زندگینامه
محمدجواد حاجعلیاکبری، تیر ماه ۱۳۴۳ در شهرستان دماوند زاده شد. او که در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشت، به تبلیغ ایدئولوژی انقلاب اسلامی برای سربازان میپرداخته و علیالادعا به عنوان روحانی رزمنده و تخریبچی نیز فعالیت کرده است. خبرگزاری فارس مدعی شده که او در دوره حضور در جبههها دچار مصدومیت شیمیایی شده و به نحو ضمنی او را جانباز جنگ لقب داده است که یادگارهای دوران «عشق و حماسه» را با خود حمل میکند؛ همچنین حاجعلیاکبری در پایان جنگ در عملیات مرصاد که به کشتار بیرحمانه هممیهنان او ذیل عنوان «منافقین» اختصاص داشت، حاضر بوده است.
مهمترین سِمت او در دوره اخیر همانا امامت جمعه موقت تهران است. افزون بر این، این روحانی میانسال حکومتی عضو هیئت مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز هست. چهبسا این نکته در فهم ارتقاء او در هرم قدرت جمهوری اسلامی راهگشا باشد که بدانیم حاجعلیاکبری از شاگردان علی خامنهای بوده است. او در ۱۶ دی ۱۳۹۶ با صدور حکمی از طرف سید علی خامنهای به ریاست شورای سیاستگذاری ائمه جمعه منصوب شد و در ۱۰ دی ۱۳۹۷ نیز امامت جمعه موقت تهران را عهدهدار شد. اولین نماز جمعه به امامت او در ۱۴ دی ۱۳۹۷ برگزار شد و بدین ترتیب او عنوان جوانترین امام جمعه حال حاضر تهران را نصیب خود کرد. با این همه، حاجعلیاکبری نخستین بار در سال ۱۳۷۳ و در حالی که تنها ۳۰ سال داشت، امام جمعه شهر دماوند شد. رسانههای حکومت درباره یکی از ابتکارات ادعایی او در مقام امام جمعه موقت تهران همان زمان مقاله نوشتند و ستایشها بهجا آوردند. ماجرا آن بود که حاجعلیاکبری مدعی شد تمامی نردههای بین مردم و مسئولان در نماز جمعه تهران باید برداشته شود؛ اما او تنها موفق شد تا رضایت اهالی نظام اسلامی را تنها برای برداشتن چند نرده آنهم به نحو سمبلیک جلب کند.
علاوه بر مسئولیتهای پیشگفته، حاجعلیاکبری از سال ۱۳۹۰، رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد است و در سال ۱۳۹۵ نیز برای یک دوره پنجساله، دوباره در همین سمت ابقاء شد. خبرگزاریهای رسمی ادعا کردهاند که او در زمینه توسعه و گسترش مساجد ایران «برنامههایی راهبردی» در دوران مسئولیت خود تدوین کرده است و از ابتدای سال ۱۳۹۶، طی یک برنامه پنجساله، قرار شد تا این مرکز تا سال ۱۴۰۰ «دانش مدیریت مسجد را با امکان مدلسازی، بومیسازی و ارائه به سایر استانها پایهریزی کند». نظام اسلامی در حالی عباراتی چون «برنامه راهبردی» و «دانش مدیریت» را با کاربرد در زمینه مراکز مذهبی از معنای معمول آن در تئوریهای توسعه تهی میکند که مدارس ایران به عنوان مراکز اصلی آموزش و پرورش نسلهای آینده در بدترین وضع ممکن قرار دارند، از مدارس کوخنشین مناطق محروم گرفته تا اعلام رسمی خود مدیران مبنی بر اینکه یکچهارم مدارس پایتخت فرسوده، ناامن و در خطر تخریب است.
