی انگشتان لاغر و بلند دارد برای ویولننوازی مناسبتر است.
در شانزدهسالگی شاگرد ابوالحسن صبا شد
در میان شاگردان دست اول و مستقیم ابوالحسن صبا چند نفر توانستند به شهرت برسند و در عرصه موسیقی حرفی برای گفتن داشته باشند که یکی از آنها بی شک مهدی خالدی بود. خالدی در سال ۱۳۱۹ که رادیو ایران گشایش یافت به توصیه ابوالحسن صبا به رادیو پیوست و تا پیش از انقلاب اسلامی از تکنوازان برجسته ویولن در رادیو به حساب میآمد. خالدی همچنین از آهنگسازان مطرح رادیو محسوب میشد. مهدی خالدی در آن زمان باعث شد که دلکش، خواننده خوشصدا و خوشذوق نیز به جامعه هنری بیشتر معرفی شود و روند معروفیت او سریعتر شود.
دلکش، خواننده خوشصدا و خوشذوق
خالدی در سال ۱۳۳۴ به سرپرستی موسیقی رادیو ایران رسید و با همکاری غلامحسین بنان شش ارکستر برای رادیو تشکیل داد. در این ارکستر خوانندگان و نوازندگان مختلفی شرکت داشتند که رهبری آن با مهدی خالدی بود. تعداد آهنگهایی که خالدی آنها را ساخته و در رادیو پخش شده است بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ آهنگ است. او همچنین بیش از ۷۰ آهنگ برای برنامه «گلها» ساخت. مهدی خالدی در نواختن ویولن سبک ویژهای ابداع کرد که در آن توجه به آرشهکشی بیش از پنجه مهم بود. او تنها شاگرد صبا بود که شیوه نواختنش با صبا تفاوت داشت؛ این شیوه بعدها مورد تقلید بسیاری از جوانان نوآموز قرار گرفت. آرشههای او آنچنان با ظرافت عوض میشد که گمان میرفت که هزاران متر درازا دارد و نقطههای وصل و قطع آن را نمیشد تشخیص داد. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در این باره میگوید: «این روش آرشهکشی به آکروباتبازی روی ویولن راه نمیداد. در نتیجه ملودیهای به دست آمده رومانس بیشتری پیدا میکرد و با روح موسیقی ایرانی سازگارتر میشد.» خوشنام از دیگر ویژگیهای کار خالدی را در شیوه آهنگسازی خالدی میدانست: «ویژگی دوم به شیوه آهنگسازی او برمیگشت؛ اگرچه تمایل غالب خالدی به ساخت ملودیهای آرام و کشیده بود (مثل به کنارم بنشین) ولی در قطعات تند و ضربی نیز قریحه خود را نشان میداد. در یکی از آنها “آمد نوبهار” حتی از ضرب بیسابقهای استفاده کرد؛ ضربی که سبب ماندگاری ترانه شد. خالدی در ساختار برنامهریزیهای موسیقایی نیز نظر ویژهای داشت، پیشدرآمد و رنگ را برداشت و جای گستردهتری به تصنیف داد.
او در ساختار برنامهریزیهای موسیقایی نظر ویژهای داشت
از آن پس تصنیف اهمیت بیشتری پیدا کرد و از ملال آوازخوانی سنتی کاسته شد.» به گفته خوشنام و بسیاری از کارشناسان امر اقبال خالدی همچنین در آشناییاش با خواننده خوشصدایی به نام «دلکش» بود. عصمت باقرپور با نام هنری دلکش که به او زن حنجرهطلایی موسیقی ایران نیز لقب دادند، هنرمندی شهیر است. نام دلکش را روحالله خالقی برای او برگزید که گوشهای در دستگاه ماهور است. دلکش را اداره موسیقی ایران به دست خالدی سپرد تا برای خواندن آمادهاش کند. دلکش و خالدی به مدت هشت سال با یکدیگر همکاری کردند و توانستند ترانههای ماندگاری برای موسیقی ایران خلق کنند. دلکش نیز بعدها از این جدایی با حسرت و افسوس یاد میکند. محمود خوشنام میگوید که در سفری اروپایی دلکش را دیده است و نظرش را درباره جدایی از خالدی جویا شده است. دلکش در این دیدار گفته است که قدر همکاری خود را ندانستیم و من هنوز نیز خالدی را بهترین آهنگساز ایران میدانم. همکاری خالدی با ترانهسرایان خوشذوق و هنرمند نیز در خلق ترانههای ماندگار به خالدی کمک کرده است. بزرگانی چون اسماعیل نواب صفا، رهی معیری، معینی کرمانشاهی و بیژن ترقی از جمله شاعرانی هستند که با خالدی همکاری داشتهاند.
خالق «آمد نوبهار»
خالدی در سال ۱۳۲۴ به دعوت دولت افغانستان و رادیو کابل به عنوان سرپرست هیئتی از هنرمندان که در آن بزرگانی مانند حسین قوامی، جلیل شهناز، مجید نجاحی، انوشیروان روحانی و حسین همدانیان حضور داشتند به کابل سفر کرد و ۹ برنامه اجرا کردند که مورد توجه بسیار قرار گرفت. خالدی در دهه سی شمسی در سینمای نوپای ایران به آهنگسازی فیلم پرداخت و برای برخی از فیلمها مانند طوفان زندگی، شرمسار، مادر و زندانی امیر آهنگ ساخت. از کارهای ماندگار خالدی میتوان به «مرگ صبا» که در سوگ ابوالحسن صبا در سال ۱۳۳۶ ساخته شده و با ارکستر بزرگ گلها و با صدای بنان اجرا شده است اشاره کرد. مثلث خالدی، دلکش و نواب صفا توانست برخی از خاطرهانگیزترین ترانههای ایران را رقم بزند که «آمد نوبهار»، «داغ لاله»، «رفتی و رفتم» و «دل غافل» از زمره این ترانهها است. از معروفترین آهنگهای خالدی میتوان به گل پژمرده در رثای داود پیرنیا، شیرین با شعر ابوالقاسم حالت، دیده گویا با شعر پرویز خطیبی، گل رویا با شعر سیمین بهبهانی، آتش جان با شعر رهی معیری و آی بانو، رعنا جان با صدای دلکش اشاره کرد. مهدی خالدی پس از یک دوره بیماری و ابتلا به بیماری سرطان حنجره در نهم آذر ماه ۱۳۶۹ درگذشت.