او از مفهوم خودساختهی «مسجد تمدنساز» سخن به میان آورد
انبوه مناصب این روحانی به همینجا ختم نمیشود. او همچنین از سال ۱۳۷۹ عنوان نماینده ولی فقیه در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان را بر دوش میکشد. نمایندگان پیشین ولی فقیه در اتحادیهای که وظیفه هدایت ایدئولوژیک دانش آموزان را بر عهده دارد، به ترتیب: احمد جنتی و پیش از او امامی کاشانی بودهاند. نخستین حضور فعال او در عرصه سیاست اما به دوران پیش از اعتدال مربوط است. حاجعلیاکبری معاون ریاست جمهوری در دوران محمود احمدینژاد در امور جوانان شد و نیز ریاست سازمان ملی جوانان را برای سالیانی عهدهدار بود. او تنها آخوند شیعه است که در جمهوری اسلامی به ریاست این سازمان دست یافته است. حاجعلیاکبری دارای مدرک کارشناسی ارشد فقه و حقوق اسلامی از مدرسه عالی شهید مطهری است و افزون بر علی خامنهای، محمدتقی بهجت و عبدالله جوادی آملی نیز از اساتید او در حوزه علمیه بر شمرده شدهاند.
همچنین از نقاط قوت او سفر به تمامی استانها و بسیاری از شهرستانها در طول سالیان گذشته است که هدفش ارتباطگیری با جوانان و نوجوانان بوده است. حاجعلیاکبری در دوران تصدیگریهای متعدد خود طرحی را نیز با عنوان «صندوق همراز» راهاندازی کرد که در توضیح آن گفته شده که صندوق مذکور قرار بوده پل ارتباط مستقیم دانشآموزان با نماینده ولی فقیه باشد. افزون بر همه اینها، او در هیئت امنای جمعیت دفاع از ملت فلسطین و هیئت امنای بنیاد نهجالبلاغه نیز عضویت دارد و خبرگزاریهای حکومتی خیل عظیم مناصب او را که همگی ناشی از رانت روحانیان در جمهوری اسلامی است را نشانه «جامعیت او در ابعاد علمی، فرهنگی و سیاسی» دانستهاند. همین خبرگزاریها قریب به دو دهه حضور او را در عرصه عمومی نشانه آن دانستهاند که حاجعلیاکبری در طی این دوران به «کارشناسی واقعبین و مربی دلسوز و آشنا به پیچیدگی و ظرافتهای شخصیتی جوانان» بدل شده است.
برخورداری از رانت روحانیت در ساخت فاسد تئوکراتیک
تعریف ساده رانت، امتیازاتی است که بدون کوشش، خلاقیت و کار فردی و صرفا از طریق بهرهمندی از نفوذ سیاسی-اقتصادی یا از طریق اتصال به صاحبنفوذان این عرصه به دست میآید. رانتخواران بدون استحقاق و به صورت فراقانونی (در معنای نقض حاکمیت قانون که علیالفرض باید تعیینکننده مناسبات دولت-ملت باشد) به منابع ثروت و قدرت دسترسی مییابند. نمونه بسیار کوچکی از رانتخواری حجتالاسلام حاجعلیاکبری را میتوان در تیراژ کتابهایی دانست که او طبق پسند نظام سیاسی متبوع خود بارها و بارها به چاپ رسانده است. در این زمینه، خبرگزاریهای حکومتی در کارنامه او اشارهای دارند به بیست و دو اثر صوتی با عناوینی شبیه نشریات زرد همچون «کلیدهای خوشبختی و سیاحت جمال» و نیز تألیف چند کتاب با موضوع نوجوانان و جوانان، از جمله کتاب «مطلع عشق» (گردآوری و تدوین توصیههای رهبر معظم انقلاب به زوجهای جوان).
پروپاگاندای حکومت ادعا میکند که صدها ساعت منبر و سخنرانی این روحانی دستپرورده نظام اسلامی در جمع دانش آموزان و مسئولان انجمنهای اسلامی دانش آموزان «مجموعهای کمنظیر از سیمای تشکل اسلامی» را ترسیم کرده است. در حالی که تیراژ کتابهای سودمند در کشور روزبهروز پایینتر میآید و نیز خبرگزاریهای رسمی خود از بحران صنعت نشر و قیمت دیوانهوار كتاب میگویند، کتاب حاجعلیاکبری با عنوان «عطر سیب» و با موضوع شرح زیارت عاشورا و کتاب «مطلع عشق» او به برکت رانت نفت در نظام ولایت فقیه با سی نوبت تجدید چاپ در دو انتشارات، از مرز نیم میلیون تیراژ عبور میکند.
حاجعلیاکبری معتقد است اگر مساجد ما آباد شود، شهرهای ما نیز آباد خواهد شد
آرای سیاسی
حاجعلیاکبری را میبایست در زمره نیروی جوانتر روحانیت حامی صراحت انقلابی از جنس احمدینژاد دانست. جوانگرایی مورد تاکید او نیز به معنای میداندادن به امثال خودش و کسانی چون مهرداد بذرپاش است که از صاحبامتیازی روزنامه وطن امروز را شامل میشود تا نمایندگی مجلس اسلامی، ریاست سازمان ملی جوانان و مدیرعاملی سایپا و پارسخودرو. هرچند اختلاف بر سر توزیع منابع بیکران سفره انقلاب سبب شد که حتی عقد اخوت میان حاجعلیاکبری و محمود احمدینژاد نیز چندان نپاید. چنانکه گفته شده است که اختلاف میان این دو سبب ترك دولت نهم از سوی او و عدم حضور مجددش در دولت بعدی احمدینژاد بود. از همین رو بود که احمدینژاد ناخرسندی خود از عملكرد سازمان ملی جوانان را نیز پنهان نکرد و اشارههای کنایهآمیزی به «ناكارآمدی این سازمان و عدم شفافیت در بودجهریزیها» داشت. با این حال، دوران ریاست او بر سازمان ملی جوانان همراه بود با تبلیغات رسانههای حکومت مبنی بر اینکه یک روحانی جوانپسند و تابوشکن در حال ایجاد تحول در زیست جوانان ایرانی، از جمله در امر ازدواج است.
اختلاف مشرب سیاسی این روحانی با دولت حسن روحانی موجب شد تا در دوران موسوم به تدبیر و امید و با داشتن فهرست بلندی از مناصب و مسئولیتهای ریز و درشت دیگر از حضور در قوه مجریه صرفنظر کند. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، عضو هیئت مرگ اعدامهای تابستان ۶۷ ، یعنی سید ابراهیم رئیسی به ایرانیان وعده داده بود که به شرط پیروزی در انتخابات و دستیابی به جایگاه ریاست جمهوری، حاج علیاكبری را به عنوان وزیر احتمالی ورزش و جوانان معرفی كند.
حاجعلیاکبری که در دی ۹۵ مراسم حکومتی نهم دی ۱۳۸۹ را یومالله نامیده بود در سالگرد این مراسم در دی ۹۶ مدعی شد که دشمن میکوشد مراسم نهم دی را تحریف کند. او در توهینی آشکار به صدها هزار معترض ایرانی در سال ۲۰۰۹ گفت که تبلیغات دشمن میخواست فتنهگران را به عنوان مردم ایران جا بزند ولی امت حزبالله احساس وظیفه دینی کرد و آمد به خیابان و نشان داد که مردم واقعی ایران اینها هستند و نقشه دشمن را نقش بر آب کرد.
پس از هدفقراردادن پهباد آمریکایی در آبهای بینالمللی، حاجعلیاکبری بهسبک حماسهسراییهای روحانیت انقلابی فریاد برآورد که «تنگه هرمز گورستان متجاوزان است» و مدعی شد که سیستم دفاعی ایران از آمریکا بهتر است و با طعنه به کشورهای منطقه پیشنهاد داد که به جای خرید تسلیحات نظامی از آمریکا، مشتری جمهوری اسلامی شوند و سامانههای دفاعی را از ایران بخرند و تاکید کرد که «ارزانتر هم به آنان خواهیم داد». این روحانی تازهخطیبشده به آمریکا هشدار داد که اگر یکی بزنید، یکی نمیخورید بلکه سه تا میخوردید. او همچنین در دروغی آشکار از تریبون نماز جمعه مدعی شد که آمریکا خود به نفتکشها حمله کرده و انفجارهای برادران سپاهی را به گردن شیطان بزرگ انداخت.
به آمریکا هشدار داد که اگر یکی بزنید، یکی نمیخورید بلکه سه تا میخوردید
آرای فرهنگی
حاجعلیاکبری نمونه نسل پا به رکاب روحانیانی ست که روزگاری احمد جنتی در آغاز انقلاب اسلامی همسنوسال آنان بود و قرار است آنان در چهل سال آینده کشور را به لحاظ فرهنگی در چنبره ایدئولوژی انقلاب اسلامی محدود نگه دارند. تمامی عناصر ایدئولوژی خمینیسم در گفتار و حضور این روحانی نسل نو قابل مشاهده است، آمریکاستیزی، یهودیستیزی و در یک کلام اسلامگرایی بهروایت شیعی. برای نمونه، حاجعلیاکبری در ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ به عنوان رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران با آیتالله خامنهای از مفهوم خودساختهای با عنوان «مسجد تمدنساز» سخن به میان آورد و خواستار آن شد که کل نهادهای تقنینی، اجرایی و قضایی جمهوری اسلامی در راستای ایده مسجد تمدنساز گام بردارند. او در حضور ولی فقیه مدعی شد که صهیونیسم جهانی و استکبار جهانی به دلیل نقش جهانی و تمدنساز مسجد و هراس از آن است که به تخریب و آتشزدن و بمباران و نیز ایجاد مساجد آمریکایی (مسجد ضرار) دست میزند. حاجعلیاکبری تولد نظام جمهوری اسلامی را از زهدان مسجد میداند و حتی بهار عربی را نیز طبق برداشت دلبخواهی و فارغ از تاریخ، از مظاهر کوشش مسجد در جهت تمدنسازی معرفی میکند.
شاگرد آیتالله خامنهای همچون خود او تاکید فراوان دارد بر دشمنشناسی و اینکه مهمترین اقدام آنچه او (در بیانی آشکارا یهودیستیزانه) توطئه اصلی صهیونیسم جهانی میداند، همانا «ترویج سکولاریسم پنهان و تقلیل نقش مساجد به اندازه یک معبد معزول حاشیهنشین» است. حاجعلیاکبری خواهان آن است که آنچه او مسجد تمدنساز مینامد، در «دکترین عالی مدیریتی نظام» و حتی نقشهپردازی شهری لحاظ شود. جالب آنکه او در پایان مدعی میشود که اگر مساجد ما آباد شود، شهرهای ما نیز آباد خواهد شد. حاجعلیاکبری و روحانیانی که خود را وقف ایدئولوژی نظام اسلامی کردهاند از مشاهده انبوه واقعیات خلاف مدعاهای خود ناتوانند، از جمله اینکه تحت حاکمیت دو ولی فقیه مساجد ایران دهها برابر گذشته شد و انبوهی پول از خزانه ملی به سوی مساجد سرازیر شد اما شهرهای ایران روزبهروز فقیرتر و نازیباتر و اکنون بیابانتر شدهاند. از دیگر موارد اظهارات یهودیستیزانه او میتوان به سخنرانیاش در شانزدهمین اجلاس روز جهانی مسجد اشاره کرد که این روز را روز قدس دوم نام نهاد و تاکید کرد که «اگر امروز قبله اول مسلمین در حصر صهیونیسم یهودی است، قبله دوم نیز در اسارت آل یهود و آل سعود است.»
با وجود خروارها تبلیغ رسانههای حکومتی درباره نواندیشی و جوانگرایی حاجعلیاکبری، دیدگاههای او درباره حجاب هیچ تفاوتی با جنتی، علمالهدی و دیگر روحانیان حکومتی ندارد. او در خطبههای ۳۱ خرداد ۹۸ طبق شیوه معهود در جمهوری اسلامی و توهمات ناشی از «اصالت شرقی» تا جایی که در توان یک خطیب جمعه بود ضد غرب و فرهنگ غربی سخن گفت و در پایان هم مدعی شد که غرب متوجه شده هیچ راهی برای مهار قدرت جمهوری اسلامی ندارد مگر آنکه جوانانش را به بیبندوباری آلوده کند.
مردمان جهان، ملت ما را به عنوان ملتی عفیف، نجیب و خانوادهدوست میشناسند و دشمن میداند که اگر حیای ایرانی را هدف قرار دهد، خانواده را مورد هدف قرار داده است و بر این اساس این مسئله را یکی از راهبردهای اصلی خود قرار دادهاند و آنها که خود سالها ست که با تمام پوست، خون و وجودشان ازدستدادن خانواده را به علت ولنگاری تجربه کردهاند، به دنبال آن هستند که این رویه را در کشور ما هم پیاده کنند اما راه به جایی نخواهند برد. … بنابراین در این میدان خطیر، حجاب و عفاف زنان و دختران و البته حجاب و عفاف پسران و مردان را به عنوان نماد اصلی هویت برافراشته ملت ما در دستور کار خود قرار دادهاند که جامعه ما باید وارد فضای جدیدی برای مقابله با این مسئله شود.
تا جایی که به تجربه ایرانیان بازمیگردد، حاجعلیاکبری با اندکی راستگفتاری میبایست نظام اسلامی را با تخریب اقتصاد و فرهنگ و زیستبوم ایران دشمن شماره یک خانواده ایرانی معرفی کند. این میان اینکه نهاد خانواده در غرب بحرانزده است بیش از هر چیز بازمیگردد به تصور مرتجعانه، ایستا و مکانیکی روحانیت حاکم از آنچه «خانواده» مینامدش. از این جهت، جمهوری اسلامی میکوشد همان تداوم ایدئولوژیک را در اسلامیسازی فرهنگ روزمره با چهرههای جوانتر و نیروهای تازهنفس پیش ببرد. نتیجه آنکه حاجعلیاکبری کارکردی جز آن ندارد که حلقوم جدیدی باشد بر یک ایدئولوژی شکستخورده، چنانکه در مرداد ۹۵ و در جمع دانشآموزان کرمانشاهی مدعی شد که فساد اقتصادی و فساد اخلاقی سیاستمداران آمریکایی سبب شده تا آمریکا بدبختترین کشور عالم بشود. به همین سان، جوان ایدهآل نزد این روحانی جوانگرا کسی جز حججی نیست که سر در راه حمایت از بشار اسد و ایدئولوژی خمینی بدهد.
در اظهاراتی که تنها نشانه زیادهخواهی پایانناپذیر روحانیت شریک در ساخت سیاسی کنونی است، حاجعلیاکبری در ۲۶ دی ۱۳۹۷ گلایه کرد که حضور روحانیان در مدارس کمرنگ شده و وظیفه خطیر تبدیل دانش آموزان به نسل متدین و انقلابی به درستی انجام نمیگیرد. این در حالی است که در یکم دی ماه همان سال جدیدترین تفاهمنامه آموزش و پرورش با حوزه علمیه بسته شد و طبق اظهارات سید محمد بطحایی – وزیر مربوطه – همکاری این وزارتخانه با حوزهها بسیار خوب توصیف شده و نیز اعلام شد که «در حال حاضر در ۱۸ هزار مدرسه کشور نماز جماعت با حضور روحانیون اقامه میشود.» کار تفاهمنامهها به جایی رسید که اکنون ستادی با عنوان ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزش و پرورش تاسیس شده است و این همه توقعات امثال حاجعلیاکبری را همچنان برآورده نمیکند. تمام این ناخرسندیهای ایدئولوژیک کوچکترین پیوندی با نیازهای واقعی آموزش و پرورش در ایران ندارد؛ چرا که مهمترین مشکلات دانش آموزان در این سالها کمبود فضای آموزشی، عدم تامین بودجه برای تغذیه رایگان، فرسودگی کلاسهای درس در عین آبادانی روزافزون حوزههای علمیه و از همه مهمتر افزایش آسیبهای اجتماعی همچون خشونت در میان نوجوانان در مدارس بوده است که هیچیک نزد روحانی به اصطلاح جوانگرای جمهوری اسلامی واجد اهمیت نیست.
حاجعلیاکبری همچنین نگران آن است که موسیقی در جامعه امروز ایران به سمت و سوی عجیبی میرود و اینکه میل جامعه لزوما با نیاز واقعی آن مطابق نیست. بدین ترتیب او مدعی میشود که روحانیت بهتر از خود جامعه نیاز واقعی موسیقی آن را تشخیص میدهد. او که اردیبهشت ۹۷ در همایش «نقش روحانیت در تبیین سبک زندگی اسلامی» سخن میراند در عین حال اذعان کرد که جامعه جوان ایران به این نتیجه رسیده که دین و روحانیت با نشاط مخالفند.